آلنا چخوف: "همیشه باید در خانه آتش بگیرد"

Anonim

بازیگر جوان آلنا چخوف هنوز دوست ندارد نشستن. و با لذت بردن از افق ها: هر دو فضایی و حرفه ای. در یک زمان او معروف به کار حرفه ای در قانون آموزش دیده بود. و اکنون به دو کشور زندگی می کند: در هالیوود و در روسیه حذف شده است. ما آن را برای این فیلم ها به عنوان "در ورزش فقط دختران"، "او اژدها"، سریال تلویزیونی "deffchonki" شناخته شده است. با گرافیک به اندازه کافی اشباع شده، دختر واقعا لحظات آرام آرام را قدردانی می کند. برای این منظور، یک خانه تب مناسب برای این منظور است که در یک مکان بسیار زیبا در نزدیکی Zelenograd واقع شده است.

- که ساکن مگاپولیس از خانه کشور رویا نمی کند. آلنا، شما خود را خریداری کرده اید یا ساخته اید؟

- این خانه خانواده ما است. داستان او در سال 2003 آغاز شد، زمانی که بسیاری از تصادفی بسیاری از چوب را به ارمغان آورد، که برای فروش فرض شد. اما با اجرای مشکلات بوجود آمد، و ما تصمیم گرفتیم خانه ای از این مواد را بسازیم. عمو من مرد "دست طلایی" است، او خود را به تصویب پروژه. بنابراین اکنون ما چنین مکان خوبی برای استراحت داریم، جایی که کل خانواده می آید. از جمله برادر من، و برادرزاده Dimochka، که هشت ساله است. من این خانه را خیلی دوست دارم، از جمله به این دلیل که من از پولو سوارکار استفاده می کنم، و در اینجا در این نزدیکی، یک پایگاه سوارکار وجود دارد. برای من وحدت دلپذیر با طبیعت است. در میان چنین اشباع شده، ریتم فعال فعال، مهم است که در این زمان پیدا کنید.

خانه در یک مکان زیبا در نزدیکی Zelenograd واقع شده است

خانه در یک مکان زیبا در نزدیکی Zelenograd واقع شده است

عکس: سرگئی Kozlovsky

- آیا شما در ایجاد یک کشور شرکت کردید؟

"از بسیاری از سفرهای خود را به Bella Light، به ویژه از پاریس و بوداپست، بالش های پرده را به ارمغان آورد. جایی یک چمدان پیش ساخته وجود دارد، که همچنین از سفر من با من وارد شد. من همچنین عروسک ها را در لباس های ملی جمع آوری می کنم. به نظر می رسد که چنین چیزهای کوچکی باعث راحتی می شود، خانه را تزئین می کند. هنگامی که او ساخته شد، من هنوز یک نوجوان بودم، بنابراین عمدتا همه چیز در اینجا با توجه به طعم خویشاوندان مسن تر انجام می شود.

- اما شما این سبک را بست؟

- بله، من اینجا بسیار راحت هستم و دنجم. به علاوه این خانه این است که از مواد طبیعی، چوب ساخته شده است. این حتی به شیوه ای متفاوت نفوذ می کند. برای من، این بوی روستا است: ترک هیزم در شومینه، حمام ذوب شده. در دوران کودکی، هنگامی که مادربزرگ من صابون بود، تمام وقت محکوم شد: "با آب غول پیکر، با آلانا Hudoba." و من فریاد زدم: "اوه، مادربزرگ، نه! انجام ندهید!". من خیلی می خواستم نازک و باریک باشم. (خنده حضار)

- حتی مبلمان در اینجا همه چوب است. او، احتمالا، دستور داد؟

- آره. این دست ساز است ما دوستانی داریم که مبلمان چوبی را تولید می کنند. چنین ایده ای وجود داشت: برای انجام هر کاری که ممکن است به طبیعت نزدیک شود. من واقعا دوست دارم که پنجره های بزرگ وجود داشته باشد، و هنگامی که خورشید در خیابان است، خانه با نور پر شده است.

خوب است که خانواده را جمع آوری کنید و در طبیعت کباب کنید

خوب است که خانواده را جمع آوری کنید و در طبیعت کباب کنید

عکس: سرگئی Kozlovsky

- چنین لوکس به عنوان یک شومینه واقعی وجود دارد.

- هنگامی که خانه ساخته شد، حتی این سوال را نپذیرفت - به عنوان یک شومینه یا نه. این بخشی جدایی ناپذیر از داخلی داخلی است که تمام خانواده را با گرما گرم می کند. چنین اعتقاد وجود دارد که آتش همیشه باید در خانه بماند. آتش یک افتخار است، و یک زن نگهبان یک headely humely است. و من واقعا دوست دارم به آتش، شمع روشن نگاه کنم. من به تمام این جریان های انرژی، Fengshui اعتقاد دارم. (می خندد.) به طور کلی، بسیار خوب است که در شب زمستان در نزدیکی شومینه جمع آوری شود. همانطور که می بینید، ما سهام زیادی از سیاهههای مربوط داریم.

- محل مورد علاقه شما در خانه شما چیست؟

- من عاشق نشستن در صندلی ریش صندلی. این، البته، "Babushkinskoye" است. اما من به یاد دارم که در دوران کودکی من از مادربزرگم بسیار حسادت داشتم. این فقط مینی نوسان واقعی است! من عاشق صعود به این صندلی و نوسان در آنجا و اینجا هستم. و حالا من جنبش را دوست دارم این یک صندلی طولانی مدت است. برای مدت طولانی، مانند یک مبل، اینجاست. هر کس می خواهد آن را تغییر دهد، اما آنها با روحیه نمی خواهند، زیرا آنها به چیزها بسیار متصل هستند. جدول ناهار خوری نیز تقریبا بلافاصله ظاهر شد. من دوست دارم که او یک فرم دور داشته باشد - باید ارتباط برقرار کند.

- وقتی اینجا بیا، چه کاری انجام می دهی؟

- من کتاب ها را خوانده ام، گاهی اوقات سناریوها. در آخر هفته من اسب سوار می شوم آروم باش. من سعی می کنم بدون سر و صدا صرف کنم

تمام مبلمان از مواد طبیعی ساخته شده است، به منظور.

تمام مبلمان از مواد طبیعی ساخته شده است، به منظور.

عکس: سرگئی Kozlovsky

- شما فردی هستید که به دو کشور زندگی می کند. احساس ترس را احساس نکنید که در اینجا شما اینجا هستید، می توانید پیشنهادات جالبی را برای کار در هالیوود انجام دهید؟

- من سعی می کنم به اصل بازگردم که از من از من من را ترک نخواهد کرد. بنابراین هیچ وحشتناکی وجود ندارد، اما زمانی که من زمان زیادی را صرف دور از لس آنجلس می کنم، من شروع به خسته شدن می کنم. توسط آپارتمان خود، در بلندگوهای خود را بر روی بالکن، از جایی که من به پارک نگاه می کنم و تماشای پروتئین هایی که بر روی درختان پرش می کنند. برای سه ماه در روسیه، من اینجا در مجموعه ای از تصویر مشغول بودم "خداحافظی". این یک درام نظامی است، شریک من آندری Merzlikin بود. پروژه بسیار مهم برای من، مورد علاقه. برای این کار من مجبور شدم سایر پیشنهادات وسوسه انگیز را رها کنم. به عنوان مثال، من برای نقش در تصویر "رمز و راز ماسک آهن: سفر به چین" تصویب شد - ادامه وییا، اما تیراندازی در چین صورت گرفت و همزمان با تیراندازی در اینجا بود، بنابراین من مجبور شدم انتخاب کنم. خوب است که تولید کنندگان فیلم آمریکایی مرده ماشه، که در آن من نیز حذف، با درک به وضعیت من واکنش نشان داد و موافقت کرد تا منتظر بماند.

- بازیگر به شیوه زندگی عشایری عادت کرده است. چگونه شما تعیین می کنید: خانه شما کجاست؟

- سوال بسیار دشوار برای من یک سال و نیم پیش من قبلا تصمیم گرفتم که به لس آنجلس بروم، زندگی را رد کنم. من در همه چیز در روسیه کار نکردم، پروژه های بسیاری را که من ارائه دادم رد کردم. من فکر می کنم که نماینده روسیه من قبلا آماده است تا دست من را بر روی من بچرخاند ... اما، همانطور که معلوم شد، ارتباط با میهن به راحتی شکستن نیست. احتمالا خانه من که در آن مردم بومی من، جایی که ما موفق به همکاری با هم هستیم.

میزبان ها بسیار قابل دستیابی به چیزها هستند: هر دو مبل، و صندلی تکان دهنده برای سال ها خدمت کرده اند.

میزبان ها بسیار قابل دستیابی به چیزها هستند: هر دو مبل، و صندلی تکان دهنده برای سال ها خدمت کرده اند.

عکس: سرگئی Kozlovsky

- آیا شما به راحتی با یک مکان جدید سازگار هستید؟ شما از سامرا آمده اید چگونه در مسکو بود؟

- والدین من در سامرا ملاقات کردند، هر دو موسسه هواپیمایی محلی را به پایان رساندند. من متولد شدم و به اولیانوفسک رفتم. اما برای من این شهر به نظر می رسید بسیار کوچک، نزدیک بود. من می خواستم از آن بیرون بروم. دریافت شده در مسکو در دانشگاه دولتی مسکو، از اداره حقوق مدنی فارغ التحصیل شد. و جوانترین وکیل در کشور تبدیل شد. من سخنرانی های عمومی را در دادگاه دوست داشتم، اما کار با مقالات به نظر می رسید خسته کننده بود. (لبخند می زند.) بنابراین من انتخابی را به نفع حرفه ای انجام دادم. او تحصیلات خود را در موسسه تئاتر Schukinsky دریافت کرد، همچنین منحنی های عمل را در لس آنجلس انجام داد. من دوقلوها را در یک فال و طالع بینی دارم عنصر من و هنگامی که احساس می کنم اکسیژن مسدود شده است، من را از بین می برد. من هنوز به دنبال چیزی جدید هستم، می خواهم به نوعی توسعه یابد. احتمالا، پس از آن همان نزدیک به اولیانوفسک، من به نظر من مسکو.

- به هر حال، Chekhov نام مستعار خلاق شما است؟

- نه. پدرم، که، متأسفانه، در حال حاضر زنده است، به نام آنتون پاولوویچ چخوف نامیده می شود. من به یاد می آورم، حتی نوعی مقاله در مورد او در روزنامه تحت عنوان "آنتون پاولوویچ تحمل نمی کرد" نمی تواند "باغ گیلاس". بنابراین این نام واقعی من است. احتمالا زمانی که ازدواج کردم، او باید شوهرش را تغییر دهد. (خنده حضار)

در شبهای زمستانی سرد، شومینه گرم می شود

در شبهای زمستانی سرد، شومینه گرم می شود

عکس: سرگئی Kozlovsky

- به هر حال، یک سوال جالب برای ایجاد یک خانواده - در روسیه یا در آمریکا کجا تنظیم می کنید؟

- اکنون سخت است. اگر سرنوشت به من احترام بگذارد و همچنین در دو کشور زندگی خواهد کرد - خوشحال خواهم شد. از آنجا که حتی اگر من آمریکا را دوست دارم، روح من هنوز روسی است.

- چه چیزی شما را با شما ارتباط می دهید؟

- من چنین تصویری را معرفی کرده ام: یک مرد با یک فریاد پر جنب و جوش از یک اسلاید بر روی یک سورتمه فرو ریخته است. احتمالا در این زمینه: ما شجاعت زیادی داریم، نوعی شریک ناامید کننده، Azart. خارجیانی که به روسیه می آیند، برخی از نزدیک شدن ما را در رابطه با غریبه جشن می گیرند. ما در عجله با یک لبخند شاد، به عنوان سلام، همانطور که در آمریکا نیست، عجله نداریم. اما اخیرا یک مورد وجود داشت که بر من تاثیر زیادی ایجاد کرد. مردم پاسخگو ترین در اینجا هستند! در مقابل خانه، من یک سگ را پیدا کردم: او تکان خورد، لرزیدند و از گرسنگی نمی توانست افزایش یابد. با توجه به نوک پستان او، روشن بود که او توله سگ را تغذیه می کند. من به خانه رفتم، یک پتو را به ارمغان آورد، آن را پوشانده بود. مردم شروع به جمع آوری کردند. کسی پیشنهاد کرد که "آمبولانس" را فراخواند، کسی غذا آورد. من حتی پول را ارائه دادم و بسیاری از آنها وجود داشت. در حالی که ما منتظر این "آمبولانس" بود، من چهار هزار روبل دریافت کردم. و من چیزی نپرسیدم خوشبختانه، با یک سگ، همه چیز خوب است، پس از کباب، ما او را به پناهگاه بردیم.

آلنا چخوف:

"چنین اعتقاد وجود دارد که خانه همیشه باید آتش بسوزد. آتش یک افتخار است، و یک زن نگهبان یک headth خانگی است "

عکس: سرگئی Kozlovsky

- آلن، آیا شما یک شخص اجتماعی هستید؟ آیا شما همسایگان را می شناسید؟

- در اینجا من اغلب نیست، اما به طور کلی - بله، اجتماعی. اگرچه من به یاد دارم که در دوران کودکی او خجالتی بود. و در اولین نمرات مدرسه، برای من این مشکل با تخته سیاه بود، اما من تمام کار نوشته شده را بر روی "عالی" انجام دادم. ظاهرا، معلم هماهنگ شده است، موضوع چیست؟ این به من آمد و گفت: "آلنا، شما چنین صدای زیبا دارید، درست مثل یک کارتون. من می خواهم هر روز آن را بشنوم. " پس از آن، من شروع به کشیدن دست در تمام درس ها کردم. (خنده حضار)

- من سماورم را می بینم، و نه یکی. آنها مورد استفاده قرار می گیرند یا به عنوان جزئیات داخلی خدمت می کنند؟

- بیشتر به عنوان جزئیات داخلی. به ندرت ما یک سماور را هنگامی که واقعا واقعا می خواهد نوشیدن چای روسیه باشد. به هر حال، امروز ما چای نوشیدیم و پنکیک را با خاویار سرخ، که من خودم را پخته ام، امتحان کنید.

ادامه مطلب