Egor Konchalovsky در مورد آنچه می تواند یک مرد گریه کند

Anonim

دوران کودکی

در سن ملایم، مرد مرد نیست، بلکه تنها چه اتفاقی خواهد افتاد یا نخواهد بود. البته، پسران گریه می کنند - از گرسنگی، ناراحتی، حسادت و خشم. و هرگز - از شادی. به طور طبیعی، من به معنای نوعی استرس هیولا نیستم: زمانی که یک کودک، بیایید بگویم، ربوده شده، و سپس او به مادر و پدرش بازگشت. در این مورد، اشک های شادی امکان پذیر است. به طور کلی پسران فقط گریه نمی کنند اگر آنها غدد لاغری را برداشته اند.

از دست دادن تیم مورد علاقه

بله، این امکان پذیر است. پس از همه، طرفداران فوتبال، توده های جمعی، ذهن جمعی یا کمبود جمعی را سازماندهی می کنند. اول، طوفان، پس از آن پرداخت، زمانی که به جای آن احساسات، که برای آنها پرداخت می شود، آنها به طور کامل متفاوت ارائه خواهد شد. و سپس تمام اموال مادی را در اطراف شکست. اگر چه من می دانم که افراد بسیار ارزشمند در میان طرفداران فوتبال وجود دارد.

فیلم، کتاب، موسیقی

نقاشی های زیادی وجود دارد که آن گناه نیست و گریه نمی کند. و برای این لازم نیست قبل از مشاهده یک ودکا شیشه ای دیگر، جست و خیز کنید. به عنوان مثال، من توسط "21 گرم" و "12" بسیار لمس شدم. بالاتر از کتاب شما می توانید گریه کنید. فرض کنید "جنگ و صلح" را در سن مدرسه بخوانید و چیزی را احساس نکنید. اما این ارزش آن را بیست سال بعد، به عنوان کاملا متفاوت است، بیشتر احساسی درک شده است. موسیقی همچنین باعث تجربیات شدید می شود. برای انجام این کار، لزوما خوب نیست. شما می توانید به دلیل موسیقی Mediocre گریه کنید، اگر آن را با لحظات عالی از گذشته همراه باشد. به عنوان مثال، "آتوان" یک گروه از جوانان من است. در حال حاضر، هیچ کس به یاد نمی آورد. هیچ چیز خاصی - دو ترمینال، سه سوگند. بدتر از پاپ روسی. اما من نمی توانم اشک های خود را نگه دارم زمانی که من آن را می شنوم، چرا که من به یاد داشته باشید آنچه من پس از آن آنچه که من انجام آنچه که من در مورد آن را انجام دادم.

خیانت عزیزم

من چنین داستان هایی داشتم وقتی کمی دختر عزیزم را تغییر دادم. من خیلی ناراحت شدم - من گریه کردم، نگران شدم، نگران شدم ... و در واقع، اگر شما آن را تشخیص دهید، من این وضعیت غم و اندوه را دوست داشتم - زیرا فرد گاهی اوقات نیاز به کمی دارد. پس از مدتی، من هنوز تصمیم گرفتم به راحتی همه جوانب مثبت و منفی رویدادها را وزن کنم. صفحه را به دو قسمت تقسیم کرد. و خیلی "برای" که من حتی نمی توانم درک کنم که چرا من تا به حال ناراحت شدم.

درد شدید

بله، از درد فیزیکی به طور غیرمستقیم گریه می کند. اشک به نوعی درست است اما به نظر من، آنها نباید شرمنده باشند. من خودم در ارتش و از درد و از خشم گریه کردم. اغلب درد آخرین کاه می شود. به طور جداگانه یک فرد می تواند، و با هر یک از مشکلات خود را مقابله کند. و هنگامی که همه آنها با هم، آنها احتمالا مختل شده اند، و یک چلپ چلوپ عاطفی به سادگی ضروری است.

حمله خنده

به نظر من، مردان و زنان از خنده گریه می کنند. این اتفاق می افتد زمانی که شما خیلی خنده دار است که اگر شما همچنان ادامه دهید، آنها فقط دیوارها را پشت سر می گذارند. بنابراین، اشک ها شروع به جریان می کنند. پاسخ فیزیولوژیک معمولی بدن. ما برش کمان را به عنوان یک دلیل برای اشک ها در نظر نمی گیریم!

eyewinker

خوب، این نوعی کلیشه قدیمی است. نه، مردان عادی به دلیل گشت ها گریه نمی کنند. در غیر این صورت، برخی از نوع تاریخی آب آبی به نظر می رسد: بخش سریع از گوشه های چشم خشک پاک می شود. تئاتر بد را می دهد

همسر خرید

من فکر نمی کنم چنین دلیلی بتواند به اشک برسد. خوب، اگر تنها همسر همه دولت شوهرش را در باد قرار داد. از سوی دیگر، اگر این اتفاق افتاد، مرد اینجا گناهکار است. چه زمانی باید گریه کنی، وقتی خودم نشستم، تماشا کرد و رنج می برد که چگونه خون او پول را به دست آورد؟ ما، البته، موارد تقلب ماهرانه را در نظر نمی گیریم.

ترس ناگهانی

این یک موضوع جدی است. ترس در زندگی او می تواند منجر به یک درام واقعی شود، بسیار مهمتر از اشک است. چنین فیلم قدیمی وجود دارد - "صعود". دو قهرمان مخالف وجود دارد: بدترین یک فکری ضعیف و یکپارچگی قوی است. آلمانی ها توسط آلمانی ها دستگیر شدند، و زمانی که زمان اعدام آنها به دست آمد، پارتیان بزرگی از دست رفته، به خیانت به خیانت رفت و فکری لاغر در سینما، راه خود را به پایان رساند.

احساس بیش از حد

این اتفاق افتاد که من از احساس کامل شدن زندگی گریه کردم - زمانی که یک رویا درست شد، زمانی که شما با موفقیت به نوعی، به صورت اختیاری خلاق شد. به این معناست که چنین چیزی وجود ندارد، به طوری که در نخستین نمایش فیلم او از یک هنرمند به دیگری فرار کرد و با کلمات به دست آورد: "شما یک نابغه هستید!" به طور کلی، همه مردم با شادی گریه می کنند زمانی که احساسات از طریق لبه عبور می کنند. به یاد داشته باشید فیلم از کرونیکل نظامی؟ پسر یا شوهر از جنگ بازگشت، و او با اشک ملاقات می کند، و او خودش گریه می کند. قهرمانان پس از پیروزی های وسواس نیز نمی توانند مقاومت کنند.

بنابراین، رزومه ...

به نظر من به نظر می رسد که تقریبا تمام دلایل اشک، ذکر شده در اینجا، بسیار مرد نیست. اشک ها شبیه به یک شیر خاص هستند، آنها به فرد اجازه می دهند بیش از حد احساسات را صرف نظر از جنسیت کنند. علاوه بر این، این یک سوال از تربیت است. فرض کنید Anglo-Saxes برای نشان دادن احساسات خود و اسلاوها - بر خلاف آن پذیرفته نمی شوند. و بیشتر در فهرست علل اشک های توبه نترسید. این یک تجربه بسیار تیز از گناه شماست. امروز به نظر می رسد که شما به درستی رفتار می کنید، و بعدا متوجه شدید که این کار غیرممکن بود.

ادامه مطلب