چرا مردم ریسک می کنند

Anonim

واقعیت این است که جامعه مدرن روند مد بسیار مناسب است و بنابراین یک فرد نظر خود را تغییر می دهد، بسته به اینکه چگونه جامعه در حال حاضر وضعیت است. به دلایلی، مردم عجله ندارند تا مکان ها و علل یک اقدام خاص را بیابند، اما لزوما نتیجه این اتفاق را محکوم می کنند. من یک مثال ساده خواهم داد. روزی دیگر ما به طبیعت رفتیم و بطری شراب را نوشیدیم، از بین بردن یک ویدیو خنده دار که شامل رقص، گونه های کریمه و شراب به طور مستقیم ناخوشایند بود. ویدیو نصب شده در اینترنت قرار گرفت و در یکی از گروه های شبکه اجتماعی Vkontakte منتشر شد. و شما فکر می کنید مردم متوجه شده اند: طبیعت زیبا و یا رقص خنده دار؟ این درست است، تنها دو خانم ناخوشایند که حتی برای حذف زباله ها نگران نشدند. "

و چگونه منتقدان سکوت را اثبات می کنید، اکثر ویدیو ها قبل از باز شدن شراب، و بقایای غذا در کوله پشتی پنهان شده اند؟ و مهم نیست که جامعه چگونه دوست دارد "فو" را بیان کند، به این ترتیب نشان می دهد که بهتر از شما است. اما همه ما درک می کنیم که تعداد کمی از مردم اکنون یک لیوان شراب گناه نمی کنند! و من در مورد زباله سکوت می کنم: هر بار، راه رفتن در اطراف شهر یا رفتن به روزهای خود، من تقسیم کردم، جایی که همه کسانی که مدافعان طبیعت از شبکه های اجتماعی زندگی می کنند، در صورت وجود وجود دارد، پس از آن وجود دارد، پس از آن وجود دارد wrappers و بطری وجود دارد؟ ریاکاری - مخالف در مورد آنچه شما خودم انجام می دهید بد است.

آیا یک ریاکاری نیست، حداقل در رابطه با خودتان، کورکورانه به دنبال دستورالعمل های مد، از ترجیحات شخصی خودداری کنید؟ من موافقم که شخص موجودی قدیمی است و او همیشه می خواهد بخشی از چیزی بیشتر باشد. احتمالا، او "وارد" در نوعی "فرقه ها" ("گیاهخواران"، "سنگ فرش"، "منتقدان مدرن")، و به منظور شناخت دیگران در مورد آن (آنها می گویند، من تنها نیستم، من هستم همچنین در گله!) - فریاد می زند در امتداد گلو و عجله به چسبیدن به کسی، دفاع از نظر شخصی (به خوبی، به معنای نظر "فرقه"). احتمالا، بنابراین ما اهمیت خود را اثبات می کنیم.

به عنوان موضوع ریاکاری در روابط بین مردم، پس، به نظر من، آن را تنها به آغوش و گریه باقی مانده است. من هرگز چیزی را درک نکردم: چرا با افرادی که دوست ندارند ارتباط برقرار کنند و چرا کسانی را دوست دارید؟ چیزهایی را پاک کنید که موقعیت های مختلفی دارند و اغلب شما باید با آنهایی که من می خواهم حتی کمتر از هر زمان دیگری را ببینم، تقلید کنم، اما این دلیلی برای ریاکاری نیست. و این حتی در مورد این واقعیت نیست که بد است ... چقدر، احتمالا، انرژی صرف تلاش برای نشان دادن نگرش خوب نیست، با وجود این واقعیت که همه چیز در داخل منفجر می شود. علاوه بر این، دیر یا زود، حتی فرد ساده لوحانه متوجه می شود که یک منافق در اطراف او چرخید، و هیچ چیز علاوه بر انزجار، او قادر نخواهد بود آن را تجربه کند. اعتماد آسان به از دست دادن بسیار ساده است، و برای بازگرداندن بسیار دشوار است. پس چرا منافق؟ و من سعی خواهم کرد پاسخ دهم.

گسل این است که همه ما در جایی در روح منافقان ترس است. ما می ترسیم که ما از ما دور شویم، قبول نمی کنیم، ما از اینکه خیلی درک می شود، می ترسیم، به تنهایی باقی بمانیم. و ما می ترسیم که کسی درباره احساسات ما یاد بگیرد، زیرا در دنیای مدرن بسیار شیک است که مستقل و خودکفا باشد. علاوه بر این، هر کس رویاهای بهتر از آن است که در واقع (اگر شما یک احمق نیست، البته نیست). و از آنجایی که مردم ریاکارانه نظرات شخصی خود را ندارند، به دنبال قضاوت های خود در کنار دیگران هستند، در نتیجه امیدوارند که آنها در چشم خود بهتر شوند. اما این کار نمی کند، صادقانه به شما می گوید.

بیش از بقیه به من ریاکاری من را ترسیده می شود، در نهایت، باعث می شود فردی که "ماسک" را بپوشاند و نه انجام آنچه را که لازم است، انجام دهد، اما آنچه که به نظر او می خواهد جامعه را ببیند. چنین افرادی کنترل بسیار آسان هستند و واقعا ترسناک است، زیرا داستان می تواند نمونه های زیادی را که چنین رفتار به عنوان یک سرویس بد خدمت کرده است، بگوید.

در واقع، منافقانه خود را خیانت می کند. به این ترتیب، ریاکاری خود فریب است، که منجر به هیچ جا نمی شود؛ این چیزی شبیه یک عادت بد است که به نظر می رسد زندگی در جامعه را برای مدت کوتاهی تسهیل می کند، اما در نهایت منجر به هیچ چیز خوبی نمی شود.

آیا می توانید تصور کنید که چقدر ساده تر خواهد بود، به دنبال مردم برای کمک به مردم است؟ خوب، بله، من چند بار در چهره برای نظر نامناسب در مورد کسی دریافت کردم، یا برخی از آنها کار را از دست می دهند ... اما در واقع همه چیز انجام می شود، همه چیز برای بهتر شدن است! اگر شما آن را کشف کنید، پس مردم منافق هستند، زیرا نه از یک زندگی خوب. چرا خداحافظی به همه و همه کسانی که دوست ندارند صحبت نمی کنند و این کار را انجام نمی دهند؟ من خودم خودم را به گوشه ای می اندازم، و پس از آن نمی توانم از آن بیرون بیایم، به خاطر آنچه که شروع به چیزهای بدی می کند. از ترس، از ناامیدی است.

البته، اگر شما نگاه کنید، تمام مشکلات را حل نمی کند، اما به طور قابل ملاحظه ای ساده تر خواهد شد. این به نظر می رسد که شما در کوه با یک کوله پشتی سنگین هستید: اگر کوله پشتی را از دست بدهید، هنوز هم باید در بالای آن افزایش یابد، اما بسیار ساده تر خواهد بود. در نهایت، زندگی یک چیز کوتاه است و به نحوی احمقانه است که آن را بر روی اعتراض صرف کند.

ادامه مطلب