Maxim Marinin: "من هنوز از سرنوشت جلسه با ناتاشا تشکر می کنم"

Anonim

ماکسیم مارینین یک شوهر نمونه و پدر دوست داشتنی دو فرزند است. اما از زمان به زمان در اطراف نام او، شایعات مضحک بوجود می آیند. معمولا در پاییز اتفاق می افتد، زمانی که اسکیت باز، به عنوان بخشی از نمایش یخ بعدی در کانال اول به یخ می رود. برخی معتقدند که از آنجا که ماکسیم با اولین زیبایی از کسب و کار روسیه نمایش داده می شود، چیزی باید بیشتر مسئول آن باشد. شرکای او واقعا قابل توجه بود - Zhanna Friske، Anastasia Volochkova، ناتالیا Podolskaya، Olga Cabo. اما ماکسیم اطمینان می دهد که تنها یک زن در زندگی اش وجود دارد ...

هر فصل جدید، بسیاری از شرکت کنندگان از ICE نمایش ویژگی های عشق را دوست دارند. چرا این اتفاق می افتد؟

Maxim Marinin: "خوب، ما یک ورزش تماس داریم! (می خندد.) هنگامی که شما در یک جفت سوار می شوید، مردی در خیابان معتقد است: از آنجا که شما آن را لمس می کنید، به این معنی است که شما او را هیجان زده می کنید. و توضیح بسیار دشوار است که در زمان آموزش و سخنرانی ها توضیح دهید، اسکیت باز، اسکیت باز به شریک به عنوان یک زن نگاه نمی کند. این غیرممکن است که بگوییم، اما در اصل این یک ابزار کار است. (می خندد.) بسیار گران، بسیار ملایم، که شما باید با دقت تماس بگیرید. اما داستان های واقعی عشق فقط در میان اسکیت بازان شکل اتفاق می افتد. با دختران، از آنجا که تمام حرفه آنها درست مانند یک ابزار ورزشی درک شده بود، پس از اینکه به دست ورزشکاران نرسید، چیزی اتفاق می افتد. آنها خنک می شوند، چیزی را صرف می کنند. حالا شما لازم نیست که به هدف بروید، برای مدال مبارزه کنید، برای نشان دادن ویژگی های دشوار که مشخص نیست از زن. آنها می توانند به سادگی ضعیف باشند. در برابر این زمینه، چیزی به روان زن اتفاق می افتد. اما این هزینه حرفه است. "

در این پروژه، شرکای زیادی وجود داشت - ماریا Kiselev، Olga Cabo، Olesya Zheleznyak، Nastya Volochkova، Zhanna Friske، ناتالیا Podol-Skye، Lyanka Gryu. به خصوص

به یاد دارم؟

Maxim: "در دو فصل اول برای من دشوار بود که متوجه شدم. من نمی فهمم که چگونه کار کنم، "ورزش من شروع می شود. در ورزش بیش از شما به طور مداوم مربی مربی است. این کسی است که می گوید چه کاری باید انجام دهد. من ورزش را با ارتش مقایسه می کنم. هیچ مسئولیتی ندارد یک کار وجود دارد، شما باید این کار را انجام دهید، و شما می دانید که چه باید بکنید. و پس از آن لازم بود شروع به تفکر خودم. سر خود را کار کنید، و نه فقط دستورالعمل های شخصی را انجام دهید. به عنوان یک رئیس مربی سوار عمل کنید. و نه تنها برای خودتان، بلکه همچنین برای شریک زندگی خود، که ارزش اسکیت آن نیست، فکر کنید. و در اینجا تشکیل حرفه ای واقعی آغاز می شود. این چگونگی سوار شدن به نحوه سوار شدن، نحوه حرکت به درستی، من فقط در "دوره یخی" متوجه شدم که من یک جفت حرفه ای نداشتم. متوجه شدم که چگونه شریک زندگی شما به اشتباه برنامه را اجرا می کند، و مخاطبان به نظر می رسد که شما تمام زندگی من را با هم سوار می کنید! بنابراین، در دو فصل اول، در حالی که من به این رسیدم، ماریا کیزلوف و اولگا کابو پس زمینه را گذراند. "

و پس از آن چه؟

ماکسیم: "با تمام دختران به روش های مختلف اتفاق افتاد. با Olesya Zheleznyak بسیار دشوار بود، زیرا او کاملا یک جنگنده نیست. رفتن به شروع، او بسیار محکم بود، وحشت او شروع شد، و او نمی دانست آنچه که او انجام داد. او حمل شد، و این یک فرآیند کاملا غیرقابل کنترل بود. تنها شکل گیری با ناتالیا Podolskaya آغاز شد. او یک مرد متعادل است که می داند چگونه به اعتماد گوش دهد. در این زمان من شروع به درک اینکه چگونه همه چیز کار می کند چه کاری باید انجام شود. با افراد شرکت کننده در نمایش، ملاقات، هر کس مورد مطالعه قرار گرفت. واقعیت این است که در ورزش ما فقط سلام می کنیم: "سلام!" - "در حالی که!" واقعا ارتباط برقرار نکرد. تقریبا یکدیگر نمی دانستند و در اینجا، نزدیک شدن در طول پروژه رخ داد، یک تیم تشکیل شد، و من شروع به احساس راحت تر کردم. خاطرات عالی در مورد Zhanna Friske دارم. او حتی به ندرت صحبت کرد! گوش دادن بیشتر این گزینه کامل بود. با Lyanka Gryu همه چیز کاملا ساده بود، زیرا در دوران کودکی او بازی باله بود. و هنگامی که او توضیح داد، همه چیز همه چیز را پذیرفت. مانند Ballerina، او احساس خیره کننده ای از وضعیت داشت، او به درستی موقعیت را به دست آورد تا به عنوان مثال به سوار شدن از اسب سوار شود. به علاوه لحظه زیبایی. خوب، زمانی که شریک می داند چگونه به پای خود برسد، چگونه باید اعزام کنید. "

اگر با Lianka Gryu به سادگی بود، به این معنی است که Volochkova کاملا ساده است؟

Maxim: "در زندگی Nastya یک شخص فوق العاده است، اما در کار - بسیار پیچیده است. او بسیار بلندپروازانه است همه چیز نظر خود را دارد. و او نمی تواند از یا تولید شود. ما تنها یک چیز داشتیم - برای انطباق با توانایی هایش. این را می توان یک بار، دو، اما پس از آن این رویکرد دیگر توسط بیننده درک نمی شود. در واقع، در حال آماده سازی نمایش، لحظه ای از توسعه شرکت کننده جالب است. و او همان چیزی است، مانند: من می توانم مانند پا و پا بوی، و شما انجام آنچه شما می خواهید. بنابراین، با آنها در برنامه عاطفی دشوارتر است، در فیزیکی آسان تر است. و بالعکس. اما من فکر می کنم که من یک فرد شاد در این پروژه دارم. من گزینه های بسیار ناامید نداشتم. " (خنده حضار)

رشته های عشق

همسر مدنی شما ناتالیا Somova از شما به شریک "عصر یخبندان" حسادت نمی کند؟

ماکسیم: "گاهی اوقات احساس می کنم اتفاق می افتد. اما حسادت - این، البته، احمقانه است. در باله (و من یک بالرین در تئاتر موسیقی به نام Stanislavsky و Nemirovich-Danchenko) نیز صحنه هایی وجود دارد که در آن شرکای نقش آغوش و بوسیدن وجود دارد. و چگونه باید به آن نگاه کنم؟ حسادت؟ نه اگر عشق به پایان رسید، آن را به پایان رسید! رشته های داخلی وجود دارد که از ابتدای روابط ما وجود دارد، آنها، خدا را شکر، عجله نکن. اگر احساس می کنم این اتفاق افتاد - و من آن را احساس می کنم، پس ... آه، یک چیز دشوار این موضوع است. من صدا نخواهم کرد. " (لبخند می زند.)

Maxim Marinin:

"پس از آسیب به تانیا تانمیانین، زمانی که او از حمایت سقوط کرد، من نمی توانستم کار کنم: من می ترسم که این اتفاق دوباره اتفاق می افتد." در تصویر - Tatyana Tutmianin و Alexey Yagudin.

Lilia Charlovskaya

قبل از آشنایی با او، آیا شما به تئاتر بر روی باله رفتید؟ آیا شما درباره Ballerina Natabaly Somova شنیده اید؟

ماکسیم: "به من بگو، من به کتابخانه رفتم! (می خندد.) من یک زندگی بسیار ابتدایی را رهبری کردم. زندگی ورزشکار به طور کلی کاملا آسایش است. شما تمام وقت را در مکان های ناشنوا صرف می کنید. نکته اصلی این است که شما از نتیجه هیچ چیز را منحرف نکنید. این زمانی بود که من در شیکاگو زندگی کردم و در تور در آمریکا شرکت کردم، سپس در سیاتل، لس آنجلس، نیویورک ما به موزیکال رفتیم. و در مسکو تقریبا هرگز به جایی کار نکردم. "

و ناتاشا به اسکیت شکل علاقه مند بود؟

ماکسیم: "او، البته، می دانست که ورزشکاران، نام خانوادگی من را شنیدند، اما دوست نداشتند اسکیت. او و در حال حاضر به این ورزش علاقه مند نیست، اما او از کل آشپزخانه آگاه است. او کار خود را دارد. در حال حاضر ناتاشا یک زمان طلایی دارد - زمانی که سلامت نیز وجود دارد، و در حال حاضر درک آنچه که او انجام می دهد. "

یعنی، او به سرعت در نمایش یخ پیروی نمی کند؟

ماکسیم: "فصل گذشته او اغلب به ساقه آمد. پسر گل را گرفت. بنابراین در خانواده ما همه چیز در اطراف باله و اسکیت بازی چرخش می یابد. "

دوست داشتنی ناتالی

داستان آشنایی شما با ناتالیا کاملا معمول نیست. درست است، با تشکر از روانشناس عمومی چه بود؟

ماکسیم: "بله در اینجا این است که چگونه بود. در سال 2005، با حمایت کاهش یافت و آسیب جدی به شریک زندگی من تانیا تتمیانین دریافت کرد. و من پس از آن ترس داشتم که این می تواند تکرار شود، بنابراین نمی توانم به طور کامل کار کنم. در آن زمان، من شروع به مقابله با یک روانشناس زن. در یک مکالمه خصوصی، من به نحوی به زندگی شخصی خود شکایت کردم، دقیق تر، در غیاب او. او به من گفت: یک دختر وجود دارد که آن را دوست دارد. من از این کلمات استفاده کردم. اما در مسابقات قهرمانی جهان ما ما را به ناتاشا معرفی کردیم و تمام شک و تردید من در یک لحظه ناپدید شد. "

آیا عشق در نگاه اول بود؟

ماکسیم: "به نظر می رسد. من فقط فهمیدم، احساس کردم که من فرد بومی را دیدم. و این بود

متقابلا".

طولانی خوشحال است؟

Maxim: "به عنوان چنین تحریریه نبود. این یک سال قبل از بازی های المپیک اتفاق افتاد. من همچنین صحبت کردم، آموزش به طور مداوم ... من هنوز از سرنوشت جلسه با ناتاشا تشکر می کنم. و دو نفر از بچه های زیبا ما دوباره من را متقاعد می کنند که با من یک زن مناسب وجود دارد، واقعی است. "

Ballerina Natabia Somova تولد ماکسیم پسر Artem و دختر اولیان را به دنیا آورد، اما در حال حاضر آنها نمی توانند زمان را برای سفر به دفتر رجیستری ادامه دهند. عکس: بایگانی شخصی Maxim Marinin و ناتالیا Somova.

Ballerina Natabia Somova تولد ماکسیم پسر Artem و دختر اولیان را به دنیا آورد، اما در حال حاضر آنها نمی توانند زمان را برای سفر به دفتر رجیستری ادامه دهند. عکس: بایگانی شخصی Maxim Marinin و ناتالیا Somova.

به سوال کودکان: همسر شما، Ballerina، نترس به تولد نترسید؟ پس از همه، معمولا باله بسیار زیاد ...

Maxim: "خوشبختانه، ناتاشا به کلیشه هایی نرسید که بالرین نمیتواند سی سال را به دنیا آورد که باید تنها توسط حرفه ای مشغول به کار باشد. البته، او نگرانی داشت، او می ترسید که فرم را بازگرداند. من او را آرام کردم، گفتم که هیچ چیز وحشتناک اتفاق نخواهد افتاد اگر او فصل را از دست بدهد که او قبلا یک بالرین را تشکیل می دهد، و حافظه عضلانی تا ده سال حفظ شد. بنابراین، در آن شکل که در آن بود، آن را سه یا چهار ماه از بارهای طبیعی و سیستماتیک وارد می کند. "

پس چه اتفاقی افتاده؟

ماکسیم: "سه ماه پس از تولد اولین اشاره، ناتاشا قبلا" دریاچه سوان "را رقصید. او یک ماه پس از تولد به تور به ژاپن رفت، اما او مهره را رنده کرد. نشانه این بود که شما نباید عجله کنید. اما در سه ماه او چنین شکل گرفت! .. ظاهرا چیزی با هورمون ها اتفاق افتاد. قبل از زایمان، او یک تورم پیشخدمت داشت، و سپس او خشک شد، خطوط کشیده شد. همه فقط ایستاده بودند! و پس از تولد فرزند دوم، من حتی بیشتر از دست دادم. او زیبا بود، و در حال حاضر! .. "

پس چرا هنوز نمی بینید، اما آیا شما همچنان در یک ازدواج مدنی زندگی می کنید؟

Maxim: "از آنجا که همه چیز خیلی همزمان است ... نه، این همه عذر است! اما در این عذرخواهی، ذره ای از حقیقت وجود دارد. (خنده حضار) هنگامی که ما ملاقات کردیم، من در سنت پترزبورگ زندگی کردم و او در خوابگاه در مسکو قرار داشت. هنگامی که "عصر یخبندان" شروع شد، ما شروع به زندگی کردیم. آپارتمان حذف شده است. یک کودک ظاهر شد نگرانی های جدید زندگی بی نظیر، هیچ چیز. سپس ناتالیا از تئاتر مسکن داده شد. نقل مکان کرد فقط مجهز، فرزند دوم. آپارتمان کوچک است، شما نیاز به بیشتر. ما به دیگری رفتیم، به نظر می رسید بدتر شد. اما هنوز هم: معلوم می شود که وقتی استراحت می کنم، او کار می کند. و بالعکس. این سال، تنها ماه، که معلوم شد آزاد است - اوت. و ما در ماه اوت در "Glacier" شروع به تمرینات. و بنابراین تمام وقت. بنابراین، من حتی نمی توانم تصور کنم که چه کسی مسائل عروسی صرفا سازمانی خواهد بود. "

سوال کودکان

پسر بزرگ فرزند شما به کلاس اول رفت. توجه داشته باشید ویژگی های خود را در آن؟

ماکسیم: "داخل آن به نظر می رسد مثل مادر. من، اگر من چیزی بخواهم، من بر روی Rozhor صعود نمی کنم، به آرامی روی زمین، من به هدف با زنجیر کوچک می روم. من می توانم خنک شود، اما من بلند شدم و حرکت می کنم. در نتیجه، من خودم را به دست می آورم. و ناتاشا - یک مرد با استعداد. و، همانطور که همه با استعداد، او نیازی به هر چیزی ندارد. اما در عین حال، این یک مقیاس فال است - یک مرد انعطاف پذیر و متعادل است. و من برای آرامش خارجی، در داخل احساسات منفی اتفاق می افتد که سعی می کنم خاموش کنم. این همیشه کار نمی کند (می خندد.) Tyoma، همانطور که متوجه شدم، یک پسر قادر است. او خیلی در دسترس است اما اگر او اصلاح نشده باشد، نمی داند چرا او به آن نیاز دارد یا یکی دیگر از آنها را از دست می دهد. حالا او فقط دوست دارد در مدرسه بیرون بیاید. من فکر می کنم کلاس سوم چهارم با او می تواند برخی از مکالمات را در مورد حرفه آینده هدایت کند. "

اسکیت یخ؟

ماکسیم: "او سوار می شود و من آن را انجام ندادم. خودت. اگر چه این سال من فرصتی برای مقابله با او داشتم. من خودم را برای هزینه های خودم گرفتم و دائما به او کمک کرد. اگر چه شناخته شده است، زمانی که والدین فرزندان خود را آموزش دادند، هیچ چیز خوب موفق نشد. اما من تصمیم گرفتم آن را بفرستم. از آنجا که من می بینم که او توانایی دارد. نکته اصلی این است که فشار را قرار ندهید. شما می توانید چیزی را تنها زمانی که یک فرد سوزانده می شود، به دست آورید. اگر نه، می توان آن را تنها به یک سطح خاص آورد. و همه! "

به گفته شخصیت، آرتم به نظر می رسد بیشتر شبیه یک بیمار و مادر متعادل است، و دختر اولیانا به پدر رفت. با توجه به مشاهدات او، همان خفیف است. عکس: بایگانی شخصی Maxim Marinin و ناتالیا Somova.

به گفته شخصیت، آرتم به نظر می رسد بیشتر شبیه یک بیمار و مادر متعادل است، و دختر اولیانا به پدر رفت. با توجه به مشاهدات او، همان خفیف است. عکس: بایگانی شخصی Maxim Marinin و ناتالیا Somova.

آیا او را در ورزش حرفه ای می بینید؟

ماکسیم: "صادقانه بگویم، من آن را نمی خواهم. بله، و زمان متفاوت است. من در شرایط دیگر، در یک شهر استانی بزرگ شدم. در مسکو، بسیاری از فرصت های مختلف، انتخاب گسترده ای. بنابراین، برای من دشوار است که درک کنم که چگونه در این شرایط می تواند توسط کودکان به ورزش اصلاح شود. این حتی بیشتر به چالش می کشد. "

شما هنوز یک دختر Ulyana دارید. آرتم از خواهر جوانتر حسادت نیست؟

ماکسیم: "کمی وجود دارد. پس از همه، پس از همه، با یک دختر Syusu-Musya، و او نیز می خواهد گرما. من در شب می آیم، آنها هنوز هم نمی خوابند، یکی در دست، دیگر در پا آویزان است. در این لحظه شما نیاز به پیدا کردن کلمات گرم برای اولیانا، و برای Temma، و پدر خسته است، او به سرعت به خواب می رود. نه همیشه به اندازه کافی حکمت و قدرت برای غلبه بر خودکشی خود. "

شخصیت کوچکی از اولیانا احتمالا هنوز مشخص نشده است؟

ماکسیم: "این فقط شخصیت دختر نیست. به وضوح می داند چه چیزی می خواهد. این حتی کمی به من زنگ می زند. بهتر خواهد بود مخالف در کودکان شخصیت ها ظاهر شد. و در دخترم، خودم را کوچک می بینم و نوشیدم. "

کدامیک از کمی ناراحت کننده است؟

ماکسیم: "آنها عاقل هستند. بدون هیستریک شما می توانید مذاکره کنید. "

آیا شما توزیع با ناتاشا دارید - "محقق خوب و بد"؟ کدام والدین سخت تر هستند؟

ماکسیم: "به نظر من این است که من هستم. مامان در خرید هر گونه نوشیدنی آسان تر است: شکلات، شیرینی ها - کلمه ای که غیر ممکن است. مادربزرگ ما نیز در زمان شکسته است. " من کمی سخت تر هستم، هرچند که می توان آن را نیز فشار داد. "

هنگامی که شما و ناتالیا هر دو از کار آزاد هستند، کجا و چگونه زمان را صرف می کنید؟

ماکسیم: "این سال من این سال کار نکردم. در سال قبل از گذشته، پس دختر ما اولیانا متولد نشد، ما به ایتالیا رفتیم. تا به حال، تحت تاثیر. من می خواهم یک بار دیگر بروم، اما ... نمودارها هماهنگ نیستند. من امیدوارم که ما زمان را پیدا کنیم و در نهایت به جایی برویم. و آنجا، حتی قبل از عروسی، نه خیلی دور! .. "

ادامه مطلب