ناتالیا پودولسکایا: "من از گفتن اینکه من با شوهرم خیلی خوش شانس بودم خسته شدم"

Anonim

ناتالیا Podolskaya در عایق خود را از دست ندهید. به تازگی، هنرمند چندین رویداد شاد را در یک بار ذکر کرد: 10 سالگرد عروسی، 15 سالگرد روز تولد و پنجمین سالگرد پسر دوست داشتنی هنرمند. او به خواننده صحبت کرد و از زندگی یک خانواده ستاره بسیار جالب یاد گرفت.

- ناتالیا، در Instagram دیدم، که نه چندان دور در خانواده تان راه رفتن بزرگ داشت. به من بگویید چه چیزی آنها را جشن گرفتند؟

"این روز تولد تم ها بود، او 5 ساله بود، و همچنین روز عروسی ما - این سال 10 ساله تبدیل شد. خوب، 15 سال پیش ما ملاقات کردیم. این ها از تاریخ های زیبا از ما خارج شده اند. قرنطینه، البته، تنظیمات خود را انجام داد. اما هنوز تصمیم گرفتم تعطیلات را ترتیب دهم. من با یک سازمان همکاری می کنم که اعتماد دارد. و هنگامی که ما تصمیم گرفتیم جشن را جشن گرفتیم، مطمئن بودم که لباس های انیماتورها آماده می شوند، همه کارکنان اثبات شده و سالم هستند. به طور کلی، در این مورد احساس آرامش کردم. کودکان دو انیماتور را اشغال کردند، این برنامه یک نمایشگر درخشان، دیسکو، تارپولین، توپ داشت. مهمانان 7 نفر را وارد کردند: دو خواهر خواهر، دو دوست دختر و یک نوع باغ. جشن گرفته شده در تراس خانه ما. این بسیار جالب و بسیار سرگرم کننده بود.

- هدایا، احتمالا، بسیاری از ...

- خوب البته. پدربزرگ با یک مادربزرگ، روروک مخصوص بچه ها را به دست آورد. و ولدیا و من به سگ دادم، آنها برای مدت طولانی برای این رویداد آماده شدند. بنابراین در حال حاضر ما بچه کوچک دیگر در خانواده - Kang-Charles Spaniel Cavaller توله سگ. ما به دقت به انتخاب نژاد واکنش نشان دادیم. بزرگترین استدلال برای من این واقعیت بود که آغوش های کودکان داغ به این نژاد خوش آمدید. سوارکاران بچه های کوچولو را دوست دارند

جشن پنجمین سالگرد Tyoma سرگرم کننده و ایمن بود

جشن پنجمین سالگرد Tyoma سرگرم کننده و ایمن بود

instagram.com/nataliapodolskaya/

- خوب، چگونه سالگرد خود را با ولادیمیر جشن گرفتید؟ احتمالا، به نوعی همدیگر را تبریک گفتند؟

- ما آغوش گرفتیم و بوسیدیم (می خندد.) هنوز هم در این روز، تمام توجه این موضوع بود.

- ناتالیا، به ما بگویید، و چقدر سخت بود که به طور کلی به حالت عایق خود مقاومت کرد؟

"خیلی جالب است بدانیم که چگونه یک فرد به همه چیز استفاده می شود." ما خیلی عادت داریم که به هیچ وجه به هیچ وجه نپردازیم - فقط در موارد استثنایی: به فروشگاه، در داروخانه. نشستن در خانه بسیار محکم شده است. ما در زمینه قرنطینه بسیار خوش شانس بودیم. ما فقط در خارج از شهر زندگی می کنیم. و در حال حاضر هیچ جا و نمی خواهید بروید، اگر چه شما می توانید به مسکو بروید و فقط پیاده روی کنید. من نمی دانم زمانی که تور تور تور و فعالیت کنسرت بازسازی خواهد شد. من امیدوارم تا پایان تابستان. از آنجا که، به نظر من، مردم شروع به ترس از یکدیگر کردند. اگر چه من مطمئن هستم که تمایل به داشتن سرگرم کننده و پیاده روی از همه قابل اندازه گیری است.

- در طول اقامت خانه، آیا عادت های جدیدی دارید؟

- من همیشه دو بار در روز بلند می شوم برای اولین بار - در ساعت 8 صبح تا کودک: من آن را شستشو می کنم، من آغوش، سایش، بوسه می کنم و کاملا به چند ساعت می روم. در انزوا در قرنطینه، بعدا شروع کردم، این اتفاق افتاد، ساعت زنگ دار را در ساعت 11:30 قرار داد. البته، دیر است، اما زمانی که لازم نیست به هر کجا بروید، معلوم می شود که ممکن است. حالا من سعی می کنم به حالت قبلی بروم.

ولادیمیر پتروویچ Presnyakov مدت ها یک زبان مشترک با نوه محبوب خود را پیدا کرده است

ولادیمیر پتروویچ Presnyakov مدت ها یک زبان مشترک با نوه محبوب خود را پیدا کرده است

instagram.com/nataliapodolskaya/

- و آیا شما در خانه کشور خود یک میهن دارید؟

- ما بسیاری از انواع درختان، درختچه ها و البته رنگ ها را داریم. این همه توسط مادر من هدایت می شود، که چنین آماتور حرفه ای است. او در این همه به خوبی شناخته شده است. بنابراین طرح خانوار ما فقط یک غرور بزرگ، چنین درمان چشم است. و هنگامی که آب و هوای خوب، من به تراس می روم تا صبحانه بخورم و از اشکال و رنگ ها لذت ببرم. علاوه بر رنگ ها و بوته ها، ما توت فرنگی، تمشک، گلابی، سیب، آلو - تا پاییز وجود خواهد داشت. گوجه فرنگی و خیار رشد نمی کنند.

- بسیاری از مهارت های آشپزی خود را بهبود داده اند. معامله شما چطور بود؟

- چند بار غذاهای جدید را آماده کردم آزمایش کنید، بیایید بگویم. به عنوان مثال، خواهر بزرگتر من پاتوس پخته شده. به تازگی، من پنکیک های خانگی را با گوشت ساخته ام - آن را به طور ناخودآگاه معلوم شد. این معلوم شد که Bake Bezhenin پخت، اگر چه در این مورد پیچیده نیست. یک زن و شوهر از دستور العمل های ساده مانند Halotus را قفل کرد، در سبزیجات همراه با برنج همراه بود. من دستور العمل های اینترنتی را گرفتم و فهرست غذاهای خود را واقعا گسترش دادم. من دوست دارم طبخ کنم، من را آرام می کند، استراحت می کنم، اما وقتی پیاده روی و مهد کودک از زندگی ناپدید شد، پخت و پز به سادگی به نوعی آزمون تبدیل شد. تمام روزها به فکر می شود به طبخ و من فقط می خواهم غذا بخورم. اما غذا نیاز بدن است.

- قضاوت بر اساس عکس های شما، شما در تمام قرنطینه ها بهبود نمی یابید ...

"بله، من وزن خود را از دست ندادم، اما من بهتر نشد، زیرا من عادت به مدت طولانی به لطف موضوع: من شام را در فاصله زمانی از 7 تا 8 بعد از ظهر شام. این آخرین وعده غذایی من است. من هیچ پول شب ندارم این اتفاق می افتد به ندرت، در موارد استثنایی.

در طول عایق خود، ناتالیا Podolskaya هیچ کیلوگرم را بهبود نیافت

در طول عایق خود، ناتالیا Podolskaya هیچ کیلوگرم را بهبود نیافت

instagram.com/nataliapodolskaya/

- خوب، اگر شما در تور، کنسرت؟ در اینجا شما نمی توانید در ساعت 7 صبح بخورید ...

- شما فقط انرژی بیشتری را صرف انرژی و فیزیکی می کنید. شام نور پس از یک کنسرت جایزه خوبی است. خوب، پس، در زندگی عادی، من همیشه ورزش 3-4 بار در هفته بازی کردم، بنابراین متابولیسم حل و فصل شده است.

- ناتالیا، آیا شما موفق به کار برای قرنطینه شد؟

- بله، در حال حاضر یک فرمت شگفت انگیز از کنسرت های آنلاین خانگی به نظر می رسد. من چندین بار برای قرنطینه داشتم. در خانواده ما، یک فرمت جدید متولد شد: Volodya همراه من بر روی پیانو بود، و من آواز خواندم. آهنگ ها یک صدای جدید، چنین نمادین، شعر را به دست آوردند. قبل از آغاز عایق، من یک آلبوم "گریه کردم و به لطف قرنطینه، آهنگ های جدید از این آلبوم، صدای دیگری را دریافت کردم. چنین کنسرت های آنلاین از لحاظ جسمی بسیار دشوار است، ظاهرا، زیرا مبادله ای وجود ندارد. درست است که مادرم به من لطف کرد (خنده حضار) به طور کلی، بسیار جالب است: شما باید مدل موهای، آرایش، فکر کنید که در کنسرت خود در خانه قرار دهید. من همچنین در تبلیغات اختصاص داده شده به پزشکان، در کنسرت برای روز روسیه شرکت کردم. به طور کلی، نوعی از زندگی خلاق فعال بود.

- و با همسر من، آیا شما از هر سه ماه به صورت جداگانه حمایت کردید؟

- ما همیشه از یکدیگر حمایت کردیم و پشتیبانی می کنیم. قرنطینه هیچ ارتباطی با آن ندارد. من می توانم بگویم که در این زمان رابطه ما بدتر نشد و بهبود نیافته است. آنها خوب بودند و باقی مانده بودند. ما شروع به نگاه کردن سری جدید کردیم، قبل از اینکه زمان و قدرت کافی نداشتم. و چرا من شروع به بیدار شدن از خواب بیدار شدم - زیرا قبل از دو نفر موفق به رفتن به رختخواب نبودند.

- این واقعیت که شما به طور کامل به آرامی در برابر سه ماه با هم، تعجب آور نیست: شما در حال حاضر 15 سال است. در طول این مدت، آیا شما در رابطه با بحران دارید؟ چگونه آنها را تجربه کردید؟

- البته، در ابتدای رابطه، مراحل سختی، رسوایی ها، نزاع ها و درها را گرفتیم. اما حتی پس از آن، در ابتدای ارتباطات، ما به لطف ولدیا، قوانین را داریم. به عنوان مثال، ما هرگز به تنهایی به یکدیگر اجازه نمی دهیم. اول، این یک چیز بسیار مسری است. اگر کسی با شما تحریک می شود، شما قادر خواهید بود به آن پاسخ دهید. و دوم، صدای یکدیگر را افزایش نمی دهد. ما همچنین ممنوع است تا لوله ها را پرتاب کنیم، حتی اگر برخی از گفتگوهای مناقشه رخ دهد. Volodya به من این را به من آموخت، زمانی که چند بار پس از آنکه تلفن را پرتاب کرد، تلفن را خاموش کرد. من دیگر این کار را نکردم (می خندد.) این یک روش بسیار موثر است.

و یک قاعده دیگر وجود دارد. به نظر من این بسیار زیبا است. هنگامی که کسی به یکدیگر می آید، کلمه ای را نمی گویند، بلکه بلافاصله می گویند: "کمی جانی"، "مورد علاقه". به عبارت دیگر، بلافاصله به آرامی و به آرامی دسترسی پیدا کنید. این برای ما بسیار مهم است و به طور کلی این یک چیز بسیار جالب است. فقط "الله" شما به همه پاسخ می دهید، و هنگامی که می بینید که شما یک شخص بومی را به ثمر رسانده اید، باید بلافاصله به او نشان دهید که خوشحال هستید که او را صدا می کند، او را ملایم می کند.

ناتالیا Podolskaya و ولادیمیر Presnyakov با هم بیش از 15 سال

ناتالیا Podolskaya و ولادیمیر Presnyakov با هم بیش از 15 سال

instagram.com/nataliapodolskaya/

- خب، که در خانواده شما ابتدا در مورد برخی از نزاع ها به دست می آید؟

- هر دو. من خسته نمی شوم از گفتن اینکه من با شوهرم خیلی خوش شانس بودم. من نمی دانم، برای آنچه که چنین عمل من در زندگی اهدا شد. من احساس می کنم کاملا در این رابطه خوشحالم و مهمتر از همه، رایگان است. من هرگز از محکومیت حزب خود نمی ترسم: هیچ کس برای کلمات من، و نه برای اعمال او، و نه برای افکار، اقدامات و غیره. من در خانواده ام و با شوهرم احساس می کنم یک فرد کاملا آزاد است که حق عمل و حل خود را دارد.

- شما فکر می کنید لازم است که از عاشقانه در روابط حمایت کنید که در حال حاضر برای سالهای زیادی طول می کشد؟

- البته شما نیاز دارید گاهی اوقات در سفر می گویم: "شما باید من را به روز دعوت کنید." این به این معنی است که ما باید به یک رستوران زیبا برویم. نه در معمول، جایی که ما به خانه می رویم تا به سرعت بخوریم. و به طوری که یک محیط زیبا، غذای خوشمزه، شراب و غیره وجود دارد. ممکن است سفر به فیلم ها باشد. برنامه کلاسیک ما: ابتدا سینما، سپس یک رستوران. اگر برعکس، قبل از سینما، ممکن است امکان پذیر نباشد. و پس از آن ما چنین حرفه ای داریم: تور و تغییر بسیار مکرر صندلی ها. این کنسرت همان اقدام جادویی است. هنگامی که منتظر خروج خود را پشت صحنه هستید و ناگهان آهنگ خود را دوباره شنیدید ... و دوباره - و در عشق افتاد. از آنجا که او زمانی که آواز می خواند خیلی سرد است. (لبخند) در شیوه زندگی ما و حرفه ما، البته، بسیاری از عاشقانه. وجود دارد، شما می دانید تور شگفت انگیز. به عنوان مثال، هنگامی که شما در جایی به اروپا به ساحل دریایی پرواز می کنید یا به ما در سوچی پرواز می کنید.

- چیزی از این سفرها به یاد می آورد؟

- بله، من به یاد داشته باشید، یک سال پیش ما صبح زود به آدلر پرواز کردیم. اتاق آماده نبود، که در تور بسیار نادر است، اما هنوز هم اتفاق می افتد. و در حال حاضر هیچ چیز باقی مانده، چگونه به رستوران، که توسط استخر در هتل واقع شده است. من عاشق درام هستم، و ما دستور دادیم. زمان جایی بود که 12 ساعت روز بود. من خودم یک لیوان شراب گرفتم و سپس یکی دیگر از آنها را گرفتم، زیرا می دانستم که قبل از کنسرت ها هم زمان می خوابند. و ما خیلی خوشمزه، خنده دار، VOVA در برخی از خلق و خوی فوق العاده بود که صبح پس از پرواز با او، در اصل، اغلب اتفاق نمی افتد. او Humoril، ما خیلی خندیدیم، همه چیز را به ما تبدیل کردیم. در نتیجه، ما به فروشگاه هتل رفتیم. من خودم هدیه ای را که او قصد خرید من را نداشت، به دست آوردم. شگفت انگیز فروشندگان که از مذاکرات ما برای معده خارج شدند، و به آنها گفتند: "حالا همه چیز خواهد بود!" خوب، به عنوان یک نتیجه، او، البته، همه چیز را خریداری کرد. (لبخند می زند.) این شادترین تور بود. سال گذشت، و من آن را به یاد داشته باشید. آیا عاشقانه نیست؟ البته، کسانی که چنین کار خروج را ندارند، باید سعی کنیم تجربیات عاشقانه را ترتیب دهیم.

اخیرا یک سگ فوق العاده در خانواده ظاهر شد، که به سادگی کودکان جوان را دوست دارد

اخیرا یک سگ فوق العاده در خانواده ظاهر شد، که به سادگی کودکان جوان را دوست دارد

instagram.com/nataliapodolskaya/

- 10 سال - این شوخی نیست آیا شما فکر می کنید که ازدواج شما خیلی قوی است؟

- در اصل، این فقط وحشی، عشق دیوانه است. ما فقط نمیتوانیم یکدیگر را نفس بکشیم. من به یاد می آورم یک مورد وجود دارد زمانی که سفر به مدت 3 روز برای پرواز به پراگ مورد نیاز بود. و روز بعد من نمیتوانستم تخت را کنار بگذارم، از لحاظ جسمی خیلی بد بودم، من فقط بدون او گرفتم. و هنگامی که او وارد شد، من به فرودگاه رفتم تا با توپ های تورم و علامت "انتظار برای صاحب" ملاقات کنم - من در سال سگ متولد شدم. و عمه به شدت نفوذ کرد که من مرا برای خروج از جیب گذراندند. و من او را دیدم. و سپس او را با دکوراسیون Swarovski پرسید - 2006، و پس از آن من فقط خوشحال شدم. پس از آن، او دوست دارد به شوخی کند که آنها دیگر با این دکوراسیون تعجب نخواهند کرد. (می خندد یعنی پازل همزمان بود. من فکر می کنم ما فقط خوش شانس هستیم و نه به این دلیل که ما برخی از خاص هستیم، دیگران سعی نمی کنند، و ما سعی می کنیم. چنین ترانه ای Zatresin وجود دارد که ما انجام می دهیم. این نامیده می شود "ما یکدیگر را پیدا کردیم." و هنگامی که من در مورد متن فکر کردم ... چنین عبارتی وجود دارد: "فکر کنید ترسناک است که آنها نمی توانند در همان شب ملاقات کنند و در همان ماه. ما می توانیم به اطراف برویم، با یک نگاه ملاقات نکنیم، و دیگر ملاقات ... "و زمانی که من در مورد آن فکر می کنم، فقط goosebumps: ما فقط می توانیم در کنار ....

"به جز اینکه شما یک خواننده مشهور هستید، یک همسر شگفت انگیز، شما نیز یک مادر هستید." چه اصل آموزش پسر در خانواده شما است. اعتراف کنید که شما یک پلیس خوب عصبانی دارید؟

"من یک فرصت شاد برای نرم شدن، مادر مهربان هستم، زیرا ما بزرگترین مقامات پدر است. من یک کارت بلانچ دارم، زیرا یک مادر سختگیرانه بسیار دشوار است. پدر Tyoma می ترسد، پدر سخت است. او حتی کمربند را گرفت، اما، البته، او به کودک منجر نشد، هرچند تهدیدات وجود داشت. کودک واقعا ترسناک بود، من متاسفم برای من متاسفم. هنگامی که او حتی در گوشه ایستاده بود، و من بیش از حد دیوانه متاسفم. اما همه چیز به درستی انجام شد و سزاوار بود - پسران مورد نیاز هستند. دیروز، Tyoma یک بار من را کشت. او کمی زانو را خراشیده کرد، دستگیرهایش را بالا برد و گفت: "Tespi، شما یک مرد هستید!" این گفت که کودک کوچک پنج ساله من. من به سادگی Volodya را تحسین کردم. پس از همه، من درک می کنم که او به او گفت، او به او می آموزد که به برخی از ناراحتی های تلخ پاسخ دهد. در اینجا یک رویکرد مادر است و یک پدر وجود دارد. و این تعادل یک و دوم، بسیار مهم است.

- خب، شما سعی می کنید توضیح دهید که خوب است، بد چیست؟

- قطعا. اول، هرچند که مد روز نیست، اما من قول دادم که هر هفته یک کودک را متحد کنم، اگر او به من بدهد. من به قرنطینه رفتم: ما به معبد رفتیم و هر هفته به موضوع رسیدیم، من کمتر ثبت نام کردم. هر روز صبح و هر شب ما قطعا نماز را می خوانیم. من معتقدم که این بسیار مهم است که کودک از دوران کودکی به ایمان عادت کرده است. به نظر من این است که در حال حاضر بزرگترین مشکل جامعه ما این است که هیچ ایمان به دوش وجود ندارد، مردم بر روی روح خود کار نمی کنند. سپس زمان زیادی را صرف می کنم تا پسرم را بسازم، او قبلا می داند که چگونه بخواند. من نمی گویم که در این سن همیشه برای همه بچه ها است، من فقط فرصتی برای انجام این کار دارم. و، به عنوان مثال، chims از خواهران، در همان زمان، نمی دانند که چگونه خواندن. در این مورد هیچ چیز وحشتناک نیست. فقط به نظر من، از دوران کودکی برای یادگیری یک کودک بسیار مهم است. سپس به نظر من، در مدرسه آسان تر خواهد شد. من شوک من را به یاد می آورم زمانی که همه گفتند چگونه در مدرسه سرد است. و سپس من آنجا آمدم، درس شروع شد و 40 دقیقه طول کشید. و من آماده نبودم که شما باید 40 دقیقه در میز بگذارید و به برخی بی معنی گوش کنید. (خنده حضار)

ناتالیا مدت زیادی طول می کشد تا یک کودک را تشکیل دهد. در پنج سال خود او قبلا قادر به خواندن است

ناتالیا مدت زیادی طول می کشد تا یک کودک را تشکیل دهد. در پنج سال خود او قبلا قادر به خواندن است

instagram.com/nataliapodolskaya/

- خوب، سرگرمی های دیگر، به جز مطالعه، یک کودک داشته باشید؟

- مطمئن. موضوع بسیار ورزشی، متحرک، مرد زندگی است. قبل از قرنطینه، ما سه بار در هفته از بخش ترامپولینه بازدید کردیم، OFP، پسر من شنا کرد، او می داند که چگونه سه سال خود را شنا می کند. هنگامی که او تنها در استخر است، آرام است. من، البته، کنار، اما من نمی توانم استخر را وارد کنم، اما فقط تماشا کنید.

- چطور چیزها را با مسیر موسیقی؟

- خوب، ما در حال حاضر بر روی میکروفون هستیم. (لبخند می زند.) بیایید ببینیم، تماشا کنید: چه رشد می کند - رشد خواهد کرد. در اینجا او گودال را برای دادن یک سگ آموخت، بسیار سرگرم کننده بود.

- چه کسی به شما کمک می کند تا کودک را دنبال کنید زمانی که نمی توانید؟

- ما یک پرستار بچه داریم مادر من با ما زندگی می کند، اما او 71 سال سن دارد، بنابراین او مادربزرگ است، بلکه فقط بازی، بوسه، آغوش گرفتن.

- و با بستگان، به طور کلی ببینید؟

- من دو خواهر دارم: بزرگترین و خواهر دوقلو است و یک برادر کوچکتر نیز وجود دارد که در دانشگاه مینسک تحصیل می کند. با خواهران من، ما اغلب، هر روز با صبحانه با کمک یک کنفرانس تلفنی از رسول می بینیم. حالا شما می توانید چند نفر را در همان زمان تماس بگیرید - چیز فوق العاده! ما روابط بسیار نزدیکی در داخل خانواده داریم. و با نیکیتا، پسر ولدیا، ما ارتباط برقرار می کنیم: آنها با آلنا در پایین تولد در Tyoma بودند. بنابراین آنها به لمس صحبت کردند. نیکیتا یک پسر بسیار گرم است، این بسیار از این گرمای انسانی است. او دوست دارد پدر وقتی آنها را تماشا می کنم، چشمانم را از لذت می برم.

نه اغلب خانواده بزرگ ناتالیا Podolskaya و ولادیمیر Presnyakova، ممکن است تقریبا به طور کامل جمع آوری شود. تولد پسر آرتمیا یک دلیل عالی برای یک جلسه گرم بود

نه اغلب خانواده بزرگ ناتالیا Podolskaya و ولادیمیر Presnyakova، ممکن است تقریبا به طور کامل جمع آوری شود. تولد پسر آرتمیا یک دلیل عالی برای یک جلسه گرم بود

instagram.com/nataliapodolskaya/

- علیرغم این واقعیت که شما در حال برنامه ریزی برای تعطیلات در حال حاضر، احتمالا خیلی زود است، شما قبلا فکر می کنید کجا بروید؟

- این اولین تابستان پنج سال پس از ظهور موضوع است، زمانی که من برنامه های پیشنهادی نداشتم: من هیچ بلیطی خرید نکردم. من، البته، امید امیدوارم که ما حتی می توانیم حداقل در ماه اوت از دریا خارج شویم. اما، در اصل، من این وضعیت را با خودمختار پذیرفتم.

ادامه مطلب