روش های تربیت در یک خانواده بزرگ: داستان اول شخص

Anonim

من پنج فرزند دارم: پسران 15 و 12 ساله، دختر 10 ساله و دوقلوها، پسر و دختر، که 4 سال است. همراهان من از زندگی جولیا نیز دارای دو دختر (16 و 10 سال سن)، بنابراین برای دو نفر ما هفت فرزند داریم. و تفاوت در سن آنها ضروری است.

در طول سالها، جهان بینی جهان در حال تغییر، افکار و نیازهای او است. و قطعا در تربیت منعکس خواهد شد. رویکرد به بزرگترین و جوانتر نمی تواند یکسان باشد، زیرا نیاز به آزادی دارد، فرصتی برای بیان خود، مشاوره جدی، و دیگری حمایت، حمایت، کمک می کند.

و هر کودک، صرف نظر از سن، ویژگی های خاص خود را دارد، که نباید بیش از حد مورد توجه قرار گیرد. کسی که از دوران کودکی مستقل است، و حتی در 20 سال، مهم است که احساس تایید کنید. البته، آموزش و پرورش نفوذ خود را دارد، و در طول زمان همه چیز می تواند تغییر کند. اما شما باید درک کنید: هر کودک فردی است و وظیفه والدین این است که کلید خود را برای او، ارتباطات و آموزش Maneru انتخاب کنید.

نکته: برای آموزش مناسب، رویکرد فردی و نگرش متفکرانه نسبت به نیازهای هر کودک مهم است.

مایکل یک برای دو نفر با همسرش هفت فرزند خود را افزایش می دهد

مایکل یک برای دو نفر با همسرش هفت فرزند خود را افزایش می دهد

روش های تربیت در یک خانواده بزرگ

با وجود برنامه های استرس زا، قطعا زمان برقراری ارتباط با کودکان را برجسته خواهم کرد. ما در شهرهای مختلف زندگی می کنیم، بنابراین هر آخر هفته به آنها پرواز می کنم. و همچنین قطعا تعطیلات خود را با خانواده تان صرف می کنم. نه تنها با همه کودکان با هم، بلکه به طور جداگانه. به عنوان مثال، سال گذشته، ما از کیف، نیویورک و اورلاندو با پسر ارشد بازدید کردیم، در پارک های سرگرمی فلوریدا بازی کرده ایم. این سال ما یک سفر مشابه با پسر دوم را برنامه ریزی می کنیم، و با هم انتخاب می کنیم که کجا بروید. اما این به این دلیل نیست که من پسران مسن تر را دوست دارم - در خانواده ما، در اصل، آن را پذیرفته نیست که کسی را از کودکان تخصیص دهد. با این حال، آنها می دانند که من خوشحالم که آنها را نه تنها به همه با هم، بلکه هر کس به صورت جداگانه. روش اصلی تربیت در یک خانواده بزرگ عشق قوی است.

البته، فرزندان بیشتر، سخت تر این است که توجه شما را بین آنها توزیع کند. بنابراین، ما سنت ها داریم - رویدادهای مشترک زمانی که کل خانواده با هم در حال رفتن است. این ها شام های یکشنبه، کمپین های سینما یا بولینگ هستند. در آخر هفته، ما اغلب برای پیاده روی در پارک، اسب ها یا دوچرخه سواری را انتخاب می کنیم، اسکی می رویم.

اما توجه نباید محدود به آخر هفته باشد - مهم است که پدر در زندگی روزمره کودکان شرکت کند. من آنها را به مهد کودک رفتم، از ماترنیکو و مسابقات بازدید کردم و حتی در تولیدات تئاتر شرکت کردم. در مدرسه ابتدایی، من به سختی تنها پدر بودم که یک جلسه والدین را از دست ندهید. اگر چه این استثناء به غیر از قانون است - معمولا برای پدران به مدرسه می آیند تا به وظیفه دردناک، که آنها را به هر راه برای جلوگیری از. اما این بسیار مهم است - بدانید که فرزندان شما زندگی می کنند، آیا آنها مشکلی دارند و مشکلی با تحصیل یا برقراری ارتباط دارند. و خیلی خوب است که در مورد دستاوردها و پیروزی های آنها یاد بگیرند!

نکته: علاوه بر زمان صرف شده با تمام کودکان با هم، شما باید این فرصت را پیدا کنید تا تنها با هر کودک باقی بمانید. کودکان باید از اهمیت خود در زندگی شما آگاه باشند و بهترین راه برای نشان دادن این است که درک کنید که شما خوشحال هستید که وقت خود را اختصاص دهید.

تقسیم والدین: چگونه برای کمک به کودکان از یک شکاف زنده بمانید

در زندگی من یک وضعیت دشواری وجود داشت - همسر و همسر من (در حال حاضر قبلا) تصمیم گرفتند بخشی. این بدون درگیری، توهین آمیز و اتهامات متقابل بود، و فرزندان ما این شکست را بسیار دردناک تجربه کردند. با این حال، ما توانستیم سازش را در زمان پیدا کنیم، احساسات منفی را تشدید کنیم و ارتباطات عادی ایجاد کنیم. از آنجا که متمرکز بر چیز اصلی بود: متوقف شدن شوهر و همسر، ما پدر و مادر باقی مانده ایم. و این بدان معنی است که ما برای همیشه مردم بومی خواهیم بود.

در حال حاضر فرزندان من از همسر سابق و فعلی به طور کامل به عنوان یک کودک ارتباط برقرار می کنند، بچه ها آسان تر برای پیدا کردن یک زبان مشترک از بزرگسالان هستند. هیچ گونه خصومت یا رقابت بین آنها وجود ندارد، این ارتباط طبیعی انسان است. آنها درک می کنند که ما همه افراد بومی هستیم، و شگفت انگیز است که در تعطیلات ما می توانیم برای یک جدول مشترک، چت در موضوعات جالب، به شادی در موفقیت یکدیگر و یا پیشنهاد راه حل برای برخی از مشکلات. و ما همه ما بسیار نزدیک به همراه سرگرمی های عمومی و استراحت مشترک.

نکته: حتی پس از طلاق، والدین باید سعی کنند ارتباطات گرم و صلح آمیز را ایجاد کنند. رابطه طبیعی بین مادر و پدر غریزه آرام و اعتماد به نفس در کودکان است. درخشش درخشان، و کمک می کند تا از آسیب های روانشناختی کودک جلوگیری شود.

پدر و خودآزمایی: آیا ممکن است در همه چیز موفق باشد

به نظر می رسد که این نه تنها امکان پذیر نیست، بلکه ضروری است - و شما و فرزندانتان. اول، طرف مادی مهم است، زیرا یک خانواده بزرگ مسئولیت عظیمی است. کودکان باید یک عقب مالی با دوام داشته باشند تا آموزش خوبی داشته باشند و در زندگی شروع شوند. و برای این شما نیاز به زیادی دارید و با موفقیت کار کنید. ثانیا، اعتماد به نفس که پیروزی های زندگی به شما داده می شود، قطعا بر کودکان تاثیر می گذارد. او الهام بخش ایمان به آنها و در شما، و در فرصت های خود است.

اما مهمتر از همه - پدر و مادر به طور کامل احساسات و تجربیات کاملا منحصر به فرد می دهد. من هرگز چنین شادی را تجربه نکرده ام، زمانی که فرزندانم مرا متقاعد می کنند. این احساسات در آهنگ ها منعکس شده بود، و در 40 سال آینده، مسافر و پدر بزرگ مایکل یاک یک خواننده شد. آهنگ های من شنوندگان را دوست داشتند، و من بسیار خوشحالم که تجربیاتی که من در متونم نشان می دهم قابل درک و نزدیک به چنین تعداد زیادی از مردم است.

نکته: لازم است پتانسیل خود را اجرا کنید، زیرا کودکان نمونه ای را با شما می گیرند. مهم نیست که چقدر دشوار است که تعادل را حفظ کنید، سعی نکنید سر خود را به کار ببرید، بلکه در کودکان نیز حل نمی شود. آنها به یک موفقیت آمیز نیاز دارند، که برگزار شد، که تبدیل به یک مدل مناسب و معقول از تقلید خواهد شد.

ادامه مطلب