چرا الکساندر عبدلوف سعی کرد خودکشی کند؟

Anonim

آنها در سال 1976 ملاقات کردند، زمانی که ایرینا Alferova برای رسیدن به کار در Lenk آمد. در آن زمان، عبدالوف در گروه یکی از ستاره های اصلی جوان قرار گرفت. روشن، با استعداد، کاریزماتیک، او هزاران نفر از زنان را با یکی از ظاهر خود راند. با این حال، او خودش، همانطور که معلوم شد، تقریبا خودکشی را به خاطر یک دوست دختر باتلاقی متعهد کرد. هنگامی که الکساندر هنوز دانشجویان گیک بود، او یک رمان پرشور با یک دختر به نام تاتیانا داشت. او در موسسه پزشکی تحصیل کرد و به طور موازی در بیمارستان زایمان در بیمارستان زایمان کار کرد. بنابراین، یک روز، الکساندر آمد به بازدید از عزیزان خود را در زمان آپارتمانی و او را با یک مرد نا آشنا - و در وضعیتی که به وضوح بود. نه یک کلمه به ذکر نیست، عبدالوف به خوابگاه بازگشت و رگه ها را باز کرد. او را نجات داد و سپس یک همکلاسید الکساندر Szhethekov، که قبلا از کلاس آمده بود. بعدها، روزنامه نگاران حتی دریافتند که بیشتر تاتیانا (او همچنان به کار در همان بیمارستان ادامه داد)، اما زن از هر گونه نظر در مورد تاریخ طولانی مدت خودداری کرد.

یکی دیگر از لینک های عشق عبدلووا نیز متاسفانه به پایان رسید. در حال حاضر به عنوان یک بازیگر بازیگر "Lenkom"، او با یک آمریکایی به نام کارن ملاقات کرد، که در آن روزها تقریبا یک جرم محسوب می شد. جوانان به عروسی رفتند، اما در برخی موارد هشدارها مداخله کردند. بازیگر به Lubyanka احضار شد، آنها توضیح دادند که عزیزانش جاسوسی بود و به آنها توصیه می کرد که به حرف هایی که کارن در طول مکالمات خصوصی پرتاب می کردند (او به عنوان معاون رئیس جمهور در یک بانک کار می کرد). عبدالوف از همکاری با KGB خودداری کرد، بلکه خود را به اوراق قرضه ازدواج با یک خارجی جرات نکنند. و پس از مدتی، دختر از اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شد، متهم به جاسوسی شد.

به زودی قهرمان ما یک عاشقانه با صدای بلند داشت که همه مسکو گفت. با یک رقصنده، تاتیانا برچسب الکساندر در یک مهمانی ملاقات کرد، و از آن به بعد آنها عملا جدایی ناپذیر بودند. خود تاتیانا اطمینان می دهد که تقریبا تمام دختران در صدور این سالها او را نادیده گرفتند. این بیشتر خواهد بود: چنین عروسی قابل توجه، یک ستاره جوان، او، به گفته تاتیانا، متوقف شد در اطراف همه چیز متوقف شد و همه چیز با عشق جدید خود را پوشیده بود، به دنبال تمایل خود را. آنها به معنای واقعی کلمه نمی توانند از یکدیگر جدا شوند.

با این حال، هنگامی که ایرینا Alferova در افق ظاهر شد، بازیگر تمام رابطه را با سربار برچسب متوقف کرد. آنها می گویند عشق در نگاه اول بود. اما ایرینا بلافاصله به دادگاه خود پاسخ نمی داد. و نه به این دلیل که او عبدالوف را دوست نداشت (آیا زنان هستند که می توانند به جذابیت او بی تفاوت باشند؟)، فقط بازیگر به طور جدی در مورد شکاف روابط قبلی خود نگران بود.

روشنایی، با استعداد، کارزیسم عبدلوف، زنان را در سراسر کشور به نمایش گذاشت. با این حال، او خودش، همانطور که معلوم شد، تقریبا خودکشی را به خاطر یک دوست دختر باتلاقی متعهد کرد. عکس: بایگانی MK

روشنایی، با استعداد، کارزیسم عبدلوف، زنان را در سراسر کشور به نمایش گذاشت. با این حال، او خودش، همانطور که معلوم شد، تقریبا خودکشی را به خاطر یک دوست دختر باتلاقی متعهد کرد. عکس: بایگانی MK

ماموریت دیپلماتیک

در زمان دوستیابی، Alferova قبلا تجربه زندگی خانوادگی بوده است. درست، ناموفق. ایرینا به نحوی اولین مکان، ایرینا با Boyko Gürov، پسر بلغارستان آشنا شد. او در مسکو زندگی کرد، در MGIMO تحصیل کرد. در ابتدا، رابطه به طور انحصاری دوستانه بود. حداقل از Alferova. بنابراین، زمانی که Boyko به یک تصادف ماشین افتاد، او تقریبا هر روز از او بازدید کرد. هنگامی که گوروف دست و قلب خود را پیشنهاد کرد، گیج شد. اما پس از آن پیشنهاد شد.

دخترش کنسونیا در بلغارستان متولد شد. زندگی خانوادگی شبیه به idyll بود. جوان در یک آپارتمان بزرگ زندگی می کرد، ایرینا چیزی را نمی دانست، دختر که در عشق و پرستش کل رودین بلغاری فرو ریخت. با این حال، هنگامی که Alferova در فیلم او "راه رفتن بر روی آرد" تیراندازی شد، او، بدون تردید، موافقت کرد. و در حال حاضر در روسیه، متوجه شدم که تمام این مدت در "قفس طلایی" بود و تنها در اینجا، در مجموعه، زندگی واقعی او بود. در مسکو، یک بازیگر جوان هیچ گوشه ای نداشت، او، و بزرگ، هیچ کس منتظر نبود. اما ایرینا از انتخاب او پشیمان نشد.

... به گفته افسانه، که در محافل بازی وجود دارد، با شنیدن پیشنهاد رسمی دست و قلب از عبدالوف (آن را در طول پیاده روی در پارک)، ایرینا پیشنهاد کرد: "و من را به دست من از خروج قبل از خروج! " و هنگامی که او خوشبختانه آرزوی او را برآورده کرد، به ازدواج رضایت داد. به طور موازی با کمپین در دفتر رجیستری، جوان ازدواج کرد. مخفیانه، البته. در آن سال ها، چنین مراسم ها توسط مقامات به طور خاص مورد قدردانی قرار نگرفتند. الکساندر عبدالف نه تنها آماده بود که همسر زیبای خود را در آغوش بگیرد، بلکه دخترش را نیز به عنوان خودش به دست آورد. دقیق تر، حتی مثل این نیست: واقعا برای او بومی بود. او از شگفتی های نفس خود را به تعطیلات مختلف راضی بود، به هر طریقی در سرنوشت خود شرکت کرد. از طرف آن به نظر می رسید که ایرینا سرانجام شادی او را یافت. شوهرش یکی از مطلوب ترین مردان است، او به تشکر از یکی از بهترین تئاتر های شوروی پذیرفته شده است و نقش های فیلم به اندازه کافی است.

با این حال، در واقع، همه چیز کمی اشتباه بود. در "Lenkom"، بازیگر بسیار زیاد نبود. و این واقعیت که او عبدالف بود، یک ستاره درخشان از این تئاتر، به دلایلی، به دلایلی ناراحت نبود. برای پشت او زمزمه کرد که او می خواهد از طریق محبوبیت شوهرش حرفه ای را انجام دهد. و او چند سال پیش در جمعیت پر شده بود. و اگرچه ایرینا الکساندرووینا عادت به شکایت نیست (او صمیمانه معتقد است که لازم است که وضعیت را آزاد کند و بد را نجات دهد)، با این حال، می گوید اگر شما می توانید آن را معکوس کنید، او هرگز به کار در LENK کار نخواهد کرد.

بله، و در زندگی خانوادگی، همه چیز خیلی صاف نبود. عبدالووف، این جشن، به طور گسترده ای زندگی می کرد که تنها یک ایرینا و میرکرک کوچولو کوچک آنها کافی نبود. به هر حال، اگر شما به عکس های زیبا براق آن سالها نگاه کنید، نگاه ایرینا همیشه بسیار ناراحت کننده است. و از طریق لبخند او تنهایی و سردرگمی را از بین می برد.

... طلاق من خانواده اصلی خانواده سینمایی شوروی به روشن شدن عمومی روابط تبدیل نشده است. آنها ارزشمند بودند. الکساندر آپارتمان خانواده را ترک کرد، برای مدت طولانی او در Lenkom زندگی کرد. و هرگز اجازه نداد خود را به چیزی که به همسر سابق تبدیل شده است بگوید، تکرار تنها این که او عشق اصلی زندگی او است.

Alferov و Abdulov به نظر می رسید کامل جفت. هر کس فکر کرد کشیشا - فرزند مشترک آنها. الکساندر یک دختر را به عنوان دختر بومی خود آورد. و او به او پاسخ داد.

Alferov و Abdulov به نظر می رسید کامل جفت. هر کس فکر کرد کشیشا - فرزند مشترک آنها. الکساندر یک دختر را به عنوان دختر بومی خود آورد. و او به او پاسخ داد.

Lilia Charlovskaya

ایرینا Alferova، بعدا متوجه شد که عبدالوف - یک فرد فوق العاده با استعداد است و هنوز بومی او است. فقط آنها کاملا یکدیگر را نداشتند. بنابراین، اوستونو یا ناخواسته - آنها رنج را به ارمغان آوردند. حداقل، الکساندر برای مدتی افسرده بود، و ایرینا، به گفته او، به شدت آموخته بود که بدون شوهرش زندگی کند. با این حال، چهارده سال با هم (!) - در طول این زمان، مردم موفق به ریشه در یکدیگر می شوند که هر گونه تفریح ​​بسیار دردناک است.

خوشبختی زن او ایرینا Alferova تنها با تلاش سوم ملاقات کرد. او انتخاب کرد که بازیگر سرگئی Martynov بود، که او در فیلم "ستاره کلانتر" فیلمبرداری شده بود. اگر چه کودکان معمولی در همسران ظاهر نشدند، آنها یک خانواده بزرگ دارند. علاوه بر دختر کنسنی، زن و شوهر دو فرزند دیگر از Martynov - دختر Nastya و پسر سرگئی (مادر خود، همسر سابق Martynov، به شدت در لندن فوت کردند) - و الکساندر، برادرزاده ایرینا، پسرش در سال 1997 فوت کرد ، خواهران تاتیانا.

الکساندر عبدالوف، پس از ترک با ایرینا Alferova، اعلام کرد که او دیگر ازدواج نکرده است. و او کلمه خود را برای مدت طولانی حفظ کرد. اگر چه این بدان معنا نیست که او زندگی را رد کرد. نه، عبدالف دارای رمان های زیادی بود. و برخی از آنها با صدای بلند هستند! برای سال های بسیاری، بازیگر در یک ازدواج مدنی با Ballerina Galina Lobanova زندگی می کرد. سپس او با روزنامه نگار لاریسا استیممن یک روزنامه نگار بود - او مصاحبه کرد، اما برای مدت طولانی در زندگی خود باقی ماند. و تنها جولیا مشین را ملاقات کرد، بازیگر در نهایت تصمیم گرفت که ازدواج را صادر کند. در ابتدا، دوستداران تماس خود را مخفی کردند - جولیا ازدواج کرد. و دقیقا به دلیل این واقعیت، بعدا در محافل بازیگری مشکوک بود.

... دختر آنها از زنیا متولد شد زمانی که الکساندر گاریلوویچ پنجاه و سه تبدیل شد. او در مورد عدم تمایل خود را برای روزنامه نگاران فراموش کرد و با خوشحالی در مصاحبه ای گفت که از این پس زندگی او با رنگ های جدید رنگ آمیزی شده است. با این حال، پس از چند ماه، پزشکان او را تشخیص مرگبار قرار دادند: سرطان در مرحله چهارم. او زندگی خود را ترک کرد وقتی که دختر کوچکش و سالها انجام نداد ... و در یک پنی در معبد مقدس ترین مادر خدا، و در یک خداحافظ در تئاتر Lenk، من نزدیک به آخرین همسر یولیا عبدالف نشسته بودم و اول - ایرینا Alferov، و همچنین مامان الکساندر گواریلوویچ و دخترش کنسول.

وکیل یولیا مچن دوم همسر الکساندر عبدالف بود.

وکیل یولیا مچن دوم همسر الکساندر عبدالف بود.

Lilia Charlovskaya

دوره پدر جوان

الکساندر عبدالف تقریبا به طور همزمان الکساندر عبدالف در همان زمان تبدیل شد، بلکه پدربزرگ. Ksenia Alferova، که او همیشه بومی خود را در نظر گرفت، به نظر می رسد در نور دختر Evdokia. Dunyasha، به عنوان عزیزان خود را به نام، در ازدواج با بازیگر Egor Beroev متولد شد. شگفت آور، اما تنها چند سال بعد، معلوم شد: Yegor، مانند Ksenia، چندین بیوگرافی مشابه - به ویژه در آن بخش از بخش او، به عنوان پدران.

Egor Beroev نیز از یک خانواده مشهور سینمایی است. پدربزرگش وادیم بروئوی بازیگر است، که از فیلم همان نامی است. مادربزرگ - تئاتر بازیگر زن به نام Mossoveta Elvira Brunovskaya. وجود دارد، برای سال های بسیاری، مامان دوست نیز کار می کند - Lyal Boreva. برای سال های بسیاری، مطبوعات تصور می شد که "Wihry عمده" پدر Egor است. و تنها زمان بعد، رمز و راز نشان داد: پدر واقعی او - وادیم میشینکو، همچنین یک بازیگر، اما شکست خورده است.

سردرگمی به دلیل مادر Egor - بازیگر Lyal Boreva - پس از طلاق با شوهرش، پسرش نام خانوادگی خود را به دست آورد. بنابراین، بسیاری، به خصوص از بین بردن، و معتقد بودند - Egor Vadimovich Beroev پسر آن vortex. به هر حال، هیرا بورووا یک برادر کوچکتر دیمیتری (همچنین بازیگر) دارد. بنابراین، اگر چه او نیز، Patronymic از وادیمویچ، پدرش یک شخص کاملا متفاوت است. Lyal Boreva، که چنین سردرگمی را به بیوگرافی خویشاوندان خود آورده است، در مورد آن مانند این می گوید: "هنگامی که بیست سال از زمان مرگ پاپ، حافظه او در Tsdry صورت گرفت. والنتینا Illarionna Talyzin، که با پدرش مطالعه کرد، این شب را انجام داد. در سالن، Gleb Panfilov با Inna Mikhailovna نشسته بود (Churikova و Beroev با هم در تصویر "در Fraz Fire" بازی کردند. - تقریبا. aut.). Sasha Lenkov شب. او از من پرسید که در نهایت من با پسران به صحنه رفتم. میتا سه ساله بود و Intra - چهارده بود. من بیرون آمدم و می گویم: "نام من النا Vadimovna Boreva است. در اینجا Egor Vadimovich Beroev است، و این دیمیتری Vadimovich Beroev است. شما خود را می بینید - یک خط تیره وجود دارد ... "سپس Sasha Lenkov و Valya Talyzin گفت که Inna Mikhailovna می خواهد با من ملاقات کند. من آمد، ما صحبت کردیم، و سپس او پرسید: "Lyalechka، به من بگو، لطفا، چگونه این اتفاق افتاد که شما هر سه Patronymic؟" من می گویم: "همه چیز بسیار ساده است. شوهر اول وادیم بود، شوهر دوم وادیم است. برای سومین بار فکر کردم که اگر من هم ازدواج کنم، برای وادیم، اما راجر. اما کار نکرد. کامل یوری Cherkasov معلوم شد! در اینجا چنین تصادفی است. "

با شوهر اول، پدر Egor، Lyal Bourieva هنگامی که پسر نه ماه بود، شکست خورد. چند سال بعد، وادیم مایکرینکو برخی از اسرار خانواده را رد کرد. به گفته وی، اتحادیه خانواده آنها توسط مادر قدرتمند Lyali - Elvira Brunovskaya جلوگیری شد. مانند، او در بدترین دختر موفق شوهرش را دیدم، و نه یک بازیگر گدایی گدایی گدایی.

من باید بگویم که از دسته کمی شناخته شده وادیم Mikheenko هرگز شکست خورده است. او در نقاشی های مختلف ستاره دار شد و سپس در این حرفه ناامید شد. جهان را به چالش کشیده بود، به کلاس های کارشناسی ارشد ... و ازدواج کرد. Mikheenko استدلال می کند که رسما ازدواج خود را برای تمام نه بار ثبت نام کرده است. در مورد همسر سابق، لیلی بورووا سخنرانی کرد وقتی که او چند مصاحبه ای را ارائه داد که از او خواستار بخشش از پسر معروف خود شد و پیشنهاد کرد تا دیدار کند. درست است، روزنامه نگاران که با Mikheenko ارتباط برقرار کردند، اطمینان دادند که او مبلغی را برای اعترافات خود دریافت کرده است. در هر صورت، مصاحبه های EGOR BEROEV SAM به هیچ وجه اظهار نظر نمی کند. او سعی می کند از مردم خارجی خارج شود. اگر چه گاهی اوقات اوه، چقدر دشوار است. هنگامی که Egor Beroev و Ksenia Alferov تصمیم به شرکت در رتبه بندی یخ نشان داد، آنها بلافاصله به موضوع شکار پاپارازی تبدیل شدند. در نتیجه، عموم مردم شاهد شواهد مادی برای تغییر در هر دو طرف بود.

هنگامی که Ksenia و Egor به شرکت کنندگان در نمایش یخ تبدیل شدند، پاپارازی بلافاصله اثبات خیانت را از بین برد. ادعا شده در هر دو طرف.

هنگامی که Ksenia و Egor به شرکت کنندگان در نمایش یخ تبدیل شدند، پاپارازی بلافاصله اثبات خیانت را از بین برد. ادعا شده در هر دو طرف.

Lilia Charlovskaya

"اگر چه زمانی که شما شروع به شرکت در پروژه های بزرگ،" مطبوعات زرد "بلافاصله متصل می شود، و واقعا" هزینه های تولید "، طرفداران Alferova مجبور به آرام کردن طرفداران. - بسیاری از داستان های مشابه به پدر اتفاق افتاده است. از لحاظ آرامش عزیزان، ناخوشایند است، زیرا مادر و مادربزرگ - آنها نمی دانند که چطور در واقعیت وجود دارد. به خصوص مادربزرگ نگران کننده بود که به مطبوعات اعتقاد داشت. او از صد بار از من پرسید: "آیا شما دقیقا با Egor درست است؟" من گفتم: "خب، به من نگاه کن، آیا من به عنوان یک زن زرق و برق دار کشته می شوم؟"

اما فقط در مورد، Xenia هشدار می دهد: چه اتفاقی می افتد که رقیب او خوش شانس نیست! پس از همه، او جلیقه است، بنابراین بهتر است که در راه او نباشید. "من خودم نمی توانم تصور کنم که من قادر به آن هستم، من می ترسم تصور کنم ... (می خندد.) در هر صورت، من مبارزه خواهم کرد، و پیروزی برای من خواهد بود! می بینید، ما چیزی برای از دست دادن با Egor داریم، زیرا ما یک خانواده بسیار خوبی داریم. ما با هم خوشحال هستیم، و کودک ما خیلی شگفت انگیز است. "

اگر ما این فصل را در نظر بگیریم، Egor Beroev دوباره در نمایش یخ شرکت می کند و دوباره توجه کل کشور را جلب می کند، در آینده نزدیک ما منتظر مقدار اننو چنین شرایطی هستیم. اما، دختران، مراقب باشید و بگویید که شما هشدار داده اید!

ادامه مطلب