ناتالیا گودکوف: "پسران من علاقه مند به فیلم هایی هستند که من از بین نمی برم"

Anonim

- ناتالیا، آیا شما واقعا در قطار متولد هستید؟

"مامان در ماه هفتم بود، زمانی که یک دوران کودکی در قطار آغاز شد. او در Nizhny Novgorod رها شد و ما با برادر من متولد شدیم، در حالی که او حتی نمی دانست که او منتظر دوقلوها بود. پس از آن، ما به خانه به مسکو فرستاده شدیم، جایی که آنها ثبت نام کردند.

- شما 20 دقیقه بعد برادر Ivan متولد شدید و یک شگفتی غیر منتظره شد؟

- آره. (می خندد.) در آن سالها هیچ سونوگرافی وجود نداشت - و پزشکان فکر کردند که یک کودک بسیار بزرگ در مادر رشد می کند.

- ظاهر غیر منتظره شما به نحوی بر زندگی بیشتر تاثیر می گذارد، آیا شما یک هدیه برای سرنوشت را در نظر گرفتید؟

- در عوض، برعکس. (می خندد.) من با بسیاری از مجتمع ها مبارزه کردم، متوجه شدم که تولد من منتظر نیست. دوم همیشه سخت تر است. در مورد دوقلوها در طول زایمان، اولین بار در سر و دفع می شود. اگر چه زمانی که وانیا در مدرسه مبارزه می کرد، من فرار کردم و از او دفاع کردم. فریاد زد: "مطمئن نیستید، این برادر من است!" آنچه او گفت: "از اینجا بروید!"

- او، چگونه بزرگتر، بر شما تاثیر گذاشته است؟

- سخت است که بگوییم ... من او را برای یادگیری از مدرسه فیلم مسکو در چند ضلعی کشف کردم. و آنجا بود که من معلمان Olga Nikolaevna Fightsov، Alla Ivanovna Stepanov را ملاقات کردم، که سرنوشت بیشتر من را تعیین کرد. با تشکر از آنها، من تقریبا به تمام دانشگاه های تئاتری مسکو انجام دادم و استودیوی مدرسه MCAT را انتخاب کردم. من از معلمان من بسیار سپاسگزارم

- آنها شما را از سرنوشت سخت بازی نکردند؟

- اختلال! اما این بی فایده است - در حالی که شما همه چیز را در پوست خود امتحان نکنید، تجربه شخص دیگری را قبول نمی کنید. من به یاد می آورم چگونه ما، دانش آموزان نشسته بودند در میز نشسته بودند، و معلمان به ما گفته شد: "چرا شما اینجا آمده اید؟ تو دیوانه ای! بسیاری از بازیگران به کسی نیازی ندارند. به حسابداران بروید تا یاد بگیرند. " سپس فکر کردم آنها به ما تحمیل می کنند یا شوخی می کنند. اما چند سال بعد، زمانی که پسران دختران برای من مناسب هستند، که می خواهند وارد دانشگاه تئاتر شوند، من فکر می کنم - چرا نیازی نیست! و از سوی دیگر، من درک می کنم، اگر شخصی بخواهد، او را متوقف کند. هر کس باید راه خود را منتقل کند و نتیجه گیری کند.

- و شما خودتان پشیمان نیستید که در این حرفه باقی مانده است؟

- نه، من پشیمان نیستم شاید به این دلیل که من گزینه خاصی برای پذیرش در سایر دانشگاه ها نداشتم. پس از فارغ التحصیلی، من قصد دارم اسناد را به آکادمی نساجی ارسال کنم، اما برای این منظور لازم بود تعداد زیادی از نقاشی ها را آماده کنم. چه چیزی نیاز به یک سال دارد و من چنین تشنگی برای فعالیتی داشتم که به راحتی می توانستم اتصال دهنده، آیه، پروسس را آموختم و به تئاتر عمل کنم. در خانواده، تصمیم من به طور معمول درک شد، زیرا ما در این زمینه دموکراسی کامل داریم. اعتقاد بر این است که یک فرد خود باید زندگی ماهواره ای خود را انتخاب کند و در غیر این صورت شما می توانید مشورت کنید.

ناتالیا با جوانترین پسر VOVA، برادرزاده و همسر برادر، اپراتور معروف ایوان گودکوف. .

ناتالیا با جوانترین پسر VOVA، برادرزاده و همسر برادر، اپراتور معروف ایوان گودکوف. .

- شما همان رابطه ای با برادر خود دارید، همانطور که در دوران کودکی؟

- من امیدوارم که همان. ما یک دوره دشواری داشتیم ... اما برادر من و من یکدیگر را دوست داشتم و دوست داشتم. ما بسیار نزدیک هستیم، خوشحالم که از موفقیت های پوسیدگی برخوردار هستم، او من هستم.

- در مورد یک اتصال عرفانی که بین دوقلوها و دوقلوها وجود دارد صحبت کنید. آیا او واقعا دارد؟

- هیچ چیز عرفانی در خانواده ما اتفاق نمی افتد. (می خندد.) اما ما همیشه همه چیز را در مورد یکدیگر می دانیم.

- پس از تبدیل شدن به یک مادر از دو پسر، آیا شما شروع به درک والدین خود را بیشتر؟

- هنگامی که با سن، مسئولیت به نظر می رسد، پس از شروع به درک والدین بیشتر. نگاهی متفاوت به شرایط آنها، درگیری ها. من چنین داستان را با مادربزرگم داشتم. من با پسر عموی من و یک سگ - Sponiel با ما زندگی می کرد - تصمیم گرفتم در کنار یک دایره بزرگ راه بروم، و مادربزرگم ما را از دست داد. من به یاد داشته باشید که چگونه او در حال اجرا، فریاد، سوگند یاد کرد، چرا ما ترک کردیم. من پس از آن بسیار متهم شدم، من نمی فهمم که چه چیزی سرزنش می شود و حتی خانه را ترک کرد. و پس از سالها، یک وضعیت آینه به پسرم افتاد. ارشد، کلیا، منطقه دید را ترک کرد و در آن لحظه تمام احساسات و تجربیات مادربزرگ را درک کرد. بنابراین همه چیز دوباره می آید

- چگونه با دو پسر و حتی در حالت تیراندازی ثابت روبرو می شوید؟

- در واقع، مقابله نکنید. نمایشگاه. من تمام وقت با احساس گناه عذاب می شوم. اما به نوعی سعی می کنم تعادل کنم

- آیا کسی به شما کمک می کند؟

- پروژه ها با شکسته شدن و بنابراین مامان کمک می کند، من از پرستار بچه دعوت می کنم.

- بزرگتر شما - 15، جوانتر - 5. هر دو سنی پیچیده هستند. آیا شما به نحوی یک زبان مشترک با آنها پیدا می کنید؟

- ما سعی می کنیم تا زمان زیادی را صرف کنیم. قدیمی تر در حال حاضر سن انتقالی است. و ما با او اصطکاک داریم البته من نگران هستم من فکر می کنم که آن را نادرست به ارمغان آورد. که شروع به سرزنش خود می کند که او توجه کمی به خود جلب کرده است. به نظر من به نظر می رسد که hyperemp و premissess وجود دارد. من معتقدم که یک مرد فردی است که باید بیشتر از آن را بگیرد. و ما می رویم که Kohl چیزی را نمی خواهد و فکر می کند که مادر همه چیز را برای او نابود خواهد کرد. و با جوانتر من، من مخالف هستم: VOVA در شکارچیان خود در حال رشد است. به هر حال من از پدر روحانی خواسته ام: "من نمی فهمم که چگونه پسرها را بالا ببرم، چه باید بکنم؟" و او دو چیز ساده به من گفت: "در خانواده ام، من اجازه نمی دهم حمیت و دروغ - این به شدت مجازات است، بقیه در مورد وضعیت است." و من شروع به این قوانین کردم. اگرچه می توانم در مورد خودم بگویم که من نمی توانم برای مدت طولانی و به طور مداوم سخت نباشم. پسران من را می دانند (خنده حضار)

- آیا آنها به شما در تلویزیون نگاه می کنند؟

- نه. من معتقدم که سریال های کودکان به خصوص جالب نیستند و فیلم های آنها در حال حاضر علاقه مند به کاملا متفاوت هستند، که در آن من حذف نمی شود. (خنده حضار) دوستان OLI می دانند که من بازیگر هستم، اما به آرامی به این موضوع تعلق دارد. این یک بار بود که "آتلانتیس" به مدرسه رفت - و من یک جلسه خود را شروع کردم. در حال حاضر همه چیز بیشتر یا کمتر آرام است. پیدا کردن، اما برای من خیلی فاجعه بار نیست، زیرا من برای افزایش توجه آماده نیستم.

- چه نقش شما را مخالف به بازی؟

- چیزی که مرتبط با عاشقانه در آستانه است. من آماده نیستم که فرزندان من یا دوستانشان بتوانند مرا ببینند. و همچنین نقش های مربوط به مذهب یا کلیسا و علیه آنها هدایت می شود، زیرا من مؤمن هستم.

- ناتالیا، ما در روزهای اول بهار صحبت می کنیم، زمانی که همه شروع به ساخت برنامه های زمان گرم می کنند. آیا شما در حال حاضر ایده دارید؟

- در برنامه های فوری، شامل پمپاژ مطبوعات، به دلیل تعطیلات من به نوعی آرام آرام آرام. (می خندد.) به زودی راه اندازی پروژه های جدید آغاز خواهد شد، و من می خواهم در نهایت در نهایت برنامه کنسرت من را تکمیل کنم. بنابراین برنامه های زیادی وجود دارد.

ادامه مطلب