تحت جنگ Kurantov

Anonim

Olga Makovetskaya: "ما 500 دلار در هر ساعت عملکرد در سه"

- در سال دوم مدرسه موسیقی، من در دختران جاز جاز خوانده ام. اساسا این کنسرت برای دوستان ما بود. ما فکر نکردیم که پول را با آواز خواندن پول انجام دهیم و فکر نکردیم. و ناگهان آستانه سال نو به ما یک همکلاسی آمد و پیشنهاد کرد تا در شب سال نو در یک کلوپ شبانه کوچک در جایی در حومه مسکو کار کند. و حتی 500 دلار در هر ساعت عملکرد را در سه سال ارائه داد. برای یک دانش آموز دختر فقیر، این یک هدیه واقعی بود. ما این برنامه را انجام دادیم، پول گرفتیم، به یک فروشگاه 24 ساعته رفتیم و برای کل مبلغ به دست آمده، ظرافت ها را به جدول سال نو و بطری شامپاین برای 100 دلار خریداری کردیم - پول فضا. چنین نه تنها اولین شب سال نو در صحنه بود، بلکه به طور کلی اولین هزینه در زندگی من با صدای من به دست آوردم.

مارک تیسان: "به عنوان یک نتیجه، تنها چهره های آشنا برای صحنه های صحنه بود

مارک تیسمن .

مارک تیسمن .

- از دوران کودکی، من رویای تحصیل در موسسه تئاتر خوابیدم. هنگامی که من به گیت وارد شدم، از این دوره یکی از اولین راه حل برای آواز خواندن در یک رستوران در Lubyanka. فقط در آن زمان شرکت های شرکت سال نو آغاز شد، و برای شب من مجبور بودم به بالا بردن پودر و ادغام همه. این تعطیلات به جریان تحویل داده شد. و در چند روز من خیلی خسته بودم که به نحوی من به یک تاکسی در راه برگشتم. راننده به سختی در ورودی من را خرد کرد، و چشمانم را باز کردم و به جای پرداخت سفر به آن تبریک گفتم. این اولین سال نو من در کار بود. و، البته، من می خواستم او را با دوستانم از Gitis ملاقات کنم. من به طور خودبخود "آژانس جشن را برای یک شب" سازماندهی کرد و در رستوران خود تنظیم کرد تا همه کسانی را که می توانستند کار کنند. یک دوست سانتا کلاوس تبدیل شد، یک همکلاسی - دختر برف، انیماتورهای خود آمد و حتی مهندس صدا از دانش آموزان بود. در نتیجه، در شب سال نو پشت صحنه تنها چهره های آشنا بود. و اولین دوره گیتس پس از آن لذت بردن از شکوه بود. مهمانان رستوران واقعا شرکت ما را دوست داشتند، زیرا هر کس جوان و پر سر و صدا بود. و به عقب رفتن در حال حاضر به صبح در خوابگاه معروف Hityovsky رفت ...

جولیا Mikhalkov: "من رفتم برای جایگزینی پسران برف در 31 دسامبر در ساعت 7 بعدازظهر رفتم

یولیا Mikhalkov. .

یولیا Mikhalkov. .

- کسب درآمد در سال جدید من در سال اول موسسه آغاز شد. من فقط توسط تیم KVN پذیرفته شدم. سپس بسیاری از بچه ها با پدربزرگ ها و دختران برف کار کرده اند. به طور طبیعی، همه مکان ها مشغول بودند. من خوش شانس بودم، یکی از "Snow Maiden" شوهر به طور قطعی به کار می رفت تا به کار برود. این دسامبر 31 در ساعت 7 بعد از ظهر بود. و بچه ها به من زنگ زدند. من تمام برنامه هایم را تغییر دادم و با چالش های "سرما" سانتا "رفتم. در آن سال نو، من 300 دلار به دست آوردم. در آن زمان، پول بسیار شایسته. ما با تبریک 12 آپارتمان سفر کردیم. در همه جا ما به میز دعوت شدیم، مجبور شدم تمام اراده را در مشت جمع آوری کنم و جشن را ترک کنم. من چکمه های لوکس را در هزینه خریدم و یک هدیه به مادرم - گوشواره های طلایی کوچک.

لادا رقص: "پس از آهنگ بعدی من با 100 مارک آلمانی در پاکت ارائه شد"

رقص لادا .

رقص لادا .

- اولین آستانه سال نو کار من در سال 1993 اتفاق افتاد. من قبلا به عنوان یک هنرمند انفرادی کار کرده ام، اولین موج محبوبیت بود، و من دعوت شدم تا در سال نو در باشگاه مسکو "Arquino" در آن روزها انجام شود. بسیاری از مهمانان آمدند، که در میان آنها نیز آلمانی ها حضور داشتند. آنها عملکرد من را خیلی دوست داشتند پس از آهنگ بعدی آنها به من 100 مارک آلمانی را در پاکت به من دادند. در آن زمان مقدار شگفت انگیزی بود. اما من این نوبت از وقایع بسیار خشمگین شدم! من توضیح دادم که در غرب خیلی پذیرفته شده است، از هنرمندان با استعداد تشکر می کنم که عملکرد آنها را دوست داشتید. به عنوان نشانه ای از قدردانی، من چندین آهنگ "در BIS" انجام دادم. می توان گفت که اولین سال جدید برای من تا حدودی برای من تبدیل شده است، از لحظات من تمام تعطیلات سال نو را نیز درست مثل این دیدم. من دوست دارم مردم را در این شب خلق کنم. "

Sati Casanova: "Draga در صبح اتفاق افتاد و حتی تیراندازی وجود داشت"

Sati Kazanova. .

Sati Kazanova. .

- این شب از سال 1999 برای سال 2000 بود. من سال نو را در Nalchik ملاقات کردم. علاوه بر این، این نه تنها اولین شبانه کار سال نو بود، بلکه اولین سال نو سال نو بدون والدین بود. من شجاعت قوی را شکست دادم - احساسات فراموش نشدنی. بسیار سرگرم کننده بود همه چیز در رستوران اتفاق افتاد، جایی که من به عنوان یک خواننده کار می کردم. بسیاری از مهمانان آمدند - محلی و گردشگران، همکاران من انجام دادند. و در حال حاضر صبح جنگ وجود داشت و حتی تیراندازی وجود داشت! و من این سال جدید را برای زندگی به یاد می آورم! "

Nastya Khorinova: "ما به مسکو 30 دقیقه قبل از نبرد کورات ها پرواز کردیم"

Nastya Khorins. .

Nastya Khorins. .

- من اولین شب جشن کار خود را به یاد می آورم. در 31 دسامبر، ما با گروه Tutsi عملکرد در شهر Grozny داشت. اما در حال حاضر در 12 شب ما منتظر ما در مسکو "پوکین" بود. در Grozny، همه چیز به طور کامل رفت، اما در مسکو 30 دقیقه قبل از نبرد کورات ها پرواز کردیم و به سادگی موظف بود تا 30 دقیقه به رستوران بروم. باور نکنید - آنها عجله داشتند تا فقط یک گره تکان دهنده باشد! و دقیقا 2 دقیقه قبل از سال نو آمد. به ما گفته شده: "دختران، صحنه در طبقه سوم." ما، مانند یک فاصله کوتاه، در پاشنه پرواز به رستوران. قرنطینه ها قبلا شروع به ضرب و شتم کرده اند، و ما، شامپاین را بر روی یک شیشه قرار می دهیم و تمایل داریم که تمایل داشته باشیم، به صحنه برود. آنها توانستند صحبت کنند و همه خوشحال بودند. سپس سه اجرای بیشتر وجود داشت ... اما مهمترین چیز این است که چگونه شروع کنیم. "

Sasha T-Killah: "من تقریبا سوزانده ام!"

sasha t-killah. .

sasha t-killah. .

"من تمام دوستان و رفقای را در موسسه که در آن کار می کردم، جمع آوری کردم." من به خودم گفتم که تنها پس از سخنرانی می توانستم بگیرم، اما مجبور شدم مدت زیادی صبر کنم، زیرا راه من در صحنه به طور مداوم به تعویق افتاد. و هنگامی که من بیرون رفتم، متوجه شدم که لازم نیست آواز بخوانم - همه آماده و سرگرم کننده بودند. سپس ما با یک شرکت دوستانه به شهر رفتیم. من فقط به یاد دارم که من مجبور شدم یک اتوبوس معمولی بگیرم تا صبح به فروشگاه بروم. و یک دوست تصمیم گرفت چیزی را در اجاق گاز بخورد. من صبح زود زدم، در یک پتو پیچیدم تا بوی خوشمزه ببیند. طولانی در آشپزخانه ایستاد و ناگهان احساس می کرد که سوزانده شده است. معلوم شد که دختران تصمیم گرفتند "عاشقانه" را ترتیب دهند و شمع های کوچک را در همه جا قرار دهند. و به خاطر آنها، پتو من آتش گرفت. من تقریبا سوزانده ام! برای همه، البته، آن را سرگرم کننده بود که تماشا کنید که چگونه من نیمه روشن در برف با یک پتو!

ادامه مطلب