الکساندر اوسولک: "ما با دخترانم به تئاتر می رویم"

Anonim

در سن Nineteenty، ساشا جولیت را بازی کرد، اولین بار در مرحله تئاتر به نام پوشکین، که در آن کار می کند و در حال حاضر کار می کند. از معروف ترین عملکرد با مشارکت او، ارزش آن را "شخص خوب از Selyan"، که در آن قهرمان ما نقش زنان و مردان را به دست آورد. در یک نقش تا حدودی غیر منتظره، بازیگر در موزیکال "شیکاگو" ظاهر شد - پروژه ای که در آن، در پذیرش خود، درگیر بود، در ارتباط با رقص یا داده های صوتی خود، اعتماد به نفس نداشت. با این وجود، Velm او معلوم شد که بسیار جذاب و بسیار جذاب و به یاد ماندنی است.

شاید محبوب ترین سوال، که از نمایندگان سلسله های خلاق خواسته شده است، کمک می کند یا از آنها از نام خانوادگی شناخته شده جلوگیری می کند. الکساندرا به عنوان یک بازیگر بدون مشارکت پدرانه صورت گرفت. علاوه بر این، سرگئی اوسولک، مدیر، به طور قطعی مخالف دخترش بود که در تئاتر عمل می کرد. اما اکنون، به نظر می رسد، او به حقیقت رسیده است و مخفیانه به آن افتخار می کند. جای تعجب نیست که یک بار در مصاحبه ای گفت: "وحشتناک ترین در وضعیت من - من کمی، من" پدر Sasha Ursulak "را می گیرم. خوب، همانطور که آنها می گویند، خدا برای شادی او. "

ساشا، چه ویژگی های شخصیت را می توان به نقاط قوت طبیعت خود نسبت داد؟

الکساندر Ursulak: "تفکر مثبت، حافظه ضعیف برای یک میل بد و تیز برای رسیدن به چیزی، که بلافاصله به کار سخت، استقامت و استقامت تبدیل می شود."

شما یک مرد هدفمند هستید

الکساندرا: "هدفمند چیزی است که چنین دلیلی است: هدف را مشخص کنید، یک طرح را بسازید و آن را به وضوح انجام دهید. من مردی از احساسات هستم و اغلب بعضی چیزها را انجام می دهند، در اصل، غیرممکن است. این به خاطر رویکرد "غیر مستقیم" اوست. خوب، زمانی که قبلا درگیر شد - دیر به عقب نشینی. "

این همان چیزی است که به مشارکت شما در "صفحه یخ" اتفاق افتاده است؟

الکساندرا: "فصل به پایان رسید، این سال باور نکردنی، زمانی که من در موسیقی" شیکاگو "بازی کردم. برای من، آن را به یک واقعیت دیگر، یک تجربه کاملا جدید، زمانی که بسیاری مجبور به یادگیری بود. و من متوجه شدم که من این بار را از دست می دهم، ولتاژ عظیم و فیزیکی و عاطفی. و فقط من فکر کردم به طوری که سرنوشت در مواجهه ایلیا Averbukh بلافاصله به من یک پروژه جدید و نه کمتر پیچیده ارائه داد. ایلیا پرسید آیا من روی اسکیت ها ایستاده ام، ارائه شده برای آمدن، برای دیدار. من اسکیت در دوران کودکی عمیق، کلاس در دوم. در حیاط در نزدیکی مدرسه، ریختهر ریخته شد، و در شبها ما به همراه پدربزرگ رفتیم. من به یاد داشته باشید، من واقعا دوست داشتم، و من برای چند ساعت سوار شدم، به رنگ چغندرقند از گونه، اما به طور طبیعی، هیچ چهره پیچیده و pyruets می تواند انجام دهد. سپس، در حالی که مطالعه در موسسه و کار در تئاتر، این موضوع به طور کامل فراموش شده است. اگر شما در تئاتر رپرتیور خدمت می کنید، من نباید چیزی را انجام دهم چنین کارآفرینی، زندگی ریسک و تهدید به اجرا را انجام دهم. بنابراین، من سالها در مورد اسکیت ها به یاد نمی آورم، اما در طول این اولین نمونه با Averbuch معلوم شد که من نه تنها بر آنها ایستاده ام، بلکه حتی کمی حرکت می کنم. من نمی دانم که چگونه Illya شرکت کنندگان را انتخاب می کند، اما به نحوی به سرعت به نفع من تصمیم گرفت. سپس من خیلی کار کرده ام و به شدت انجام داده ام، اما تنها پس از اولین ماه پروژه، به نظر من، من شروع به شروع کردم. "

Alexandra Ursulak و الکساندر Arsentiev در بازی

الکساندر اوسولک و الکساندر آرسیست در بازی "Lady Tailor". عکس: www.teatrpushkin.ru/people/ursulyak-aleksandra-sergeevna.

مسابقات - چیز کاملا عصبی و سخت است. آیا شما در این تنظیم راحت هستید؟

الکساندرا: "بله، من طبیعت جنگنده هستم. من عاشق مسابقات هستم، اگر من برنده نباشم، به شدت ناراحت شدم. من یک شخص قمار هستم. من می خواهم پیروزی اما، علیرغم این واقعیت که روح رقابت قطعا در "دوره یخچال" حضور دارد، همه شرکت کنندگان بسیار زیبا و دلپذیر هستند که به یکدیگر وابسته هستند. این، از یک طرف، ما، البته، می خواهیم خود را برنده شویم، و از سوی دیگر - آنها برای زوج های دیگر بیمار هستند. من از Oksana Domnina بسیار سپاسگزارم. اگر در زمانی که ما با رم (Roman Kostomarov "را آموزش می دهیم. - تقریبا Auth.)، معلوم می شود که در حال چرخش باشد، به ما و کلمه، و پرونده می گوید. به عنوان مثال، رم می تواند برخی از پشتیبانی از آن را نشان دهد، تکنیک اعدام که شما فقط در کلمات توضیح نمی دهید. اوکسانا و رم راست می گویند: "اینجا شما در اینجا اشتباه می کنید، بنابراین ساشا ناخوشایند است." من چیزی را درک نمی کنم، نمی دانم چطور باید باشد. اما رم همچنین به ایوان Skobreva، شریک اوکسانا کمک می کند، - سهام با اسرار حرفه ای. "

احساس وجود دارد؟

الکساندرا: "چنین مشکلی وجود داشت. من به همکارانم نگاه می کنم - بازیگران و من درک می کنم که مردان کاملا بی تفاوتی هستند. و ما، زنان، غریزه خود حفظ بسیار توسعه یافته است. اما واقعیت این است که در حالی که شما می ترسید، کاملا هیچ چیز نمی تواند بر روی یخ انجام دهد، زیرا شما احساس بزدل می کنید. زمان زیادی طول می کشد، در حالی که یک حرفه حرفه ای با این ترس زنانه مقابله خواهد کرد، شریک را با تمام پشتیبانی و اثبات قابلیت اطمینان خود را. رم سخت این دوره را نگران کرد. حالا من هنوز شروع کردم به احساس بدنم بر روی یخ، که ترس از ترس از اینکه من سقوط، دیگر. البته، ما سقوط می کنیم، و خیلی زیاد، اما کاملا طبیعی است. "

چگونه اعداد را طبخ می کنید؟

الکساندرا: "این فقط یک داستان بسیار خونین است، چگونه اتاق ها آماده می شوند. و او ارزش اعصاب بزرگ است. من ایده هایم را در مورد چگونگی ارائه خودمان دارم، رم کاملا متفاوت است. زوج هایی هستند که در دیدگاه ها همخوانی دارند، کسی به یک سازش می رسد، کسی به نقش راهنمایی و هدایت نیروی حرفه ای پایین تر است. ما نداریم. ما هر دو حق رای دادن را داریم و گاهی اوقات به خفگی بحث می کنیم. برای یک هفته بسیار دشوار است. به عنوان یک قاعده، دو یا سه روز کافی برای احساس اعتماد به نفس بر روی یخ وجود ندارد. و این شرم آور است که این زمان گرانبها در اختلافات گم شده است. ما به سادگی به یخ نمی رویم، زیرا نمی توانیم تصمیم بگیریم که کدام عدد را طبخ کنید. "

شرکا شما را انتخاب نمی کنید؟

الکساندرا: "ایلیا Averbukh یک فرد بسیار با تجربه در این زمینه است. و او به طور مستقیم احساس می کند کسی که مناسب است - خارجی، بر روی خلق و خوی. به طور کلی، آن را بسیار جالب توجه است که چگونه زوج ها کشیده شده اند. همه ما بر روی یک رانک تمرین می کنیم، اغلب در همان زمان. ابتدا آشنا می شوید، باعث می شود. می توان دید که این ها کاملا غریبه هستند که فقط به یکدیگر نزدیک می شوند. قابل توجه است که اصطکاک، اختلال وجود دارد. کسی سوگند می خورد، کسی گریه می کند و سپس ناگهان احساس یک زن و شوهر وجود دارد که برخی از تعادل را یافت و شروع به هماهنگی می کند. پس از همه، همه ما همه چیز ارزشمند هستند، و گاهی اوقات دشوار است که خودمان را به یکدیگر متصل کنیم. "

الکساندر Ursulak در بازی

الکساندر Ursulak در بازی "Offis". عکس: www.teatrpushkin.ru/people/ursulyak-aleksandra-sergeevna.

و برخی، همه چیز نیروهای بسیار خوبی است: سقوط در عشق و حتی ازدواج.

الکساندرا: "بله، در این پروژه اتفاق افتاد و این! من هنوز در مورد هیچ گونه روندهای عاشقانه احساس نمی کنم. ما با رم نگه داریم (می خندد.) اما من درک می کنم که آنها خیلی سرد هستند، این مردان اسکیت باز هستند، درست مثل فضانوردان، ابرقهرمانان. البته، شما می توانید در عشق سقوط! "

چگونه در خانه ایده خود را برای شرکت در این پروژه انجام دادید؟

الکساندرا: "من خوشحال شدم که از من حمایت کنم. همه نزدیک به من بیمار هستند و نگران هستند دختران اسکیت نیستند، اما من فکر می کنم پس از پایان پروژه، ما با این همکاری خواهیم کرد. من درک کردم که لذت بردن از آن چیست. در Patriarchs غلتک را در زمستان پور، ما در نزدیکی زندگی می کنیم - ما آنجا خواهیم رفت. "

سرگرمی مشترک مورد علاقه شما با کودکان چیست؟

الکساندرا: "در این رابطه، من خودخواه هستم. من نمی دانم چگونه آنچه را که دوست دارم انجام دهم، اما من به انجام آنچه که برای من خوب است انجام می دهم. به عنوان مثال، ما به تئاتر می رویم. البته برای اجرای کودکان، البته. و من به من افتخار می کنم، قوی ترین احساسات شادی! من به طور کلی تئاتر را دوست دارم، و در اینجا وقتی که ما در سالن نشسته بودیم، فقط با کلمات هیجان صلح آمیز من عبور نمی کنیم! من به آنچه که با چشمانشان اتفاق می افتد نگاه می کنم، و من احساسات را تجربه کرده ام - و هنگامی که ترسناک و زمانی که غمگین و زمانی که سرگرم کننده است. من در اشک نشسته ام، من ترجیح می دهم به من نگاه کنم. (می خندد.) من عاطفی را غیرعادی می کنم! Anya و Nastya نیز دختران مشتاق هستند، اما من فقط لمس می کنم. این لحظه ای از شادی باور نکردنی از برقراری ارتباط با کودکان است، زیرا می توانم آنها را دوست داشته باشم. امیدوارم این نوع هنر را دوست داشته باشند. ما همچنین به فیلم ها، در سیرک سفر می کنیم، سفر می کنیم، ما در موسیقی مشغول به کار هستیم، ما با هم کار می کنیم تا طبخ کنیم. نه همیشه زمان وجود دارد. گاهی اوقات آنها می خواهند: "مامان، و بیایید پیتزا را بسازیم!" - و من خسته، گرسنه و بعد از کار. و برای این پیتزا هنوز نیاز به رفتن به فروشگاه برای خرید تمام مواد تشکیل دهنده. و خمیر را بگذارید، و هنگامی که این شام آماده می شود ... اما من نیز درک می کنم که این یک اقدام مهم مهم، لحظه ای از وحدت ما است و قلب را محکم می گیرم. "

آیا شما یک مادر سختگیرانه هستید؟

الکساندرا: "آموزش، دومین طرف ما وجود دارد که مربوط به سرگرمی نیست، با افزایش در تئاتر، فیلم ها. این در شکل گیری این ایده قرار دارد که همیشه باید در همه چیز مرتب شود. دختران خود را صبح می کنند، به باغ و مدرسه می روند، تخت را تمیز می کنند. با این همه به شدت. همانطور که برای تصورات زندگی، من هیچ چیز را تحمیل نمی کنم. و با توجه به تجربه شخصی خود. تنها چیزی که والدین می توانند انجام دهند این است که یک کودک را تا حد امکان توسعه دهیم. همیشه انتخابی داشته باشید. "

خواهر بزرگتر - قدرت برای جوانتر؟

الکساندرا: "شاید این یک کلمه کاملا مناسب نیست. آنها چنین شکستن قوی ندارند. با این حال، سه سال یک تفاوت خوب است. اما Nastya، جوان ترین دختر من، احساس می شود که یک خواهر به شدت بر روی پاها ایستاده است، که همیشه آن را متصل می کند. Anya تصور شخصی که با آن ترسناک نیست. این تا حدودی کمی ایجاد می کند، به او احساس راحتی می کند، او همیشه در ابرها غرق می شود. "

ظاهرا، آنها بسیار متفاوت هستند؟

الکساندرا: "بله، حتی در موهای رنگ متفاوت است. "یک خاکستری، دیگر سفید - دو غاز خنده دار." Anya یک زیبایی قدرت روسیه با یک مبهم طولانی است. و کوچک - چشم های مجسمه، موهای تیره، fidget، hooligan. "

جوان ترین به نظر می رسد شما؟

الکساندرا: "آنها مانند دو چهره از من هستند - من در من هستم: درجه و هوابانیسم. در همان زمان، Anya و Nastya بسیار هماهنگ با هم وجود دارد. واضح است که بعضی وقت ها می توانند نزاع کنند، اسباب بازی را به اشتراک نمی گذارند. این طبیعی است. به طور کلی، آنها بسیار نزدیک به یکدیگر هستند. من با چنین محاسبه ای هستم و جوانتر به دنیا آمدم تا آنتی یک دوست داشته باشم. او بسیار منتظر خواهرش بود. و من می بینم که چگونه با لذت بازی می کنند، با مدت طولانی صحبت می کنند. ما چنین فرمولاسیون داریم ... جالب است. آنها با یک هجا طولانی صحبت می کنند. بسیار خنده دار است که از چنین مالان ها بشنوید. "

احتمالا ارتباط با مادربزرگ و بازیگر نقش مکمل زن و پدربزرگ است.

الکساندرا: "همه ما در آنها سرمایه گذاری می کنیم، دختران خسته کننده نیستند - تمام وقت شخصیت ها تغییر می کنند."

شما در دوران کودکی Hooligan رشد کرد. این یک نوجوان اعتراضی بود؟

الکساندرا: "به سادگی هیچ استراتژی در تربیت من وجود نداشت. و در واقع، همه چیز نمی تواند رنج ببرد. فقط در برخی موارد، به طور مستقیم احساس می کنم که من باید از خودم نجات دهم، تصمیم گرفتم حرکت کنم تا به مادربزرگم بروم. او انسان کاملا واضح و سخت است. پاپ و برادرش را افزایش داد. من فکر می کنم بد نیست (می خندد.) و من خواسته ام که به او زندگی کنم. او به مدرسه دیگری رفت (مادربزرگ خود را در آنجا توسط معلم کار کرد)، از درجه یازدهم فارغ التحصیل شد. نمی توان گفت که همه چیز در رابطه ما کامل و صاف بود. ما زمان های دشواری داشتیم، ما نزاع کردیم، من خانه را ترک کردم ... اما در برخی موارد ما تماس گرفتیم و دوستان خود را در انسان پیدا کردیم. مادربزرگ هنوز زنده است، و این دوست بزرگ من و موز است. اون عالیه. من به طور مداوم ارتباط معنوی با او احساس می کنم. "

الکساندر اوسولک و ایوان اورگانت در بازی

الکساندر اوسولک و ایوان ناامید در بازی "پول دیوانه". عکس: www.teatrpushkin.ru/people/ursulyak-aleksandra-sergeevna.

تحت تاثیر آن، آیا شما در دانشگاه تئاتر ثبت نام کردید؟

الکساندرا: "بدون مداخله او، بله. مادر بزرگ - اقدام مرد. در حالی که مادر من به مدت طولانی فکر کرد تا به تئاتر برود، و پدال، برعکس، فکر کرد که لازم نیست به آنجا نرود، او به نام Paul Evgeniefich مورد علاقه، دوست خوب خانواده، که در حال حاضر Zavorka است، نامیده می شود پرسیدن مدرسه Schukinsky، و گفت: "ساشا فردا می آید، او برخی از اشعار را آموخت، شما به او گوش می دهید." این درست است که همه چیز بیرون آمد. "

شما فهمید که مسئولیت شما چیست - شما هنوز نام خانوادگی را دنبال می کنید ...

الکساندرا: "خوب، چه باید بکنید - واقعا نیاز به تناسب، چنین قوانینی دارد. یکی از بهترین نمونه ها، کنستانتین ریکین است. چه ظلم و ستم نام خانوادگی او را داشت - سخت است تصور کنید! و تا آنجا که فردی وضعیت را به نفع خود قرار داد! و نه نوعی رسوایی، بلکه با کار، استعداد و مهارت. البته، من متوجه شدم که پدرم یک مدیر معروف است، من نمی خواستم نام خانوادگی را ناامید کنم. "

شاید چرا او را از دست داد؟

الکساندرا: "شاید در واقع، من فکر کردم: ناگهان باید برای او سرخ شود؟ " (خنده حضار)

خاطرات شما از تحصیل چیست؟

الکساندرا: "من واقعا آن را دوست داشتم. زندگی من دقیقا آنجا بود، در حالی که تحصیل در تئاتر. من توسط افراد جالب محاصره شدم، احساس اهمیت آنچه که من انجام می دهم وجود دارد. و اکنون من از کار در تئاتر به نام پوشکین بسیار خوشحالم. ما یک تیم جوان فوق العاده داریم در میان همکاران دوستان و دوستان من نزدیک هستند. در واقع، ما تعداد باور نکردنی از افراد خوب داریم، و این یک نادر بودن بزرگ است، زمانی که تئاتر سیگاری نیست. "

وقتی متوجه شدید که شما یک بازیگر هستید؟

الکساندرا: "صادقانه، من هنوز در مورد این مطمئن نیستم. این اتفاق می افتد که من کاملا کار نمی کنم همانطور که می خواهم. و البته من را ناراحت می کند. اما من به کمال می روم و امیدوارم که روزی ... "

آیا شغل وجود دارد که می توانید "پنج" را قرار دهید؟

الکساندرا: "نه"

حتی برای "شیکاگو"؟

الکساندرا: "بله، اگر چه من با نقش Velms خوشحالم. وقتی به این نقش موافقت کردم، به وضوح متوجه شدم که نمی توانم این کار را انجام دهم. من هیچ اطلاعات مربوط به آواز و رقص ندارم، مهارت هایی برای کار با ارکستر وجود ندارد. اما با این حال موافقت کرد، رفت. شاید اعدام من و تبدیل به یک کلمه جدید در شیکاگو نبود، اما برای من یک تجربه جالب است. "

الکساندر Ursulak در تصویر

الکساندر Ursulak در نقاشی "Odnolyuba". قاب از فیلم.

شما گفتید که پدر شما را در فیلم های خود حذف نمی کند. و او مصاحبه شما را می خواند، چگونه به آن واکنش نشان می دهد؟

الکساندرا: "به هیچ وجه. شاید شوخی بگوید: "خب، مصاحبه شما را دیدم ..." - و مکث معنی دار را انجام دهید. خوب، من دیدم - و خوب. حتی من می توانم فراموش کنم و برخی از مصاحبه های من نمی بینند، و او همه چیز را می خواند. "

آیا می خواهید به فیلم خود وارد شوید؟

الکساندرا: "او یک استاد، یک کارگردان با استعداد است. البته، من می خواهم ... اما ممکن است که او درست باشد، می تواند، و نیازی به آن نیست. "

آیا او مانند آنچه شما انجام می دهید؟

الکساندرا: "بله، به نظر من، او برای من خوشحال است. چند سال پیش یک دوره زمانی بود که من متهم شدم که او را به فیلم هایش نمی فرستد. و اکنون من حتی خوشحالم که مسیر بازی من از سایه اش محروم است. من می دانم که به او ملزم نیست. نام خانوادگی - بله، شناخته شده است. اما، به عنوان همان Konstantin Rykin گفت، دو دقیقه اول به نام خانوادگی واکنش نشان می دهد پس از رفتن به صحنه. پس از آن، به تو نگاه کن از آنجا که آنها با من برخورد می کنند - به این معنی است که من شایسته آن هستم. "

به هر حال شما گفتید: "قبل از اینکه یک خانواده دریافت کنید، اطمینان حاصل کنید که لیستی از مزایای شما یک حس شوخ طبعی است" ...

الکساندرا: "من معتقدم که طنز کیفیت بسیار ضروری در هر کسب و کار است. و در زندگی خانوادگی بدون آن به طور کلی سخت است. گاهی اوقات ارزش درمان زندگی ناسازگار است، در غیر این صورت کشتی شما می تواند در طرف دیگر شناور باشد. "

آیا افکار را برای تکرار تجربه خانوادگی دارید؟

الکساندرا: "من نمی خواهم تکرار کنم. من می خواهم چیزی رونق تر داشته باشم. "

هنگام انتخاب یک ماهواره از زندگی، ذهن دختران نقش مهمی ایفا می کند؟

الکساندرا: "البته. من بچه ها را به عنوان افراد کوچک درمان می کنم و از راحتی و وجود مشترک ما مراقبت می کنم. "

ادامه مطلب