رناتا لیتوینووا: "من عاشق بحران هستم، آنها جوان هستند"

Anonim

1. درباره فیلم ها

من واقعا میخواهم چیزی مستقل انجام دهم. من از کمیسیون متنفر هستم، که اکنون اختراع می کنند و قصد دارند بحث کنند: آیا یا در غیر این صورت برای دولت ما مفید است؟ من نمی دانم که آیا فیلم کوچک من مفید است؟ رفقا، پاسخ؟!

زمان های شگفت انگیز وجود داشت: شما فقط در مورد خلاقیت فکر می کنید، در برخی از مزاحمت، قراردادهای تبلیغاتی، سریال ها شرکت نکنید. همه اینها یک سر و صدا، بی معنی است. من خوشحالم که من از دست ندهید و حتی برای سه kopecks، به تلفن، فیلم های خود را شلیک کنید.

به هر حال من برای مدت زمان طولانی برای یک عکس از پنج صد دلار پرداخت نکردم، من تولید کننده را دیدم، دستم شکسته شد، و من به او گفتم: "اگر به من پرداخت نکنید، دست دوم را شکست خواهم داد. "

هیجان انگیز یک Chipberry بسیار سودآور است. مردم در معرض فشار، استرس هستند. جای تعجب نیست که آنها می گویند: "اگر می خواهید ماهیت یک فرد را بررسی کنید - او را بد، صدمه دیده است. و او در مقابل شما واقعی، درست است. "

فیلم من نوعی تختخواب است: من نمی خواهم زندگی کنم، من می خواهم چیزی بیش از / زیر زندگی، نسخه شخصی من از جنون. من آن را خیلی دوست دارم زمانی که شما می توانید واقعیت موازی را از هیچ چیز تقلید کنید. اتاق من، نویسنده و نقاشی های بسیار شخصی من.

2. درباره زنان

روسیه به طور انحصاری یک کشور زن است. و به این ترتیب نمی توان گفت که مردان بر روی تمام پست های کلیدی ایستاده اند، این کشور توسط یک زن منحصرا حکومت می شود، آن را بر روی زنان نگه می دارد، و او حتی نام زن - روسیه دارد.

برخی از فمینیسم در من بیدار می شوند ... شاید، شاید دوران ماتریس در حال حاضر به پایان برسد، زیرا زمانی که Matriarchy می آید، هیچ جنگ وجود ندارد. در حال حاضر وضعیت عجیب و غریب، زنان به نظر می رسد که موافقت کرده اند بخشی از وظایف، و دیگر تقسیم به مرد و زن. حتی ارقام در زنان به لحاظ فیزیولوژیکی متفاوت بود.

دختر جوان یا یک پیرمرد - آنها همیشه از داشتن یک لباس زیبا رویایند. وقتی که من در مدرسه تحصیل کردم، مادرم و من در حقوق و دستمزد کمی زندگی می کردم، و گاهی اوقات می توانم از بعضی از کفش ها رویایم. هیچ کس این داستان کوچک را لغو نکرده است.

و هر کس رویاهای یک شاهزاده زیبا، که به طور ناگهانی شما را پیدا می کند و بسیار زیبا، نازک، دست زدن، با استعداد خواهد بود، و مادر او را در موهایش سکته می کند، و سپس آن را در لحظه مناسب ناپدید می شود و از شما متنفر نیست.

3. درباره زیبایی

من مطالعه کردم که چگونه زیبا باشم، نگاهی به تصویر در گالری Tretyakov، بهترین موزه های مسکو، سینمای سیاه و سفید. وقتی که من هفده ساله بودم، تمام دوره های سینمای ایتالیایی را در کلاس درس Vgika نشان دادیم. بزرگترین تصور بر من توسط قهرمان Michelangelo Antonioni و فدریکو فلینی ساخته شد. آنها نمی ترسیدند "بیش از حد" زیبایی باشند: خود را به فلش های دیوانه، کاهش دیوانه، لباس های تنگ، پاشنه، خز، لوکس و در عین حال ظریف بود.

من همیشه عزت نفس کم برای تربیت شوروی دارم. و ظاهر من همیشه ناراضی بود، و همیشه بر روی او کار کرد. لازم به ذکر است، تقریبا هیچ ظاهر ناامید کننده نیست. اگر مغز وجود دارد، می توانید به زیبایی تبدیل شوید.

در مفهوم "زیبایی" من هنوز مفهوم "خوب" را سرمایه گذاری می کنم. فقط لعنتی بی عیب و نقص من را جذاب نیست من از بسیاری از مردان برجسته پرسیدم که در درک آنها "زن زیبا". و آنها پاسخ دادند - "نوع، دوست داشتن".

4. درباره من

من از جنگ ها می ترسم، من آنها را قبول نمی کنم، من این ایده را درک نمی کنم - چگونه کسی می تواند کسی را بکشد. من امیدوارم که این لحظه در زندگی من نخواهد آمد، زمانی که می توانم کسی را برای کسی بکشم. این بزرگترین غم و اندوه است که می تواند به من برسد.

بحران من عاشق، آنها جوان هستند. هنگامی که هیچ پولی ندارید، می توانید زندگی را از ابتدا شروع کنید. من به یاد داشته باشید یخچال و فریزر باز، آن را دروغ نمی گویند - اما بلافاصله نازک.

من حتی به این تعریف من "رفتار" نگاه نمی کنم، زیرا قبلا Cliché است. و شما می توانید به من متصل، آسیب پذیر به من توسط من. پشت عزیزان شما می تواند همه چیز را انجام دهد.

خوشحال است زمانی که به خاطر زندگی وجود دارد، به پیشرفت های پیشرفت بروید. عشق تنها توجیه من در این زندگی است، و معنای همه خود را به خود اختصاص می دهد.

ادامه مطلب