اگر معشوق با سابق بازنویسی شود ...

Anonim

یا یک شب فوق العاده آن را می آید اس ام اس. شما، به طور تصادفی متوجه نام فرستنده هستید، بپرسید: "چه کسی است؟" و او پرتاب می کند: "بله، هیچ چیز مهم نیست."

همه وحشت و خشم، که تا کنون شریک زندگی شما آخرین عشق را فراموش نکرده است، بر شما افتاد. میلیون ها افکار عجله در سر: "او هنوز او را دوست دارد،" "او می خواهد آن را بازگرداند،" "و در اینجا، پس من؟"، "چرا او به من نگفت که آنها هنوز هم ارتباط برقرار می کنند؟"

و چنین شرایطی اغلب است.

اجازه دهید ما سعی کنیم بفهمیم که چگونه آن را در روابط، علاوه بر شرکای واقعی، Passias سابق خود را مشارکت می کند. چند نمونه از تمرین را ارائه خواهم داد. مشاوره یک مرد بود که برای مدتی ازدواج کرده بود، کودکان را به ارمغان آورد. اما در لحظات بحران در روابط با همسرش به خاطرات ملامی از عشق قدیم قدیم خود افتاد. حتی یک ارتباط ضعیف با او را پشتیبانی کرد، در تعطیلات تبریک گفت، صفحه خود را در شبکه های اجتماعی ردیابی کرد. او همسرش را تغییر نداد و حتی سعی نکردد گذشته را بازگرداند. به عنوان یک نتیجه از کار در گروه روانشناختی، او توانست متوجه شود که او فقط از تمدید کنونی در روابط با همسرش پنهان شده بود. عمق، نزدیکی و صمیمیت او ترسیده بود. او واقعا ناراحت شد که همسرش می تواند خیلی نزدیک به او باشد، احزاب آسیب پذیر خود را ببینید. بنابراین ترجیح میدهد به خاطرات عاشقانه گذشته برود. نکته نهایی این داستان این واقعیت بود که او از جایی که او آمد و سابقش بود، به زادگاهش رفت. در آنجا آنها ملاقات کردند و صحبت کردند چرا رابطه آنها کار نمی کرد، همانطور که در حال حاضر آنها زندگی می کنند و وظایف حیاتی آنها را دارند. سپس این مرد در این گروه گفت: "دشوار است پیدا کردن یک فرد در جهان برای من دورتر از سابق من است! ما خیلی متفاوت هستیم که امروز نمی توانند با هم زندگی کنند! من از شهر من برگشتم با امداد زیادی از آنچه که من نقطه را گذاشتم. من دیگر نیازی به توهمات در مورد شادی از دست رفته نیستم. " پس از آن، مرد واقعا بزرگسالان با همسرش ارتباط برقرار کرد: صادقانه تر و مقرون به صرفه تر شد، او به طور آشکار درباره همه چیزهایی که نگران آنها بود صحبت کرد. این فوق العاده با هم یک زن و شوهر به ارمغان آورد و رابطه آنها را عایق بندی کرد. نتیجه همه این تولد یک کودک دیگر بود.

یکی دیگر از شرکت کنندگان متوجه شد که شریک زندگی او بیش از حد با دختر سابق خود با او صحبت می کند، به بازدید می رود. حسادت و خشم شرکت کنندگان ما محدودیت را نمی دانستند. به عنوان یک نتیجه، بهترین گزینه برای خودش او را انتخاب کرد که با معشوق را ترک کرد. هیچ هفته ای به عنوان مرد سابق او و Passasya سابق خود شروع به زندگی با هم وجود داشت. پس از آن، شرکت کننده ما گفت که او حدس زد که شریک او از او مانند آناستایی برای زنده ماندن فاصله استفاده می کند. این رابطه خود را با او کشانده بود، مصنوعی، بدون احساسات خاص از هر دو طرف بود. برای شرکت کننده ما، این درس بود که او نباید به دنبال شرکای غیر آزاد باشد.

یک مورد دیگر با یک زن در یک عصر نسبتا دیوانه رخ داد. او ازدواج کرد، دخترش را بالا برد. ازدواج کوتاه او را می توان ناراضی نامید: یک شوهر سابق نوشید و او را ضرب و شتم کرد. پس از تولد کودک، آنها طلاق گرفته اند. شرکت در گروه ها، احاطه شده توسط مردم خود را حمایت از او، او اعتراف کرد که او واقعا همسرش را دوست ندارد. و او واقعا به دوست نهادی خود گره خورده بود. تربیت "دختر خوب، درست" یک شوخی بی رحمانه ایفا کرد. او برای سالها، دخترش خاطره ای را نگه داشت، دخترش را دوباره به او دعوت کرد. ترس از رد شدن بسیار قوی بود که او حتی پس از طلاق، تنها به تنهایی ترک کرد، تصمیم گرفت تا این کار را انجام دهد تا زمانی که دخترش رشد کند و از او حرکت نکند. تنهایی و ایده ای که هیچ چیز دیگری از دست دادن وجود ندارد، ما را به این واقعیت که او معشوقش را پیدا کرده بود، تحت فشار قرار داد، که خودش را برای سالها پیش طلاق گرفت و به تنهایی زندگی کرد. معلوم شد که احساسات آنها یکدیگر را حفظ می کنند. و اجازه دهید آنها را در حال حاضر در حال حاضر 20 ساله نیست، آنها شروع به برقراری ارتباط و راندمان دوباره، تلاش برای سقوط 35 سال از جدایی.

اگر شما تمام این موارد را خلاصه کنید، ایده اصلی این است: رابطه "ناتمام" مانند یک خانه فراموش شده آهن است، از خروجی خاموش نمی شود. آنها توجه و انرژی را جذب می کنند، ما را به گذشته پرتاب می کنند. ما کلمات سابق ما را مطرح می کنیم که باید یک بار گفته شود، توجیه یا پرسیدن بخشش را بپرسند. با این وجود، برای ما نسبت به روابط ناتمام واقعی نیست. همه ما همه را می دانیم. اما زمانی که می بینیم که شریک ما این رابطه را کامل نکرده است و در حال حاضر تلاش می کند آنها را با ما بسازد، این یک لحظه ظریف است. شما نمی توانید این تماس را برای آن متوقف کنید: نه سیاه و سفید و نه هیستری، و نه جنسیت از صبح تا عصر و نه فتنه شما را از این واقعیت صرفه جویی خواهد کرد که شریک شما هنوز رایگان نیست.

تکمیل روابط یک فرایند خاص است که نیاز به زمان و محل اقامت دارد و همه مربوط به تجزیه احساسات است: خشم، غم و اندوه، خشم، عشق ناخواسته و حساسیت، گناه و تخلیه. این کاملا غیرممکن است که آن را عجله کنید یا پرش کنید. این امکان وجود دارد که فقط یک فرد را که از دست دادن او تجربه می کند حمایت کند. روان نمی داند چگونه تجارب را حذف کند. او می داند که چگونه آنها را سرکوب، یخ زده یا خارج کند. اما همه اینها تا زمان است. علاوه بر این، احساسات آواره تمایل به کل جهان عاطفی دارند. بنابراین، مردم به نظر می رسد خالی، سطحی، خودخواه، قادر به عشق و همدردی. و هیچ دارو بهتر از عشق گذشته وجود ندارد، تا اینکه همه چیز را که انباشته شده است، زنده بمانید و از گذشته بیرون بیایید.

بنابراین، انتخاب شما باقی می ماند. یا تشخیص دهید که یک فرد در کنار شما به طور کامل به شما آزاد نیست، که او نیاز به حمایت و مشارکت دارد. یا رک و پوست کنده متوجه می شود که این گزینه برای شما مناسب نیست و بخشی است.

در هر صورت، "تبلت جادویی" یا یک راه جهانی برای حل چنین مشکلی وجود ندارد. برای کسی، حضور "سابق" فرار از توهم است، برای کسی - عشق ناتمام، که هیچ کس نمی خواهد تکمیل شود. برای کسی، این فقط یک راه برای نگاه زیبا است: پس از شکستن سخت، سابق سابق خود را حفظ کنید. و برای کسی این راهی برای مقابله با شراب است.

نکته اصلی این است که وضعیت خود را روشن کنیم، که اغلب ارزش ایجاد درام از آن نیست.

ماریا Dyachkova (Zemskova)، روانشناس، درمانگر خانواده و رشد رهبری شخصی از مرکز آموزش مری Khazin

ادامه مطلب