شوخی در روسیه: چگونه ستارگان روز خنده را جشن می گیرند

Anonim

آنا Semenovich: "پسران از جریان ما لیست دانش آموزان" به کسر "

- معمولا در تاریخ 1 آوریل، من همیشه همه بازی می کنم. اما در سال های دانشجویی او خودش به قرعه کشی آمد. پسران از جریان ما لیست های دانش آموزان را "به کسر" ساخته شده است. و آنها را در هیئت مدیره بولتن در Deanate ارسال کردند. به سمت ما رفت و فریاد می زد: "شما اخراج می شوید!" ما به هیئت مدیره بولتن می رویم ما، دختران، وحشت: "چطور؟ برای چی؟". در حالی که متوجه شدیم که در 1 آوریل، ده دقیقه گذشت. و بعد از همه، شگفت انگیز ترین، هیچ یک از ما حدس زدیم به خودت نگاه نکنیم و روشن کنیم که موضوع چیست. البته، در طول کل سال تحصیلی، بچه ها بسیاری از زمان ها را پشیمان کردند که به ما شوخی می کردند.

مارگاریتا Sulankina. .

مارگاریتا Sulankina. .

Margarita Sukhankina: "و در اینجا رهبری اعلام می کند:" ملاقات - Metallica Group! "

- چند سال پیش، در 1 آوریل، گروه "Mirage" در یک تیم کنسرت بزرگ در سنت پترزبورگ شرکت کرد. این واقعیت که در تقویم این تاریخ، همه چیز را در شلوغی کار فراموش کرده اید. یک کنسرت وجود دارد. همه چیز به طور معمول است. زمان خروج ما به صحنه می آید. ما پشت صحنه ایستاده ایم: من، نوازندگان، چندین نفر از باله. و در اینجا، ارائه دهنده اعلام کرد: "ملاقات، متالیکا!" ما، به عنوان اگر هیچ چیز به صحنه رخ نداد. این سخنران شوخی خود را شاد می کند، می خندد و به ما می گوید که او می گوید، به نام Metallica. و نوازندگان "Mirage" - یک نسل به ارمغان آورد در یک سنگ قدیمی خوب است. و به محض این که آنها ابزار را پیکربندی کردند، بلافاصله شروع به بازی کردند ... Metallica! سرب من از صحنه پرسیدم که نباید برداشته شود: من باید چشمانش را ببینم! بنابراین این کسی است که در این وضعیت یک جمع کننده است. و پس از آن ما چند آهنگ ما را به طوفان oviations با سالن با سالن آواز خواندیم! همه چیز خوب بود! قرعه کشی موفق شد

ماریا Ivashchenko. .

ماریا Ivashchenko. .

ماریا Ivashchenko: "یک مرد بی ادب در اتاق ظاهر شد، که گفت که آن را ضد عفونی تولید می کند"

- قرعه کشی فوق العاده توسط کارکنان عملکرد ما "قلمرو شور و شوق" اختراع شد. بازیگران دیگر در اتاق پانسمان نشسته و برای عملکرد آماده شدند. ناگهان یک مرد بی ادب در اتاق ظاهر شد، که به آن پیوست، صدای خیره کننده گفت که اکنون او ضد عفونی را تولید خواهد کرد و از ما خواسته است که به خروج برود. این مرد در لباس کامل، در یک ماسک، با برخی از بالن ها و تجهیزات بود. ما ترسیدیم و شروع به شگفتی کردیم. بقیه بچه ها به اتاق پانسمان می روند و شروع به ریختن صدای بلند می کنند، فریاد می زنند: "از 1 آوریل!".

یولیا Mikhalkov. عکس: دیمیتری بورین

یولیا Mikhalkov. عکس: دیمیتری بورین

یولیا Mikhalkov: "و در حال حاضر بچه های من از" Pelmeni اورال "وارد توافق با مدیر ما"

- ما به تور بعدی پرواز کردیم. یک پرواز طولانی به Vladivostok وجود داشت. و در اینجا، بچه های من از Pelmeni اورال با سرپرست ما وارد شده و هنگام ثبت نام برای یک پرواز در مقابل نام خانوادگی من، نشانگر "غذای گیاهخواری" وجود داشت. و همه به خوبی می دانند که من واقعا گوشت را دوست دارم و خوردن غذای گیاهی برای من غیر قابل تحمل است. من خیار، گوجه فرنگی و کلم کردم. خوشبختانه، شرکت کنندگان پرواز یک مجموعه اضافی از غذای طبیعی برای من پیدا کردند.

ناتالیا گودکوف. .

ناتالیا گودکوف. .

ناتالیا گودکوف: "در آستانه روز خنده، همسر از سفر تجاری پرواز کرد"

- چند سال پیش، من شوهرش را با دوست دخترم در 1 آوریل بازی کردم. بچه ها در نزدیکی من زندگی می کنند در آستانه روز خنده، همسر دوست دختر پرواز از یک سفر تجاری بسیار خسته و زود به خواب. دوست دختر کلیدهای از ماشین را از جیب خود کشیده بود، و ما ماشین را به حیاط من اضافه کردیم. صبح روز بعد وحشت بود او به من تلفن کرد: "ناتاشا! ماشین من ربوده شده !!! " و من آرام می گویم چنین: "کم نور، چی هست؟ شما خودم دیروز به من آمد و به دلایلی به یک ماشین در حیاطم نیاز داشتم. در اینجا زیر پنجره است. " هنگامی که متوجه شد که ما آن را بازی کردیم، فکر کردیم که دوست نداریم. اما دیما حس فوق العاده ای از طنز دارد، ما با هم خندیدیم. او قول داد تا انتقام بگیرد و من و همسرش.

دیانا خدادکوکایا. .

دیانا خدادکوکایا. .

Diana Khodakovskaya: "سرگئی رود در ماشین مشخص شده و دبوش مستی را نشان داد"

- قرعه کشی فوق العاده توسط دوستان Gemini من سرگئی و دیما اختراع شد. پرونده در مترو مسکو بود. با توافق، دیما منتظر قطار در یک ایستگاه مترو خاص بود (تعداد قطار و حمل و نقل نیز پیش از آن تعیین شده بود). سرگئی با این شرکت رانندگی در یک ماشین اختصاص داده شده بود و به تصویر کشیده شده بود. "لاشه های مستی" او از مسافران خسته شده بود، و دو بچه (البته خودشان!) سرگئی از ماشین خارج شد. درب بسته شد ... سرگئی فرار کرد تا Perrons، فریاد زدن در تهدید ... به طور طبیعی، مسافران بحث در مورد این رویداد ... و در ایستگاه بعدی، سرگئی پشت سر هم به ماشین (البته، این یک برادر دوقلو Dima بود! ) و شروع به فریاد چیزی شبیه به: "برای جرم من! ..". واکنش دیگران را نمی توان منتقل کرد - لازم بود که ببینیم!

ایرینا ولد .

ایرینا ولد .

ایرینا ولد: "در دقیقه بعد، ما از موسسه اخراج شد"

- در دوازده سال من به آلمان رفتم سپس من در کلاس مدرسه هفتم با مطالعه عمیق زبان آلمانی تحصیل کردم و معتقد بودم که من فوق العاده صحبت کردم و یک تلفظ زرق و برق دار داشتم. با این توانایی ها، تصمیم گرفتم در مقابل دوست دخترم شومیم. ما به کافه آمدیم، و من بسیار بلند هستم، به طوری که همه شنیده می شوند، شروع به سفارش در آلمان کردند. در ابتدا، پیشخدمت به ما پرسش کرد. من کمی بلندتر سفارش را تکرار کردم. سکوت در اطراف سلطنت کرد، همه به میز ما تبدیل شدند. من اشتباه نگیر و دوباره سفارش دادم. در دقیقه بعد، ما از موسسه اخراج شدیم. همانطور که معلوم شد، من معنای کلمات را اشتباه گرفتم و به جای کوره مرغ نیاز به پوست از بولدر داشتم.

Olga Makovetskaya. .

Olga Makovetskaya. .

Olga Makovetskaya: "من شروع به خواندن و درک اینکه صدای کارتونی تحت سخنرانان است"

- نوازندگان من به من بازی کردند ما یک کنسرت داشتیم فقط در تاریخ 1 آوریل. من به صحنه می روم، همه زیبا، لایک. این آهنگ بسیار زیبا است. من شروع به آواز خواندن و درک می کنم که صدای کامل کارتونی از سخنرانان عبور می کند. نوازندگان بازی می کنند به طوری که هیچ چیز اتفاق افتاده است. مخاطب می خندد من در وحشت هستم، اما من همچنان به آواز خواندن ادامه میدهم. معلوم شد که مهندس صدا من یک علامت کامپیوتری را به کنسول متصل می کند، که صدای او را تحریف می کند. من همه را در روز خنده به همه تبریک گفتم و کنسرت را با صدای من ادامه دادم. اما مخاطبان واقعا این تعداد را دوست داشتند، هر کس فکر کرد که چنین تصور شده بود، زیرا در تقویم روز خنده.

النا Krylova. .

النا Krylova. .

النا کریلاوا: "من حتی فکر کردم که تولید کننده من بازی کرد"

- زمانی که من یک آپارتمان Bari Alibasova را ساختم، وضعیت غیرقانونی رخ داد. در پایان پروژه، فقط در تاریخ 1 آوریل، Baria Karimovich ون گوگگ اصلی را به آپارتمان آورد و از او خواسته بود تا جایی را به او بدهد. هر حرفه ای ما را درک می کند. به عنوان یک قاعده، اگر مشتری دارای ارزش هایی باشد، آنها به مرکز طراحی تبدیل می شوند و هر چیز دیگری به گونه ای ایجاد می شود که به طور سودآور بر روی شاهکار تأکید داشته باشد. رنگ های رنگی، موارد داخلی. در نهایت، مکان سودآور برای نقاشی وجود دارد. در مورد ما، همه چیز انجام شد. من حتی فکر کردم که تولید کننده به من بازی کرد. اما معلوم شد که Baria Karimovich به سادگی من را فراموش کرده ام که بگویم او چنین تصویری دارد. خوشبختانه، همه چیز هزینه می شود، اما من پیش رونده بودم.

ایرینا دالکا. .

ایرینا دالکا. .

ایرینا Dolka: "هر دو شلوار کوتاه تر از شما نیاز دارید، تقریبا 20 سانتیمتر"

- یک بار، زمانی که من تازه شروع به شرکت در طراحی لباس، یک دوست از من خواسته بود که سیگار کشیدن جین (بسیار گران قیمت). و از آنجا که Hemmed بسیار زیاد بود (مرد کوچک و چاق بود)، او از یک پارچه اضافی برای قطع کردن پرسید. همه ما اندازه گیری شده، به وضوح خط برش را مشخص کردیم. چپ آشنا، من شروع به کار کردم، همه چیز را کاملا به طور کامل و به وضوح با چالش انجام داد. روز بعد، یک دوست آمد، از او خواسته بود که بلافاصله شلوار جین را امتحان کند. این رفیق به اتاق همسایه می رود، بعد از مدتی در سردرگمی وحشتناک بازمی گردد. به نظر می رسد که هر دو شلوار کوتاه تر از ضروری هستند، تقریبا 20 سانتیمتر، و شلوار جین شبیه به شلوار بود. من روی یک مبل در یک دولت پیش از تصویربرداری افتادم - شلوارهایم را خراب کردم، و آنها خیلی گران و زیبا هستند. کابوس. و ناگهان متوجه شدم که یک دوست شروع به خنده می کند - معلوم می شود، او فقط در داخل شلوار گرفت. این شوخی او است که برای 1 آوریل آماده شده است.

شوخی در روسیه: چگونه ستارگان روز خنده را جشن می گیرند 41153_10

"کر ترکی". .

میخائیل ترکی: "و سپس مدیر فنی می گوید که زمان کنسرت ما به مدت یک ساعت به تعویق افتاد."

- این در سال 2013 بود. فقط در 1 آوریل، یک کنسرت در ساراتوف به عنوان بخشی از تور تور برگزار شد. قبل از آن، ما قبلا شهرهای 5-6 را گذراندیم. و سپس مدیر فنی می گوید که زمان کنسرت ما یک ساعت پیش به دلیل کمبود برق در سایت برای نوعی بدهی محلی DC به تعویق افتاد. مانند، Force Majeure و شما باید وقت خود را برای نگه داشتن یک کنسرت برای تکمیل "الکتروپیت" داشته باشید. صادقانه، من حتی افکار را نداشتم که همه چیز را در روز خنده مقایسه نکردم. در آن لحظه من فقط یک چیز را نگران کردم: افرادی که بلیط ها را در مورد آن خریداری کرده بودند. کل تیم فنی اطمینان - البته، همه چیز مطلع است، همه چیز خوب خواهد بود! سپس جالب ترین بود: قبل از شروع کنسرت - یک دقیقه، یک دقیقه، یک مورچه نور قبل از دیدار با مردم مورد علاقه خود را. اولین ترکیب بازی، خروج ما است. به گفته مدیر، در این اتاق ما مجبور بودیم از طریق دود منظره به مخاطبان برویم، که در تاریکی ظاهر می شد. بنابراین، در ابتدا اتاق روشن نیست. اما در پایان این آهنگ، اشعه های نور شروع به شکستن، و من متوجه شدم که در سالن - چند نفر. اولین شوک واکنش! دوم - چگونه این اتفاق می افتد و چه باید بکنید؟ این افکار در سر من در رنگ های ثانیه قرار گرفتند. پس از آن من به سولویست ها نگاه کردم و متوجه شدم که آنها همچنان به آواز خواندن ادامه می دهند، به طوری که هیچ چیز اتفاق افتاده است. سپس من فکر کردم: در اینجا آنها، هنرمندان واقعی هستند! چه سخت شدن، گزیده و احترام به کسانی که حاضر هستند. اگر چه در روح، باور نکردنی قطعا اتفاق می افتد. پس از همه، برای هنرمند برای دیدن سالن های خالی - این وحشتناک نیست که با آن کنار بیاید! و به طور ناگهانی، به دلیل صحنه ها، تشویق و خنده شنیده می شود: "کر ترکی، از 1 آوریل! و منتظر مخاطبان خود در یک ساعت، با توجه به بلیط های خریداری شده! " بنابراین تیم بی رحمانه بالاتر از ما بود. ما آن را برای مدت طولانی به یاد می آوریم! اما در یک ساعت ما آنچلاگ داشتیم. تماشاگران حتی تصور نمی کردند که ما منتظر آنها هستیم!

ادامه مطلب