ماریا Gevorgyan: "اگر احساس می کنم چیزی با من اشتباه است، من آواز خواندن مورد علاقه خود را"

Anonim

مدرسه اپرا ما تعداد زیادی از ستاره های موسیقی کلاسیک را افزایش داده است. ماریا Gevorgyan، با وجود جوانان خود، از جمله کسانی است که قبلا خود را با صدای بلند اعلام کرده اند. امروزه در فهرست تمام خدمات مری - مشارکت در جشنواره های بین المللی Vissi Darte، "اپرا امپراطوری"، جشنواره امپراتوری ساخاروف، جشنواره Mstislav Rostropovich و بسیاری دیگر.

- ماریا، چرا هنوز موسیقی اپرا است؟ پس از همه، همان پاپ یا حتی جاز بسیار قابل دسترس است، و هنر اپرا - چند نخبه ...

- در واقع، هر کسی که خلاقیت من را تماشا می کند، می داند که من نه تنها موسیقی اپرا را برآورده می کنم، به ویژه اخیرا. من با خوشحالی یک مرحله کلاسیک، موزیکال آواز میخوانم. البته، حرفه اصلی من یک خواننده اپرا است. کلاسیک من در روح نزدیک تر است وقتی مجبور شدم بین موسیقی پاپ و کلاسیک را انتخاب کنم، متوجه شدم که اپرا به من نزدیکتر است. در اپرا، من خودم را پیدا کردم.

می توان گفت که هنر اپرا - تجسم دنیای درونی من. این هماهنگی و الهام من، منبع شادی و قدرت است. این مدت طولانی متوجه شده است که موسیقی کلاسیک اثر درمانی دارد. اگر احساس می کنم چیزی با من اشتباه است، من به انجام می روم - آریا مورد علاقه خود را از اپرا و اپراتای کلاسیک آواز بخوانید. من را از حصار و رفاه ضعیف من را درمان می کند.

- خانواده شما در دوران کودکی علاقه شما را به موسیقی علاقه مند کرده است؟ یا آیا شما افکار در مورد آینده خود را دارید؟

"هنگامی که من کوچک بودم، مادرم دیدم که دوست دارم رقص، آواز خواندن، علاقه مند به موسیقی داشته باشم، و بنابراین در یک سنی نسبتا زود به یک مدرسه موسیقی منجر شد تا من در آنجا ادامه دهم. در آن لحظه، او فکر نکرد که موسیقی به سرنوشت من تبدیل شود. و هنگامی که تصمیم گرفتم به مدرسه موسیقی بروم، پدر و مادر من این خبر را با لذت درک نکردند، همانطور که متوجه شدم که این یک حرفه دشوار بود. من بلافاصله در انتخاب من پشتیبانی نمی شد. یکی از جایگزین ها حرفه یک دکتر بود، من می خواستم به عمل جراحی بروم. اما موسیقی تنگ شد! در نهایت، با وزن همه چیز، والدین به من ملاقات کردند و همیشه در کنار من بودند، از همه تلاش های من حمایت می کردند. هنگامی که من وارد دانشگاه در مسکو شدم، مادرم با من پرواز کرد، آنجا بود، زمانی که من امتحانات ورودی را گذراندم، به معنای واقعی کلمه، کلمه تحت ویندوز کالج ایستاده بود در کنسرواتور دولت مسکو به نام Tchaikovsky و گوش دادن به سخنرانی ها از همه متقاضیان

- اگر فرصتی برای شروع زندگی در ابتدا داشته باشید، چه حرفه ای انتخاب می کنید؟

"من چیزی را عوض نمی کنم، من حرفه ام را انتخاب می کنم." من عاشق آنچه هستم انجام می دهم، از آن لذت می برم. بله، و در بقیه، همه چیز در زندگی من برای من مناسب است. احتمالا، من خوش شانس بودم - و با حرفه، و با خانواده ام، و با دوستانم. تنها چیزی که من کمی تغییر کرده بودم، زمان بیشتری برای رقص هنر و زبان های خارجی اختصاص داده شده است. به طور کلی، من معتقدم که یادگیری غیرممکن است. بنابراین، من خوشحالم که یک جدید را رزرو کنم، من آشکارا چهره های ناآشنا از کلاس های شناخته شده را کشف می کنم. زندگی به گونه ای از گزینه های مختلفی می دهد که آنها فقط باید در مورد کمبود زمان پشیمان شوند.

- آیا فرزندان خود را دوست دارید به قدم های خود بروید؟ آیا آنها استعداد را در زمینه خود نشان می دهند، یا چگونه می خواهید آنها را به آن ارسال کنید؟

- شب دختر من هنوز خیلی کوچک است، اما زمانی که من تمرین می کنم، به سختی غرق می شوم. اما بزرگترین ما با ما با موفقیت در تئاتر کودکان Domisolka مشغول به کار و رقص است. این سال آلیس مدرسه موسیقی را در کلاس پیانو به پایان برساند، درگیر آواز و حتی آموخته است که فلوت را بازی کند. همراه با خواهر جوانتر، آنها با خوشحالی در مقابل دوربین در تلفن رقصند. من معتقدم که هر کودک برای توسعه هماهنگ باید در موسیقی مشغول به کار باشد. اگر فرزندانم بخواهند موسیقی را به عنوان یک حرفه ای انتخاب کنند، من نمی فهمم. اما بر این موضوع اصرار دارد که آنها را مجبور کنند، من نمی خواهم، چون این حوزه باید با عشق برود، واقعا سوزانده می شود - فقط همه چیز می تواند کار کند. برای ما با شوهرم، نکته اصلی این است که مردم را از آنها بسازیم، آنها را فرصتی برای دریافت آموزش مناسب و معقول به دست آورید تا بتوانند دست خود را در مناطق مختلف امتحان کنند تا بتوانند حرفه ای را انتخاب کنند و بتوانند پیدا کنند خودشان.

- کلمه "موفقیت" برای شما چیست؟ آیا امکان دستیابی به آن وجود دارد، یا هنوز هم یک فرد در ابتدا موفق خواهد شد؟ آیا کار دائمی و دستیابی به اهداف خاص است؟

- بسته به آنچه که ما در مفهوم "موفقیت" سرمایه گذاری می کنیم. برای خواننده اپرا، موفقیت این است که در صحنه های شناخته شده جهانی مانند اپرا متروپولیتن و لاک سنگ آواز بخوانید. این به معنای دستیابی به بالاترین نقطه است. برای هنرمندان دیگر، موفقیت این است که در همه جا انجام شود و بسیاری از مردم به طور عمومی قابل تشخیص باشند. برای بازیکنان فوتبال - قراردادی را با پدربزرگ جهان، مانند رئال مادرید، بارسلونا، منچستر یونایتد، قرارداد را به دست آورد. برای یک معلم در مدرسه - زمانی که 20 سال پس از فارغ التحصیلی، فارغ التحصیلان در روز جلسه به معلم خود می آیند. بنابراین مفهوم "موفقیت" برای هر یک از خودش. مهمترین چیز این است که دامنه فعالیت خود را انتخاب کنید، دقیقا درک دقیقا جایی که می خواهید برای رسیدن به موفقیت، و به او بروید. هیچ کس متولد نشده است! اگر شما روی نیمکت دروغ می گویید، قطعا تهدید نمی شود که موفق شود. جای تعجب نیست که یک جمله وجود دارد: "بدون مشکل، شما نمی توانید از حوضچه ماهی گرفتن و ماهی خارج شوید." برای ماهیگیر برای گرفتن ماهی - این نیز موفقیت است، که برای آن شما می توانید یک ساعت یک ساعت در ساحل با میله ماهیگیری صرف کنید. موفقیت، اول از همه، سعی و کوشش و کار است.

- وقتی که نه در صحنه چه کار میکنی؟

- من واقعا از آشپزی لذت می برم این هدیه خانوادگی ما است - مادر و مادربزرگ من همیشه کاملا کامل بوده اند. در آشپزخانه - دنیای من. من موسیقی یا کتاب صوتی را روشن می کنم و از فرآیند پخت و پز نوعی ظرف لذت می برم.

برخی از سرگرمی ها برای من یا فراتر از آن غیر قابل درک هستند - به عنوان مثال، من نمی توانم یک تصویر را قرعه کشی کنم یا مجسمه سازی را ایجاد کنم، اما من خوشحالم که وقت آزاد وجود دارد، من مشغول به کار هستم - من کارت پستال، دفترچه یادداشت ها و آلبوم ها را با دستان خود انجام می دهم دوست دارم گره بزنم

"شما هنوز هم مانند بیشتر در ورزش، عشق فوتبال - یک انتخاب غیر منتظره، به راست بگو." چرا ناگهان؟

- فوتبال، مانند سایر ورزش ها، به مدت طولانی به من علاقه مند بود. من همیشه موفق به موفقیت تیم ملی ما در مسابقات بزرگ - مانند مسابقات قهرمانی جهان یا المپیک. اما من هرگز یک تیم مورد علاقه ای نداشتم که من واقعا بیمار بودم. شوهر و دختر ارشد برای مدت طولانی برای "اسپارتاک" بیمار شده اند، اما من فقط در سال 2016 اولین بار به ورزشگاه بزرگ و بلافاصله - در Derby با CSKA! من فوق العاده بازی خود را دوست داشتم، و "اتهام" طرفداران انسجام اسپارتاک، احساسات صادقانه آنها، تجربه شدید و شادی پیروزی - این نمی تواند من را بی تفاوت ترک کند. تماشای این بازی، احساس کردم که اسپارتاک یک تیم نزدیک به من در روح من بود، تیم من! برای درک اینکه آیا شما فوتبال را دوست دارید، باید به ورزشگاه بروید و بازی زنده را ببینید. این من را فتح کرد

"اگر چه در حال حاضر قرنطینه است، و تمام زندگی به نظر می رسد مسدود شده است، اما یک بیماری همه گیر به زودی پایان خواهد یافت. برنامه های خلاقانه برای آینده نزدیک چیست؟ چگونه طرفداران خود را مطرح می کنید؟

- اولین چیزی که از لحاظ زمانی که ما Quarantine را ترک می کنیم، این است که این نخستین نمایش موزیکال "Don Juan" است. تاریخ نامشخص. " امیدوارم که به زودی ما به کار بازگردیم و به عملکرد ما اجازه دهیم. همچنین منتظر هر زمان که اجرای ما در خانه اپرا مسکو (MOD) از سر گرفته شود، جایی که من احزاب اصلی زنان را در تولیدات همهجانبه "بانوی پیک" و "ایولونتا" انجام می دهم.

- پس از فارغ التحصیلی از قرنطینه، زندگی دوباره در جهت خود باز می گردد، آن را تبدیل و پیچیده خواهد کرد. دوباره کار زیادی خواهد داشت. به من بگویید، چگونه می توانید کار و خانواده را ترکیب کنید؟ و در درک شما "شادی و هماهنگی خانواده" چیست؟

- ترکیب کار و خانواده گاهی اوقات آسان نیست، به خصوص در طول فرآیند تمرین، که نیاز به زمان زیادی دارد. اما من همیشه در اولویت یک خانواده دارم. بنابراین، این اتفاق افتاد که نقش را رها کرد اگر آنها به دلیل تور، کمبود طولانی یک خانه را پیش بینی کنند. خوشبختی خانوادگی یک رابطه هماهنگ است که علاوه بر عشق، احترام، حمایت، درک متقابل از افرادی که نگاه مشترک به توسعه خانواده دارند، وجود دارد. این شادی این است که چنین مردی نزدیک را برآورده سازد که مهمترین بستگان خواهد بود. من آرزو می کنم همه خوانندگان که هنوز سرنوشت من را پیدا نکرده اند، آن را ملاقات نکنند، اما کسانی که قبلا شادی را به دست آورده اند، قدردانی کرده و از آن محافظت می کنند.

ادامه مطلب