پنج نکته، چگونگی خلاص شدن از ترس و اضطراب در طی یک دوره پاندمی

Anonim

یک مرد صبح بیدار شد و به نوعی مضطرب شد. هیچ دلیلی قابل مشاهده نیست در کار بیشتر یا کمتر، خانه به طور کلی، به طور کلی، همه چیز خوب است ... اما چیزی به نوعی مضطرب ... که گاهی اوقات اتفاق می افتد؟ چه نامیده می شود، دست های خود را بالا ببرید! سلام به شما، احساس زنگ هشدار

هر گونه احساس، هر احساسی از ابتدا بوجود نمی آید. هر احساسی یک سیگنال یا شاخصی است که در زندگی ما اتفاق می افتد. این جالب ترین لحظه ای است. ما سعی می کنیم با احساسات منفی، از جمله هشدار دهنده برخورد کنیم. مبارزه، مقاومت در برابر. و در واقع، همه چیز بدون استثنا، احساسات است، هر دو مثبت و منفی به ما برای چیزی مفید داده می شود. پس چه چیزی مهم و مفید است به ما اضطراب به ما بگویید؟ او در مورد سه چیز ما را امضا می کند:

مهم

حکمت تبت می گوید: "اگر مشکل را می توان حل کرد، پس هیچ چیز نگران نباشید. اگر آن را غیر ممکن نیست، بیشتر آن را نگران نباشید. "

اولین - که در زندگی ما چیزی اشتباه رفت و با این کار باید کاری انجام دهید. اضطراب به ما می گوید: "هی! متوقف کردن! اگر رفتار را تغییر ندهید، بد خواهید بود. و شاید شما یک تهدید واقعی را رعایت کنید. "

دومین - زندگی ما در جهت ما نیاز داریم، در یکی از ما خودمان برنامه ریزی شده است. اما این راه برای ما جدید است. ما عمدا حرکت می کنیم، جایی که ما هرگز نبوده ایم و ما هیچ تجربه ای برای مقابله با این مشکلات نداریم که ما منتظر ما هستیم. گاهی اوقات نمی توانیم حتی این مشکلات جدیدی را پیش بینی کنیم که ما برای ما صبر خواهیم کرد. به نحوی ترسناک

و سوم ما می توانیم به ما زنگ بزنیم - این چیزی است که ما چیزی را انجام می دهیم که یک بار قبلا سعی کرده است و به شدت به پایان رسید. "بر روی راکت اجرا نمی شود! "- به ما اضطراب می گوید.

چه چیزی از احساس ترس متمایز است؟ تفاوت این است که ترس در زمان تهدید واقعی رخ می دهد. به عنوان مثال: ترس از ارتفاع، زمانی که یک فرد در لبه صخره ها قرار دارد، یا ترس در نگاه یک سگ بزرگ در حال اجرا بر روی او. اضطراب ترس از چیزی نامشخص است، اضطراب در غیاب یک تهدید واقعی.

احساسات اضطراب می تواند در هر فرد حدود 100 بار در روز رخ دهد. ما حتی بیشتر از این قسمت های هشدارها را متوجه نمی شویم. برای یک فرد سالم، حتی مفید است. از آنجا که متوجه شدم که کدام یک از سه سیگنال نامیده شده ما دریافت کردیم، می توانیم چیزی را حل کنیم. اما در سن ما با سرعت بالا، تنش های بزرگ و هیپودینامیک حدود 40 درصد از افراد بسیار ناراحت کننده هستند.

از دوران کودکی، ما به این واقعیت استفاده می کنیم که ما باید زمان خوبی برای انجام کاری برای یک دوره خاص داشته باشیم. ما افکار در مورد آنچه اتفاق می افتد اگر ما زمان نداریم. پیش بینی معمولا منحصرا منفی است. به این ترتیب، عادت روزمره ما می شود. "همه چیز از دست رفته است! مشتری برگ می شود! گچ حذف می شود! " - به یاد داشته باشید این شخصیت؟ و اغلب ما شرایط استرس زا را تجربه می کنیم و مدت زمان بیشتری را تجربه می کنیم، احتمال این که احتمال تبدیل اضطراب معمول معمول به اختلال هشدار دهنده باشد، بیشتر است. این حالت زمانی است که یک فرد حملات اضطراب مکرر و طولانی را تجربه می کند. ذهن او تمام وقت در حالت پیش بینی برخی از مشکلات است. حتی زمانی که هیچ مشکلی واقعی وجود ندارد، به نظر می رسد که در مورد هر چیزی نگران نباشد، اما عادت نگرانی در حال حاضر توسعه یافته است، و پس از آن روان ما به راحتی مشکلات "خیالی" را به ما می فرستد: "و اکنون والدین چگونه هستند؟ همه چیز خوب است؟ و چگونه یک کودک در مدرسه است و چگونه او را به جاده می رود؟ چرا او تماس نگرفت، او قصد داشت این کار را انجام دهد؟ اوه، در قلب Kindlo، و این سکته مغزی نیست؟ " به محض این که ما به یکی از موضوعات پیشنهادی پیوستیم، بلافاصله حالت اضطراب معمولی را می پذیرد و جریان افکار در جهت معمول جریان می یابد. چنین بسیاری وجود ندارد - اینها افکار در مورد سلامت و مرگ خود، سلامت والدین، کودکان، در مورد کار و آینده شما هستند. "اگر چه، اگر، اگر من نمی خواهم ..." - آن را در سر چرخش و جلوگیری از تمرکز بر روی چیزی مهم تر است. اغلب ما از دست دادن کنترل زندگی خود و یا چیزی که برای ما بسیار مهم است، می ترسیم. هر بازتاب در مورد آینده باعث هشدار شدید می شود، زیرا برای ما یک عدم اطمینان بزرگ است. این مکانیسم اختلال اضطراب است.

چه چیزی اشتباه است، به جز احساسات ناخوشایند در بدن و ناراحتی وضعیت عاطفی؟ و در این واقعیت که روان و بدن ما بخش هایی از یک سیستم واحد هستند. در حال حاضر زمانی که ما احساس هشدار می دهیم، بدن ما یک سیگنال خطر دریافت می کند و مجموعه ای از هورمون ها را تولید می کند. آنها به نوبه خود، بخش های فردی بدن، واکنش های بدن را بسیج می کنند. شما در مورد چیزی بد فکر کردید، و پالس شما مکرر بود، کف دست ها عرق و سرگردان در گوش. پس از دریافت یک سیگنال خطر، ما بدن ما را بسیج می کنیم، اما کار نمی کنیم و در حالت بهار فشرده باقی می ماند. ما همچنان روی صندلی نرم قرار می گیریم. هیچ واکنشی وجود ندارد که از نظر طبیعت از پیش تعیین شده باشد. اگر خرگوش روباه را دید، بدن او فورا به دلیل انتشار آدرنالین باعث می شود عضلات خود را با قدرت دیوانه کاهش دهد تا بتواند فرار کند. Zaitsev اختلالات هشدار دهنده ای ندارد

اگر هیچ چیز را با اضطراب خود انجام ندهید، می تواند به حملات وحشت زده شود. این حملات ناگهانی شدید از قوی ترین اضطراب است، زمانی که، اول از همه، مردم علائم فیزیکی را تجربه می کنند: فشار، پالس، سرگیجه، نوسان تنفس را از بین می برد. در آینده، فرد شروع به ترس از یک حمله مشابه جدید می کند.

علل حملات هراس

پس از پایان حمله به یک حمله هراس، فرد به حالت عادی عادی خود باز می گردد. این اتفاق نمی افتد به چیزی بد با او، او باقی می ماند زنده است، او به سکته مغزی اتفاق نمی افتد، او دیوانه نمی شود، همه چیز عادی می شود. اما احساسات فیزیکی در بدن بسیار قوی است که در حال حاضر مرد حمله فکر می کند که در حال حاضر چیزی بد به او اتفاق خواهد افتاد. این خیلی بدتر است که پس از آن او از تکرار حملات می ترسد. این حمله با احساس بی نظمی کامل در برابر زنگ هشدار نورد همراه است. این ترس بسیار عمیق نفوذ می کند. در چنین لحظاتی، تفکر عقلانی خاموش است و فرد این فرصت را ندارد که به آرامی تمام وضعیت را تجزیه و تحلیل کند.

در اینجا برخی از دلایل اصلی ظهور حملات هراس وجود دارد:

- اغلب آنها به افراد مبتلا به تشویق داخلی برای resampling می پردازند. تقریبا هیچ "من می خواهم" چنین افرادی در زندگی چنین افرادی وجود دارد، اما بسیاری از "من مدیون"! چنین فردی اجازه نمی دهد که خود را برای یک دقیقه ضعیف کند. به همین دلیل است که او اضطراب درونی خود را ممنوع می کند و نمی خواهد حتی در مورد آن فکر کند. اضطراب جایگزین شده است

- تمایل به کنترل همه چیز و همه در ولتاژ مداوم نگه می دارد. هرچه بیشتر فرد در حال تلاش برای کنترل همه چیز است، اضطراب بیشتر در حال رشد است، زیرا همه چیز کنترل نمی شود. احساس از دست دادن کنترل و فروپاشی وجود دارد. نمی تواند آرام شود

اضطراب و بیماری همه گیر

چرا در دوره عایق خود و به اصطلاح پاندمی تعداد اختلالات اضطرابی را افزایش داد؟ ابتدا تغییرات غیر برنامه ریزی شده است. یک راه زندگی وجود داشت، همه چیز اتفاق افتاد به عنوان اگر در نورد، عادت. ما اکثر اعمال ما را بر روی دستگاه، در حالت کلیشه ای پویا انجام می دهیم. شما خودتان را می شناسید که تغییر عادت ها با یک مقاومت داخلی قوی همراه است.

ثانیا، زندگی ما وارد یک عامل عدم اطمینان قوی شد. قبل از پاندمی، ما می توانیم فرض کنیم که فردا، خوب یا روز بعد از فردا وجود خواهد داشت. حالا؟ عدم اطمینان جامد ما قبلا گفته ایم که هر گونه عدم قطعیت تنها زنگ هشدار را تقویت می کند، هر کدام. و در حال حاضر عدم اطمینان در یک مربع است. ما نمی دانیم که چه مدت طول خواهد کشید، ما نمی دانیم که چگونه وضعیت به لحاظ افزایش بروز رشد خواهد کرد، ما می دانیم زمانی که یک واکسن وجود دارد و اینکه آیا ما نمی دانیم زمانی که ما می توانیم کار کنیم، و غیره و مهمتر از همه ، ما نمی توانیم آن را نفوذ کنیم.

سوم، یک ترس واقعی از بیمار وجود دارد. و آنجا مشخص نیست که نتیجه چیست. با این حال، عفونت آسان نیست.

پنج راه برای از بین بردن اضطراب

1 - اعتراف به خودتان: "من نگران هستم" و نکته در کودکان، والدین و غیره نیست. واقعیت این است که شما یک شخص هشدار دهنده هستید و شما چنین طرح (عادت) دارید: عادت نادرست وضعیت را ارزیابی می کند، به طور نادرست به آن واکنش نشان می دهد.

2 - متوقف کردن تلاش برای کنترل همه چیز. فقط به این دلیل که عوامل حیاتی وجود دارد که نمی توانید تحت تاثیر قرار دهید. اما این به این معنا نیست که "ناامید"، و بنابراین پاراگراف 3 را ببینید.

3 - اهمیت توانایی های شما را تقویت کنید. به یاد داشته باشید وضعیت بیشتر زمانی که شما موفق به حل مشکل به طور مستقل بدون فرار از آن. شما منابع و راه های لازم را پیدا کردید و از وضعیت مشکل برخوردار بود. این برای اطمینان شما داشتید، این اهمیت را به دست آورید.

4 - افکار هشدار ندهید، آنها را متوقف نکنید، آنها را متوقف کنید تا آنها را مقاومت کنید و آنها را بپذیرید - "من در مورد آن فکر می کنم، زیرا برای من مهم است که این شرایط را مدیریت کنم. من همه چیز را که نیاز دارید انجام می دهم. "

5 - در نهایت، اگر وضعیت عدم اطمینان وجود داشته باشد، سعی کنید گزینه های جایگزین برای توسعه رویدادها و رفتار شما را در هر تجسم پیش بینی کنید (اگر اینطور باشد، من به این صورت عمل می کنم، اگر در غیر این صورت، سپس Edak). امکان پیش بینی وجود ندارد، سپس با شما موافقم، یک مشکل وجود دارد - من تصمیم خواهم گرفت!

ادامه مطلب