کلارا Gaucheko است: مصاحبه تحت سگ

Anonim

کلارا Gaucheko است: مصاحبه تحت سگ 44264_1

"به دلایلی من آن را به یاد می آورم. در سال 1985، فیلم "بازگشت Fauwly" بر روی صفحه نمایش تلویزیونی کشور بیرون آمد. Mihai Volontir و Clara کاملا هستند. تاریخ عشق دو نفر. چنین ساده و گیج کننده است. در دفتر سرمقاله، که در آن من پس از آن کار کردم، من با کلارا مصاحبه کردم، من نیاز به عبور، همانطور که همیشه، "دیروز". من بدون هیچ گونه امید، بازیگر را می خوانم، متوجه شدم که روزنامه نگاران به وضوح آن را به قطعات تقسیم می کنند. و به طور ناگهانی در گوشی بشنوید:

"اگر راحت هستید، بیایید فردا ملاقات کنیم. به منزل من تشریف بیاورید. آدرس را ضبط کنید. " این ساده است قلب من از شادی "یک" است - خوب، این نمی تواند این باشد، من خودم را تمام وقت، در حالی که آن را به ارتفاع در خاکستر دیگ بخار رفت، ورودی را باز کرد، دکمه آسانسور را فشار داد. من در درب آپارتمان یک بازیگر هستم. من تماس می گیرم و من می شنوم پوست شادی. درب باز می شود و من "ملاقات" را از بین می برد. "من را به من فشار می دهد با پا های جلو و تلاش می کند به لیک.

- boni، خوب، به عنوان شرمنده نیست! لادا، متاسفم! فو، bonifami! - کلارا Stepanovna تلاش می کند سگ را از من بکشد.

- سلام، - من می گویم Bonifacea.

- BOV-BOV، B-OURRR، AV، VAV! آقای AV! - من در پاسخ می شنوم

"Boni، Lada برای مصاحبه با من آمد."

- AB؟ - در یک سوال سگ، احساس گناه کردم.

- خوب، - کلارا Stepanovna به سختی با خنده محدود می شود. - شما با ما نشسته اید فقط از شما میپرسم، هیچ نظر ندارم

و در حال حاضر من:

- تو را ببخشید، لطفا. اما Boni دوست دارد صحبت کند و همیشه جسورانه باشد اگر او نادیده گرفته شود.

Bonifami شجاعانه تمام مکالمه ما را حفظ کرد. گاهی اوقات، با این حال، سعی کردم نظراتم را وارد کنم، اما وقتی یک نگاه هشدار میزبان را دیدم، بلافاصله "ذهنم را تغییر دادم". گاهی اوقات، مجرم، به اتاق دیگری رفت. اما ناراحتی او برای مدتی کافی بود. پس از مدتی، او دوباره در اتاق که در آن نشسته بود ظاهر شد.

در سال 1994، من دوباره به یک آدرس آشنا آمدم. به خانه در دیگهای بخار. درب باز شده کلارا پرتو است. من به این زن با تحسین نگاه کردم - سالها بر آن غلبه نبود. جایی در عمق آپارتمان یک پوست اسلاید وجود داشت. در سوال من به بازیگر، خنده، پاسخ داد: "امروز Bonifacts" مجازات "! و تنها در اینجا متوجه شدم که یک دست از بازیگر بازیگر است. معلوم شد که پاداش معشوقه او. به مصاحبه مجاز نبود. در فیلم، گرسنگی گرسنه او از اتاق بعدی باقی مانده بود، که گاهی اوقات صدای میزبان را همپوشانی می کرد. "

ادامه مطلب