عروسی - دورت، بله در اشاره او

Anonim

اگر آنها ذهن خود را تغییر ندهند، اولین عروسی خواهد بود، که در آن من نمی خواهم. این بسیار جالب است که چگونه بزرگسالان و افراد مستقل قادر به خروج از چنین وضعیتی استرس هستند، یکی از آنها نیز یک خارجی است. همه چیزهایی که قبلا دیده ام، به وضوح صبحانه نشسته ام.

در واقع، تجربه من حداقل است. اما چشمان من با یک زندگی بی رحم، یک همکلاسی، همکلاسی و همکار همکلاسی را از دست داد. اولین بار کمی بیش از بیست و دوم و سوم بود - تقریبا بیست و پنج. عروسی دانشجویی برای دانش آموزان خود بسیار مراقب بود و کمی عصبی برای والدین بود - آنها خجالت زده بودند که بچه ها حتی قبل از دریافت دیپلم در مورد تحصیلات عالی، پاپ و مامان تبدیل خواهند شد. یک همکلاسی در زمان ازدواج در حال حاضر یک متخصص جوان بود، می دانست که چگونه یک چهره جدی ایجاد کرد و عجله نداشت تا مادرش را در مادربزرگش عوض کند. یک زن آسان نبود: او در مورد عروس نگران بود و معتقد بود که تنها پسر او، مداليست مداليست و reddip leg می تواند اخیرا کسی را پیدا کند. خلق و خوی همکلاسی جدید مادر در قانون دقیقا مخالف بود. او اشعار را نوشت و در نهایت یک دلیل و عموم مردم را به دست آورد تا نوشته ها را رد کرد. شب شعر در داخل خانه های ناهارخوری، کاملا احساسی گذشت، هرچند بدون مبارزه هزینه می شود.

همه اینها در ابتدای دهه نود اتفاق افتاد و تعجب آور نیست که هر دو رویداد با سنت های شوروی و عطر آغشته شده اند. بر خلاف شماره عروسی سه. او یک بلوند است، اعتماد به نفس خود را غیر قابل مقاومت، او تولید کننده فیلم است، اگر چه تعداد کمی از مردم متوجه شده اند که این به معنای این است. والدین از سرگرمی جلوگیری کردند، بنابراین رستوران در مسکو برای آنها وجود داشت، و مردم ثابت شده به هواپیما بارگذاری شده و در نزدیکی فلورانس تحویل داده شدند. بسیاری از غذاهای خوشمزه و شراب، مکالمات بیش از حد در مورد هدایا و لباس های عروسی وجود داشت، زن و شوهر از زشت از دختران عروس و حباب وسواس در مورد عظمت خود را در اجرای داماد و دوستان خود.

به عنوان یک نتیجه، بلوند و نوع، خود را به نام یک فیلمبرداری، در سه یا چهار ماه شکست خورده و برای مدت طولانی تحمل جوک های تحمل در مورد آنچه که برای طلاق برای رفتن به فلورانس خوب است. و قهرمانان دو گولنس قدیمی هنوز هم با هم. کودکان در حال رشد هستند و دچار نابودی عروسی خود را با خوب، هر چند لبخند دلپذیر. شخصا من به عنوان فردی که به جای یک عروسی، یک شام خانوادگی بود، همیشه مکالمات مربوط به "روز اصلی زندگی" را سرگرم می کرد. برای من، پس عروسی فقط یک ضیافت است، و از همه مهمتر از آن شروع خواهد شد. یا پایان خواهد یافت

P. S. هنوز، لازم بود که این زن و شوهر را برای طلاق در ایتالیا شکست دهد.

ادامه مطلب