متغیر ناشناخته: چه کسانی مانند هنرمندان خیابانی و Baksci افسانه ای هستند

Anonim

گرافیتی هنر را که ما سزاوار است نامیده می شود، و این عبارت به نظر می رسد، البته، از زناسانی که کتیبه ها و نقاشی ها را تصدیق نمی کنند (و گاهی اوقات تحریک) محیط شهری را تایید نمی کنند. اما ما فرانک خواهیم بود: در حال حاضر بیست سال سن، به عنوان هنرمندان - گرافیتی ها را می توان با خیال راحت به شک و تردید سازندگان واقعی، تغییر این جهان به معنای واقعی کلمه است. چه کسانی هستند، خوانندگان خیابانی آزادی، چه کسانی می خواهند، چرا چهره هایشان را پنهان می کنند، مثلا، به عنوان مثال، بانک های افسانه ای و نادرست؟

به نظر می رسد که در کشور ما، هیچ کس با یک لایه درباره گرافیتی های خاصی شنید - حداقل تا آغاز دهه نود قرن بیستم بود. و، افسوس، در این سالها، تصاویر و پیام های دیوار، حداقل نوعی هنر را ندیده بودند. Naspech خراشیده یا نوشته شده توسط یک نشانگر، قرار داده شده در ماشین های قطار، در فروشگاه های اتوبوس، در حیاط خلوت مدرسه، در درب به کلینیک، اغلب مروری، ناخوشایند، قطعنامه ها و یا بی سواد - هر چند فکر در مورد گرافیتی کسانی که بزرگ شده اند و در دهه هشتاد و دهه نود به ارمغان آورد. با این حال، در غرب، وضعیت تقریبا یکسان بود، با این حال، با پیشبرد: به آغاز هنر صفر خیابان (از هنر کلمه انگلیسی - هنر، نقاشی، تصویر) قبلا پذیرفته شده و از منتقدان منتقدان و مورخان هنر قدردانی شد. به طور کلی، تا زمانی که برخی از هنرمندان شهری آزاد، بسیاری از آنها این عنوان را نپذیرفتند، به دنبال همه چیزهایی بودند که از دستان خود به عنوان یک عمل خرابکاری خارج شدند. در عادلانه، شایستگی این است که اکثر آثار کارشناسی ارشد ناشناخته واقعا شبیه به خرابکاری بود، و این واقعیت توسط پیشگامان واقعا با استعداد بسیار ناراحت بود که می خواستند نام و دست خط خود را در فضای کلانشهر حفظ کنند. Tabuatiy و خطر - البته، چنین نوعی از مانیل عاشقانه تبدیل به یک گرافیتیست تقریبا هر نوجوان. اگر آنها به عقب نگاه کنند، تعجب از مخالفان جوان چه خواهد بود و تاریخ این سوال را آموخت!

پس از همه، در واقع، هر گونه خراش یا ضربه زدن بر روی کتیبه سطح و گرافیتی وجود دارد. نقاشی های مد روز، گرافیک ابتدایی، "مکاتبات" سیاستمداران یونان باستان و رم در مجسمه ها و ستون ها، استقبال از عبارات برندگان که Reichstag و مقدس "اینجا بود ..." - بله، این همه به گرافیتی اشاره دارد.

در قرن بیستم، نزدیک تر به دهه شصت، کتیبه های طنز آمیز، تند و زننده، که جوانان مسدود شده بودند، ناگهان شروع به کسب زیرنویس سیاسی کردند، و اکنون گرافیتی به زبان اعتراض و عقب نشینی می شود. جوانان، وسواس با تشنگی که دیده می شوند و شنیدند، که می خواستند ایده های خود را به کل جهان اعلام کنند، راه خوبی برای انجام این کار پیدا کرده اند - زیرا هیچ چیز بهتر از نوشتن مانیفست، شناخت یا تماس در ماشین مترو وجود ندارد. هزاران نفر و هزاران مسافر که به دنبال امور، اراده و یا تکیه می کنند، تجدید نظر از هنرمندان ناشناخته را به صورت شخصی به آنها می رسانند.

در دهه هشتاد در عرصه Staritort، اساتید به نظر می رسد، که تبدیل به افسانه ها شده اند - ژان میشل باسکا، استash، لنی مک گور، به نام Futura2000 شناخته می شود. امروزه یکی از آنها قبلا از راه دور فرود آمده است و کسی از رده تحت تعقیب قرار گرفته و وضعیت هنرمندان شناخته شده را به دست آورد.

آقای x

شهرت، شناخت، پول، رزونانس - بله، این همه کاست غیرقابل انکار از هنرمندان خیابانی است. تقریبا هر کس که از خیابان های جنایی رشد کرد، زمانی که کتیبه های دیوارها یک برچسب باند را نشان دادند، امروز آنها در قانون زندگی می کنند. همه به جز اسرارآمیز آقای Bankci، یک آیکون واقعی از گرافیتی هنر مدرن، معما اصلی، که نمی تواند تقریبا بیست سال حل شود.

ما در مورد شخصیت معروف ترین و بسیار مخفی از هنر خیابانی جهانی می دانیم؟ نبوغ آینده نقاشی سیاسی و طنز آمیز در سال 1974 در بریستول متولد شد. به نظر می رسد که حتی از یک کالج معتبر با یک برچسب قیمت نسبتا بالا برای سال تحصیلی فارغ التحصیل شده است. این چیز کمی شگفت انگیز است، زیرا بانککسی کنونی مخالف مدارس خصوصی خصوصی است و معتقد است که آنها نابرابری و بسته نرم افزاری جامعه را پرورش می دهند.

راه او شروع به کار کرد مانند بسیاری: مرد جوان یک خیابان Rieter بود، که برای شمارش ثانیه ها کتیبه های خود را بر روی دیوارهای بریستول بومی خود، و پلیس را از طریق کوچه های تاریک ترک کرد. آنها می گویند، او اولین کار را در تیمی از افراد دوست داشتنی انجام داد - به تنهایی Banksy شروع به نزدیک شدن به صفر کرد. در حال حاضر در ابتدای آسانسور خلاق خود، امکان توجه به ویژگی های ذاتی به طور انحصاری به او - سادگی، مختلط، معنای عمیق، تمثیل و استعاره، که بر روی دیوارهای شهر دستگیر شده است، دستگیر شده است. اما مهارت او رشد کرد، و با او رشد کرد و زمانی که توسط Banksi مورد نیاز بود، برای اعمال نقاشی بر روی ساختمان مورد نیاز بود. چگونه می توان آن را نه کیفیت کار، و نه شهرت یک گرافیت ناشناس، که نمی خواست به سمت نگهبانان قانون برسید؟ افسانه مرموز آینده، انتخاب را به نفع محققان در اواسط دهه 1990 انتخاب می کند. این او بود که به تکمیل تشکیل یک دست خط مارکدار از بانککسی - همراه با حاد و حوادث اجتماعی کمک کرد.

با تشکر از استنسیل های کار Banksy شروع به ظاهر شدن در سراسر بریستول، و سپس در سراسر جهان. اما، علیرغم افزایش محبوبیت، هیچ کس توانست شخصیت هنرمند را رد کند. در مورد این راز، یک پرچم روزنامه نگاری را شکست داد.

دست خط آشنا

آنچه نظریه های توطئه و داستان های توطئه ای طرفداران را نداشتند، به شدت تشنه شدند تا راز نام واقعی هنرمند محبوب را لمس کنند. اعتقاد بر این بود که Banksy گروهی از نویسندگان است، و نه یک نفر. اما این نسخه، با تمام وسوسهای آن، شناخت جهانی را پیدا نکرد.

امروزه سه نظریه اصلی در مورد او وجود دارد. نخستین ارتباط بانکیکسی با رابرت دل نایا، رهبر گروه حمله عظیم بود. این دل نایا ممکن است یک هنرمند بی نظیر باشد، شواهد غیر مستقیم را نشان می دهد. بنابراین، Banksy طرفدار مشهور تیم حمله عظیم است، اغلب به نوازندگان در مصاحبه های ناشناس خود اشاره می کند. در حالی که خود دل نایی در هنر گرافیتی مشغول به کار است و او به موفقیت قابل توجهی دست یافت.

تئوری دیگر، که هنوز آماده نیست که نه روزنامه نگاران، هیچ طرفدار - ارتباط Bankxi و Jamie Hewletta، هنرمند کمیک و خالق گروه Gorillaz را رد نکنید. دلیل سوء ظن، مطالعه یک متخصص قضایی خاص بود که مایل بود ناشناخته باقی بماند. او اطمینان می دهد که دست خط و سبک که در آن نوازندگان با همان دست پر شده است که باعث می شود "Constables بوسیدن" افسانه ای به ساختمان های بریستول شود.

تئوری برخی از رابرت هوننگامام محبوب ترین و تایید شده است. محققان از حقایق دفع می شوند: بنابراین، Banksy تایید کرد که بریستول زادگاه اوست که در آن او راه خود را آغاز کرد. رابرت، که نامش را می توان به Banksy بریزید، همچنین از بریستول. به تازگی، یک شات از Hunningham، از سال 2004، توسط روزنامه نگاران، از تاریخ 2004 به دست آمد، - آن را نشان می دهد مردی از میانسال با گلدان اسپری. شاهد احتمالی که در نزدیکی خانواده هونیننگام زندگی می کرد، رابرت را در تصویر شناسایی کرد و مطبوعات را تصریح کرد که او کاملا کشیده شده و بسیاری از تصاویر حرفه ای را ایجاد کرده است. همسایه به این واقعیت گفت که مرد جوان در یک کالج خصوصی تحصیل کرده است که قهرمان ناشناس ما می تواند یاد بگیرد. او همچنین گفت که به دلیل سرگرمی عجیب و غریب مرد جوان، روابط گرافیتی در خانواده، ناخوشایند بود و مرد جوان خانه اش را ترک کرد. دنباله بعدی رابرت بانککی از دست رفته است: یک پروتکل واحد در پلیس وجود ندارد، که عجیب نیست، با توجه به اینکه چگونه هنرمندان خیابانی دستگیر شده اند، یک رکورد واحد در مورد جریمه، خرید، اجاره اجاره، آموزش و پرورش وجود ندارد آقای هوننگامام، که راه خود را به عنوان یک گرافیتی آغاز کرد، محروم شد. بسیاری سعی کرده اند دو رابرتز را با هم مرتبط کنند. بنابراین، در سال 2011، یک فروشنده ناشناس، یک قطعه غیر معمول را در حراج اینترنت قرار داد - یک تکه کاغذ با "نام واقعی Banksy". قیمت ثابت شده سه هزار دلار است - روز به یک میلیون نفر رسید (!). پس از آن، فروشنده، و خیلی ناپدید شد، و همه سوء ظن اعتقاد داشتند که این عملکرد توسط هنرمند آغاز شده است.

نقاشی ارزشمند

اما هویت بانکی، یا به جای آن، ناشناس بودن او فقط یک جزئیات تند، کشمش، گیلاس بر روی کیک در تمام این داستان است. ماهیت آن، هسته و بنیاد - در خود آثار، و همچنین شاهد سهم و اعتقادات هنرمند که با کمک اسپری با رنگ به طرفداران به ارمغان آورد. آنها توسط شاهد فعلی مطرح می شوند، و غم انگیز، دلپذیر، صمیمانه، طنز کامل و طنز کامل خیابانی با درک شگفت انگیز از فضای شهری مدرن نفوذ می کنند. آنها کل طیف وسیعی از احساسات را ایجاد می کنند: کسی (اغلب - نمایندگان نخبگان حاکم) عصبانی و عصبانی، تلاش برای ممنوع کردن نقاشی های خالق ناشناخته، که در زندگی خودشان است. از همان ابتدا، از لحظه ای که آنها بر روی دیوارهای بریستول ظاهر می شوند، شهروندان از گرافیتی Banksy محافظت می کنند، اغلب به معنای واقعی کلمه آنها را از یک اسپری رنگ خاکستری محافظت می کند. یک افسانه وجود دارد: زمانی که خدمات شهری به "صحنه جرم" با MOP و برس ها وارد شدند، برای تمیز کردن دیوار فروشگاه، که تصویری از Banksy با تصویر خانواده سلطنتی، صاحب ناشناخته بود این موسسه گریه کرد و خواستار توقف شد، نمایندگان اسلحه را برای اسلحه گرفت و تمام درآمد روز خود را ارائه داد. امروزه چنین قربانیان مورد نیاز نیستند: خلقت هنرمند یکی از اهداف ویژه ای از هنر جهان بود.

هنرمند خود به نظر می رسد بسیار راحت تر از قانون، در حالت کمبود، بدون سوء تغذیه و افزایش در اطراف. او رک و پوست کنده، طرفداران ثروتمند خود را (از جمله براد پیت و کریستینا آگویلرا) خاتمه داد. به عنوان مثال، پس از سال 2007، Sothebis اعلام کرد شروع فروش آثار هنرمند برای پول افسانه، Banksy منتشر شده در وب سایت خود را نقاشی از حراج با امضای بی نظیر: "آیا شما واقعا idiots، خرید آن." قابل توجه و یک مورد اخیر در مورد همان Sotheby یک تخریب بلند از معروف ترین کار خود را "دختر با یک بالون"، که به شوک عمومی در شوک شوکه شده است. درست است که آنها تشنه هستند تا خلاقیت های Banksy را لمس کنند حتی این واقعیت را متوقف نمی کنند که تصویر بلافاصله پس از فروش (برای یک میلیون پوند!) آن را به یک scrapper برای کاغذ ساخته شده در قاب برش داده شد. طرفداران به عنوان "دختر" نامیده می شوند، آن را "عشق در سطل زباله"، که به فروش می رسد ... برای دو و نیم میلیون! خالق قطعا این پولی را که در آن نمایشگاه های خود را در مترو و فروش ناشناس نقاشی های نقاشی در پارک مرکزی نیویورک، زمانی که مسافران به دست آورد، حدس می زنند، حدس می زنند که چه کسی نویسنده آنهاست، برای هزینه نمادین. درست است، پس از ترویج اعلام شد، چندین خریداران، شاهکارهای را مجددا فروختند، که نشان دهنده بسیار قابل توجه تر از مقدار اولیه است. پس از آن، گرافیتیست اظهار داشت که چنین تجربیات بیشتری وجود نخواهد داشت و به نظر می رسد حتی بیشتر در جامعه مدرن ناامید شده است. مهم نیست که چقدر بانکداری سخت تلاش می کند تا با جامعه مصرف مقابله کند، تا کنون تلاش هایش علیه اوست.

و با این وجود، پس از آن همه چیز را به دست آورد، او متوقف نمی شود، نشان دادن نادیده گرفتن ارزش های مدرن - درآمد، شهرت و شناخت. او قصد ندارد جمع آوری پول، فروش بلیط برای نمایشگاه های گالری، مخالفت با آنها را به پروژه خود "بهتر خارج از داخل"، که در طی آن او خلاقیت خود را بر روی دیوارهای مگاکول ها، که هر کس ممکن است تحسین شود. "من می دانم که هنر خیابانی به طور فزاینده ای به طور فزاینده ای مانند یک جهت اصلی در هنر به فروش می رسد، بنابراین من می خواستم هنر را ایجاد کنم که دارای آن نیست و نمی تواند یک برچسب قیمت باشد." او، آنچه معتقد است، کار خود را به همکاران اختصاص می دهد (به عنوان مثال، گرافیتی معروف "P183 R. I. P."، اختصاص داده شده به "Banksy روسیه"، هنرمند پاشا 183). او هنوز قصد ندارد چهره ای را باز کند، و اطمینان حاصل می کند که فعالیت های او با تبلیغات ناسازگار است و به آرامی به این واقعیت اشاره می کند که بسیاری هنوز هم آن را در نظر می گیرند جنایت، تمام ماهیت شما را از دست می دهد. " با این حال، حتی منتقدان Banksy نمی توانند تشخیص دهند: چه هنرمند خیابانی آزاد، - بدون شک، هنر مدرن است. یکی که ما سزاوار هستیم

ادامه مطلب