داریا Pogodin: "در دوران کودکی، من رویای تبدیل شدن به یک دامپزشک"

Anonim

بازیگر Daria Pusher بازیگر به خوبی شناخته شده است به کسانی که تلویزیون تماشا می کنند - چند سال پیش او یک کارآگاه در سریال تلویزیونی، که با موفقیت در کانال TV3 منتقل شد. پس از آن، دارا پروژه های مختلفی داشت، از جمله "پلیس از روبلکا" و "آشپزخانه در پاریس". و سال گذشته، بازیگر در صحنه تئاتر، زمانی که نخستین بازی "عاشق" در بازی نامی از نمایشنامه نویس انگلیسی هارولد پینتر بود، آغاز شد.

- داریا، همه ما از دوران کودکی آمده ایم. به من بگو، چطور بچه بودی؟

- دوران کودکی من همانند بسیاری از همسالان من بود. اغلب اوقات ما پس از آن صرفا در ابزارها، اما در حیاط ها، جایی که آنها بازی کردند، شلاشی ساخته شد، که پسران خرد شده بودند، و این ما، دختران، بسیار ناامید شده است. ما Ryabin را از درختان ستایش کردیم، به یک لاستیک پرید، با پسران در آغوش گرفتیم، دوست داشتیم پنهان کنیم و به دنبال آن باشیم. در واقع، همیشه سرگرم کننده و جالب بود. گاهی اوقات در رویاهای شما در آن زمان باز می گردم و می فهمم که دوران کودکی یک زمان خاص است، به طوری که منحصر به فرد و البته، منحصر به فرد ... (لبخند می زند.) با وجود چنین فعالیت های فعال، ما زمان برای مطالعه در مدرسه و حضور در محافل مختلف به عنوان مثال، من در استودیو دراماتیک در طول Tyuz مشغول به کار بودم، هرچند که در آن زمان تمایل به تبدیل شدن به یک بازیگر هنوز هم تا به حال، من رویای انجام یک دیگر - برای تبدیل شدن به یک دامپزشک و مراقبت از حیوانات.

- اگر ممکن بود، چه چیزی را در دوران کودکی خود تغییر دهید؟

"اگر من بتوانم چیزی را عوض کنم، به احتمال زیاد، او با دیگران دوست داشت، حداقل، دوست دخترش را کاملا انتخاب کرد. در حالی که خاطرات من از دوران کودکی عمدتا رنگین کمان و سرگرم کننده است، من نمی توانم توجه داشته باشم که آنها کمی تیره تر از این واقعیت هستند که برخی از دختران پس از آن دختران کاملا بی ادب و تهاجمی بودند که در اوایل شروع به سیگار کشیدند. و همچنین، کمی برچسب گذاری، من دوران کودکی خود را حدود 25 سال تمدید ... (لبخند می زند.) آن را به سرعت به پایان می رسد! و، توهین آمیز ترین، غیر ممکن است که آن را بازگرداند. اما اگر آن را خوشحال بود، ما همیشه می توانیم در رویاهای ما اینجا را پشت سر بگذاریم!

- در تمایل شما به تبدیل شدن به یک بازیگر به نوعی والدین تحت تاثیر قرار گرفتند؟ آنها چگونگی صحبت کردن در حال حاضر، انگیزه می گیرند؟

- مهمترین انگیزه، به نظر من، یک مثال شخصی است. عشق به تئاتر من واقعا مادرم را تحریک کردم. او شروع به انجام مراسم تئاتر بسیار زود کرد، به لطف اینکه من به یک تئاتر واقعی تبدیل شدم و متوجه شدم که می خواهم یک بازیگر باشم، صحنه من را جذب می کند، دنیای تئاتر پیچیده، جالب و غیر قابل پیش بینی است. پس از آن من متوجه شدم که سالها صرف شده در استودیوی دراماتیک کودکان برای هیچ چیز به من نگفت، این جهان من را به من رساند.

- آیا این درست است که توسط آموزش اول شما یک مدیر هستید؟ آیا از دانش به دست آمده استفاده کردید؟

- از آنجا که من برای یک روز در تخصص من کار نمی کردم، تنها جایی که دانش من می تواند مفید باشد، مغازه ها است. (لبخند می زند.) بله، من از موسسه مدیریت و کسب و کار فارغ التحصیل شدم، اما در نهایت من یک حرفه دیگر برای خودم را انتخاب کردم. همانطور که اغلب اتفاق می افتد، والدین برای یک نوجوان تصمیم می گیرند - جایی که چه کسی بتواند یاد بگیرد که چه کسی شود. اگر چه در ابتدا به نظر می رسید که من می توانم یک رهبر خوب از من بگیرم، من بعضی از اقلام را در موسسه دوست داشتم، اما به سرعت من علاقه به این را از دست دادم. با این وجود، من از بخش مکاتبات موسسه مدیریت و کسب و کار Nizhny Novgorod فارغ التحصیل شدم، که در حال حاضر در مسکو زندگی می کنم.

داریا بلافاصله نمی خواست تبدیل به یک بازیگر شود

داریا بلافاصله نمی خواست تبدیل به یک بازیگر شود

- چگونه فکر می کنید، چه ویژگی هایی باید بازیگر و بازیگر فیلم باید موفق شوند؟ و تفاوت اصلی این دو روش چیست؟

- مانند هر حرفه دیگری، اقدام نیاز به بازگشت کامل، سرسختی، نیروهای فیزیکی و احساسی، صبر دارد. موفقیت یک مفهوم نسبتا پیچیده است. شما ممکن است یک یا دو فیلم / اجرای موفق، و سپس سال های خالی داشته باشید. بله، اعتقاد بر این است که بهتر است در یک پروژه با صدای بلند بازی کنم، حافظه ای که در قرن 100 باقی خواهد ماند. اما نه تنها به بازیگر، بلکه از شرایط مختلف بستگی دارد. چند نمونه وجود دارد زمانی که یک تصویر کاملا ساخته شده در دفتر جعبه افتاد، زیرا آن را در یک زمان ناموفق یا کمپین بازاریابی آزاد شد "به مخاطب نمی رسید. چند بازیگر هوشمند گاهی اوقات در فیلم های ثالث حذف می شود، زیرا آنها نیاز به پول دارند. شرایط متفاوت است موفقیت یک چیز طولانی است، اما من درک می کنم منظور شما چیست. بازیگر باید "ضخیم غول پیکر" باشد، به اندازه کافی انتقاد را درک می کند، از ریخته گری امتناع می کند، ایمنی را برای همکاران حسادت در این کارگاه مصونیت می کند. افراد با شخصیت پیچیده آسان نیستند که یک زبان مشترک را با یک مدیر، تولید کننده پیدا کنند. اما این اتفاق می افتد که فرد بسیار سبک، راحت، قابل اجرا، با استعداد، در نهایت، و موفقیت برای او نمی آید. همه چیز باید هماهنگ باشد - زمان، محل، وضعیت، درخواست مخاطب.

با تئاتر کمی متفاوت است، این نوع هنر نیز عظیم است، اما فیلم ها را دوست ندارد. تئاتر عمدتا کسانی است که آن را دوست دارند و درک می کنند. این مخاطب بیشتر انتخابی است و اگر بخواهید، خواستار آن باشید. تا زمانی که من چنین تجربه ای بزرگی برای تجزیه و تحلیل و بحث در مورد موضوعاتی که شما باید در تئاتر موفق باشید، بحث کنید. با حداقل، عشق آنچه را که انجام می دهید. اما در تئاتر و کسانی که دوست ندارند در صحنه کار کنند، پیروی نکنید. هر کس راه خود را انتخاب می کند. بازیگران هستند که به طور مساوی در مجموعه و در تئاتر خوب هستند. کسانی هستند که به چیزی نزدیک تر هستند.

- چگونه شما معمولا برای یک نقش جدید آماده می شوید؟ چگونه برای راه اندازی؟ شاید انجام یوگا، بازدید از اسپا، گوش دادن به موسیقی کلاسیک ... به یک کلمه، آیا شما هر گونه آیین شخصی دارید؟

- به دلایلی، در مصاحبه، من اغلب از این سوال سوال می کنم. (لبخند می زند.) در یوگا و اسپا برو، نه، پس از فیلمبرداری یا انجام، و نه قبل از. اگر شما بیش از حد آرام هستید، چگونه می توانید کار کنید؟

البته من هیچ آیینی ندارم درست قبل از بازی، من سعی می کنم با هر کسی با هر کسی صحبت کنم، به ویژه از طریق تلفن. انرژی داخلی باید حفظ شود. در طول تمرینات، که در فیلم، که در تئاتر، من به شخصیت من عادت کرده ام، به این نتیجه رسیده ام که یک خلق خاص دیگر مورد نیاز نیست. من به سایت / صحنه و کار می روم همچنین به پروژه بستگی دارد. به عنوان مثال، سری، به عنوان مثال، به روش خاصی برداشته می شود، در ریتم آنها، تنظیمات عمیق و غواصی وجود ندارد، پویایی دیگری وجود دارد. و در سینما، شما می توانید یک صحنه را فقط چند ساعت ساقه بکشید فقط به این دلیل که مدیر نتیجه دلخواه را دریافت نمی کند، یا آب و هوا موردی نیست، اگر شکنجه یا چیز دیگری باشد.

- در زندگی خلاق شما جالب است؟

- من همچنان به کار در تئاتر، و بلافاصله بیش از دو پروژه ادامه می دهم. یکی از آنها "عاشق" است. ما بسیار خوشحالیم که عملکرد چنین پاسخ مثبت از بیننده را پیدا می کند. و اگر چه ما با او در تور رفتیم و بیش از یک بار در مسکو نشان داد، من هنوز هم قبل از رفتن به صحنه نگران هستم. اما، بودن وجود دارد، هیجان بلافاصله عبور می کند! از آنجایی که تصاویری از قهرمانان ما در حال حاضر به شدت آغاز شده است، ما با نیکولای پرمینوف اشاره می کنیم، گاهی اوقات اسکریپت را ترک می کنیم. مدیر ما ولادیمیر Malinko، مدیر ما معتقد است که ما چنین نتیجه ای را به دست آورده ایم، در نهایت، عملکرد ما کمدی است. نکته اصلی این است که مخاطبان راضی هستند!

همچنین، روز بعد، نخستین نمایش عملکرد جدید با مشارکت من از "بازدید از استخدام" برگزار شد، جایی که شرکای ما اسکار کوچر، ویکتور Loginov، Nadezhda Angarskaya، Timur Eremeev و دیگران برگزار شد. کارگردان - نینا چوسوا. این ویژگی نیز در مورد روابط است. آنها می گویند همه زوج های متاهل زودتر یا بعدا تحت بحران روابط قرار می گیرند. زندگی خانوادگی شروع به ظهور و خسته کننده می کند. و اغلب، دقیقا چنین حرکتی از افکار، یک دیدگاه وسوسه انگیز از چیزی جدید در کنار ... و قهرمانان ما، بوریس و همسرش ایمان، به طور مخفیانه، یک دوست من را به رسمیت شناختن فانتزی های عاشقانه خود را با شخص دیگری به ارمغان آورد. اما آیا آنها می توانند؟ مساله این است! هنگامی که در جوش رویدادها، گاهی اوقات بسیار مضحک و آرامش کمیک، آنها در نهایت از نیروها بیرون آمدند، اگر نه سلطنت وفادار آنها، استاد تمام دست ها و استعداد آشپزی نادر است. داشتن ناراحتی در زندگی روزمره و زندگی شخصی، صاحبان آنها به سرنوشت خود سپرده اند، و او باید گرما از خانه را حفظ کند. بیایید بی اطلاع باشیم

داریا Pogodin:

"بازیگر باید" Tolstoke "باشد، به اندازه کافی درک انتقاد، از ریخته گری امتناع می کند، ایمنی را برای همکاران حسادت در کارگاه"

- بزرگترین دستاورد شما، چه فکر می کنید؟ به صورت اختیاری، نقش شما بیشترین افتخار می کنید که یک دستاورد شخصی باشید.

"برای من سخت است که خودم را ارزیابی کنم و صادقانه، من آن را خیلی دوست ندارم." من سعی می کنم زندگی کنم به طوری که با هیچ کس دخالت نمی کند، نه به ارائه ناراحتی، اما اگر ممکن است کمک کند. اگر من آن را دریافت کنم - عالی است. اما من قطعا آن را در پایین قرار نمی دهم و از موقعیت دستاوردها ارزیابی نمی شود. در مورد حرفه من، من واقعا امیدوارم که بهترین نقش های من هنوز پیش رو باشد. من خوشحالم که من یک چیز مورد علاقه دارم.

- آیا شما سنت های خانوادگی دارید؟

- در خانواده ما، آنها همیشه دوست داشتند مهمانان را ملاقات و درمان کنند. بنابراین، خانه ما معروف به مهمان نوازی، گرما و سخاوتمندانه است. مامان با خوشحالی یک میز بزرگ را پوشش می دهد که در آن همه بستگان و دوستانتان می روند. ما عادت داریم که تمام تعطیلات و جشن های خانوادگی را جشن بگیریم. من خودم را به یاد می آورم، من همیشه دوستان را دعوت کردم تا روز تولد خود را جشن بگیرند: اول از مهد کودک، سپس از مدرسه، سپس از موسسه.

- چه چیزی در خانواده شما غیرقابل قبول بود؟

- نگرش بد و غیر مسئولانه نسبت به حیوانات. در اوایل دوران کودکی، من رویای تبدیل شدن به یک دامپزشک بودم: البته، عشق به حیوانات، البته، مادر من. هنگامی که من در بچه گربه قرمز در خیابان برداشتم، او با 20 سال ما زندگی می کرد و نه تنها حیوان خانگی بود، بلکه یک عضو واقعی خانواده بود. امروز ما یک بریتانیایی به نام Chateau، که من تصمیم گرفتم از قبل از سن آگاهانه شروع کنم. او به دنبال او بود و او را انتخاب کرد، و هنگامی که من آن را پیدا کردم، بلافاصله متوجه شدم که نام او باید غیر معمول باشد - Chateau، مانند Chateau Marmon، شراب یا قلعه قرون وسطی. Chateau - گربه با شخصیت، و چگونه! شکارچی واقعی: و او درست در خانه و کسانی که در آن با او زندگی می کنند، شکار می کند. اگر در شب به راهرو بروید، برای آنچه که بدون هیچ گونه هشدار مورد حمله قرار می گیرید آماده باشید. البته، این فقط یک بازی است، اما ما همیشه ترسیدیم، و او، ظاهرا این داستان لذت می برد. هنگامی که Shto هنوز یک سال نیست، او با یک بیماری نادر و بسیار خطرناک تشخیص داده شد، او عملیات پیچیده ای را انجام داد، قفسه سینه را نشان داد و ارگان های داخلی را دوباره مرتب کرد. سپس ما در مورد آن بسیار نگران هستیم و در هر راه ممکن برای محافظت از آن از همه مشکلات احتمالی تلاش کردیم. امروز او با نگرانی و عشق ما احاطه شده است و احساس خوبی دارد.

- آیا شما شخصیت خلاق هستید، کجا الهام می گیرید؟ آیا شما سرگرمی دارید؟ چه چیزی را می خوانید؟

- من از همه چیز زیبا، شروع به مطالعه از طبیعت، موسیقی محبوب، هنر، معماری و پایان دادن به فیلم ها، اجرای کتاب های خوانده شده توسط کتاب ها الهام گرفته شده است. من همه جا هستم و سعی می کنم منابع را برای احساسات مثبت جستجو کنم. من دوست دارم سفر کنم، به نظر می رسد که من در سفرهایی هستم که می توانید ایده های بسیاری را برای الهام بخوانید - به عنوان مثال، ونیز: روح و رنگ او هر چیزی را که برای خلاقیت قابل مقایسه نیست، یاد می دهد. من عاشق خواندن هستم، نویسندگان مورد علاقه من ماریو وارگاس لوس، اما دونویه، گوستاو فلوبرت، اسکار وایلد است. در نقاشی من ترجیح می دهم به رنسانس شمالی - بوشو اسرارآمیز و منظره ای بی نظیر و صحنه های ژانر صحنه پیتر Breighel. من فکر نمی کنم بدون موسیقی کلاسیک: یکی از آهنگسازان مورد علاقه من Donizetti است.

- شما می توانید خود را در مجموعه یا صحنه تصور کنید، اما در برخی از نقش های دیگر که هیچ چیزی را با فیلم مشترک نمی کند؟

- بله می توانم! به عنوان مثال، من می توانم خودم را پس از بسیاری از سال های زیادی از صاحب یک دوره آموزشی دنج در جایی در ساحل زیبا دریای مدیترانه تصور کنم.

داریا Pogodin:

"از آنجا که من یک فرد تکان دهنده هستم، من پیدا کردن چیزی در پیشبرد"

- ژانرهای فیلم به شما نزدیک تر است: کمدی، درام، اقدام؟ چه پروژه هایی را دوست دارید سعی کنید؟ چه نقش هایی خود را می بینید، اول از همه؟

- تمام ژانرها برای من جالب هستند: هر دو کمدی و ملودرام، و حتی اقدام. البته، من می خواهم خودم را در هر یک از آنها امتحان کنم و من واقعا امیدوارم که این فرصت را داشته باشم. من، به خاطر بخش من، تمام قدرتم را به این موضوع خواهم داد. اگر ما در مورد نقش صحبت کنیم، من نیز علاقه مند به نقش های به همان اندازه و مشخص و دراماتیک هستم. من می توانم بگویم که من بیشتر از نقش شخصیت های منفی جذب می شود. آنها جالب تر هستند تا درک کنند و به دنبال آنچه که آنها تبدیل شده اند، پیدا کردن بهانه ای برای آنها و نقش خود را به خود اختصاص دهند.

- نه در اطراف گوشه تعطیلات اصلی سال. کجا و چگونگی برنامه ریزی برای جشن سال نو؟

"از آنجایی که من یک فرد تکان دهنده هستم، پیدا کردن چیزی دشوار است که پیش از آن برنامه ریزی کنم، من ترجیح می دهم برای تعطیلات به مدت کوتاهی قبل از شروع آن آماده باشم. بله، در مورد سال جدید، مردم معمولا حدود دو یا سه ماه فکر می کنند، اما این مورد من نیست. به اندازه و بزرگ، من مهم نیست که در آن من - در مناطق گرمسیری گرم در جزیره و یا در کوه های برفی. نکته اصلی این است که Trite نبود. امیدوارم مرد جوان من چیزی جالب و مرموز را بیرون بیاورد!

- آیا می توانید هدیه غیر معمول را به یاد داشته باشید که تا به حال انجام داده اید؟

- مورد علاقه من را به عنوان یک هدیه به یک سفر به جزیره اسرار آمیز و دور از راه دور - جزیره عید پاک در اقیانوس آرام. این یک سفر فراموش نشدنی بود! به طور کلی، من همیشه از هر هدایا لذت می برم. هدیه می تواند گران یا ساده تر باشد، مهم نیست. نکته اصلی خلق و خوی و احساساتی است که او باعث می شود.

- و آخرین سوال: سناریوی شما از روز ایده آل؟

- دوخت، آیا شما احساس راحتی می کنید برای لذت بردن از قهوه تحت سر و صدا از اقیانوس. تحت نسیم نور، اسکریپت را با یک نقش جدید باز کنید و تحت یک نگاه ملایم عزیزان خود را به غرق در متن یادگیری کنید. (لبخند می زند.)

ادامه مطلب