چگونه برای نجات ازدواج، یا چرا ما شوهران خوب را پرتاب می کنیم؟

Anonim

"البته، شوهر شما دارای اشکالاتی است! دیل کارنگی گفت: اگر او مقدس بود، او هرگز با شما ازدواج نخواهد کرد. " من واقعا این کارنگی را دوست دارم، زیرا زنان که از ازدواج ناراضی هستند، اغلب همه چیز را به خاطر یک مرد و به ندرت از کمبودهای خود می بینند. اما اگر شما، خانم های عزیز، حداقل یک بار، حداقل ذهنی، با نقش نیمه خود تغییر دهید، من به شما اطمینان می دهم، بسیاری از کلمات و اقدامات شوهران شما کاملا قابل فهم خواهد بود.

این مقاله موجب شد تا یک واقعیت شگفت انگیز بنویسد. به تازگی، همسران به من در پذیرش آمده اند، که شوهران خوبی دارند: مراقبت از دوست داشتن، بیمار، اما ... آن را به شدت خسته کننده با آنها. جنس آشنا است، رابطه صاف است، و به همین ترتیب، وضوح، کشمش، شور و شوق، و در اینجا او تبدیل شده است. جوان یا نه خیلی، با یک آپارتمان یا بدون، تحصیل کرده یا کار می کند، مهم نیست. نکته اصلی این است که او جدید است! مانند یک لباس، کیسه، کفش ... لباس های مختلف، می گوید، بوی ... و رابطه جنسی با او نیز غیر معمول، روشن است، نه در مقایسه با زوج ... و آنچه که آن را نجیب، صادقانه، و غیره - لیست را می توان به طور بی نهایت ادامه داد. هر زن در عشق همیشه آنچه را تحسین می کند پیدا خواهد کرد.

یکی از مشتری های من، توصیف ماهیت عاشق من، با لذت گفت: "خدای من، چه مضر است! او همه را به من نامیده است! او همه چیز را بر خلاف آن انجام می دهد! " و در عین حال من گوش دادم و تعجب کردم که منتظر چه چیزی هستید؟ اگر در حال حاضر، در لبه رابطه، او چه خواهد شد پس از آن، زمانی که نوآوری از حواس برگزار می شود، مشکلات خواهد شد، مشکلات خواهد شد؟ اما در عجله احساسات شما، ما در مورد آن فکر نمی کنیم! به نظر می رسد که من سرانجام عشق واقعی را به دست آوردم، به این معنی که ابدی خواهد بود و پیش رو تنها شادی و شادی است. و در پیگیری این، ما همه چیز را در راه، بدون فکر کردن، مشرف به خانواده، کودکان، والدین، نابود می کنیم. و پس چه؟

من نمی توانم یک مورد شگفت انگیز را به یاد داشته باشم. یک زن به 38 سالگی به پذیرش رسید. این کاملا جالب است، اعتماد به نفس خود را، اما در عین حال با یک روان کاملا تخلیه شده است. پاسخ به هر گونه سوال، او بلافاصله شروع به گریه کرد. در نهایت، تصویر بعدی کشیده شد. او یک شوهر دارد خوب، قابل اعتماد، دوست داشتنی. اما در کار او یک مرد دیگر را ملاقات کرد، جوانتر از 15 سال. یک عاشقانه طوفانی کاهش یافته است. مشتری من آماده بود تا خانواده را از بین ببرد و به معشوقش برود. اما در اینجا این اتفاق غیر منتظره اتفاق افتاد. مرد جوان در خاک عصبی از دست رفته سخنرانی. او شروع به حمل آن در پزشکان، خرید داروها، پرداخت هزینه درمان. اما پزشکان پیش بینی های تسلیحات داده نشدند. این در حالت سردرگمی کامل، ترس و ناامنی به من است و این زن آمد. او آماده بود تا شوهرش را ترک کند و به یک پرستار برای یک مرد جوانتر از 15 سال بدون تحصیل، بدون کار بدون مسکن، تبدیل شود. شما در مورد توسعه این رمان چه فکر میکنید؟ مطمئنا می توانید فرض کنید که عشق شگفت انگیز است. مرد جوان درمان کرد، از موسسه فارغ التحصیل شد، یک کار را پیدا کرد و همیشه از نجات دهنده خود سپاسگزار بود و بقیه زندگی او را دوست داشت ... اما می توانست کاملا متفاوت باشد. ما به گزینه های مختلف نگاه کردیم، اما انتخاب هنوز هم برای مشتری من باقی مانده است، و من صمیمانه آرزو می کنم یک اشتباه مرگبار باشد.

در کشور ما، حدود 70 درصد از طلاق ها بر ابتکار زنان رخ می دهد. اما در عین حال همه مجددا ازدواج نکرده اند. البته، اگر شوهر معتاد به مواد مخدر، سادیست یا الکلی باشد، سپس سوال طلاق حتی ارزش آن را ندارد. این باید یک راه حل جامد و یکنواخت باشد. در غیر این صورت، زندگی شما به یک سری از رویدادهای کابوس تبدیل خواهد شد که همیشه به طور غم انگیز به پایان می رسد. و نظر دوستداران زنان در مورد آنچه که آنها را از عادت های مضر خود نجات می دهند، عمیقا اشتباه می کنند. شما هر دو عادت های مشابه یا مبارزه ابدی را به دست می آورید تا قدرت، جوانان، سلامت خود را هدر دهید. آیا هزینه زیادی وجود دارد؟ بنابراین، امروز ما در مورد اینکه چرا زنان شوهران خوب را ترک می کنند، نمی خواهیم که ازدواج را حفظ کنیم.

طبق آمار، زنان که کار خوب و حقوق و دستمزد دارند اغلب برای طلاق خدمت می کنند. اما به منظور داشتن یک شغل خوب و حقوق و دستمزد بالا، چنین زن نباید نگران ساختن حرفه های خود باشد، اغلب به ضرر خانواده. و شوهر خوب، به نفع نیمه خود، با آن، و یا چک کردن تمام مراقبت های خانگی و پرورش کودکان و یا استخدام نانسی و خانه دار. نقش های خانوادگی تغییر می کنند. همسر می شود یک گتگر، گرفتن تمام وظایف کمونیستی، و شوهر به آرامی موقعیت را می دهد و ... در نهایت عزیزان خود را از دست می دهد. در چشم او او ضعیف، بازنده و روچا است. اما آیا زن خودش چنین مدل خانوادگی را با دستانش ایجاد کرد؟

او برای کسب درآمد، تصمیم گیری می کند، خودت. خیلی تنها. از آنجا که خانواده مشارکت است، این یک بازی تیمی است و هیچ کارفرمایان و زیردستان وجود ندارد. اما چقدر دشوار است در خانه یک کسب و کار موفق به تبدیل شدن به یک زن دوست داشتنی، مراقب باشید. بنابراین تعجب دیگران: هر دو زیبا و هوشمند و ثروتمند و یکی. و چه چیز دیگری به بچه ها نیاز دارید؟ و مردان باید فقط یک شخص خوب باشند. صورتی، روحانی، صادقانه. پس از همه، شما با یک مدل، سر یا ملکه زیبایی زندگی می کنید، یعنی، با یک مرد. اما زنان در جستجوی ارزش های خود، گران ترین خانواده را از دست می دهند. و اکنون در کار یک همکار زیبا ظاهر شد. اولین نگاه، لبخند، دوباره به عنوان یک قلب در جوانان، و زمانی که بوسه ها به یاد می آورند، سر چرخش و شیرین یخ در داخل است. و اکنون شوهر قدیمی به سادگی آلوده می شود. جوراب، پراکنده در اطراف آپارتمان، گفتگو با صدای بلند بر روی گوشی، عادت از صندلی های صندلی را حذف نمی کند - همه چیز باعث تحریک و نارضایتی می شود. و بیشتر ما با شوهرتان عصبانی هستیم، امتیاز بیشتری آنها را به دست آوردیم. "من نمی توانم ببینم که چگونه او می خورد، جویدن، نفس کشیدن، چگونه به طور مداوم به دنبال کلیدهای ماشین ..." - من این کلمات را به طور منظم می شنوم. اما آیا شما تضمین می کنید که خانواده را شکستن و شوهرتان را ترک می کنید، شادی خود را پیدا خواهید کرد؟ پس از همه، همه چیز به زودی یکسان خواهد بود. علاقه به شیء شایان ستایش به تدریج تضعیف خواهد شد، از عادت های بد خود بیرون می آید، اغلب بیشتر تند و زننده تر از شوهر قدیمی است، او به آپارتمان شما حرکت می کند، مشکلات کودکان بوجود می آید ... سپس یک اسپیر شکسته شد؟

گزینه دیگری وجود دارد اگر یک زن به ثروتمندتر و موفق تر از یک شوهر سابق می رود. اما او حتی معتقد نیست که او منتظر است. در اینجا با توزیع نقش همه چیز به وضوح است. و او در حال حاضر تصمیم می گیرد که در آن زندگی می کنند که با آنها زندگی می کنند، جایی که به استراحت بروید - در پایه ساده که او مردی است که شامل یک زن است. آیا بانوی مستقل آماده است تا شخصیت شما را به سرعت تغییر دهد؟ مطمئن نیستم.

سپس آن را به خاطر چشم انداز مبهم و لذت های مشکوک ارزش دارد؟ آیا کسی است که شما ازدواج کرده اید، خیلی ناامید؟ پس از همه، شما یک بار او را دوست داشت، از یک خانواده خوابید، امیدوار بود برای شادی. چه تغییر کرده است؟ تمام شوهرتان را سرزنش نکنید، صادقانه به صادقانه بپردازید، چه اشتباه کردید، اشتباهات شما چیست؟ و سعی کنید ازدواج خود را نجات دهید. در اسب نه تنها رفاه بیشتر شما، آرامش، اعتماد به نفس فردا است، اما مهمترین چیز فرزندان شما است که با این واقعیت که در دوران کودکی و پدرشان نزدیک بودند، خوشحال خواهند شد.

چه باید بکنید؟ نکات ساده:

1. فکر کنید و صادقانه اعتراف کنید که شما به دست آوردن، از بین بردن خانواده، و آنچه از دست دادن. یک ورق کاغذ بگیرید و همه جوانب مثبت و منفی را بنویسید. من چیزهای زیادی را به شما اطمینان می دهم

2. سعی کنید با خودتان در بازگرداندن روابط با شوهر خود شروع کنید - با یک لبخند ساده شروع کنید. هیچ چیز نباید انجام شود - فقط بیشتر لبخند بزنید، و شما خواهید دید که قدرت لبخند چیست.

3. شوهر خود را دوباره به احساس یک مرد. بگذارید حداقل چیزی باشد که او می خواهد. سعی کنید - گاهی اوقات ضعیف است تا خیلی خوب باشد

4. سعی نکنید نیمه خود را اصلاح کنید. اشغال عصبی و بی نظیر است.

5. تصمیم نهایی را تنها پس از فهمید که ازدواج شما غیرممکن است.

من صمیمانه امیدوارم که شاید این مقاله به حفظ ازدواج کمک کند، و من آرزو می کنم همه زنان تنها نباشند و به یاد داشته باشند: "این خانواده، جایی که زنان سوزانده می شوند. همیشه خانواده را شکوفا می شود که آنها خوشحال هستند. "

ادامه مطلب