دیمیتری نقیف: "من امیدوارم که ترمینال پاهای کودکان پاداش برای این کار باشد"

Anonim

تیتر

رایلی یک دختر یازده ساله است که مشکلات سن انتقالی را تجربه می کند. اما رایلی یک قهرمان نیست، بلکه یک محل عمل است. از آنجا که شخصیت های اصلی - احساسات او: شادی، غم، ترس، خشم و خرد کردن. آنها برای آنها بسیار دشوار است، و هنوز هم باید به یک سرگرمی، غیر قابل پیش بینی و در برخی از مکان ها سفر خطرناک در سراسر جهان، که در آن یک استودیوی رویایی، یک کشور از تخیل، یک ذخیره سازی طولانی مدت، پرتگاه از Oblivion، یادبود حیوانات Teddy، Dija و یک منطقه مهم ترین، و در حال حاضر یک دوست کاملا خیالی به طور کامل نوشته شده است.

- دیمیتری، چرا شما موافقت کردید که این کارتون را صدا بزنید؟

- من افتخار می کنم: من اخیرا کارتون های زیادی را برای ابراز کرده ام. اما من به مواد کاری نگاه می کنم و اغلب آنها را رد می کنم. من دوست ندارم. افراد سالخورده مثل من، افراد مسن تر (و من به زودی هشتاد)، در تام "دیزنی" مطرح می شوند، جایی که همه چیز با مداد کشیده شده است، رنگ، چشم پاره نمی شود. و در اینجا، زمانی که من شروع به تماشای، یک کامپیوتر کامپیوتری خاص، انیمیشن، چشم را قطع کرد. من برای اولین بار به زیبایی تصویر توجه نکردم. اما پس از آن فیلم کارتونی، اصالت ایده را تشدید کرد. من از ظرافت تفکر متنفرم شاید در فیلمسازان من بی توجه باشد، اما حداقل من نفرت دارم. و در این کارتون من این ایده را دوست داشتم که احساسات در هر یک از ما زندگی می کنند که با یکدیگر مبارزه می کنند، برنده، از دست دادن. یک زندگی خاص وجود دارد و از روح خندید.

- به ما در مورد قهرمان خود بگویید.

- من خشم را بیان کردم قهرمان من عصبانی است، زیرا او باید بد باشد. او به کارتون وارد شد. اگر او در یک بازی پاره پاره قرار گرفت، او چند جانبه بود. در اینجا او، البته، چند جانبه است، اما برخی از ویژگی های کمی محدب اند. به طور کلی، این یک شخصیت عمیق و جدی است، با تجربیات شما.

دیمیتری نقیف:

رایلی یک دختر یازده ساله است که مشکلات سن انتقالی را تجربه می کند. اما رایلی یک قهرمان نیست، بلکه یک محل عمل است. از آنجا که شخصیت های اصلی احساسات او هستند. قاب از فیلم "پازل".

- آیا او را دوست دارید؟

- بله، فقط در خشم من هنوز پرواز می کند.

- فرآیند صدا به شما به راحتی داده است؟

- شغل سنگین بود من از شر، نفس کشیدم، به طوری که او در حال حاضر هیچ قدرت نیست. چگونه فقط صدای نوعی روباه را صدا بزنیم: "سلام! چه کار می کنی؟" (گفتن صدای نازک - اد.). و چقدر سخت: "A!"، "Y!" (باس). کمی! این کراکر تمام وقت فریاد می زند، من را خسته کرده است. در ابتدا خوشحال شدم که بسیاری از تفکران: "هات"، "فو"، "آره". اما زمانی که تعداد آنها به مدت پنج صد نفر گذشت، و سپس مونولوگ ها شروع به کار کردند ... این فقط یک فاجعه است! او فریاد می زند، Balabolit و تلاش برای رفتن. من امیدوارم که داغترین پاهای کودکان و انحراف از کف دست های کوچک، جایزه من خواهد بود.

- شما خودتان راضی هستید؟

- من بسیار حساس به احساسات، بسیار احساساتی است. اما، متاسفانه، ما در طول سالها پوشیده ایم. و یک سوال دیگر که برخی از کارتون هایی که لمس می کنند، لطفا اشک را فشار دهید. و دورتر، کمتر. اما، من امیدوارم، آنچه که ما در "پازل" انجام دادیم، در میان آثار خوب، جایگاهی شایسته ای خواهد داشت. من بسیار علاقه مند به دیدن تصویر با بچه ها نشسته در سالن. آنها با پاپ کورن هستند، من با یک سطل از dumplings هستم. ما با هم خوشحال خواهیم شد.

- آیا شما خودتان پازل را دوست دارید؟

- من نمی توانم بگویم که من یک شخص بسیار قمار هستم که به مجموعه طراحان و پازل معتاد می شود. پازل من به سطح حرکت اعداد به پایان رسید تا آنها را در خط جمع آوری کند. "فیزیک سرگرم کننده" خواندن. همانطور که می گویند، می توانید درک کنید، اما نمی توانید دوست داشته باشید.

- آیا این امکان وجود دارد که شما یک عاشق کارتونی تماس بگیرید؟

- "چیپ و دیل"، "Scroogeak McDak"، "سفید برفی و هفت کوتوله". من این همه را به یاد می آورم، زیرا این طنز نه توسط دورف ها متولد شده است، او توسط کودکان متولد شده است. مطمئنا، اگر فکر می کنید، من صنایع دستی کارتون دارم. من هنوز "سیندرلا" هستم. اگر چه من به یاد داشته باشید او کمی بدتر است. من نمی توانم بگویم چرا این اتفاق افتاد. شاید به این دلیل که من از یک خانواده فقیر بودم، پدر توانستم تنها یک کاست را با "سفید برفی" سرقت کنم و به همه ورودی ها نگاه کردیم. برای من، کارتون ها دوران کودکی و جوانان هستند. و کودکان دوران کودکی. گاهی اوقات ما یکسان را هفت بار می بینیم، زیرا مجبور است. بنابراین، برای من، چند فیلم چه چیزی به من یک لحظه ثبات می دهد.

- و اگر شما کارتون را به عنوان یک کار در نظر بگیرید؟

- من می توانم بگویم که من هنوز کارتون نامیده نشده است. Vicin، Garina، Gribova، که بسیاری از آنها را بزرگ خود را در گوش ها صدا می کنند. و چون من آن را با لذت زیادی انجام می دهم.

خواننده ناتالی. .

خواننده ناتالی. .

ناتالی (شادی):

"این اولین تجربه کار من در استودیوی Dubbing است. برای من، این بسیار مسئول و محترم است، بنابراین من با خوشحالی این پیشنهاد را پذیرفتم، "خواننده می گوید. - شادی - احساسات خانه. او همیشه از همه آنچه اتفاق می افتد آگاه است. من با آنچه که موفق به پیدا کردن راهی برای خروج از هر موقعیتی و راه اندازی همه چیز در راه مثبت است، تحسین می کنم. شادی فعال، فعال و مثبت است. "

Olesya Zheleznyak. .

Olesya Zheleznyak. .

Olesya Zheleznyak (غم و اندوه):

"من به طرز شگفت انگیزی از پیشنهاد به صدای غم و اندوه شگفت زده شدم، زیرا من معمولا نقش های خنده دار، ساعت کار و شخصیت های شکسته را به من ارائه می دهم، هرچند در زندگی من به جای طبیعت لایحه ای هستم - بازیگر به رسمیت شناخته شده است. - قهرمان من یک عاشقانه، غم انگیز، متخلف، مرموز و بسیار اعتماد است. او علیه تمام احساسات دیگر می رود، او همیشه فرصت را برای غرق شدن در طول سرگرمی جهانی پیدا خواهد کرد. "

Ksenia Sobchak. .

Ksenia Sobchak. .

Ksenia Sobchak (انزجار):

"به نظر می رسد که او با من نوشته شده بود، و نه من برای او،" بازیگر، تلویزیون و رادیو سهام میزبان. - مثل من، Squeamishness سخنرانی نیست، اما تنها اساسا صحبت می کند، تمام کپی های او به محل می افتد. به نظر می رسد به نظر می رسد که بسیار متکبر است، اما در واقع این ماسک اوست، شخصیت مثبت و مهربان است. برای من، کشف دلپذیر این واقعیت بود که قهرمان من مد روز بود، "من عاشق مد بسیار، و ما را متحد می کند."

Maxim Vitorgan. .

Maxim Vitorgan. .

Maxim Vitorgan (Bingo Bongo - دوست خیالی رایلی):

"من از کار بر روی صدا لذت می برم. بازیگر می گوید: من یک شخصیت فعال و متحرک با یک دامنه بزرگ دریافت کردم. " "قهرمان من نقش مهمی در توسعه طرح را بازی می کند."

ولادیمیر epifantsev. .

ولادیمیر epifantsev. .

ولادیمیر epifantsev (ترس):

"در شخصیت من، وضوح، زندگی، ارتعاش وجود دارد. در طول دوبله، انتقال به حالت واقعیت دیگری شامل می شود - پلاستیک داخلی شامل، حداکثر بازگشت اخلاقی و فیزیکی است. بازیگر می گوید سخت است، اما جالب است. " - ترس - یک شخصیت کاملا غیر معمول برای من: در نمایش های تلویزیونی بازی و فیلم های من یک بالدار از یک مرد بی ادب. شخصیت من یک پانورکال است که فقط در مورد همه چیز می ترسد. او تلاش می کند تا خود را به برخی از کسب و کار های کسب و کار و رهبر آرام کند، اما همیشه از بین می رود، که، البته، آن را شخصیت کمیک می سازد. "

ادامه مطلب