ناخن Abdrakhmanov: "حالا من به خوبی درک می کنم به عنوان روابط عمیق مهم است."

Anonim

"Young، خوب، شکل گرفته، تشکیل شده است ..." - این کلمات از یک نمایشنامه از Ostrovsky می تواند به طور کامل به ناخن بازیگر Abdrakhmanov، نه چندان دور به طور شگفت انگیزی در پروژه با صدای بلند "همسر خوب"، و قبل از آن است که با مجموعه تلویزیونی کمدی "IP Pirogova" خوش آمدید. اما چرا بازیگر اغلب شخصیت های "لغزنده" را ارائه می دهد؟ او شوخی می کند که در آن وجود دارد، ظاهرا، برخی از جذابیت منفی وجود دارد. اگر چه به نظر نمی رسید. جزئیات - در مصاحبه با مجله "اتمسفر".

"ناخن، حتی اخیرا همه به شدت عجله، و در حال حاضر حتی بازیگران که مکث کوچک در کار فاجعه را در نظر گرفتند. اولویت های شما در برابر پس زمینه ظاهر یک ویروس خطرناک و قرنطینه تغییر کرده است؟

- برای من، زندگی و سلامت خویشاوندان و افراد مورد علاقه همیشه ارزشمند بوده اند. شما نیاز به کم کردن سرعت و نشستن در خانه تا آنجا که طول می کشد تا مردم را از دست ندهید. من، یک مرد جوان، خیلی نگرانم در مورد خودم، اما من مادرم را برای مدت طولانی دیده ام، زیرا نمی خواهم به سلامت او ریسک کنم. و اگر ما درباره خلاقیت صحبت کنیم - به نظر من، این یک راه خوب برای باز کردن فرصت های جدید است. ما در کلانشهر بیش از حد شلوغ است. وقتی از پدرم از جمهوری چک آمده ام، و او در یک شهر کوچک بین پراگ و کارلوی وارا زندگی می کند، من احساس می کنم که من به دنیای دیگری می روم. من معتقدم که در این زمان شما باید چیزی را بیش از حد بیش از حد ارزیابی کنید و در خودتان تجمع کنید، به دنبال روش های دیگر خود تحقق بخشید. به تازگی، من شروع به خواندن کمی، در حال حاضر من دوباره به این، شما نیاز به دیدن بسیاری از فیلم ها، اما فقط فکر می کنم. در حال حاضر من درک می کنم که دیروز من هنوز می توانم راه رفتن، نفس کشیدن، از بهار، خورشید، و در حال حاضر، رفتن به فروشگاه برای محصولات، ما به طرف مردم نگاه می کنیم. و شما قبلا همه چیز را به روش دیگری احساس می کنید، شادی و فرصت های عادی را به یاد می آورید. من می خواستم با دوست دخترم در تابستان در تابستان بروم، ما مسیر را از مسیر بیرون کردیم، همانطور که ما در اطراف این کشور زیبا با ماشین حرکت می کنیم، اما شما باید این برنامه ها را به تعویق اندازید، من نمی خواهم سرمایه گذاری کنم. تمام جهان در حال حاضر پشت ارزش های انسانی است و مسائل اقتصادی را به پس زمینه تحمیل می کند و بسیار درست است. مدت کوتاهی قبل از اپیدمی، ما عملکرد "تانگو" را در Slavomir Mřezk منتشر کردیم. به طور شگفت انگیز، این بازی چیزی را با وضعیت فعلی بازتاب می دهد، این فقط در مورد مقادیر نسل ها است، چگونه ما با هم همکاری می کنیم.

- شما گفتید که من به پدرم به جمهوری چک رفتم. والدین طلاق گرفته اند؟

- بله، زمانی که پنج ساله بودم، اتفاق افتاد، اما ما همیشه نزدیک به هم گفتیم. مادر دیگر ازدواج نکرده بود، برای ما زندگی کرد. پدر می خواست همه ما را به جمهوری چک منتقل کند (او از سال 2008 زندگی می کند)، من حتی یک ویزا برای آموزش دریافت کردم، من قصد داشتم در دانشگاه کارلوف برای پزشکی یا دانشکده روابط بین الملل عمل کنم. اما تصمیم گرفتم دستم را در موسسه تئاتر امتحان کنم. و فقط در روز مسابقه من یک رویا داشتم (آنها چیزهایی را با من داشتند) که من به مدرسه Shchepkinsky می روم، و پدرم با یک برادر کوچک در حال مرگ است، و به او می گویم: "متاسفم، اما من به آنجا خواهم رفت مطالعه در گناهان. " در اینجا چنین عرفان است.

ناخن Abdrakhmanov:

"والدین طلاق می گیرند زمانی که من پنج ساله بودم، اما ما همیشه خیلی نزدیک صحبت کردیم. پدر می خواست ما را به حرکت به او برای زندگی در جمهوری چک"

عکس: ولادیمیر Myshkin

- شما، به نظر من، یک خانواده بسیار دوستانه است ...

- بله، من یک رابطه نزدیک با مادر من و خواهر بزرگتر Alsu دارم، ما اغلب می بینیم. جایی یک بار یا دو سال من در پاپ هستم، و او اینجا می آید. برادر کوچک من و خواهر من را دوست دارم، خوشحال وقتی ملاقات می کنیم. وقتی به خواب میروم، آنها همیشه به طور خلاصه به من در دو طرف تخت دروغ می گویند. پدر پیشتر در کسب و کار مشغول به کار بود، او تلفن را شکست، او از این همه خسته بود، در عشق با این مکان افتاد - تحت Karlovy Varai و تصمیم گرفتیم موضوع دیگری را امتحان کنید. او یک مزرعه کوچک دارد، او حیوانات را پرورش می دهد، لذت بردن از این را پیدا می کند. در ابتدا او دو شترمرغ، گاوها، گوسفند، قوچ، جوجه، جوجه، ترکیه داشت. شترمرغ مجبور بود، زیرا آنها دائما جنگیدند. فقط گاوها و پرندگان باقی مانده اند. او خود را خامه ترش، پنیر را مجبور به طبخ، اما سخت است، زیرا تنها یک خانواده به او کمک می کند. پدر طلاق گرفته است، و کودکان هنوز هم کوچک هستند تا در مزرعه کار کنند. از بخش او، من هنوز عمه دارم، و مادر من تنها برادر Ravil، عموی مورد علاقه من و، به هر حال، نام پاپ است. من خیلی شبیه او هستم، و جوانانش با الکساندر دووگوروف اشتباه گرفته شد. (خنده حضار)

- و چه کسی توسط والدین حرفه ای؟

"پاپ کارشناسی ارشد ورزش در پریدن به آب بود، که از دانشکده تربیت بدنی در موسسه پدن فارغ التحصیل شد، به یک مربی تبدیل شد. مامان توسط اقتصاددان حرفه ای، خواهر - یک وکیل، و من نیز به یک وکیل تبدیل شدم.

- چرا شما در دانشگاه تئاتر قرار داده اید؟

"معلم کلاس من، در حال حاضر یک دوست نزدیک، شوهر نینا Karimovna، Evgeny Sergeevich Galaev، به عنوان یک هنرمند در یک تئاتر معنوی کوچک" Glas "خدمت کرده است. در کلاس دهم، من به یک مدرسه دیگر نقل مکان کردم، که در آن رومئو و ژولیت "رومئو و ژولیت" را "ریمو و ژولیت" قرار دادند، اما نماینده نقش رومئو او را آغاز کرد (می خندد)، و او نمی توانست شرکت کند. به طور کلی، من نقش مهمی ایفا کردم. من دو هفته قبل از Premiere وارد بازی شدم. من واقعا دوست داشتم روی صحنه ایستادم، اما همه چیز که من انجام دادم، بد بود. (می خندد.) بعضی از کودکان از طبیعت هنری هستند، اما من چنین نبودم. این مدرسه مشاوره او بود، چنین ایالت کوچکی که روزنامه را منتشر کرد و اعلامیه های عملکرد بر روی میز گذاشته شد. در راهرو ها شنیده می شود: "من به نگاهی به ناخن نگاه خواهم کرد،" و من در مورمن هستم، "این همه خنده دار بود، اما حتی بیشتر من واکنش مخاطبان را در ظاهر من در صحنه دوست داشتم. و ظاهرا، برخی از bacillus خلاق به من افتاد. و از دوران کودکی، من دوست داشتم رقص، به خصوص قبل از مهمانان. این کار را به عنوان یک قاعده تحت ترانه های فیلیپ کرکروف و مایکل جکسون انجام داد. به هر حال، من اخیرا با فیلیپ ملاقات کردم، او به نظر من بسیار حساس به من، حساس، با یک مرد بود. اما در رقص داخلی، چیزهای خلاقانه من به پایان رسید. و از آنجایی که در خانواده هیچ کس در این حرفه دخیل نبود، آنها فقط خندیدند. بنابراین، نینا کریمووا به سمت پایان مدرسه نزدیکتر شد، به من گفتم: "اگر می خواهید یک بازیگر شوید، آماده شوید و آن را انجام دهید یا آن را هدر ندهید." من فکر کردم: "من نه، نه یک مرد، و حتی خطرناک است." من به خوبی مطالعه کردم، به مدال رفتم، بنابراین دستم را بر روی هنر گذاشتم و تصمیم گرفتم به حرفه مردان بروم که تغذیه می شود. من می خواستم یک جراح باشم

- خب، شما پراکنده دارید - یک وکیل، جراح، بازیگر ... هیچ چیز در حرفه جراح نترسید؟

- نه، من موقعیت های شدید در زندگی داشتم، من در آنها گم نشدم، اما برعکس، من بسیج می کنم. نوع خون چشمگیر است، اما نمی ترشد. به طور کلی، من به دوره های آماده سازی در موسسه دوم پزشکی رفتم. اما خیلی زود متوجه شدم که این نه تنها لذت بخش بود، بلکه من فقط از طریق نیرویی آنجا رفتم. در سال نو، ما دوباره با نینا کریموا صحبت کردیم، و Evgeny Sergeevich شروع به آماده شدن مرا برای پذیرش به تئاتر کرد. ما ساعت ها با او صحبت کردیم و به من گفت: "من حدس می زنم شما در گناهان انجام نخواهید داد، آنها دوست ندارند بچه های غیر اسلاوی را بگیرند." بنابراین من قبل از ورود به VGIK فقط به آنجا رفتم. من پس از آن به شدت در دانشگاه ها درک کردم و به دلایلی که من می خواستم به Vgik، به خصوص در آنجا من به دست آوردن دوره ایگور یاسولوویچ، که بسیار دلسوز بود. اما پس از آن به چیپ ها نگاه کرد و فقط در عشق با این مکان افتاد. مسابقه در همان سال سه صد نفر بود، بچه هایی بودند که در مدارس و دوره های آموزشی در مدارس Shpikinsky و Schukinsky تحصیل کرده بودند، بسیار گیج شده و مانع تمرکز من شد. آنها آرام شدند، با گیتار، آواز خواندن در حیاط. من حتی تعجب می کنم که جایی که شجاعت و شجاعت به آنجا می روم. آیا اکنون سرمایه گذاری می کنم؟ نمی دانم. شاید جوانان Azart کمک کنند.

ناخن Abdrakhmanov:

"مردم اغلب می پرسند چرا من تمام انواع لغزنده را بازی می کنم. بنابراین، در من و جذابیت منفی وجود دارد"

عکس: ولادیمیر Myshkin

- چگونه خود را در تئاتر رومی ویکتوک پیدا کردید، که دور از مدرسه سنتی Shchepkin است؟ و در طول سالهای تحصیل در مورد تئاتر مختلف رویای بود؟

"من واقعا" Lenk "،" معاصر "را دوست داشتم، اما ما هیچ ایده ای در آنجا نداشتیم. فکر می کنم گالینا Borisovna Wolchek پیچیده، اما جرات نیست. احتمالا درست بود، هر چند گاهی اوقات من فکر می کنم که من از دست دادن برخی از مهربانی. سپس ما به رمان Grigorievich Vockyuku آمدیم. این تنها جایی بود که آنها به من نگاه کردند، و نه در یک شریک. (می خندد) و در حال حاضر من در اینجا برای پنجمین سال کار کرده ام و هرگز آن را پشیمان نکرده ام. پس از یک خرج محافظه کارانه، به طور کامل در تئاتر دیگر، سعی کنید در فضاهای دیگر برای بازیگر جوان بسیار مفید باشد. به هر حال، جالب است که تئاتر در منطقه بومی من است. من در Preobrazhenka و در Semenovskaya زندگی کردم، و پدرم در Sokolniki کار می کرد، بنابراین در اینجا من نیز اغلب، من حتی اولین Khachapuri خود را در Ajars در بازار فوتبال خوردم. اما من تئاتر را به خانه نزدیک نکردم. (می خندد.) ساده، همانطور که معلوم شد، تمام جاده ها به منطقه بومی منجر می شود.

- من هر چیزی را که شما از مدرسه تئاتر به نام Schepkin فارغ التحصیل شده اید، تردید نکردم، زیرا زیباترین بازیگران از آنجا بیرون آمدند: اولگ Menshikov، ایگور Petrenko، الکساندر Domogarov، دیمیتری Kharatyan، Stanislav Bondarenko، Anton Khabarov، Ivan Kolesnikov. ..

- اولگ Menshikov و ایگور Petrenko - این فارغ التحصیلان فقط کارگاه ما هستند، اما آنها در نیکولای نیکولایویچ Afonine فارغ التحصیل شدند و من در بوریس Klyuev و Maria Evgenyevna Velikova، که Oleg Menshikov را سرقت کرده اند، اغلب گفت: "اولگ، او اغلب قبل از همه ... بیشتر از همه ... "

- در طول مطالعات من، شما احتمالا مجاز به عمل نبرید؟ Sliver معروف به محافظه کاری است ...

- بله، Klyuev اجازه نداد ما به پروژه های عبور برویم. درست است، از یک طرف، و از سوی دیگر، لازم است که تجربه و تجربه را بدست آوریم و حتی بر آن غلبه کنیم. بنابراین، البته، در اطراف ریخته گری فرار کرد، سعی کرد عوامل را پیدا کند. چندین بار در قسمت ها حذف شده است. اولین فیلم "تحول کامل" بود. و قبل از او، من مجبور شدم در "توهم" بر روی یک سناریوی بسیار خوب از پاول اسناوا فیلمبرداری کنم، اما این اتفاق نمی افتد. اما من اولگ گااس را دیدم، و ما هنوز دوست داریم. هنگامی که من برای نقش در تصویر "اولین" با هم توسط Evgeny Tchachuk تایید شد، من فوق العاده خوشحال شدم: چنین شریک و مواد زیبا است، اما در نهایت معلوم شد دقیقا همان چیزی نیست که ما تلاش کردیم. و سپس یک "همسر خوب" ظاهر شد.

- چگونه به این سری رسیدید؟

- من به من زنگ زد، من به نمونه آمدم، از خدا سپاسگزارم، نمی دانست که این یک پروژه بسیار خوب و بزرگ است. در غیر این صورت، شور و شوق می خواست به آنجا برود، و آن را به شدت از بین می برد. من به نمونه های بین کسب و کار آمدم، من به طور مستقیم از جاده وارد شدم، تقریبا خواب نداشتم. من مدیر استاس لیبین را دوست داشتم. من تایید شدم و جایی برای نیم سال قبل از آن، من به تئاتر Pushkin در یک "مرد خوب از سروزانا" رفتم و عاشق بازیگر Sasha Ursulak شدم. من ابتدا او را در صحنه دیدم. من اغلب برای روح چسبیده ام، و سپس من فقط یک مبارزه بودم. و چگونه خوشحال شدم، یاد گرفتم که این او بود که آلیس را در "همسر خوب" بازی می کرد! با الکساندرا، ما روابط گرم و اعتماد داشتیم، ما خیلی شوخی کردیم، خندیدیم. او جذاب، کاریزماتیک، پر انرژی است، چشمانش سوزانده می شوند. دیمیتری میلر و صابینا آخیمدوا شرکای عالی هستند. ما کمتر با Marina Vyacheslavovna کمتر ارتباط برقرار کردیم، زیرا صحنه های کمی وجود داشت، و سپس یک دوره بسیار دشوار در زندگی بود. و او به طور قهرمانانه آن را تمام کرد. او یک میله بسیار قوی دارد، در حالی که او بسیار زنانه است.

ناخن Abdrakhmanov:

"ما همه در جوانان دوست داشتنی و گرم است. اما حالا من به خوبی درک می کنم، به عنوان روابط عمیق مهم است که در آن خود را به لحاظ روحانی رشد می کنند"

عکس: ولادیمیر Myshkin

- پس از یک "همسر خوب" پیشنهادات سقوط نکرد؟

"من می روم، دقیقا، من به نمونه رفتم، اما نمی توانم چیزی بنویسم. اما من شروع به درمان همه چیز آرام کردم، من می خواهم برداشته شود، بلکه در آن نقش هایی که می توانید رشد کنید، و نه فقط پول، هر چند لازم است.

- اغلب هنرمندان زیبا شکایت می کنند که آنها به همان مواد بسیار کم عمق ارسال می شوند. همان Vyacheslav Tikhonov سعی کرد چنین تصاویر را ترک کند، بنابراین در فیلم "کسب و کار در Penkov بود" بنابراین عجله به بازی ...

- بله، او یک تصویر بسیار هوشمند دارد، گرچه او خود را از ساده است. بله، و حداقل من در مسکو، ریشه های روستا متولد شدم. من تمام تابستان را تحت Nizhny Novgorod در دوران کودکی گذراندم. در حالی که شخصیت های من متفاوت هستند - یکی - فولاد خانگی، دیگر یک حرفه ای است، سوم فقط یک مرد ساده جذاب است. من می خواهم آن را به بیشتر. اما با پراکندگی بزرگ.

- شما، به نظر من، ظاهر جذاب، اما در عین حال اغلب آنها را نه تنها شخصیت های اخلاقی، به عنوان مثال، در همان "همسر خوب" ...

- بله، مردم اغلب می پرسند چرا من تمام انواع لغزنده را بازی می کنم. (می خندد.) بنابراین، من نوعی جذابیت منفی دارم. در IP Pirogov، قهرمان من نیز مبهم است، اگر چه در فصل جدید او تبدیل به تا حدودی انسان خواهد شد. من به طور کلی این پروژه را دوست دارم - شیک، سبک وزن، با گفتگوهای خوب، تاریخ قوی.

- شما دختر را ذکر کردید به من بگویید چه کاری انجام می دهد، آیا شما مدت ها با هم بوده اید؟

- ما حدود یک سال با هم هستیم. نام او جولیا است. مامان او را به افتخار قهرمان "تئاتر" موم دعوت کرد. او یک طراح مواد غذایی است. من از دیدن دوستان مشترک آشنا شدم

- شما کلاس های کاملا متفاوت دارید این از ارتباطات جلوگیری نمی کند؟

- کاملا. ما با هم علاقه مند هستیم. جولیا به طور کامل به سینما تقسیم شده است، ما دیدگاه های مشترک را با تجزیه و تحلیل بعدی برگزار می کنیم. اغلب دیدگاه های ما همزمان است.

- به من بگو، او از شما حسود نیست؟ منظورم ویژگی های این حرفه، و به طور کلی، بسیاری از زنان با استعداد زیبا در نزدیکی ...

- جولیا به این درک اشاره دارد. او یک فرد کافی است و به من اعتماد دارد. (لبخند می زند.)

- چشمان شما در طول این سالها تغییر کرده است؟

- همه ما در جوانان داغ و دوست داشتنی هستند، اما در حال حاضر من به خوبی درک می کنم که روابط عمیق مهم است که در آن خود را به لحاظ معنوی، و نه سرگرمی های سطحی. پاشش، فقط خودتان را خالی کنید اما این بدان معنا نیست که من به طور کامل متوقف شدم زنان جذاب را متوجه شدم. (خنده حضار)

- در جفت خود، آیا شما رهبر هستید یا شما parity دارید؟

- همه چیز باید بر روی اعتماد و احترام ساخته شود. و سپس تصمیم گیری در یک سوال خاص ممکن است برای کسانی که بهتر درک شده اند. موقعیت: "من یک مرد هستم، به من گوش کن!" - هیچ دختر آن را دوست ندارد

- ناخن، با عرض پوزش، آیا شما تاتار خالص هستید؟

- بله، و مسلمان، در یک خانواده اسلامی بزرگ شد، اما ما همه چیز را بدون تعصب داریم.

- آیا پست را نگه دارید؟ پس از همه، بسیار دشوار نیست که بخوابید و تا زمانی که غروب خورشید در اواخر بهار، زمانی که روز طولانی است، به ویژه در طول فیلمبرداری نوشیدن نکنید؟

- من به اندازه کافی برای چند روز (می خندم)، اما در اجرای ما بسیاری از جنبش، هزینه های انرژی، بنابراین نگه داشتن پست دشوار است. پس از همه، حتی یک گلو آب قبل از غروب آفتاب نمی تواند انجام شود. پست صحیح کمک می کند تا بدن را پاکسازی کند، اما بسیاری از آنها در تمام طول روز گرسنه هستند و در شب آنها اجازه می دهند خود را، معده - هیچ مزیتی از آن وجود ندارد. نکته اصلی، من به دین به عنوان یک ابزار اخلاقی رفتار می کنم، بنابراین سعی می کنم اقدامات بدی را در این دوره انجام ندهم.

- دختر شما Tatarka نیست؟

- بله، و نه مسلمان.

- اگر تصمیم بگیرید که به طور رسمی رابطه برقرار کنید، مسئله دین برای شما مهم خواهد بود؟

- من هرگز یک دختر را برای تغییر ایمان ارائه نخواهم کرد. این باید یک راه حل داوطلبانه و عمدی باشد. برای انجام این کار فقط به منظور لطفا شخص دیگری، اشتباه است. مواردی وجود داشت که مردم این کار را انجام دادند، سپس طلاق گرفتند و ایمان دوباره تغییر کرد. ظاهرا، او به معنای چیزی نیست.

- والدین چگونه با ایمان و ملیت دیگری ازدواج می کنند؟

- والدین می گویند این زندگی من است، مهم است که فرد دوست داشته باشد، پس آنها خوب خواهند بود. به نظر من به نظر می رسد که از احساسات، احساسات، احساسات من به درستی دفع می شود. اگر دوست دارید یکدیگر را دوست داشته باشید و در همه چیز حمایت کنید، چرا نقاط دیگر باید شما را اشتباه بگیرند؟ مزایای یک دین برای دو نفر این است که با سن سنت متحد می شوند. اما هنوز، به نظر می رسد که مهمترین چیز در خانواده عشق و احترام به یکدیگر است.

ادامه مطلب