بروس توانا: نحوه پیدا کردن اعتماد به نفس

Anonim

آیا شما فکر می کنید که چرا بعضی از مردم خطرات سرنوشت را در نظر می گیرند، که همه چیز به راحتی داده می شود، دیگران خود را بازنده می دانند که هیچ چیز خوبی در زندگی نداشته اند؟ آنها از خود انتقاد می کنند، تجربه ای را تجربه می کنند که غیر قابل قبول از بهترین است، زیرا برخی از "نه چنین": احمقانه، زشت، سازماندهی نشده، ناشناخته ... این لیست را می توان ادامه داد، اما در واقع هیچ مجموعه ای از ویژگی هایی وجود ندارد که ایجاد شود فرد ناموفق، همه کسب و کار در تفکر.

در یک درجه یا یکی دیگر از ترس از چیزهای جدید، عدم اطمینان در نیروهایش هر یک از ما را تجربه کرد، حتی افرادی که به دنبال تجسم موفقیت هستند. درست است. ( به نظر می رسد که به منظور تبدیل شدن به خود اعتماد به نفس توسط یک فرد، به هیچ وجه لازم نیست که محل اقامت را تغییر دهید، برای رسیدن به ارث بردن مقدار زیادی از پول، با موفقیت ازدواج یا افزایش سینه. همه شما نیاز دارید که نظر خود را در مورد خودتان تغییر دهید.

به یاد داشته باشید فیلم "زیبایی به کل سر" با امی Shumer در نقش اصلی؟ قهرمان موفق به موفقیت حرفه ای و شخصی شده است، معتقد است که جادویی به زیبایی خیره کننده تبدیل شده است. و شروع به رفتار بر اساس. و اگر چه اطراف آن هنوز هم در مقابل آنها دید، او نمی تواند آنها را با اعتماد به نفس خود را. در طول زمان، آنها شروع به درک دقیق آن به همان اندازه که خود را قرار داده است. و برای قهرمان، امی در پایان فیلم به عنوان یک مکاشفه تبدیل شد که در واقع او بدون تحول خارجی جادویی به نظر می رسید، به سادگی احساس جذاب و روشن شد.

اعتماد به نفس بستگی دارد از ویژگی های شما، بلکه از چگونگی ارزیابی آنها

اعتماد به نفس بستگی دارد از ویژگی های شما، بلکه از چگونگی ارزیابی آنها

عکس: unsplash.com

ما خودمان یک چارچوب ایجاد می کنیم. چرا ما هرگز تصمیم گرفتیم که احمقانه، زشت، برتالینی و هرگز نمی تواند رقص کند؟ ریشه های ناامنی ما رشد می کنند؟ روانشناسان استدلال می کنند که تمام مشکلات از دوران کودکی آمده است. اگر والدین اغلب گفتند که ماشا همسایه چیزی بهتر می کند و آنها در سن شما قرار داشتند و در پنج سالگی تحصیل کرده بودند و بازی های المپیک به دست آوردند و آنها به رقص رفتند و آنها به طور ناگزیر درگیر شدند. " . کودک احساس می کند که او در چیزی بدتر از دیگران است و ترس از انجام کاری، تجربه ترس از شکست است.

من هنوز رویای کابوس را می بینم که من امتحانات تحصیلی فیزیکی را انجام می دهم. در مدرسه، اخبار که ما در حال حاضر در حال اجرا سه کیلومتر امروز، باعث شد من یک دولت وحشت. من تمام انواع اتهامات را اختراع کردم، به طوری که به درس بروید، زیرا مطمئن بودم: صلیب من نمی روم. اشتباه چیست؟ چرا من ماندم و با فاصله در نیمه او رفتم - نمی توانم درک کنم. پس از همه، این یک کودک سالم و سالم بود. من به یاد نمی آورم که اولین شکست اتفاق افتاد، و من شروع به درک خودم دختر معلولیت کردم، اما خیلی به آن نگاه کردم. همچنین، فیضروک روغن را به آتش سوزی کرد، به طور مداوم بر ضعف و ضعف من پودر شد. اما در درجه یازدهم، این سوال با یک لبه بلند شد: من به مدال طلا رفتم، و تنها فرهنگ فیزیکی لعنتی من را پایین آورد. و سپس معلوم شد که مشکل تخم مرغ گلدوزی ارزش ندارد. دوست من و من شروع به اجرا در صبح. در حال حاضر یک ماه بعد، من این سه کیلومتر مثل یک پرنده را پرواز کردم. ترس، تجسم آن Fizruk با یک کرونومتر بود، دیگر من را تکان نداد. من چهره شگفت انگیزی را به یاد می آورم، وقتی نقاشی شده بود، اما خوشحال شدم که به پایان رسید. در آن لحظه، هنگامی که شما بر خود غلبه می کنید، مجتمع های شما به نظر می رسد یک شیر خاص را باز می کنند، و شما با انرژی شادی غرق می شوید. "من میتوانم!" در موسسه، من در حال حاضر در مسابقات شرکت کردم، دفاع از افتخار دانشگاه بومی، و پس از آن ورزش همیشه در زندگی من حضور داشت.

بروس متعال

به طور ناخواسته در خود، مردم معمولا به شدت به شدت از بین می روند و دستاوردهای خود را متوجه نمی شوند. و به نظر می رسد که همه چیز خیلی بد نیست. به منظور کمک، شما باید شروع به نوشتن افکار خود کنید. آیا شما فکر می کنید که احمقانه است، اما چگونه می توانید آن را بدانید؟ شاید توسط ماریا ایوانوانا در یک درس ریاضیات گفته شد؟ اما نه به همه، Sofya Kovalevski، به احتمال زیاد ذهن شما در چیز دیگری ظاهر می شود، و استدلال هایی که شما واقعا هوشمندانه تر هستید؟ چه حقایق از زندگی شما می تواند این را تایید کند؟ مفید است که یک قطعه کاغذ را بردارید و آن را به سه بخش تقسیم کنید، در یک ستون، ویژگی های مثبت آن را که می توانید از آن افتخار کنید، از سوی دیگر - موفقیت و دستاوردهای شما و در سوم - مناطقی که می توانید نشان دهید مهارت ها.

ما اغلب خودمان را محدود می کنیم، حتی تصمیم به شروع یک پرونده جدید، این پروژه نگران نیست که صالح نیست. اما زمانی که مربی معروف آمریکایی در حوزه توسعه خود، آنتونی رابینز از آنچه که راز موفقیت خود را از دست داد، گفت که هر کسب و کار همیشه با صد درصد اعتماد به نفس آغاز می شود که او به نتایج به دست آورد. و تنها پس از آن مهارت ها و مهارت های لازم برای تحقق درک شده را تشکیل می دهند. اکثر ما دقیقا برعکس می رسند، و گاهی اوقات، به طور منظم از دوره های مختلف آموزش پیشرفته بازدید می کنیم، ما هنوز تصمیم نمی گیریم که از کارفرمایان در مورد انتقال به کار مسئولیت بیشتر و بسیار پرداخت می شود.

بروس توانا: نحوه پیدا کردن اعتماد به نفس 46444_2

مفید برای کنترل "گفتگوی داخلی"، ردیابی افکار منفی

عکس: unsplash.com

کجا اعتماد به نفس؟ چندین تمرین وجود دارد که به احساس این احساس جادویی کمک می کند. به یاد داشته باشید لحظه ای از بالاترین پیروزی، به لحاظ ذهنی به آن تعلق دارد، احساس غرور، اشتیاق، لذت، که پس از آن تجربه، "خیس" آنها را احساس کنید. شما پس از آن، آن را به نظر می رسد در حال حاضر! شما می توانید مراقبه تمرین کنید. چندین راه وجود دارد. نشستن در ترکی، استراحت کنید، پشت خود را راست کنید. تصور کنید که پرتو اعتماد به نفس را نفوذ می کنید، هر قفس بدن خود را با قدرت و انرژی مورد نیاز برای انجام تصور می کند. برخی از تمرینات هنر تمرینی - تصور کنید که چگونه اعتماد به نفس شما ممکن است نگاه کند. این می تواند هر چیزی باشد: یک شی انتزاعی، گیاه، گیاه، موجودی جادویی، ابرقهرمان. نکته اصلی این است که، به دنبال او، شما احساس می کنید که ترس و شک و تردید عقب نشینی. مفید است برای کنترل "گفتگوی داخلی"، ردیابی افکار منفی. از من یک سوال بپرسید: چه شواهدی می تواند به نفع این تصویب باشد؟ و مطمئن هستم: به یاد آوردن برخی از تجربه منفی، شما بلافاصله هر دو ضد ضد خود را پیدا کنید، شما متوجه خواهید شد که هیچ دلیلی برای زنگ زدن وجود دارد. نکته اصلی این است که توجه خود را اصلاح کنید. افراد اعتماد به نفس بر اشتباهات و شکست های خود تمرکز نمی کنند. کسی اشتباه نیست که هیچ کاری نمی کند یک تجربه منفی می تواند یک نقطه شروع برای تنظیم مدل رفتار، تغییر انگیزه باشد. به طور کلی، در هر وضعیت دشوار، از سوال خود بپرسید: "چه چیزی را در جای من اعتماد به نفس می کنم؟"

یک پت از قفسه ها بگیرید!

ما در یک زمان ناامن خود را به خودی خود می خوانیم: یک سخنرانی سخت گیر، یک نگاه در حال اجرا، شانه های برش، به نظر می رسد تحت شدت بدبختی و مشکلات روزمره. سعی کنید به زبان بدن کارشناسی ارشد: راست خود را صاف کنید، شانه های خود را راست کنید، فراتر از یک قدم بروید، سر خود را از زمین بلند کنید. دیدار با مردم یک لبخند دوستانه و دستگیره قوی - شما احساس می کنید که چگونه نگرش به شما تغییر خواهد کرد. و سپس آگاهی برای یک تصویر جدید تنظیم می شود.

افراد مبتلا به عزت نفس پایین، به عنوان یک قاعده، به طور داخلی دوست ندارند و خود را احترام نمی کنند. "من انجام خواهم داد"، و پس از آن می آید، "" من نمی توانم آن را بپردازم، "بله، که من حتی نباید در سر شما بوجود آید. و اگر آنها آمدند، آنها را تعقیب کنید. شما یک فرد، منحصر به فرد ایجاد طبیعت و ارزش بهترین است. اجازه دهید شما هنوز خود را یک قایق بادبانی، یک هواپیمای شخصی به دست نیاورید یا آخر هفته را در هتل لوکس ترین پاریس صرف کنید، تمرکز بر آنچه شما می توانید هزینه کنید: فیلم مورد علاقه خود را ببینید، راه رفتن در اطراف شهر، خوردن بستنی، خرید چیزی کوچک، اما لذت بخش - لطفا هر روز خود را لطفا.

چگونه مربیان کار می کنند؟ برای تیم اعدام، آنها را به وسیله یک قطعه شکر به حیوانات اهانت می دهند. هر روز ما چیزی را انجام می دهیم و نتیجه را به دست می آوریم. آپارتمان حذف شده؟ یک گزارش انجام داد؟ امضا شده در ورزشگاه و آنجا رفت؟ خودتان را برای این و پاداش، و بلافاصله ستایش کنید! مغز ما مرتب شده است، بنابراین گیلاس است که اگر پاداش بلافاصله بیاید، او آن را با نتیجه موفقیت آمیز مرتبط نمی کند. به این معناست که شما ممکن است ذهن را درک کنید که خرید یک لباس گران قیمت گرانبها و سفر به بقیه مرز رخ داده است، زیرا شما سخت و سخت کار کرده اید، اما در سطح احساسات و احساسات هیچ تقویتی وجود ندارد. بنابراین هیچ احساس پیروزی وجود ندارد و با اعتماد به نفس ما رشد نمی کند. حتی اگر یک ساعت گذشت، شکاف بین دستاورد نتیجه و پاداش دریافت شده است. بنابراین بهتر است قبل از تعیین آنچه که "Pupbry" شما خود را پاداش می دهید. شاید این یک تماس با شخص مورد علاقه شما باشد، یک ساعت از زمان اختصاص داده شده به خودم، قهوه با شکلات - حتی فقط به آدرس خود ستایش کرد.

خود را برای هر، حتی کوچکترین، دستاوردها و پاداش، و بلافاصله ستایش کنید!

خود را برای هر، حتی کوچکترین، دستاوردها و پاداش، و بلافاصله ستایش کنید!

عکس: unsplash.com

اتاق های کوچک

یکی از دوست من متاسفانه ترسیدن یک دختر بود. علاوه بر این، این شوخ طبعی و به راحتی در شبکه های اجتماعی فریب خورده است، اما به محض رسیدن به جلسات در زندگی واقعی، فقط هدیه سخنرانی از دست دادن بود. چند بار این پسر به سادگی به تاریخ های تعیین شده فرار کرد. در حال حاضر، در دوران ابزارهای Zasille، ما برای باز کردن به یک فرد ناآشنا آسان نیست، اما شما یک زندگی شخصی را در گوشی ایجاد نخواهید کرد. شروع به تدریج تمرین دیگران. لبخند به صندوقدار در سوپرمارکت، یک جفت عبارات را با یک پیشخدمت در یک کافه مبادله کنید، چیزی را با یک همسایه در سایت بحث کنید. شما ابتدا احساس ناراحتی می کنید، اما تمرین بیشتر، ساده تر خواهد رفت.

به طور کلی، هیچ چیز اعتماد به نفس ما را تقویت نمی کند، به عنوان راهی از منطقه راحتی. به عنوان مثال، من تا به امروز نمی دانستم چگونه به اسکیت. چندین آزمایش در دوران کودکی وجود داشت، اما از آن زمان تا سال های بسیاری گذشت ... من دوستانم را که در صفحات خود عکس ها و ویدیو ها بر روی آویزان گذاشتم، غافلگیر کردم. اما او او خود را خجالتی - من می ترسم که من به نظر می رسد ناخوشایند و مضحک. و در حال حاضر زمستان گذشته، گرفتن فرزند جوان شوهر من، ما به آنجا رفتیم. معلوم شد که من به طور کامل بیهوده بودم، من خودم را از این لذت محروم کردم - برای اسلاید بر روی یخ. بدن بعضی از روش های غیر قابل درک مهارت های دریافت شده را به یاد می آورد، و من به خوبی نوردم، حتی سقوط نکردم. من فکر می کنم، اگر هنوز با چتر نجات پریدم، چیزی را در این زندگی ترسیدم.

سعی کنید جدید و گسترش طیف وسیعی از قابلیت های خود را. یک سرگرمی جالب، که از آن لذت می برید و شادی خود را اضافه و اعتماد به نفس خود را، و به تغییر کمک خواهد کرد. در ابتدا مفید است که یک دفتر خاطرات را حفظ کنید، پیروزی ها و دستاوردهای کوچک خود را اصلاح کنید. و سپس آن را غیر ضروری نخواهد بود. هر روز جدید با تأیید مورد نظر شروع می شود، به شما این امکان را می دهد که به روش مثبت تنظیم کنید. مشکلات را به عنوان آنها می گیرید و سعی نکنید آینده را پیش بینی کنید (به ویژه در رنگ های تیره).

بر این باورند که همه چیز ساده تر است، به یاد داشته باشید که هیچ کس کامل نیست، و یک فرد موفق در یک چیز می تواند یک بگان در زمینه دیگری باشد. هیچ چیز وحشتناک در این وجود ندارد - چیزی را نمی دانید و قادر نخواهید بود. در دوران کودکی، ما نمی دانستیم که چگونه راه رفتن و صحبت کنیم - همین را آموخت! این کاملا طبیعی است که اشتباهات را انجام دهیم - زمانی که ما آن را تشخیص می دهیم، ما آرام می شویم، نسبت به خودمان و دیگران تحمل بیشتری می کنیم و به همین دلیل انرژی بیشتری دریافت می کنیم. در مورد تجربه منفی گذشته زندگی نکنید. خطا - فقط راهی برای نشان دادن چگونگی انجام درست است!

دستورالعمل گام به گام:

اولین هفته. بسیار مفید است برای نگه داشتن یک دفتر خاطرات. هر روز، حداقل سه چیز را بنویسید که از آن سپاسگزار باشید. این می تواند برخی از رویدادهای کوچک روز باشد. به تدریج، شما خواهید دید که در واقع شما دلایل زیادی برای شادی دارید. درست قبل از آن، به دلایلی که آنها را متوجه نشدید.

هفته دوم. شرایطی را ثبت کنید که در آن توانایی های خود را در توانایی های خود احساس کردید و شک دارید. شما چه فکر میکنید، دلایل چنین عدم قطعیت چیست؟ تا پایان هفته شما درک می کنید که ترس های اصلی شما چیست. فکر می کنید که چگونه می توانید با آنها مقابله کنید، که تغییر کرده است.

هفته سوم نوشتن آنچه را که انجام دادید برای غلبه بر آلارم ها و ترس های خود. چگونه احساس می کنید؟ مهم نیست که مراحل شما کوچک باشد، هنوز یک پیروزی است. ما به تدریج به هدف شما نزدیک می شویم. و نترسید که اشتباه کنید

ادامه مطلب