ایلانا یوریا: "من هنوز هم این حامله را احساس نمی کنم"

Anonim

- ایلان، به من بگویید که چگونه به آن رسیدیدنمایش "dumplings اورال"?

"هنگامی که من به دانشگاه تئاتر در سنت پترزبورگ به پایان رسید، یک دعوت نامه به نمونه به مسکو دریافت کرد - کانال تلویزیونی یک نمایش جدید طنز طنز آمیز به نام" Valera-TV "تهیه کرد. به عنوان یک کارگردان، Zhora Gorzekhovnikov، که شلیک "تلخ!"، مجموعه "آشپزخانه"، و تولید این پروژه کاپیتان تیم "Pelmeni اورال" آندره Rozhkov. بنابراین من برای اولین بار ملاقات کردم و با "Dumplings اورال" کار کردم. دیمیتری براکتکین، دیمیتری سوکولوف، قصابی های ویاچسلاو نیز در تیراندازی شرکت کردند. سپس نمی توانستم تصور کنم که من تبدیل به بخش کوچکی از این تیم می شوم. اما در یک سال، زمانی که بازیگر دوم در تیم مورد نیاز بود، بچه ها به من یادآوری کردند و دعوت کردند.

- احتمالا، در ابتدا، مانند هر یک از جدید، شما احساس دشوار بود؟

"ما همه متخصصان بزرگ در تیم ما داریم، و من به معنای واقعی کلمه، چگونه اسفنج همه چیز را که می گویند، حتی زمانی که آنها را می گویند، جذب می کند. این به این معنی است که شما باید نظرات خود را بازبینی کنید و چگونه بچه ها می گویند، زیرا آنها تجربه فوق العاده ای در پشت آنها دارند. و یک حس شگفت انگیز از همکاری وجود دارد، توانایی بهبود و ترک وضعیت ناراحت کننده در مرحله. من همچنین این را در "Dumplings" مورد علاقه خود مطالعه می کنم. در ابتدا، من، من، من پیچیده بود به تغییر از تئاتر (آنچه در موسسه آموزش داده شد) در سبک KVN - زمانی که همه چیز باید ساده تر، آسان تر، نزدیک تر به زندگی است.

- شما با جولیا Mikhalkova و Stephanie Gursky آشنا هستید قبل از ورود به نمایش؟

"استفا پس از من به تیم آمد، اما از یول با نمایش آشنا شد. او من را به خوبی به عنوان بزرگترین، حتی کمک کرد و حتی چیزی را پیشنهاد کرد. به دلایلی، هر کس فکر می کند که ما سه نفری در زندگی عادی هستیم، اما در واقع این نیست. ما یک رابطه فوق العاده داریم، ما هیچ ارتباطی نداریم، هر کدام یک بیننده خود را دارد.

ایلانا یوریا:

آموزش تئاتر ابتدا از ایلانا جلوگیری کرد تا شیوه غیر رسمی "Pelmeni اورال" را اتخاذ کند، اما دختر به سرعت تسلط یافت. .

- گفته شده است که برنامه هایی که در آن ناراحتی های مختلف وجود دارد یا کنجکاوی ها اغلب به عزیزان تبدیل می شوند. در مورد شما، آیا این است؟

- به طور کلی، زمانی که کنجکاوی ها در تیراندازی اتفاق می افتد، آن را در مورد اوه بسیار خنده دار! ما حتی یک انتقال جداگانه با چنین "شعله های آتش" داریم: کسی فراموش کرده است، مناظر کاهش یافته است، و غیره. این کنسرت در تماشاچیان حاضر حذف می شود، بنابراین واکنش خود را صبر نمی کند. سالن به معنای واقعی کلمه از خنده منفجر می شود. و در چنین لحظاتی شما یک کل را با بیننده احساس می کنید. به تازگی اولین برنامه خود را در "Dumplings" - "سایه دانش" به یاد می آورد. 2012 بود. در خط کلی به من به عنوان یک جوان، فقط به معلم جمعی آمده است: "با چنین دامن طولانی، عزیزم، شما به سرعت به فرمان بروید ...". همانطور که در آب نگاه کرد.

- یک موقعیت جالب برای شما تعجب کرده است یا همه چیز و شوهرم را برنامه ریزی کرده اید؟

"شوهرم و من واقعا یک کودک را می خواستم، بنابراین وقتی متوجه شدم که ظاهرا ظاهر می شود خوشحال شدم." اما اکنون، مثل هر زن، من سوالات و ترس ها را رنج می برم: آیا می توانم، اما آیا شما؟ اما همانطور که مادرم می گوید: "کجا می روید! هر کس می تواند، و شما می توانید. " بنابراین، از شورای مامان لازم است.

- چگونه ماه ها انتظار می رود برای جریان بچه؟

- تا ماه ششم، هر سه هفته به Ekaterinburg پرواز کردم. ما قطعا تمام برنامه های جدید را در تماشاچیان اورال سعی خواهیم کرد و سپس بهترین اتاق ها در مسکو ثبت می شود. اما پس از تیراندازی برنامه سال نو، من قبلا در دکوراسیون قرار گرفته ام. صادقانه بگویم، هنوز باردار نیستم. (لبخند می زند.)

- آیا شما قبلا لباس برای نوزاد آینده خریداری کرده اید؟

- تا به امروز، ما قبلا همه چیز را به دست آورده ایم، اما شوهر خرافاتی است و نمی خواهد قبل از اینکه کودک ظاهر شود، چیزهای کودکان است. بنابراین، ما به یک تصمیم ساده رسیدیم: یک انبار ساخته شده از آپارتمان مادر من.

- شما در مورد چگونگی ترکیب تیراندازی و مراقبت از کودک فکر کردید؟

- برای من دو فانوس دریایی وجود دارد که من را در زندگی هدایت می کند - این خانواده من و کار من است، بنابراین من نمی توانم زندگی را بدون یک یا بدون هیچ چیز تصور کنم. ما سعی خواهیم کرد ترکیب کنیم. خدا را شکر، ما مادربزرگ داریم، در هر زمان آماده برای نجات است. من با "Dumplings" مورد علاقه خود موافقت کردم که آنها اجازه دادند تا تا پایان تابستان به دکوراسیون بروم. و در ماه سپتامبر برگشتم ما دختران هستیم - یولیا Mikhalkova و Stefania Gursky - خنده، آنها می گویند، در حال حاضر تصمیم می گیرند که چه کسی به فرمان زیر بروید ...

ایلانا یوریا:

همانطور که می خواستم، "ما عروسی بسیار کوچک و راحت داشتیم. ما فقط مردم نزدیک و بومی نامیده ایم به طوری که آنها در آن زمان نزدیک بودند، که برای ما بسیار مهم است. و سپس ما همه را با هم به شام ​​رفتیم. شومینه تمام شب را سوزاند، ما درمان کردیم

- کجا همسر آینده را دیدی؟

- این همه با این واقعیت آغاز شد که من با همکارانم نیکیتا، مدیر فنی Shaw، در ورزشگاه ملاقات کردم. همانطور که معلوم شد، اشتراک او یک سال در قفسه بود، و تنها زمانی بود که تصمیم گرفت تا برود و کار کند. او پیشنهاد کرد به کلوپ شبانه برود، زیرا دوستانش یک حزب بزرگ داشتند. من یک شب کاملا آزاد داشتم، بنابراین تصمیم گرفتم پیشنهاد کنجکاوی را بپذیرم. در واقع، من شوهر آیندهم را دیدم. به شدت اعتماد به نفس که با یک مرد عادی در باشگاه غیر ممکن است که آشنا شود. به هر حال، او در مورد دختران مشابه بود. (لبخند می زند.)

- ظاهرا، در نگاه اول عشق بود؟

- بله، به نظر می رسد که من در نگاه اول عشق بود. فقط پس ما این را درک نکردیم. ما شروع به شوخی و نژاد کردیم، و پس از پنج دقیقه از آشنایی ما تصمیم گرفتیم که آنها ازدواج کنند. یک حلقه از دستبند، که در ورودی داده شد، ساخته شد، و به عنوان اگر مشارکت را انجام داد. به طور کلی، آنها به عنوان آنها شوخی و افزایش یافته است. آنها می توانند: بحث در جایی که ما عروسی را بازی می کنیم. من به یاد می آورم، پس آنها تصمیم گرفتند که آن را در ایتالیا بازی کنند، جایی که در پایان و به سفر عروسی رفتند. و دقیقا یک سال بعد، ما برای واقعی ازدواج کردیم. بنابراین مراقب جوک ها و خواسته های خود باشید - آنها دارایی هستند که به حقیقت می پیوندند.

ادامه مطلب