ماریانا اسپیک: "من حتی وقت نداشتم که در کن ترسید."

Anonim

"ماریانا، شما از همه مدت ها پنهان شده اید که شما آندره Zvyagentsev را در فیلم" Nelyubov "فیلمبرداری کرده اید. چرا؟

"من نمی دانم اگر نوعی خرافات." هنگامی که شما می خواهید مقدار زیادی از چیزی، آن را همیشه ترسناک است که برخی از شانس می تواند به خوبی شانس. و به دلایلی، در زندگی من، همیشه در زندگی من اتفاق می افتد: به سختی کسی Lyapnu، پس همه از بین می رود. و این نه تنها به سینما، بلکه برخی از شرایط زندگی دیگر نیز اعمال می شود. اما من نه تنها در طول نمونه ها سکوت کردم، اما در حال حاضر پس از فیلمبرداری، من نیز به هیچ کس گفتم. من نمی خواستم سر و صدا از این. و برخی از همکاران من از تئاتر و هر کس در مورد همه چیز آموخت، دیدن اینکه چگونه همه ما بر روی فرش قرمز در کن ادامه می دهیم.

- و بستگان؟

- مادر، پدر و شوهر، البته، همه می دانستند. و بسیار نگران، پشتیبانی شده است. شوهر به طور کلی از روز اول، زمانی که من فقط برای نمونه ها دعوت شدم، می دانستم و مشت را برای من نگه داشت. اگر چه سناریوی آنتون (Kuznetsov یک بازیگر فیلم و تئاتر است. - اد.) من خواندن نکردم و نمی دانستم که فیلم چیست، تا زمانی که به او نگاه کنم.

- و همسر چگونه تصویر را درمان کرد؟

- ما به فیلم با هم در جشنواره فیلم کن نگاه کردیم. و هنگامی که ما از این نمایش بیرون آمدیم، همه شروع به تبریک کردند، برای یک مهمانی تماس گرفتند. و ما درک می کنیم: پس از تماشای حزب به نوعی آن را بسیار دشوار است، خلق و خوی همه چیز نیست. آنچه واقعا می خواهد به خانه تماس بگیرد، یک پسر را آغوش بگیرد. گریشا با ما نبود، او با پدربزرگ و مادربزرگش در مسکو باقی ماند. و من به آنتون رفتم، به طوری که ما می خواهیم به پسر من برویم. احتمالا این مهم ترین و مهمتر از همه است که بیننده پس از تماشای تصویر می تواند از سالن خارج شود. ما حتی قوی تر شده ایم تا قدردانی کنیم.

ماریانا اسپیک:

Mariana Spivak در فیلم آندره Zvyagintseva "Nelyubov"

قاب از فیلم "nelyubov"

- والدین بسیار واضح تر همه موضوعات مربوط به کودکان را درک می کنند. چگونه این داستان را از دست دادید؟

- هنگامی که من اسکریپت را بخوانم، البته، من هیچ مشکلی نداشتم که این داستان باید برداشته شود، مردم باید آن را ببینند و چیزی شبیه به من با آنها اتفاق افتاد. این یک چیز بسیار قوی است. و او به هر کدام مربوط می شود، صرفنظر از اینکه آیا شما فرزندان دارید یا نه. این نه تنها والدین - مادران و پدران، بلکه کودکان نیز به طوری که آنها در مورد والدین خود فکر می کنند. و کسانی که می خواهند یا نمی خواهند کودکان را درک کنند: یک کودک یک سگ نیست، بلکه فردی است که مسئول آن هستید. و در واقع، به محض این که این مرد کوچک به نظر می رسد، زندگی شما به شما تعلق ندارد. نه یک روز نه دقیقه. شما دیگر زندگی خود را زندگی نمی کنید، بلکه زندگی فرزندتان است. و این دوووو است. عشق فقط بیشتر است

- در کن، شما با شوهرم رفتید و چرا پسر من را نگرفتی؟

- ما می خواستیم همه را با هم بگیریم و در رویاها، ما تصاویر نقاشی کرده ایم، همانطور که در سه نفری در فرش قرمز آمده ایم. پس از همه، گریشا نیز در فیلمبرداری شرکت کرد، او در نقش پسر ماشا در پایان فیلم، ستاره دار شد. اما پس از آن ما متوجه شدیم که ما نمی توانیم زمان کافی برای Gris، و نه همه رویدادها را ارائه دهیم. و شوهر فیلم را نمی بیند. نیاز به گفتن، حضور آنتون به شدت زندگی من را تسهیل کرد. به عنوان مثال، من در مورد برخی از چیزهای داخلی فکر نمی کنم، جایی که یک کیسه را قرار دهم. او همیشه با من بود، در همه چیز کمک کرد، کنترل آنچه را که من نمی توانستم در سردرگمی خودم کنترل کنم. به طور کلی، دست خود را بر روی پالس نگه داشت. اما، البته، ما گریه کردیم. این اولین بار در زندگی او بود، زمانی که ما برای هر دو او چپ بود. اما خدا را شکر، همه چیز هزینه می شود. او پدربزرگ و مادربزرگ فوق العاده ای دارد، والدین شوهرش. آنها فوق العاده به ما کمک می کنند. Grisha آنها را بسیار دوست دارد، و آنها را با او بسیار عالی است. با آنتون، ما در همان تئاتر کار می کنیم، و هر بار که ما برای عملکرد می رویم، گریشا با آنها باقی می ماند.

همراه با همسر و همکار آنتون کوزنتف ماریان، پسر گرگوری را افزایش می دهد

همراه با همسر و همکار آنتون کوزنتف ماریان، پسر گرگوری را افزایش می دهد

گنادی Avramenko

- و چگونه شما را در کن؟

- شگفت انگیز بود! من سیندرلا را دوست دارم در توپ افتادم. هیچ یک از جشنواره فیلم در زندگی نبود. و چگونه همه چیز سازمان یافته بود! مانند ملکه در پذیرش. همه چیز در عرض چند ثانیه نوشته شده است. و من حتی وقت نداشتم تا این چهار روز را ترساند. ما در همه جا گرفته شد، سوار شد و گفتیم چه باید بکنیم. ما واقعا یک لحظه رایگان نداشتیم. فقط در شب پس از ورود، ممکن بود در اطراف شهر راه برود. و در روز عزیمت، ما هنوز در نهایت حمام کردیم.

- شما از خانواده بازیگری هستید. مادربزرگ شما - هنرمند مردم RSFSR Jeanne Prokhorenko، پدربزرگ - Filmorezhsor Evgeny Vasilyev، مادر - بازیگر Ekaterina Vasilyeva، پدر - بازیگر و مدیر Timofey Spivak. آیا شما همیشه شناخته شده است که شما تبدیل به یک بازیگر هستید؟

- یک لحظه زمانی بود که من به شدت مقاومت کردم. اما این فقط حداکثر حداکثر نوجوان است، زمانی که خود را رد کنید، از واضح رفتار کنید، می خواهید در برابر آنچه که می توانید احساس کنید.

- پسر شما تنها دو سال دارد. اما او قبلا حذف شده است. می خواهم که گریشا نیز به یک بازیگر تبدیل شود؟

- من دخالت نخواهم کرد. بستگان من بسیار عاقلانه وارد شدند، بدون رها کردن من و من را متقاعد نکنند. آنها به من آزادی انتخاب و حق اشتباه دادند. گفت: اگر می خواهید سعی کنید - سعی کنید. به نظر می رسد - به این معنی است که هیچ وجود ندارد - به این معنی نیست که هیچ. من پس از پذیرش در موسسه حمایت نکردم. در دوره مدرسه استودیو، MHAT، حتی زمانی که من مطالعه کردم، همه نمی دانستند که والدین من هنرمندان هستند.

مادربزرگ افسانه ای ماریانا - هنرمند مردم RSFSR Jeanne Prokhorenko همیشه از نوه خود حمایت کرد و به او اعتقاد داشت

مادربزرگ افسانه ای ماریانا - هنرمند مردم RSFSR Jeanne Prokhorenko همیشه از نوه خود حمایت کرد و به او اعتقاد داشت

عکس: آرشیو شخصی Majana Spivak

- به این ترتیب، به شما کمک نکرد و نگران نباشید؟

- من به طور کامل در برابر هر کس مطالعه کردم. واقعیت این است که در هنرمندان خانوادگی من به عنوان این واقعیت مهم نیست که آنها والدین من هستند، عزیزان من.

- مهم ترین توصیه ها به شما داده می شود؟

- به سختی میشه گفت. همه آنها متفاوت هستند، و پدر و مادر و مادربزرگ. و همه چیز به روش های مختلف متفاوت بود. اما مهمترین چیز این است که آنها همیشه رفتند و می رود، این حمایت و ایمان آنها به من است. در این حقیقت که می توانم این کار را انجام دهم، ستاره من مرا پیدا خواهد کرد. و به نظر من، او فقط من را پیدا کرد.

ادامه مطلب