دنیس بورگازلیف: "پسر تیموتی، من گیتار را بازی می کنم و آواز خواندن در مورد او را می خوانم"

Anonim

امروزه دنیس بورگازلیف برای دو کشور کار می کند و چهره او را می توان در زمان نخستین بار کانال فدرال روسیه در سری "Iznachka"، "عملیات شیطان" و در تلویزیون اتر آلمان دیده می شود. سرگرمی آن موسیقی را در نظر می گیرد، اغلب در کنسرت ها انجام می شود و موسیقی متن را برای فیلم های همکاران می نویسد. و هرچند گاهی اوقات خود را "شیطان غمگین" می داند، خانواده ملانخوانی را نمی دهد، زیرا دنیس نه تنها پدر دختر بالغ است، بلکه یک پدر جوان با مشکلات دست زدن به آن است. جزئیات - در مصاحبه با مجله "اتمسفر".

- شما در اتحاد جماهیر شوروی متولد شده اید، اما دوران کودکی شما کاملا شوروی نبود. پدر، که در نمایندگی تجارت خارجی خدمت می کند، اغلب در سفر تجاری سفر می کند، از آنجا بسیار زیاد است و در مدرسه شما در معلم انگلیسی مشغول به کار شد ...

"بله، خانواده ما سه سال در کلن زندگی می کردند." من پس از چهار سالگی بودم، اما از آن دوره بعضی از عبارات جداگانه را به یاد می آورم. به عنوان مثال، یک کارناوال شاد - و البته، حیاط ما، نزدیکترین خیابان ها، همسایگان ... بنابراین، یک آلمانی، زمانی که ما رفتیم، همیشه با شیرینی های خوشمزه و پیتزای سنتی آلمانی، نمک بزرگ، پراکنده شد . مامان ادعا می کند که در حال حاضر من سعی کردم به آلمانی صحبت کنم. (لبخند می زنم مطمئنا من آنها را به دقت در نظر گرفتم، و به هر حال، همه چیز حفظ شد. مطمئنا اکنون این ثروت می تواند سودمند باشد. تصور کنید، من کمیک "بتمن و رابین" 1973 دارم!

- چگونه می توانم درک کنم، آیا شما یک پسر دوست داشتنی بودید؟

- نه واقعا. اگر چه به طور کامل حیاط نیست گاهی اوقات آنها بچه ها را از منطقه همسایه ضرب و شتم کردند، اما من خودم را برای اولین بار درگیر نبودند. به طور مداوم از خشونت اجتناب کرد.

- چگونه شما موفق به ایجاد این تصور بر روی کف ضعیف؟ دختران برندگان را دوست دارند

- خب، دختران جنگ های ما را نمی بینند. و پس از آن، زمانی که شرکت ها در ورودی ها قرار داشتند، من وارد شدم - یک مرد سیزده ساله با سیگار در دهان، زیر تمام رشد، با جوک ها، - لزوما اثر را انجام داد. علاوه بر این، به طور مستقل وجود داشت، به هیچ گروهی مجاور نبود. و اساسا از هنر دیپلماسی استفاده می شود. او به راحتی می تواند با عناصر جنایتکار ارتباط برقرار کند که همه آنها نگهداری می شود.

دنیس بورگازلیف:

"Smoktunovsky قبل از عملکرد همیشه به من در اتاق پانسمان آمد. من صحبت کردم، قبل از رفتن به صحنه راه اندازی شد. احتمالا من همدردی داشتم."

عکس: سرگئی سرگف

- و در مورد مدرسه چیست؟

- همه چیز که با مجاور همراه است، ترجیحا، برای من دشوار بود. من توسط فعالیت های عمومی نجات یافتم: در تقریبا تمام تولیدات تئاتر مدرسه شرکت کردم. بهتر بود به مرحله بروم، به جای نشستن بر روی کتاب های درسی. شاید تنها ادبیات، شعر در دبیرستان کنجکاو شد. اما معلم معلم به زبان انگلیسی به شدت با زبان من را مجذوب کرد، بنابراین او برای من آسان بود. النا Zalen-Skye یک زن فوق العاده ای است، کتاب ها را فقط به زبان انگلیسی می خواند و کاملا به عنوان بومی بریتانیا صحبت می کند. من هم اکنون از ارتباط با او حمایت می کنم، و روز دیگر او به من کمک کرد تا متن را برای ریخته گری در فیلم آمریکایی آماده کنم - با تلفظ درست و نسبی. انگلیسی زبان ارتباطی در جهان است، لازم است با افراد دیگر ذهنیت و فرهنگ ارتباط برقرار شود. دانش او من به طور فوق العاده کمک کرد وقتی که بعد از اولین همسر در آلمان رفتم. سپس من قبلا آلمانی را نمی شناختم، و به نحوی باید نصب شود.

- آیا شما در هالیوود علامت گذاری می کنید؟

- نه، پروژه ای که من در حال آماده سازی بودم برنامه ریزی شده است که نور مشترک و جدید باشد. آمریکایی ها بسیاری از فیلم های خود را در اروپا می گیرند - در برلین، بوداپست، پراگ؛ آنها فقط به طور فعال در این بازار تسلط می یابند، و آن را به معنای پرواز بیش از اقیانوس نیست.

- شما، ظاهرا، یک مرد عملی است.

- کاملا. من همیشه دوست داشتم این واقعیت را که در آینده مفید خواهد بود، کار کنم. اگر این فقط یک عشق غیر منطقی برای موسیقی نیست که در نوجوانی ظاهر شود. من یک دوست فدور داشتم، متاسفانه، درگذشت، - او در مدرسه موسیقی تحصیل کرد. Ippolitov-Ivanova، چند ابزار منحصر به فرد بود، و او بود که به من آموخت که به بازی گیتار، و همانطور که او خود را، نه علمی، و من هنوز هم بازی بسیار. من آماتور قمار هستم در جوانان خود، او تیم خود را ساخت، شروع به نوشتن اشعار، ملودی ها کرد ... پس از آن، حتی شروع به به دست آوردن گیتار های پرنعمت. و امروز برای من بهترین زمان - زمانی که من یک آهنگ جدید را تشکیل می دهم. من همچنین به کنسرت ها با لذت می روم. فراخوانی تمام رفقای اثبات شده آن یک درامر، گیتاریست است و ما راک را بازی می کنیم و با آنها رول می کنیم. و من تمام پول را به نوازندگان می دهم: این سرگرمی من است. اما گاهی اوقات دستورالعمل هایی که درباره او می دانند خواسته می شود آهنگ هایی را برای نقاشی های خود ضبط کنند، که من با آن علاقه مند هستم.

- با توجه به فقدان آموزش های اولیه موسیقی، هنوز هم دانشگاه تئاتری را انتخاب کردید؟

- اول، من با تفکر تقویت کننده ها، وانت ها و ستون ها برای ابزارهای مختلف موسیقی - من سعی کردم به موسسه الکترونیک و اتوماسیون بروم، اما به سرعت متوجه شدم که نمی توانم با فیزیک و ریاضیات مقابله کنم. و او پس از پایان آن در گروه MHT ثبت نام کرد، مدرسه MHAT را انتخاب کرد.

دنیس بورگازلیف:

"با دو دوست پسر آخر ساشا، من حتی ملاقات کردم، من آنها را دوست نداشتم. و دختر با استدلال های من بعدا موافقت کرد"

عکس: سرگئی سرگف

- شما یک صحنه را با Smoktunovsky افسانه ای بازی کردید ...

"من پس از آن یک هنرمند بسیار جوان، تازه کار بود، به دقت تماشا Innochentius Mikhailovich، و او به من خیلی آموخت. به طور خاص به اتاق پانسمان من آمد، صحبت کرد. من به عنوان یک دوره ویژه در مورد صنایع دستی گذشت. من حدس می زنم که من همدردی داشتم، چون او این کار را کرد. برخی از عبارات او به معنای واقعی کلمه به یاد می آورند. به عنوان مثال، او گفت: "دنیس، غلبه بر ترس خود در صحنه، شما به طور کامل وضعیت، عمومی و خودتان را ادامه خواهید داد." و من آن را از یک فرد شنیدم، مقیاس شخصیت آن، انرژی عظیم به معنای واقعی کلمه ملموس بود. حتی در حال حاضر او دارای قدرت فیزیکی قدرتمند بود. "دست بازیگر بسیار مهم است! - او به من یادآوری کرد "اگر می خواهید، تمام عملکرد خود را به شما بازی خواهم کرد." او زیبا، دقیق، با انگشتان بلند بود ... آسان نیست زمانی که آن را یک نابغه نامیده می شود زمانی که زندگی نامیده می شود. به طور کلی، من خوش شانس بودم که با افراد برجسته کار کنم. من با Stanislav Andreevich Lyubhevny بازی کردم، خدا او را بهداشت و سلامت و با پیتر نیکولایویچ مموف، که در اصل یک عمارت در بیوگرافی من است، بازی کرد. هنگامی که عملکرد مشترک ما "Bald Brunette" تولید یک furor، و از آن به بعد ما هرگز متوقف به برقراری ارتباط. Mamonov یک مادربزرگ است، بر روی صفحه نمایش به ندرت به نظر می رسد، اما اذعان. این توسط سناریوها قرض گرفته شده است، اما بیشتر او لمس نمی کند. و پس از آن من اخیرا او را به روستای که معمولا زندگی می کند، به من می گوید، و همسرش به من می گوید که او را برای برخی از دانش آموزان آتش می زند و به صورت رایگان در یک نوار چهل قانون در ولادیمیر آزاد می شود. پیتر نیکولاویچ همه چیز را در Buzz انجام می دهد! و این بسیار عاقل است. من هم تلاش می کنم

- طرفداران شما را ناراحت نمی کنند؟

- به نظر من به نظر می رسد که دیگر آنها را ترک نمی کنند. (لبخند بزنید اما اغلب مردم صادقانه به آنچه که من زندگی می کنند علاقه مند هستند. یکی از نوشتن، اسکندر، من یک مینی کپی از گیتار من ساخته شده از چوب، با رشته ها، با وانت ...

- من می خواهم به عقب برگردم. در آلمان، شما خود را به لطف اولین همسر مارینا پیدا کردید؟

- بله، من برای دختر ما خیلی خوب هستم. (لبخند می زند.) Sashka در حال حاضر سه ساله بود، او بدون من رشد کرد، و من نمی توانستم آن را به هیچ وجه قبول کنم. علاوه بر این، در اینجا در دهه نود، چشم انداز عملیات عادی نبود. به طور طبیعی، من به خانواده پیوستم، برای کار متصدیر، توزیع کننده تبلیغات، لودر، تلاش کردم و سعی کردیم به سرعت جذب شود. مارینا، همچنین، بازیگر، با نماینده ما سخن گفت، به طور مداوم خلاصه ای را در همه جا فرستاد و پس از یک سال من یک کسب و کار داشتم: در یکی از محاکمه من با بزرگترین کارگردان ریخته گری دوست داشتم و در سریال تلویزیونی شروع کردم فیلم، سپس وارد تئاتر هانوفر شد. علیرغم مشکلات عینی، برای من یک زمان شاد بود، هرچند که مذاکرات صادقانه طولانی با دوستان نداشت. در مجموع نه سال من در روسیه زندگی کردم.

- نور قدیمی برخی از عادات پایدار را گرفت، طعم در لباس؟

- در جوانان خود، من به ظاهر من توجه کمی داشتم. به طور صالظ، کمد لباس بسیار دیر آموخته - حدود سی سال. این در آلمان اتفاق افتاد و وقتی اولین همسر را طلاق گرفتم.

- دختر آنجا ماند؟

"بله، الکساندرا در حال حاضر بیست و پنج ساله است، و او بازیگر: او از دانشکده تربیت تئاتر در لایپزیگ فارغ التحصیل شد، در توزیع به درام تئاتر درام تبدیل شد. من در تولیدات او بودم. و اکنون او قرارداد دو ساله را با تئاتر کوبورگ امضا کرده است. او پنج معدن اصلی در این فصل دارد، بنابراین او زمان را برای عمل در سینما ندارد، علیرغم این واقعیت که او برای اولین بار وارد قاب یک کودک یازده ساله دیگر شد. او همچنین به موسیقی بی تفاوت نیست: نه تنها بر روی پیانو، بلکه در درام ها نیز پخش می شود. ساشا - دختر ولوا، ممکن است دشوار باشد، می داند چه چیزی می خواهد. اما او به من توصیه می شود. در مورد پسران، البته.

دنیس بورگازلیف:

"من دوست دارم به تنهایی نشستن، گوش دادن به موسیقی و یا، برعکس، در سکوت، در سکوت. علی می داند چگونه به من از Melancholy بازگشت"

عکس: سرگئی سرگف

- آیا دوست پسر او را دیده اید؟

- Vidal با دو نفر حتی ملاقات کرد. اما من آنها را دوست نداشتم دختر با نظر من بعدا موافقت کرد.

- تقریبا یک سال شما در نقش جدید هستید - یک پدر جوان. چگونه این احساسات را احساس می کنید؟

- برای اولین بار من یک پدر در بیست و سه سال به یک پدر تبدیل شدم، زمانی که زندگی بسیار شدید بود، به معنای واقعی کلمه کلید را ضرب و شتم کرد، و سپس این رویداد متوجه نشد - من فقط برخی از اشتیاق های مشترک را تحت پوشش قرار دادم، و سپس مراحل مهم را نادیده گرفتم در سرعت: خوب، رشد مرد و رشد می کند. یک بار - در حال حاضر در پاها، و زمانی که آن را برای اولین بار اتفاق افتاد، من حتی به خودم متوجه نشدم. و در حال حاضر، با همسر فعلی من آلیا، همه چیز اتفاق می افتد به ما متفکر، Weigly، من سعی می کنم چیزی را از دست ندهم. من به طور قابل توجهی شیوه زندگی ام را تغییر دادم: اکنون به طور کامل بر روی کودک بستگی دارد و آن را بسیار بسیج می کند. من خوشحالم که با پسرم راه رفتن، من او را با همسرش حمام می کنم، هر شب من او را در آهنگ های گیتار آکوستیک در مورد او بازی می کنم ... در ابتدا او ترسید، و سپس به صدای بلند، شروع به لبخند زدند. به نظر می رسد یک مرد جدی و قابل توجه با ما رشد می کند.

- تیموتی آیا فرزند خود را به افتخار قهرمان خود در سریال تلویزیونی محبوب "Volkova ساعت" نامید؟

- ما برای مدت طولانی انتخاب کردیم. اما Timofey - نام زیبا، نادر، با معنی است. به علاوه، من شخصا او را چک کردم، او را در حدود پنج سال با او زندگی کرد و من دقیقا می دانم که با او چه خوب است.

- همسر شما - Aliya Khessenova، Ballerina؛ شما در حال حاضر دوازده سال با هم، و من شما را به یکی دیگر از evgeny stychkin معرفی کردم. آیا شما کاملا مخالف هستید؟

- شما می توانید چنین بگویید. من دوست دارم گاهی اوقات نشستن به تنهایی، در تاریکی، "به عنوان اگر جغد در درخت خشک است." (لبخند می زند.) در چنین لحظاتی، علییا به من یک شیطان می فرستد (به این معنی تصویر Vrubel به شعر Lermontov "شیطان"). او خود را پر انرژی، با صدای بلند، شاد، همیشه می خندد - و می داند که چگونه به من به واقعیت از حالت خلوص بازگشت.

- غذاهای قزاقستان شما را آماده می کنند؟

- Pilaf از Lamb آیا Virtuoso و من را سرزنش می کند که من کمی گوشت هستم. اما در واقع من او را دوست دارم (لبخند می زند.)

- آیا شما به تمام اجرای همسر من بوده اید؟

- مطمئن. در حال حاضر او در رقص باله "مسکو" رقص می کند. و قبل از آن، برای هجده سال بعد، در باله کرملین خدمت کرد.

- و چه چیزی مانند آن است - برای زندگی با Ballerina؟

- هنگامی که شما خسته کننده، کار جهنمی خود را با رشته های سخت، پاها، به خون پاک می شود، متوجه می شوید که هنرمندان چشمگیر مردم والا، خودخواهانه و خراب شده هستند. شما می دانید، در کنار آلیا، من تقریبا متوقف شدم در مورد چیزهای بی نظیر شکایت کنم. شرمنده.

- هفت سال پیش، من شنیدم، شما یک عروسی بزرگ در میهن خود را - در Alma-Ata، و در یک روح کاملا ملی مرتب ...

"من دوست دارم به Almaty پرواز کنم و با پدر و مادرش ارتباط برقرار کنم، یک برادر نزدیک است." این افراد مهمان نواز، باز، دوستانه هستند. آنها این تعطیلات را به ما دادند. اینها سیمهای به اصطلاح عروس از خانه پدر و مادر بودند - ما تحت پدر هستیم، زمانی که پدر دخترش را به شوهر آینده اش می دهد. آیین های ویژه ای وجود دارد، ما با شیرینی ها پاشیده شدیم، سکه ها، سپس از طریق پوسته های روباه عبور کردیم ... و در نهایت یک جشن و اجرای گروه های مردمی وجود داشت. بنابراین ابتدا ما آنجا رفتیم، و سپس در مسکو امضا کردیم و برای شرکت ما یک قایق را اجاره کردیم، که در آن رویداد اشاره کرد. گروه راک من بازی کرد، همچنین دوست داشتم - DJ از میشل فونم از هانوفر، که اجازه نمی دهد مهمانان ما را از دست بدهند.

- با این حال، شما ارتباط قوی با آلمان دارید. بازگشت به مسکو، شما همچنان به پروژه های آلمان عمل می کنید. شاید معقول ترین آن سری "بابل-برلین" است ...

- آه، او سرد است! و نه به هیچ وجه، زیرا من در آن شرکت کردم (لبخند می زند.) سری فوق العاده به خوبی ساخته شده است و فورا بیننده را ضبط می کند. این یک ضربه جدی اروپایی به همتایان آمریکایی است. و، به هر حال، او گران ترین در تاریخ صنعت تلویزیون اروپا است. او توسط سه مدیر برجسته جوان آلمانی - Ahim Von Borris، Handlelegten، معروف به نوار "Goodba، Lenin!"، و تام Tykin ساخته شده است. این اتفاق افتاد که من تمام آخرین دوره تیراندازی را با او سپری کردم و این یک شانس نادر بود. تام یک مدیر ظریف است که می داند که چگونه عمیقا از بازیگران خارج می شود و همچنین موسیقی را شگفت آور می کند، زیرا آموزش عالی موسیقی و حتی ترکیب ترکیب برای نقاشی هایش است. بنابراین، آنها چنین خلق و خوی آلی دارند و حتی محاوره ها به عنوان طرح کار موزیک ساخته می شوند. این رویکرد بسیار نزدیک به من است.

دنیس بورگازلیف:

"در کنار آلیا، من تقریبا متوقف شدم در مورد چیزهای بی نظیر شکایت کنم. شرم دادن

عکس: سرگئی سرگف

- شما با هم در یک زمین بازی با ستاره تئاتر تئاتر آلمان بودید. به عنوان مثال، با بازیگر لارس آیتینجر، که به خاطر نقش پادشاه نیکلاس دوم در فیلم "Matilda" شناخته شده است. او در این واقعیت شگفت زده شد که آنها در عکس ها در آهنگ ها تغذیه شدند. و به نظر شما، تفاوت بین سازمان پردازش فیلم و خارج از کشور چیست؟

- وظیفه اصلی وجود دارد - برای اطمینان از حداکثر نگرانی در مورد افراد در سایت. به این معنا، اگر تغییر دوازده ساعت، آب همیشه برای شما و غذا در دسترس خواهد بود. علاوه بر این، تریلر عالی وجود دارد - اتاق های آرام بخش. به هر دلیلی، آنها همیشه به طور انحصاری جدید، با پارچه های تازه، با آنتن های ماهواره ای، با بوفه های کوچک، با بوفه های کوچک، میله ها ... اگر نوعی از آسیب دیده به طور ناگهانی رخ می دهد، می توانید آب های تازه ای را با ساندویچ بنوشید که دستیار شخصی شما را به ارمغان بیاورد. از لحاظ روانشناختی، این راحت است، زیرا نگرانی های دیگری وجود ندارد، به جز عملکرد اصلی شما در اینجا. بنابراین، من می توانم تصور کنم که شرایط روسیه کاملا قادر به یک هنرمند خارجی است که کمی فشار می آورد. لارس، به هر حال، به من در مورد آن گفت. ما در حال حاضر دوستان هستیم، گاهی اوقات فراخوانی می کنیم، در باشگاه ها به او می روم، در باشگاه ها، جایی که او توسط DJ کار می کند. به هر حال، نه به مجموعه های خود را وارد کنید: صف کیلومتر. او پیشرو DJ در کشور است! و در ادامه موضوعات مقایسه مراحل فیلم من هنوز می توانم بگویم که، افسوس، ما بسیاری از شخصیت های تصادفی در سایت ...

- با چه معیارها، مواد را انتخاب می کنید؟

- در بیوگرافی من پروژه های موفق تر، کمتر موفق، اما کسانی که برای آن من شرمنده، خوشبختانه، از دست رفته است. این اتفاق می افتد، مواد کاملا رسانه ای ارسال می شود، اما من موافقم، زیرا می دانم که مدیر ضعیف نیست، و اگر شما یک زبان مشترک با او پیدا کنید، نتیجه ممکن است ارزشمند باشد. در حال حاضر من با Timur Kabulova مشغول پروژه فوق العاده هشت سر "اولین شمارنده" مشغول است. به تازگی از آلمان پرواز کرد، جایی که او از یک سری جنایتکار محبوب فارغ التحصیل شد. من نقش اصلی را در یکی از سری ها وجود داشتم. و به زودی دوباره به آنجا برگردید تا فیلمبرداری پروژه بابل برلین را ادامه دهید و همچنین در سریال تلویزیونی "صحنه جرم" برای اولین کانال آلمان شرکت کنید. این یک داستان طولانی مدت است که در قرن گذشته راه اندازی شد، مانند ما "تحقیقات توسط کارشناسان انجام می شود."

- شما برای یک ژانر ماجراجویی جنایی خوش شانس هستید ...

- بله، با درام ها تا کنون. اما بت من چپلین است، و من کمدی را از دست نمی دهم، علیرغم تمام مشکلاتش. (لبخند می زند.)

ادامه مطلب