ایوان ژوانکین: "ازدواج تنها رول های کاغذی را اضافه می کند"

Anonim

نقش بازیکنان هاکی جوان الکساندر کوستروا، بازیگر ایوان Zhwakina را به کل کشور دعوت کرد و او را با یک ارتش کامل از طرفداران به ارمغان آورد. درست است، متاسفانه هزاران دختر، ایوان با بازیگر زن Ksenia Lukyanchikova برای بیش از یک سال پیدا شده است و یک زن و شوهر برنامه های بسیار جدی دارند.

- پس از انتشار سریال تلویزیون "Molodechka" برای بسیاری از بینندگان، شما در حال حاضر به شدت با هاکی متصل است. قبل از رسیدن به منطقه تیراندازی چه چیزی در مورد این ورزش می دانید؟

- من احتمالا هفت ساله بودم وقتی یک هدیه از بابا نوئل دریافت کردم. من او را ساختم، اما بابا نوئل، ظاهرا تصمیم گرفت که هدیه سود ببرد. (لبخند می زند.) با این چوب، با بچه ها در چلیابینسک، قهرمان را در حیاط تعقیب کرد. و پس از آن فقط دوست داشت به سوار یک دختر برای دسته در پارک تحت چراغ های روشن. در این اسکیت های وحشتناک Sovdepov، که من می توانم سوار فقط به جلو. و هنگامی که ما برای فیلمبرداری در این مجموعه استخدام شدیم، البته، البته، ما سوار یا نه. من پس از آن هنوز نمی دانستم چه چیزی از ما مورد نیاز است، اما من احساس می کنم چیزی ارزشمند است. در حال حاضر صحنه های یخ توسط یک بلوک برداشته می شود و در تابستان هنگام غلتک در تعطیلات. و بنابراین هر فصل. آموزش سه بار در هفته برای یک ساعت.

- می توان فرض کرد که در حال حاضر شما در یخ بسیار مطمئن احساس می کنید ...

- بازی هاکی و تیراندازی چیزهای مختلفی هستند. ما با دو برابر می شویم، زیرا متخصصان سرعت کاملا متفاوت دارند، واکنش دیگری. بازیگران بر روی برنامه های بزرگ و کمر برداشته می شوند و به طور کلی - بازیکنان واقعی هاکی. به طور کلی، ما به یک فریب کمی می رویم ... اما این همه می داند.

ایوان ژوانکین:

نقش الکساندر کوشرتروا برای ایوان موفق شد. با این حال، یک بازیگر جوان، فراموش نکنید که در مورد "جوانان" فراموش نمی شود، تلاش می کند یک حرفه موازی ایجاد کند

- در مورد شما، احتمالا هیچ تناسب مورد نیاز نیست، زیرا تمام بارهای شما در مجموعه ...

- من از شکل حمایت می کنم، من به ورزشگاه می روم، در استخر، من سونا را دوست دارم. پدر و مادر من با شش سال به ورزش ژیمناستیک رفتند. چقدر به یاد می آورم، خیلی زیاد و آن را انجام دادم. و هنگامی که او در کلاس پنجم تحصیل کرد، چنین مرد خوبی بود، یک مرد خوب، Evgeny ایوانویچ در زندگی من ظاهر شد، که مدرسه تئاتری را باز کرد، جایی که آنها برای پذیرش در دانشگاه های پایتخت آماده شدند. و آنجا ما بسیاری از موارد داشتیم: مهارت های عمل، رقص و غیره.

- شنیده اید که پس از پذیرش به دانشگاه تئاتر، شما در یک خوابگاه در بورس تحصیلی زندگی می کردید. احتمالا دشوار است؟

- بورس تحصیلی ناامید کوچک بود: هزار روبل. با تشکر از مادر - او از دامپزشکان و خود به حقوق و دستمزد Chelyabinsk و من در مسکو تغذیه کرد. فقط در سال سوم چهارم، من شروع به تیراندازی کردم و پول خود را دریافت کردم. خوابگاه یک تجربه جدی است: در ارتش، حداقل به من غذا بخورید. (لبخند می زند.) من نمی گویم که ما درست درست هستیم، اما فکر بقا سر من را ترک نکرد. به نظر می رسد در مرکز شهر، در یک موسسه مناسب و معقول، و پول متراکم نیست. بله، و آن را ترسناک بود: من مانند یک پرنده از لانه، و کجا؟ اما من خوش شانس بودم: برای شش ماه قبل از پایان موسسه، من به "جوانتر" رسیدم، که به من این روز را تغذیه می کردم. البته، من نمی خواهم فقط این نقش را به یاد داشته باشم، بنابراین سعی می کنم یک حرفه موازی ایجاد کنم.

- شخصیت شما همه چیز را کاملا با دختران در سری دارد. شما احتمالا باید از طرفداران مبارزه کنید؟

- دختران فن قبل از انتشار سری اول ظاهر شدند. یک شبکه اجتماعی گروهی را تشکیل داد که هر کس قبلا می دانست که یک پروژه جدید حذف شد. و هنگامی که اولین سری آمد، می توانم بگویم، بیدار شدم. بلافاصله احساس شد - شروع به یادگیری کرد. من خودم بدون ماشین هستم، در حال حرکت به مترو هستم و اکنون خیابان را در کلاه می روم و هود را پرتاب می کنم. من آن را "حالت مخفی" می نامم. در یکی دیگر، من دیگر نمی توانم.

- با انتخاب های خود، Ksenia Lukyanchikova، بازیگر، آیا شما در محل کار ملاقات کردید؟

- ما در اولین روز تیراندازی سری "ملکه قرمز" ملاقات کردیم. او در قاب ایستاده بود و دو برابر شد، مرا دید. و من او را دیدم در حالی که او به اتاق پانسمان رفت. بنابراین همه چیز شروع شد.

ایوان و کنسنیا خود را یک خانواده جوان می دانند، گرچه روابط آنها هنوز غیر رسمی هستند

ایوان و کنسنیا خود را یک خانواده جوان می دانند، گرچه روابط آنها هنوز غیر رسمی هستند

instagram.com/zhvaka74.

- آنها می گویند، در تابستان سال گذشته من با مادر Ksenia آشنا شدم. کشش نگران است؟

- این کلیشه ای است که بچه ها می ترسند با مادر آینده یا پدر دختر آشنا شوند. به یاد داشته باشید که ما ملاقات کردیم

25 فوریه، روزی که من 25 ساله بودم. من به پیتر رسیدم، جایی که کشیشا از آن آمده بود، و ما زیبایی با مادرش، مادربزرگ و یک دوست دختر نشسته بودیم.

- برخی از تصاویر در Instagram شما نشان می دهد که شما برخی از سفر عاشقانه با Ksenia ...

- ما با Ksyushka در Samui رانندگی کردیم. بیست روز آنجا را صرف کرد به سرعت در خورشید سوزانده شد، به طوری که آنها ساحل را ترک کردند، آنها یک موتور سیکلت بزرگ را استخدام کردند و کل جزیره را برطرف کردند. جنگل دیده می شود، رودخانه ها. من نمی توانم بگویم که ما خیلی سفر می کنیم. در حال حاضر شما یک قطعه در آپارتمان دارید تا خودتان را در زیر خورشید قرار دهید و سپس سفر کنید. من نمی خواهم یک وام مسکن بگیرم: در حال حاضر آن را به شدت در مورد چنین چیزهایی است که باید انجام دهید. من برای برخی سرمایه اولیه هستم

- دشوار است حدس بزنید که Ksenia ممکن است برای دست و قلب خود را از شما صبر کنید. آیا شما خود را به عنوان یک ازدواج؟

- برای ما، این چیز اصلی نیست. ازدواج تنها نوار کاغذ قرمز را اضافه خواهد کرد. سوال مطرح می شود: چرا این تمبر قرار می گیرد؟ شاید این قطار از زمان های سابق است، شاید - برخی از کلیشه ها. برای ما با Ksenia، اتحادیه ازدواج مهم نیست. ما روابط دیگری داریم البته، من قطعا یک حلقه عروسی خواهم داد، اما همه این Volokhate ... اگر چه بیایید ببینیم: ناگهان شما از هر روز نمی ترسید و یکدیگر را بگویید: "بیایید ازدواج کنیم"

ادامه مطلب