رامی ملک: "به نظر می رسید که کار حرفه ای من Cumboint است"

Anonim

به نظر می رسد او به سرعت و به طور ناگهانی به هالیوود برسد، بازی فردی جیری را در "Rhapsody Bohemian" Sensational بازی کرد. تا کنون، بسیاری از مردم احساس می کنند، به طوری که او از هیچ جا برود و بلافاصله قلب مخاطبان و تصویب منتقدان را به دست آورد. اما اینطور نیست. رامی ملک تحت منظره ای از دوربین ها بیش از ده سال بوده است که بیش از ده سال بوده است و به سی و هشت سال او مالک تمام جوایز صنعت قابل تصور شد - از سریال "Emmi" به "اسکار" کامل. در رابطه با رامی با برادر دوقلو، دختر عزیزم لوسی و تام هنکس - در مصاحبه.

- رامی، سلام! و بلافاصله یک سوال جهانی. به من بگویید، چه حرفه ای حرفه ای به شما آموخت؟

- سلام. شما می دانید، به نوعی هنگامی که من خوشحالم که فرآیند تیراندازی دستگاه کامل از جهان است و کلید این جهان را بهتر می کند. به نظر می رسد عجیب و غریب است، اما اگر ما در زندگی واقعی با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم، به عنوان همکاران در دادگاه - به طور موثر، حساس، با دقت، با تمایل به کمک، آنها این واقعیت را بسیار بهتر از آنچه که در حال حاضر انجام شده است.

"شما می دانید، آنها می گویند، چه کسی رفته است، سال 2019 اعلام کرد سال توسط رامی ملک اعلام کرد. چگونه احساس می کنید وقتی شنیدید؟

- سخت است که به صراحت پاسخ دهیم. در همان زمان اشتباه و آماده است. از یک طرف، من واقعا آن را می خواستم، از سوی دیگر، آیا من آن را می خواهم؟ آیامنظور من را می فهمی؟

"شما می دانید، شما در حال حاضر کمی به من یادآوری من از قهرمان خود را الیوت Alderson از آقای ربات." مقدار کمی…

- دیوانه؟ (لبخند می زند.) گوش دهید، من فقط به شدت به هر یک از شخصیت هایم متصل هستم، و سپس گاهی اوقات آنها را روشن می کنند. اما به طور جدی، بازگشت به سوال شکوه، من این را می گویم: من همه چیز را برای تبدیل شدن به موفقیت انجام دادم، هزاران ریخته گری را گذراندم، بی میلی از پدر و مادر نسبتا محافظه کار، به آنها نشان داد که حرفه ای عمل می تواند پایدار باشد (می خندد) دوازده سری دیگر و فیلم ها ... به یک کلمه، من واقعا به این نتیجه رفتم - و اکنون فکر می کنم: آیا می خواستم؟ به نظر می رسد یک تجربه منطقی و قابل فهم است.

- آیا می خواهید زمان را به عقب برگردانید؟

- آه نه، من گاهی اوقات از چیزی پشیمانم، اما نه به اندازه ای. یا نه، شاید، من لحظه ای را به دست آورده ام و لحظه ای را تصحیح کنم که در مراحل قدم گذاشتم، به صحنه اسکار بروید. (خنده حضار)

- شما می دانید که ستاره نه تنها صنعت فیلم است، بلکه شبکه های اجتماعی نیز به لطف این لحظه ای ناخوشایند و خنده دار است؟

"من حدس می زنم، اما من معمولا سعی می کنم دوباره در شبکه های اجتماعی صعود کنم."

- چرا؟ آیا می خواهید ناراحت شوید؟

- من نمی خواهم اتصال برقرار کنم من در واقع تمام اطلاعات را بسیار سریع و نزدیک به قلب می بینم که می بینم، به طرز فکر و دقیق همه چیز را که به من بر روی میز یا تلفن می روم مطالعه می کنم. بنابراین من فقط تصور می کنم چقدر زمان و قدرت من به شبکه های اجتماعی می روم، و تصمیم می گیرم که به آنها غرق نکنم.

- عجیب و غریب، با توجه به اینکه Alderson در حال حاضر از آقای ربات ذکر شده تقریبا یک پادشاه دنیای مجازی است.

- بله، شاید این تنها چیزی است که من به خاطر این شخصیت شناخته نشده بودم. بنابراین ... من همه چیز را در مورد اسکیزوفرنی مطالعه کردم، من دوره مستقیم از مدرسه پزشکی را گرفتم، سپس به مطالعه مسائل مربوط به امنیت سایبری افتادم، درس های هک را گرفتم و یک روانشناس را پیدا کردم که رفتار من را مطابق با نقش تنظیم کرد.

- با این رویکرد، بسیار عجیب است که شما، شروع به کار حرفه ای تا سال 2006، تنها در سال 2015 به رسمیت شناختن دریافت شد.

- خب، من در سال 2016 می گویم. و سفر من در سال 2004 آغاز شد! ترسناک، تقریبا شانزده ساله، گوش دهید! نگاهی به عقب، من درک می کنم که چقدر انجام شد، اما در حال حاضر، در حال حاضر، من درک نمی کنم که زمان زیادی گذشت. با توجه به رویکردهای مشابه و شناخت ... به نظر می رسد که این مورد بسیاری از موارد مورد است و مهم نیست که چقدر مسئولانه به حرفه شما نزدیک شده اید، در حرفه بازیگری - والدین من درست هستند: یک عنصر بزرگ از بی ثباتی وجود دارد، موفق باشید و مورد ظاهرا، پرونده من منتظر ساعت آن بود. (لبخند می زند.)

- رامی، شما قبلا پدر و مادر را برای دومین بار ذکر کرده اید، که علیه انتخاب حرفه ای شما بودند. به من بگویید که از کجا خویشاوندان شما هستند.

- این یک داستان طولانی و نه به خصوص جالب است. اما اگر اصرار ورزید ... ما از مصر برخورد می کنیم. والدین وقتی که من هنوز در این پروژه نبودم، در سال 1978 به نظر می رسید، به نظر می رسد. برای آنها بسیار مهم بود که به من یک آموزش اساسی بدهم، آنها از آنچه که من یک وکیل هستم، من را در یک مدرسه معتبر ثبت کرده ام. به ناامیدی آنها، در این مدرسه یک دایره دراماتیک پیدا کردم و شروع به انجام آن کردم. در عین حال سعی کرد به خوبی یاد بگیرند تا والدین را ناراحت نکنند. در نهایت، آنها تسلیم شدند: پاپ اظهار داشت که من بیشترین زنجیره ای را داشتم و فرزند نامشخص بودم، او ملاقات کرد، و من مجاز به انتخاب راه خودم بودم. من هرگز آزمایشات تئاتر را ندیدم، بلکه برای آرامش خویشاوندانم از دانشگاه فارغ التحصیل شد. و به محض دریافت مدرک لیسانس - بلافاصله به ریخته گری فرو ریخت.

- والدین شما چگونه به محبوبیت شما واکنش نشان می دهند؟

- پدر دیگر زنده نیست، متاسفانه. او موفقیت من را پیدا نکرد. مامان احساس خوبی دارد و به نظر می رسد همه چیز را به عنوان مورد قبول پذیرفته است. (لبخند می زند.) بیشتر از همه برادر من دوقلو می شود - به دلایل واضح. (خنده حضار)

- رابطه شما چگونه با خودتان بود؟

- با توجه به سناریوی معمول برای دوقلوها. بله، ما این ارتباط ویژه ای را داریم که همه می گویند، ما هر دو بسیار حساس و به طور کلی نوسانات در خلق و خوی یکدیگر را احساس می کنیم، و به طور کلی، به لطف این ارتباط، آنها به عنوان افراد حساس و حساس رشد کردند. و هنوز هم حضور برادران و خواهران (من، به هر حال، یک خواهر یاسمین وجود دارد) - واکسیناسیون عالی از Egocentrism. به عنوان یک کودک، شما در حال یادگیری همدلی، پذیرش، درک اینکه شما مرکز جهان نیستید، از همتایان است و اگر همسالان شما نزدیکترین بستگان شما باشند، این فرآیند یادگیری مداوم می شود. من فکر می کنم عادت به خودتان بسیار متمرکز نیست، توانایی توجه به اطراف آن این است که هدیه قابل ملاحظه ای است که ما و خواهر من و خواهر من به یکدیگر ارائه شده بودند، که، به همین ترتیب، از هر یک از ما معطر بود حرفه انتخاب شده یاسمین - یک دکتر، همه چیز اینجا روشن است. خود را به زبان انگلیسی آموزش می دهد - کمک به یک حرفه مهم. خوب، من ... (لبخند می زنم) امیدوارم که من هم بتوانم به کسی کمک کنم.

- آیا می توانید خود را به یک مرد که می داند چگونه می تواند همدردی، نگرانی؟

- فکر می کنم بله. من سعی می کنم به جای همه کسانی که ملاقات می کنند، به جای آنکه این همکار را درک کرده و پذیرفتم. من به یاد داشته باشید که تولید کنندگان در برابر تفکر Elliota از آقای ربات به همان اندازه که من می خواستم این کار را انجام دهم. و به نظر من بود که مهم بود که تمام احزاب خود را نشان دهم. در پایان، در تاریخ هر هیولا، هر مردی، یک شروع ظریف، غم انگیز، غم انگیز است که آنها را شکست. مهم است که این را به یاد داشته باشید.

- رامی، به من بگویید، چگونه کار می کردید؟

- برای مدت طولانی، این کار یک راز بود، که ما با معلم من برای تلفظ و گویش ها ذخیره کردیم. شاید، اگر من مجبور بودم در یک قسمت در مورد خودم بگویم، من این آموزش ویژه را انجام خواهم داد: این همه ویژگی های قابل تشخیص از شخصیت من ظاهر شد.

- استقامت و زنجیره ای؟

- دقیقا. (لبخند می زند.) من فکر نمی کنم که خوانندگان شما جالب باشد ... به طور خلاصه، من رکورد آرشیو مادر Merkuri را پیدا کردم، دیجای دیجاراتی صحبت کردم. به طور کلی این لهجه. به نظر می رسد وحشتناک، نه به هیچ وجه مانند فرددی. من تصمیم گرفتم آزمایش کنم: Gujarati مخلوط و کلاسیک انگلیسی در نسبت هشتاد تا بیست. باز هم، چیزی دور از اصل بیرون آمد. و بنابراین، تغییر درصد، تلاش برای رسیدن به صدا بسیار. این مدت طولانی و خسته کننده بود، و به نظر میرسد که معلمم را بسیار سپاسگزارم، اما در نهایت ما معلوم شد. به نظر می رسد.

- قطعا معلوم شد حداقل، "اسکار" به شما داده شد نه درست مثل این.

- آیا شما فکر می کنید؟ متشکرم. (لبخند می زند.) چگونه شخص مورد توجه من نمی توانستم توجه داشته باشم که بسیاری از تصویر فردی من ناامید شده اند. و من می توانم آنها را درک کنم. از سوی دیگر، هر کس نمی تواند لطفا.

"شما به انتقاد بسیار بی تفاوت هستید، درست است؟"

- آه، من به انتقاد بسیار حساس هستم! من همه چیز را جذب می کنم و همه کسانی را که آماده هستم انتقاد کنم. من نمی توانم بگویم که آن را به عنوان رام مردی لمس می کند، اما Rami-Attor برای مشاوره و توصیه های ارزشمند انتقادات بسیار سپاسگزار است.

- شما با تام هانکس کار کردید او به شما کمک کرد تا انتقاد کنید، کارگردانی؟

"بله، من خوش شانس بودم که با تام کار کنم وقتی که من در یک سری تلویزیونی کوچک" اقیانوس آرام "ستاره دار شدم. من به یاد داشته باشید که چگونه با صدای بلند و خوب شگفت زده شد: "هی، این مرد با چشم؟ چرا آنها خیلی خواب آلود هستند؟ آیا او همیشه در حال چشمک زدن است؟ .. "(می خندد.) پس از آن به نظر می رسید که همه چیز، حرفه من پس از این نظرات به پایان رسید. و معلوم شد که او او را دوست داشت. مانند، من به نظر می رسد در همان زمان در یک نوجوان لاغر، و در یک پیرمرد قدیمی قدیمی، و این چیزی است که او مورد نیاز است. Hanks تولید کننده اجرایی "اقیانوس آرام" بود، و این او بود که من الهام بخش بود که خود را در نقش تولید کننده امتحان کنم، زمانی که آقای ربات اتفاق افتاد.

- و چگونه یک فرد را دوست دارید؟

- من فکر می کنم شما می دانید، هنگامی که شما از سوال سوال می کنید. او عالی است کسانی هستند که به پلتفرم می آیند، قاب را کار می کنند و بروند. واضح است که در مورد، حرفه ای. و افرادی هستند که صبح بخواهند هر روز صبح بخوابند، هر یک از جفت ها، هر کس می خواهد، لبخند می زند. تام - چنین. شگفت انگیز است که چگونه او موفق به حفظ بهترین خود در خود، با توجه به اینکه او در حال حاضر چند دهه از هالیوود بود.

- شما تجربه تولید را ذکر کرده اید. دوست داشت؟

"گاهی اوقات من خودم را گرفتم فکر می کنم اگر من به یک بازیگر تبدیل نشدم، به تولید کنندگان منجر شد." من واقعا دوست دارم سازماندهی کنم، قفسه ها را بسازیم، دستورالعمل ها، راه هایی را که منجر به موفقیت، به هدف هدف می شود، ایجاد کنم.

- گوش کن، من هنوز میخواهم به سوال محبوبیت افسانهای خود بازگردم که به معنای واقعی کلمه تقریبا یک شبه به شما ضربه بزند. چطور رسیدید؟ یا شما مجبور نیستید مقابله کنید؟

"خب، من امیدوارم که این محبوب ترین نه به من، من را به طور چشمگیری تغییر نداد. شاید من آرام عجیب و غریب شکوه را حمل کنم. من به یاد می آورم، پس از نخستین بار از "راپسودییا بوهمیان"، من به نحوی برای محصولات رفتم، و نوعی از زن کمی مستی من را پیچیده کرد ... زیر کمر ... در یک کلمه، باسن را گرفتم. هرگز، در هیچ یک از رویاهای جوان که من تبدیل به یک بازیگر موفق، من چنین سناریویی را تصور نکردم. هنگامی که شهرت را در رویاها می گیرید، این صحنه ها وجود ندارد، باور کنید.

- چگونه واکنش نشان دادید؟

- با عزت. (می خندد.) تبدیل شد و گفت چیزی شبیه به: "شما نمی توانید متوقف؟" خوب، این همه است. به طور شگفت انگیز، ارتباطات تمام این موانع را از بین می برد، مرزها را حذف می کند، مردم را از یک پایه حذف می کند. پس از همه، شما هم اکنون با من صحبت می کنید، درست است؟ من هیچ چیز عرفانی ندارم، مرموز، من با طلا پوشیده نیستم. به طور کلی، من می خواهم از شخصیت من از الیوت آلدرسون تشکر کنم! هنگامی که من به راهم کار کردم، مطالعه کردم تا غیر قابل تشخیص باشم، در جمعیت حل شود، از چشم پنهان شود، از تماس فیزیکی اجتناب کنید. من با پرتاب یک کلاه بر روی سر من سرگردان شدم، سعی کردم سعی کنم برای من نامرئی باشم. آیا می دانید که این تجربه اکنون کمک می کند؟ (لبخند می زند.)

- مخفیانه شما به یک زندگی شخصی اعمال می شود، آیا این نیست؟

- در واقع، من تمایل ندارم در مورد رابطه من گسترش یابد. در برخی موارد متوجه خواهید شد که تبلیغات می تواند این شکننده و ملایم را از بین ببرد، که بین عشق است. اما برای مخفی کردن چیزی بی فایده است. هر کس قبلا مرا می داند

- خوب، و به رسمیت شناختن عمومی در عشق لوسی (Lucy Boyton - بازیگر، دوست دختر رامی ملک. - تقریبا. Aut.) در طول سخنرانی خود در یکی از جشنواره های فیلم، من نقش دادم، آیا اینطور نیست؟

- من فقط نمی توانم بگویم Lucy - او واقعا پشتیبانی من، حمایت و عشق من است.

- آیا زن و شوهر شما هیچ سنت، عادت های ناز؟

- من همیشه خوشحال شدم که هدایایی درست مثل این را دریافت کنم. نه در تاریخ به یاد ماندنی، بلکه فقط در روز به طور منظم. این یک یادآوری فوق العاده است: من به شما اعتقاد دارم، من در مورد شما به یاد می آورم، من مراقبت می کنم ... من تصمیم گرفتم که این دقیقا همان چیزی است که من هدایای لوسی را ارائه خواهم داد. بدون هیچ دلیلی این عادت مشترک ناز ما بود. به یاد داشته باشید، من می خواستم به نحوی او را شگفت زده کنم، و من خریدم ... دئودورانت. خوب، حقیقت او دئودورانت مورد نیاز بود. او در بسته بندی زیبا از زیر جواهرات پیچیده شده است. و سپس یک گردنبند خریداری کرد و آن را به یک بسته معمولی بسته بندی کرد. من این همه را ارائه دادم وقتی واکنش او را دیدم بسیار خندیدم. (خنده حضار)

- سوال سنتی برنامه های زندگی: ازدواج، فرزندان، نوه ها؟

- چه می توانم به شما بگویم؟ من آماده هستم، و آنجا - چگونگی رفتن. شاید این تنها حوزه زندگی من است که در آن من برنامه ریزی و نقاشی را دشوار می کنم. دنیای احساسات - او خیلی غیر قابل پیش بینی است!

ادامه مطلب