Sati Casanova: "من نمی توانم شوهرم را ممنوع کنم تا از بیماران جلوگیری کنم، دانستن آنچه که قلب شریف او است"

Anonim

پس از خروج Sati Casanova از گروه کارخانه، طرفداران بود، ترسناک بود که بازیگر به طور کامل حرفه ای موسیقی را کامل کرد. با این حال، ترس بیهوده بود: خواننده فعالیت هنری خود را ادامه داد و حتی اخبار زندگی شخصی را خوشحال کرد، از عکاس ایتالیایی ازدواج کرد. درست است، امروز Coronavirus دوستداران تقسیم شده است. او اینجا در روسیه است و Stefano - در ایتالیا ناامن است. در مورد آنچه که دوست دارد در فاصله ای دوست داشته باشد و در همه چیز در زندگی Sati Casanova اتفاق می افتد، او در یک مکالمه منحصر به فرد گفت.

SATI، در زندگی شما پس از شروع پاندمیک کورونویروس، به طور چشمگیری تغییر کرد؟

- البته، زندگی تغییر کرده است، و کار - همه چیز تغییر کرده است. بسیاری از چیزها به حالت تعلیق درآمده اند، از این واقعیت شروع می شود که من قصد دارم تا پایان ماه مارس در هند در سفر و لذت بردن از این کشور زیبا در هند باشم. ویروس من را مجبور به تصمیم گیری دولت هند کرد: آنها همه را در طول هفته اخراج کردند. و این احتمالا یک گام بسیار عاقل است، زیرا یک و نیم میلیارد دلاری به سختی می توانستند از خود محافظت کنند. ویروس به آنها نفوذ می کند، اما در مقیاس های کوچک. به طور کلی، من رفتم حالا من وقت زیادی را صرف خانه می کنم، می خواهم بگویم. من هر شب متوجه شدم که من وقت نداشتم تا همه چیز را که می خواستم انجام دهم. فقط خیلی زیاد! بسیاری از کتاب ها باید بخوانند و من نیز خیلی زیاد، با دوازده خوانده نشده، احتمالا. در مورد سری و اینترنت، من به طور کلی سکوت می کنم. در اصل، بدون ترک خانه، چیزی است که باید انجام شود. سؤال دیگری این است که یک فرد نیاز به یک فرد دارد تا مجبور شود به آغوش بگیرد. بنابراین حالا من دلم برات تنگ شده، برای یک هفته، احتمالا کسی را متهم نکردم. ما دوستان را با دوست دختر نمی بینیم. شوهرم، البته، در ایتالیا گیر کرده است! من صادقانه رنج می برم اما من عاقلانه و فلسفی رنج می برم.

به دلیل Coronavirus، Sati Casanova بسیاری از سفرهای مهم را لغو کرد

به دلیل Coronavirus، Sati Casanova بسیاری از سفرهای مهم را لغو کرد

مطبوعات مواد

به هر حال، بسیاری از آنها قبلا می دانند که در سال های اخیر زندگی شما خیلی تغییر کرده است. چه چیزی شما را به یوگا و سایر شیوه ها تبدیل کرد؟

- بیایید فقط بگویم، بحران داخلی من، به دلیل وقایع خارجی. در آن لحظه من گروه کارخانه را ترک کردم و با یک مرد بسیار دشوار بود. اما مهمترین چیز، من به یک دولت درونی خاصی رسیدم، وقتی همه چیز بود، نمی توانستم ادامه دهم. به این معناست که آگاهی اتفاق افتاد که من نمی توانم، من نمی خواهم، من نمی خواهم زندگی کنم، و این به نظر نمی رسد. خیلی سخت بود، یک زمان تاریک بسیار افسردگی وجود داشت، پس از آن، البته، سپیده دم آمد، و همه چیز متفاوت بود. در آن زمان من به مانترام، یوگا، آموزش ها تبدیل شدم، زیرا من به دنبال راهی بودم، من به دنبال پنجره و نور بودم. و وقتی معلم را ملاقات کردم، به طور کامل آن را پیدا کردم. بسیاری از چیزها برای من روشن شده اند، و پاسخ به بسیاری از سوالات به طور طبیعی به من رسیده است. البته، هنوز یاد می گیرید، باز، باز و کشف، بهبود - هیچ محدودیتی وجود دارد. و به لطف این دانش، من در مورد آنچه اتفاق می افتد، به عنوان مثال، من به طور کامل متفاوت از میلیون ها نفر از مردم در سراسر جهان نگاه می کنم. و، البته، ما، افراد کوچک نشسته در خانه، ظاهرا نمی توانیم کاری انجام دهیم: برای تأثیر بر شرایط خارجی، متوقف کردن این ویروس یا کاهش اقتصاد جهانی. اما، از سوی دیگر، ما می توانیم نگرش داخلی را تغییر دهیم، خودمان را آماده کنیم. بله، زندگی متفاوت خواهد شد، مشکلات وجود خواهد داشت، اما بشریت بارها و بارها مشابهی تجربه کرده است. خدا را شکر، گلوله ها را روی سر خود پرواز نکنید.

شیوه های شما کجا رفت؟

- من یوگا را در معلم من در اشرام مطالعه کردم. این دوره های آموزشی است که من در سال 2016 فارغ التحصیل شدم. از آن به بعد، حدود 120 دانش آموز داشتم. این خیلی زیاد نیست، با توجه به اینکه 4 سال طول کشید. اما واقعیت این است که من زمان زیادی برای این ندارم. من تقریبا یک بار نیم یا دو ماه من یک دوره را می دهم. حالا من مجبور شدم کلاس های تمام وقت را با دانش آموزانم به تعویق اندازم، اما ما آن را آنلاین می کنیم. با کسانی که به یوگا اختصاص داده می شوند، که من آموزش می دهم، ما بیش از یک هفته در ساعت 7 صبح امروز ملاقات می کنیم و ما قصد داریم چنین سنت ایجاد کنیم. شخصا، من هدف از این قرنطینه را در حالی که ما متوقف شد، تعیین کردیم و هیچ دونده دیوانه، خود را سر و صدا، تفکر و زندگی خود را. این یک فرصت منحصر به فرد است و این را نمی توان از دست داد. لازم است عادت های جدید ایجاد کنید، چیز جدیدی را یاد بگیرید.

Sati Kazanova برای چندین سال حرفه ای در یوگا مشغول به کار بوده است

Sati Kazanova برای چندین سال حرفه ای در یوگا مشغول به کار بوده است

مطبوعات مواد

و چگونه خود انزوا کار خود را تحت تاثیر قرار داد؟

- مانند آن به طور متناقض، او تاثیر خوبی داشت. من و موسیقی نوشته شده اند، و منترا واقع شده اند. به نحوی همه چیز خلاق است من فکر می کنم قبل از پایان عایق خود، چهره ایده های عالی. من می گویم این سوال تنها همانطور که ما به آن نگاه می کنیم. یا ما از این فرصت استفاده می کنیم یا شرایط را از بین می بریم. من اولین گزینه را ترجیح می دهم به عنوان مثال، من یک آلبوم موسیقی متفکرانه عرفانی دارم. ما او را نیمی از سال با یک ترس بزرگ ایجاد کردیم، و البته او به این معنی است که ما سبک های خاص موسیقی را مخلوط کردیم. ما از فرکانس های غیر معمول استفاده کردیم که بر آگاهی فرد تاثیر می گذارد. این فرکانس 432 مگاهرتز و 436 مگاهرتز است. البته، آنها به شدت به یک دولت مراقبه بسیار عمیق کمک می کنند. و موسیقی Sati ethnica خود را میراث مقدس در صدای بسیار قابل درک و قابل درک است. ما موسیقی قومی و الکترونیکی را مخلوط می کنیم. در آخرین آلبوم تنها صداهای آنالوگ. و هنگامی که تمام این همه گیر کردن پاندمی، من قصد دارم یک رکورد را نیز بر روی وینیل تولید کنم، زیرا فرمت الکترونیکی، متاسفانه صدای را تحریف می کند. وینیل تقریبا تمام فرکانس و خلوص ارتعاش را حفظ می کند.

چرا Sati Casanova به چنین پروژه نیاز دارد؟ آیا آسان برای سوختن یک آلبوم معمولی با موسیقی محبوب است؟

- این پروژه با یک ماموریت خاص. من آماده نیستم که در مورد او صحبت کنم، زیرا لحظات صمیمی و مقدس وجود دارد. من فقط می توانم بگویم که این مأموریت برای کمک به مردم قلب باز است. این بدان معنی است که تنفس با سینه های کامل و احساس می کنید که شما زنده هستید، واقعی. با این ماسک ها، تجربیات، نیاز به تظاهر به کسی دارید! و در نهایت، شما می توانید عشق را بپردازید. مردم می ترسند دوست داشته باشند، زیرا ما الهام بخش بودند - این ناامن است، که لزوما کسی است که باعث درد می شود که قلب باید بسته شود. و موسیقی من یک فرد را در مقابل متقاعد می کند که قلب را باز می کند، عشق بیشتری را در آن باز می کند، و هیچ کس نمی تواند قلب را سرگردان کند. در حال حاضر من می بینم که مردم در این شرایط نیاز به چیزی برای تغییر توجه خود را از عوامل استرس خارجی دارند. از آنجا که بسیاری از درد، تجربیات و ترس. من یک قلب برای ایتالیا دارم اگر اطلاعی نداشتم که بخورم، من از صبح تا عصر به دلایل مختلف از صبح بخورم. با شروع از این واقعیت که ما از طرف یکدیگر دور هستیم، به پایان می رسد، پایان دادن به مردم رنج می برند، می میرند - بسیار دردناک است.

و اکنون چطور احساس می کنید؟ آنها می گویند، شما همچنین موفق به گرفتن سرد ...

- خوب بودن خوب، من واقعا کمی سرد شدم. اما من چای های مختلف ویتامین را می نوشم، همه طبیعی، به طوری که برای بیش از حد شیمی نیست. گندم سیاه، ماسک، الکل و دستمال الکل - این همه نیز آن را دارد.

چگونه این اتفاق افتاد که شما در حال حاضر با همسر خود از هم جدا شده اید؟

"ارائه کتاب، که او با چنین لرزش در سال گذشته نوشت، باید در ایتالیا برگزار شود، و او در روز اول ماه مارس به آنجا رفت، و من مجبور به پرواز در 8th برای صرف یک هفته با او بود. ما یک تور تبلیغاتی از شهرهای بزرگ ایتالیا را با کنفرانس های مطبوعاتی برنامه ریزی کردیم. بسیاری از طرفداران و مطبوعات منتظر او بودند. و من منتظر بودم - به عنوان یک زن، مانند Stefano Tioszo عزیزم. او یک ارتش بزرگ از طرفداران دارد! اما این همه، متأسفانه، خیلی با صدای بلند و دردناک شکست خورد. بعد از اینکه من بار دیگر به مسکو بازگشتم، منتظر چه اتفاقی خواهد افتاد. ما تصمیم گرفتیم تا بیدار شویم، تصمیم گرفتم به او بروم. در نتیجه، این اتفاق افتاد که اتفاق افتاد، زیرا هر روز چیزی تغییر کرد، اقدامات شدید شد، و این داستان معلوم شد: من اینجا هستم، و او در ایتالیا است.

در حال حاضر خواننده با شوهرش برای یک دوره نامحدود جدا شده است. ارتباط از همسران توسط لینک ویدئویی رخ می دهد

در حال حاضر خواننده با شوهرش برای یک دوره نامحدود جدا شده است. ارتباط از همسران توسط لینک ویدئویی رخ می دهد

مطبوعات مواد

حالا Stefano نشسته در خانه، و او آن را قبل از Coronavirus، علاوه بر آنچه که او یک کتاب را منتشر کرد؟

- او عکاس، فیلمبردار، حمل و نقل حمل و نقل، مسافر است. او دوره های حدود 45 کشور در سال است، او دارای سفر و عکاسی، تور، کلاس های استاد است. طرفداران بیشتر و بیشتر در اروپا، او در حال حاضر در مورد تلویزیون صحبت می کند و در روزنامه ها نوشت. او Blogger-Colebriti وجود دارد. قبلا، به هر حال، او یک دکتر دندانپزشک بود. و روز دیگر او به من گفت: "اگر من نه تنها یک دندانپزشک بودم، من یک نمایه پزشکی گسترده تر داشتم و مجاز به تبدیل شدن به یک داوطلب شدم، حتی می توانم زندگی کنم." من به این کلمات افتخار می کنم. و من احتمالا نمیتوانستم به او بگویم: "سید و بیرون نرود." من نمی توانم او را مجبور به نجات بیماران، دانستن آنچه که قلب نجیب او بود. من احتمالا او را دوست دارم.

به ما بگویید که جو در اطراف شوهرتان چیست؟ آیا این امن است؟

- بله، او در دستان امن است، با والدین و مادربزرگ، آنها بسیار انضباطی هستند و به شدت قرنطینه را مشاهده می کنند. این تنها هر 3 روز پس از نان و هر 4-5 روز - برای محصولات در سوپرمارکت بیرون می آید. آنها شرایط سختگیرانه دارند، در فاصله ای از یکدیگر فاصله دارند. لازم است که در ماسک ها و دستکشها، تصفیه کننده ها برای دست در همه جا باشد. یک دوره جدی قرنطینه وجود دارد. و ما چیزی برای یادگیری در این زمینه داریم، زیرا ممکن است در روسیه نیز بدتر شود. من بدبخت نیستم، من یک واقع گرایانه هستم امیدوارم که ما جارو کنیم، روسیه ما اغلب موجب صرفه جویی ...

از لحاظ عفونت، من در مورد ویروس نگران نیستم، و او هم برای من نیز هست، زیرا ما با او در همان موج هستیم و معتقدیم چیزهایی هستند که مقاوم هستند. و اگر چیزی اتفاق می افتد، قطعا اتفاق خواهد افتاد، مهم نیست که چگونه پنهان شود. اگر آن را مقاوم به بیمار یا مرگ، این چیزها از پیش تعیین شده، آنها تصادفی نیستند. ما بیشتر از والدین ما نگران هستیم، زیرا آنها در حال حاضر بزرگسالان هستند و ایمنی و سلامت آنها خیلی قوی نیست که من دوست دارم. در جمهوری بومی من قبلا آلوده شده است. دیروز، شوهرم گفت که یکی از دوستانش، یک مرد بالغ کمی بیش از شصت در شرایط جدی در احیای بود، و امروز او زندگی را ترک کرد ... و این ویروس دیگر فانتوم نیست، که فقط در مورد آن صحبت می کند، این مربوط به آن یا در غیر این صورت، هر خانواده است. این یک مشکل جهانی است. شوهرم و من چند بار در روز در اطراف لینک ویدئو ارتباط برقرار می کنم. برای این، از کسانی که با چنین قابلیت های فنی آمده اند بسیار سپاسگزارم.

Sati Casanova:

"حالت خودسوزی تاثیر خوبی بر خلاقیت من داشت"

مطبوعات مواد

با توجه به پاسخ های شما، شما یک اتحادیه خانوادگی قوی دارید. شما فکر می کنید راز ازدواج موفق شما چیست؟

"برای من سخت است که اسرار یک ازدواج موفق را به اشتراک بگذارم، او تنها سه ساله خواهد بود، و ما هر ماه را دیده ایم. و به نظر می رسد که برای بیش از یک ماه دو ما مجبور نیستیم ببینیم. احتمالا جدایی مکرر ما به خوبی است و یک راز اتحادیه قوی ما وجود دارد. ما یکدیگر را از دست می دهیم و مهمتر از همه، ما به یکدیگر احترام می گذاریم. احترام به فضای یکدیگر، تمایل، هدف.

ادامه مطلب