چه غرایز و خواسته های شما را "تغذیه"

Anonim

نه چندان دور، یک مثل هندی شگفت انگیز در اینترنت وجود داشت که در آن هندی قدیمی به کودک می گوید که در هر یک از ما دو گرگ به مبارزه روزانه وارد می شود. یکی از گرگ ها، خوب، وفاداری، خلوص، حقیقت، و دیگری نماد دروغ، ریاکاری، ترفندها و فریب است. حکمت عباراتی این است که گرگ شکست خورده است، که "صاحب این مبارزه" را تغذیه می کند.

فوق العاده شبیه به این پسر مثل من یک خواب را به من فرستاد. بیایید سعی کنیم رمزگشایی کنیم!

"من با شوهرم در منطقه جنگل زندگی می کنم. یک خانه وجود دارد و یک ساختار کوچک از یک تپه صاف، نوع Saraike وجود دارد. شوهر در خانه است، و من در این ساراچ هستم. او در پایه های کم است، با مراحل. در داخل - جدول، قفسه، اجاق گاز. من بر روی این غذای اجاق گاز آشپزی می کنم، یا برای همه یا برای سگ ها. تابه های پخته شده، به وضوح برای سینی های سگ، به عنوان برای مردم. در برخی از سینی ها - dumplings آماده ساخته شده است.

من نگران هستم که این غذا سگ ها خورده شود. من می ترسم Saraychik را ترک کنم در دیوار، پنجره ها، یک پنجره افقی باریک باریک وجود دارد، که در آن سگ های من به طور متناوب به اطراف نگاه می کنند، چه گرگ ها از جنگل هستند. آنها می خواهند غذا بخورند، اما در حالی که من در داخل هستم، از من می ترسم.

من می خواهم بروم و شوهرم را بگویم، به طوری که او این شکاف را به دست آورد، و سگ ها غذا را نمی بینند و نمی توانند به این شکاف صعود کنند. من مدت زیادی تردید دارم، زیرا اگر من ترک کنم، سگ ها همه چیز را می خورند. اضطراب و خشم بر شوهرش: چرا این سوراخ را در دیوار ترک کرد.

در نهایت، من تصمیم می گیرم و به معنای واقعی کلمه برای یک دقیقه اجرا کنم. من به خانه می روم و به او می گویم: "بیایید به زودی به عنوان یک سوراخ، گرگ ها برویم! و من از آنها نمی ترسم، من فقط نمی خواهم آنها را به من بدهم."

به عقب برگردید شوهر به نظر می رسید ابزارها را برداشت و بعد از من رفت، اما من به تنهایی فرار کردم. من می بینم، کلبه تخریب شده است، هیچ کس باقی نمانده است. تابه های خالی و سینی دروغ می گویند من به آنها نگاه می کنم، بقایای dumplings را می بینم ...

معرفی تصویر: به محض اینکه من رفتم، این سگ ها و گرگ ها از جنگل به پنجره افتادند، کل کلبه را تخریب کردند، همه چیز را از بین بردند، همه چیز را فرو ریختند، گسترش یافتند و به جنگل بریزیم.

متاسفم متاسفم من فکر می کنم اگر پنجره از بین رفته بود، هیچ اتفاقی نمی افتد.

متاسفم به نظر می رسد او به سگ ها در نظر گرفته شده بود، من آن را به او می دهم. اما در اینجا آنها خود را بدون اجازه من گرفتند. احساس تلخی، ناراحتی، ناراحتی. من تنها هستم، من نمی توانم به هر کسی تکیه کنم، هیچ پشتیبانی و درک نیست. "

بنابراین، به منظور. یک Saricalle کوچک و باریک با یک پنجره نماد خانه اش در حمام است. ناامید، با ویندوز که مرد او را ترک کرد. و او خود را در خانه اش کاملا محافظت شده است.

سگ ها و گرگ ها که از پنجره Saraychik خود نگاه می کنند و منتظر غذا هستند - اینها غرایز، خواسته ها، انگیزه ها هستند. بعضی از آنها تسلیم هستند - این، سگ ها، و بخش دیگری کاملا وحشی است. اینها گرگ هستند که منتظر آن هستند که از کلبه خود بیرون بیایند. همه آنها منتظر هستند، زمانی که، در نهایت، او قادر به برآورده شدن این انگیزه ها و خواسته ها خواهد بود.

هنگامی که او خانه خود را ترک می کند، انگیزه ها و خواسته های جابجایی آن را به دست آورد. این روند را معرفی می کند، به نظر می رسد که به نظر می رسد این به نظر می رسد. به احتمال زیاد، یک مرد نزدیک است، او قدرت خود را به خود می دهد، که او واقعا ندارد. انتظار می رود که او از آن محافظت کند، نیازهای را به رسمیت می شناسد و حتی اگر لازم باشد، نجات یابد. اما ماهواره واقعا ابزار برای پچ سوراخ در روح او ندارد. بنابراین اغلب به زنان که به شادی خود متصل می شوند، تنها با آنکه تنها کسی را که تحقق خود را در زندگی به روابط با یک مرد که شوالیه می شود، منطبق می شود، اما در واقع اهدا کننده، زمانی که منابع خود را "گرگ ها" خود را افزایش می دهد. مقرون به صرفه ترین "فیلم" تصویر از چنین زن کاترین در فیلم "مسکو به اشک اعتقاد ندارد". در سرنوشت خود، بسیاری از قسمت ها، زمانی که هیچ شانه قابل اعتماد در نزدیکی وجود نداشت، رویای جوان نجات دهنده در نزدیکی نمایندگی اجتماعی قوی ناپدید شد. و به همین ترتیب او این رویا بود و امید تشیلا، که در رابطه با قدرت، بی ادب، غالب و نادیده گرفتن ماهیت Gauche، Jorus یا Goga بود - به عنوان هر کسی. اما او در آنها آرام نخواهد بود، حداقل این فیلم به این واقعیت پایان می دهد که در عوض اجرای فانتزی دوران کودکی خود، اصول، ارزش ها و اعتقادات خود را به دست آورد، که خودش را به رهبری و دختر خود را برای آنها به ارمغان آورد.

من معتقد هستم که این سناریو برای رویاهای ما وفادار است، زمانی که او از دست دادن خاک زیر پای خود، به قدرت فانتزی ها، احساسات و توهمات خود داده می شود که شخص توانا و امانت وجود دارد.

اصطلاح روانشناختی چنین مدل رفتار است و اعتیاد به تلویزیون نامیده می شود. شاید در مورد آن و ارزش نوشتن در یک مقاله جدید است.

در عین حال، ما رویاهایمان را ترک می کنیم تا بیش از آنچه گرگ ها در روح او "تغذیه می کنند" فکر کنیم.

من تعجب می کنم که رویاهای شما چیست؟

نمونه هایی از رویاهای شما ارسال پست الکترونیکی: [email protected]. به هر حال، رویاها بسیار ساده تر می شود اگر در نامه ای به ویرایشگر شما شرایط زندگی قبلی را بنویسید، اما مهمتر از همه - احساسات و افکار در زمان بیداری از این رویا.

ماریا Dyachkova، روانشناس، درمانگر خانواده و آموزش های پیشرو از مرکز آموزش شخصی Marika Khazin

ادامه مطلب