همسر سابق Boris Grachevsky: "من در زندگی شوهر سابق زندگی نمی کنم"

Anonim

- آنا، بسیاری از مکالمات در مورد گریختن شما با Grachevsky رفت. و هنوز: دلیل اصلی چیست؟

"در واقع، گفتگوهای زیادی وجود داشت و نفت در آتش رسانه ها را ریخت. آنها درباره "خیانت" بسیار صحبت کردند - گفته می شود که من تغییر کردم، و او تغییر کرد، علت طلاق نیست. دلایل معمولا بسیار زیاد است، اما مهمترین و وحشتناک ترین مشکلات نه تنها ما هستیم، بلکه بسیاری از خانواده های دیگر زمانی هستند که دیوار سوء تفاهم و اختلالات در حال رشد است، که به عنوان یک گلوله برفی تجمع می یابد. لازم است که بتوانیم در یک زمان به ارتباط با یکدیگر صحبت کنیم، که چنین نیست. در غیر این صورت، این گلوله برفی روی سرش می افتد و ناگهان معلوم می شود که ادعاهای زیادی برای یکدیگر وجود دارد. بی اعتمادی و حتی تحریک وجود دارد. در چنین لحظات، اطلاعات نادرست به عنوان درست درک می شود.

- شایعاتی که ادعا می کنند یک رابطه با یک پسر جوان را آغاز کرده اند و شما اولین کسی بودید که شوهرم را به رقیق کردن ...

- این درست نیست. در حقیقت، طلاق یک تصمیم متقابل بود. بسیاری از شایعات حیاتی: و بوریا در یک زن بزرگ، یکی از عزیزان دختر جوان راه می رفت. و هر یک از ارتباطات من با نمایندگان جنس مخالف به عنوان خیانت به نظر می رسید، حتی اگر من به طور کامل به کارگران ارتباط برقرار کردم. آنها گفتند که من یک مرد جوان دیگر دارم متأسفانه، این همه بر زندگی مشترک ما تاثیر گذاشت. و، به تعجب من، به ویژه در بورولا. او - مردی است که در نمایشگاه کسب و کار اولین سال نیست، اما واکنش آن بسیار عجیب و غریب است. اگر حتی برای سال های بسیاری از زندگی، ایمنی با او توسعه یافته، پس او را ندارد. همانطور که من فقط در زندگی خانوادگی تحریک نکردم - هرگز به کسی نگفته ام. اما اکنون می توانم به طور آشکار به من بگویم که نامه ها را فرستادم و بعضی از خانمهای جوان را گزارش می دهم، استدلال می کنم که آنها با Borea یافت می شوند. من به صورت دوره ای برخی از عکس ها را نشان دادم و من موفق به پیدا کردن نیروها برای مقاومت در برابر این. من یک پیام به یاد می آورم: "ما باید ملاقات کنیم." من ملاقات کردم - دختر به من گفت، به دنبال چشم، تمام جزئیات در مورد آنچه که در آن بود که Borya زمانی بود که من باردار بود. سعی کردم چشمانم را ببندم و متوجه شدم که مردم "خوب" پر هستند. و برای من این ضربه بود که بوریا به همان شایعات در آدرس من واکنش نشان داد. من فکر کردم که انسان اول از همه از من دفاع می کند و شایعات و پرز را باور نمی کند. این همه آجر دیگری برای طلاق بود، و ما این تصمیم را به طور متفاوتی پذیرفتیم.

- تصمیم گیری در مورد تفکیک به شما با مشکل؟

- مطمئنا دشوار است در آن زمان، من از طرف های مختلف رفتم: بسیاری از مردم از من دور شدند. و دایره ارتباط من عمدتا دوستان Borina است، زیرا همه عزیزان من، عمدتا در خارکف و سنت پترزبورگ زندگی می کنند. یک کودک نیم ساله در دستانش باقی ماند: شما به هیچ کس نیازی به هیچ کاری ندارید، هیچ کاری وجود ندارد، هیچ ثبات وجود ندارد، و خاک زیر پا می رود - پس از آن بسیار سخت بود. وضعیت "همسر سابق Boris Grachevsky" کمی بود، به جز مجددا مجددا و لبخند بر روی چهره های دیگران. و البته، موجی از مطبوعات زرد، روشن، محو شدن از گذشته است. من بین وکلا، به دنبال کار، به همراه حملات روانشناختی به هر طرف و فشار از بوری، پشت سر گذاشتم. این یک مرگ کمی بود، اگرچه من فقط 28 ساله بودم. اما این یک تجربه بود که من برای زندگی سخت بود. من متاسفم که من مرد را دوست داشتم که او خودش را از دست داد. حتی مادرم گفت: "شما یک فرد خلاق هستید، شما باید خودتان را توسعه دهید، و مرد شما آن را بیشتر قدردانی می کند! شما چطور بر او تکان می دهید، چطور در مورد کودک؟ " و من راه اندازی شد! این ویژگی شخصیت من این است که در یک فرد معروف حل شود، فراموش می کند که زندگی دیگری وجود دارد، از ارتباط. و این یک اشتباه بزرگ است، و من هرگز به او اجازه نخواهم داد.

همسر سابق Boris Grachevsky:

"دختر به من گفت به نگاه به چشم، تمام جزئیات در مورد آنچه اتفاق می افتد، جایی که بوریس بود زمانی که من باردار بودم."

Lilia Charlovskaya

- چی میگی تو؟

- بسیاری از خوب بود: از آنجا که من پشیمان نیستم که جلسه ما اتفاق افتاده است. من سپاسگزارم که ما چنین واسیلیس خیره کننده ای داریم، و معلوم شد که به لطف او بسیار زیبا است. بوریس یک مرد جالب است، او خیلی به من آموخت. من در مورد سینما بسیار یاد گرفتم - کار در "Uralash"، جایی که من حدود 4 سال کار می کردم، می دانستم که دنیای کارت های میل لنگ، من در همان پلتفرم با افرادی که در این صنعت 40 سال کار می کردند، می دانستم افتخار بزرگ برای من و فیلم "سقف"، جایی که من کار می کردم و دست راست بوریس بود، در زندگی من یک اثر بزرگ را ترک کرد. این فقط یک تصویر نیست، بلکه یک کار است که زندگی را تغییر می دهد. آنجا بود که من نزدیک تر بودم با Borea آشنا شدم، و روابط کاری ما به شخصی تبدیل شد.

- دختر شما Vasilisa بیشتر شبیه به بیشتر؟

"من می توانم بگویم که او به نظر می رسد بیشتر شبیه پدر است، اگر چه چیزی و من وجود دارد: در هر صورت، زمانی که ما با هم، می توان دید که او دختر من است. از من از علاقه واسلیسا علاقه به رقص، از پاپ - توانایی گوش دادن به موسیقی و جامعه - او دوست دارد با مردم ارتباط برقرار کند. و من حتی آن را به گروه آماده سازی مهد کودک دادم. من می بینم که چگونه جالب است برای برقراری ارتباط با کودکان و جهان اطراف ما. این لذت می برد و با سرعت صدا توسعه می یابد: به نظر می رسد که او دو ساله نیست، اما همه چهار.

البته، ژن ها خودشان را گرفتند و او یک کودک بسیار خلاقانه است: در حال صحبت کردن و خواندن اشعار است. به هر حال، در یک زمان یک سال و نیم نیز، کاملا اشعار را در مهد کودک در مهد کودک اعلام کرد. حلقه های Vasilisa با لذت، تساوی. او خودش لباس پوشید، تمام انواع کلاه ها را می کشد و آنها را روی سرش قرار می دهد، همانطور که در یک زمان آن را Coco Chanel انجام داد. و هنگامی که من از واسی می خواهم: "و چه کسی هستی؟" او پاسخ می دهد: "Chanel، Chanel". در آن، خلاقیت به سادگی حاضر نیست، اما Burlit. در آینده، من فکر می کنم رقص، موسیقی خواهد بود. به هر حال، Vasya در حال حاضر دوست دارد به بازی پیانو و حتی خودش می پرسد "پیانو بازی".

- آیا شما اجازه دهید بوریس گچففسکی برای دیدن کودک؟

- من به هر حال "برای" این ارتباطات. مهم نیست که روابط ما چگونه توسعه یافته است، به نظر می رسد که Vasilisa فرزند است که نیاز به انرژی مرد دارد. او دختر نیست که تنها مادران و مادربزرگان کافی است. او علاقه مند به تمام جهان است، و مهم است که شروع مردان در تربیت در حال حاضر وجود دارد، بنابراین من بسیار از اتصال آنها حمایت می کنم. متأسفانه، نه اغلب آنها می بینند، زیرا بوریس زمان زیادی برای برقراری ارتباط با دخترش دارد، مثل اینکه من می خواستم. ما همه افراد مشغول هستیم و این قابل فهم است، اما من معتقدم که او بعدا وقت آزاد بیشتری خواهد داشت. پدر Vasilisa را دوست دارد، همیشه منتظر است. ما می خواهیم با Vasya به حقیقت بپیوندیم.

اغلب جلسات تحت نظارت من برگزار می شود: آنها در خانه من را صرف می کنند. و کودک راحت است که در فضای معمولی باقی بماند. اگر چه شخصا آن را به من ناراحتی داخلی می دهد، اما به خاطر او آماده بود برای رفتن به این امتیاز، اگر تنها او خوب بود.

- آیا به همسر سابق کمک کرده اید؟ آیا برای اقلام پرداخت می شود؟

- قوانینی خاص وجود دارد که اموال به دست آمده در ازدواج به نصف تقسیم می شود. و هنگامی که یک کودک کوچک وجود دارد، همسر موظف است به او محل اقامت بدهد. و از آنجا که ما یک دختر بسیار کوچک داریم، خانه اش را ترک کرد و یک آپارتمان، و دخترش مسکن را به دست آورد، جایی که او با مادرش زندگی می کرد - این قانون را می گوید. این همان چیزی است که همه چیز اتفاق افتاد، نه بدون مشکلات و زاویه ای، اما ما همه با کمک Kati Gordon تصمیم گرفتیم. Alimony همیشه بدون تاخیر پرداخت می شود. پدر رفتار بسیار نجیب دارد!

با توجه به آنا، واسلیسا کوچک به نظر می رسد بسیار شبیه به بوریس گچفکی است.

با توجه به آنا، واسلیسا کوچک به نظر می رسد بسیار شبیه به بوریس گچفکی است.

سرگئی ایوانوف

- آیا شما برای زندگی کافی دارید؟

- به نظر من به نظر می رسد که چنین مفهومی وجود ندارد. همیشه گم شده ما دختریم! من در برابر شوهر سابق زندگی نمی کنم. اگر پول باقی بماند، آنها به Vasilisa منتقل می شوند. من خودم پول می گیرم و خانواده ام را تامین می کنم.

- آنا، شما در حال حاضر وضعیت یک دختر رایگان است. برای شما چیست؟

- وضعیت یک دختر رایگان برای من قابل اجرا نیست، زیرا من دختر مشغول هستم، و من هیچ وقت برای سازماندهی یک زندگی شخصی ندارم: من همه کار و فرزندم را صرف می کنم. ما می توانیم بگوییم که من وضعیت را دارم: "مشغول"، زیرا برای من اکنون مهم تر از خانواده، حرفه ای و توسعه خود است - آنچه من انجام می دهم. و رابطه با جنس مخالف تنها یک شخصیت کاری را در حال توسعه است، که من خوشحالم. پس از زندگی خانوادگی، من می خواهم خودم را تحقق بخشم و به موفقیت های خاصی دست یابم، و شخصی در پسزمینه.

- برنامه های آینده شما چیست؟

- آه، من برنامه ای برای ناپلئونوفسکی دارم! من سعی می کنم استراحت کنم هنگامی که خروجی ظاهر می شود، وحشت من شروع می شود. به نظر می رسد که شما می توانید چیزهای زیادی را انجام دهید، درآمد کسب کنید. من می خواهم توسعه یابد. من روزهای خالی را دوست ندارم البته، این بار من می توانم با یک کودک صرف کنم، اما از آنجا که من یک مادر کارگر هستم، من در مورد آینده فکر می کنم. من می خواهم به دست آوردن زیاد، و من تلاش زیادی را اعمال می کنم. اگر چوب را در چرخ ها وارد نشوید، و از لحاظ اخلاقی حمایت نخواهم کرد، سپس کوه ها را تبدیل خواهم کرد. انرژی من به اندازه کافی کافی است که من حتی می توانم شهر را تامین کنم. من می خواهم بیشتر و بیشتر انجام دهم. من به تلویزیون تلاش می کنم تا به یک ژانر جدی تر کار بروند. من می خواهم به هدایت فعالیت ها بازگردم و به خدمت در تئاتر بروم. اگرچه من درک می کنم که برای این شما باید کمی رشد کنید، اما من آماده هستم، و سپس همه چیز خوب خواهد بود.

و مهمتر از همه، سال نو به زودی، و من می خواهم او را در یک دایره خانوادگی جشن بگیرم، یک تعطیلات بزرگ به واسیلیس، به طوری که او را برای زندگی به یاد داشته باشید ...

ادامه مطلب