ماریا Mashkova: "عشق اول من پدرم ریخته شده است!"

Anonim

به ندرت که خانواده هر نماینده خود کافی، سرگرم کننده و شناخته شده به عموم مردم است. این فقط یک مورد است. پدر و مادر بازیگر مری Mashkova مجبور به نشان دادن نیست: النا شوچنکو و ولادیمیر Mashkov به مدت طولانی به دست آمده وضعیت و به رسمیت شناختن، و دختر خود را، ادامه سلسله، در برابر پس زمینه همکاران با استعداد از دست نرفته بود. امروزه ماریا به دو کشور زندگی می کند: هنگامی که از دست ندهید، پس از برداشتن، پس از آن در لس آنجلس، با شوهرش - پیانیست، مدیر و تولید کننده الکساندر Slobodynican - و دو دختر. جلسه ما فقط در ماه های کاری رخ داد. ماشا در یک کافه در Tverskaya در یک ژاکت دنج همراه با مادربزرگ محبوب خود و با یک بسته قابل توجه از ادبیات در حال اجرا بود. جزئیات - در مصاحبه با مجله "اتمسفر".

- ماریا، شما، و همچنین من، کتابفروشی را با لیست کامل از ...

- من نمی توانم متفاوت باشم پیروزی والدین من روز دیگر اتفاق افتاد! از آنجایی که من در حال حاضر در جدایی با فرزندانم هستم، من با یک مراسم دعا کردم: خواندن شب. به این معنی است که من کتاب ها را با صدای بلند خواندم، من شوهرم را می فرستم، و او این دختران ضبط صوتی را قرار می دهد. در حال حاضر، بدون توجه به آنچه که من از بودن خسته شدم، قطعا کتاب را می گیرم. در طول ماه گذشته، ما "Peppi Long-Rolls"، Zoshchenko، اشعار و آسیب های نثر، یک داستان خنده دار در مورد نویسنده شوروی شوروی ایرینا Pivovarova ... بنابراین در اینجا سه ​​هفته پس از اتمام من، Stefania هشت ساله، شروع شد برای ارسال یک پیام پاسخ: در حال حاضر من تحت "سگ هوشمند سگ سونیا" در اعدام خود می خوابم. علاوه بر این، جوانترین، شش ساله اسکندر، همچنین به این ارتباط برقرار کرد. این یک اتصال سرد است! و، البته، دستکاری والدین برای مجبور کردن فرزند خود در قرن XXI برای خواندن. (لبخند می زند.) فیلم ها را تماشا نکنید، اما گوش دادن و توسعه فانتزی ...

کت و شلوار، پینک قایق های زارا؛ گردنبند و حلقه، همه - chopard

کت و شلوار، پینک قایق های زارا؛ گردنبند و حلقه، همه - chopard

عکس: آلنا کبوتر

- دختران - طبیعت خلاق، در مامان با پدر؟

- من متقاعد شده ام که همه کودکان خلاق هستند، اما به تنهایی به یک حوزه بشردوستانه می رسد، و دیگران - در دنیای فنی و ریاضی، به طور کامل برای من غیر قابل درک است.

- آیا این مردی است که از مدرسه با مدال نقره فارغ التحصیل شد؟ ..

- و شما می دانید که تخمین های خوب این کار را فقط به این دلیل که من به اندازه کافی مدرسه ما را تصور کردم، مدال ها را در المپیک ادبی برای اعلامیه اشعار دریافت کردم؟! علوم دقیق هنوز بدتر رفت. دختران من بیشتر بشارتخانه هستند، دوست داشتن به رقص، نقاشی کردن ... نقاشی، به هر حال، با یک معلم تسلط دارند. هنوز هم در موسیقی مشغول به کار است - به طور طبیعی، تحت کنترل شدید پدر پیانیست. (لبخند می زند.) Fanya در پیانو و ساکسیفون بازی می کند، و جوانتر Ala - در پیانو و Blockball. ما بسیار متحرک هستیم بزرگترین "چرخ" را به راحتی پیچید و این خواهر را آلوده کرد. Alya خود را آموخت او را به انجام و در حال حاضر به معنای واقعی کلمه وسواس - هر روز قطار.

- آنها رشد می کنند و در آمریکا یاد می گیرند، جایی که هدفمند از سن جوان تحریک می شود ...

- بله، در اینجا همسر من در ایالات متحده آمریکا از دوازده سال زندگی خواهد کرد، آن را به طور کامل ذهنیت غربی، اما به عنوان یک مرد روسی، به طور فوق العاده بیمار برای روسیه، می خواهد کودکان در ابتدا آگاهی دو زبانه باشد. به هر حال، متوجه شدم که هموطنان ما که در خارج از کشور زندگی می کنند اغلب نگران سرنوشت میهن خود هستند. آنها داستان او را کاملا می دانند و در وسیع ترین جنبه ها، و به طور کلی بی تفاوت نیستند. حتی در مثال خودتان، من آن را مشاهده می کنم. قبل از شروع به زندگی در دو کشور، من در کتاب های درسی ما تحصیل کردم و تنها یک نقطه نظر را جذب کردم. هنگامی که از روسیه خارج شد، افق ها گسترش یافتند و به طور قابل توجهی با دانش جدید غنی شدند.

بمب افکن و شلوار جین، همه - کوه یخ؛ گوشواره، جیوه؛ دستبند و حلقه، همه - chopard

بمب افکن و شلوار جین، همه - کوه یخ؛ گوشواره، جیوه؛ دستبند و حلقه، همه - chopard

عکس: آلنا کبوتر

- تا چه مدت در دو خانه زندگی می کنید؟

- جایی هفت سال و، به تعجب بزرگ من، در این زمان متوجه شدم که خیلی بیشتر دوست داشتم مسکو باشم. من دوستان فوق العاده ای دارم! اگرچه آنها قبلا آنجا ظاهر شده اند. به عنوان مثال، آهنگساز آنا Drubich. علاوه بر عشق به پایتخت، من کشف کردم که برای درمان حرفهام سپاسگزار بود. در حال حاضر در زمین آمریکایی، ناگهان به یاد می آورم که چقدر دشوار است که نقش داشته باشیم! واضح است که در هر کشوری، هنرمندان به دنبال هنرمندان هستند که موفق به "جت" می شوند و از یک پروژه بزرگ به دیگری می روند، اما آنها خیلی زیاد نیستند. بقیه، که در میان آنها واقعا کاملا با استعداد بودند، گاهی اوقات نمی توانند موج را بگیرند. " آنها قادر هستند، بیایید بگوییم خنک به بازی، اما بصری به تصویر مناسب نیست و یا آنها فاقد یک مورد خوشحال، برخی از آشنایان تاثیرگذار ...

در آمریکا، من یک نماینده دارم، من به نمونه ها می روم و متقاعد شده بودم که حتی نقش کوچکتر نیز وجود دارد: رقابت دیوانه! در بعضی موارد، من به یاد می آورم، من قبلا شروع به سقوط به ناامیدی کردم، شوهرم را در اشک ها نامیدم و او را آرام کرد، گفت که همه چیز کار خواهد کرد، تنها در تعداد ضربات در یک نقطه بود. و معلوم شد درست است: به طور غیر منتظره من را در نقش در سریال تلویزیونی "McMafia" تایید کرد. این یک تعطیلات واقعی بود! این نمونه هایی که من دوست داشتم، احتمالا، احتمالا، یک بار سی و به طور مستقل، بدون کمک شوهرم، از آنجا که در مسکو بود، ثبت کردم.

بمب افکن و شلوار جین، همه - کوه یخ؛ صندل، خاموش سفید؛ گوشواره، جیوه؛ دستبند، chopard

بمب افکن و شلوار جین، همه - کوه یخ؛ صندل، خاموش سفید؛ گوشواره، جیوه؛ دستبند، chopard

عکس: آلنا کبوتر

بنابراین، با دیدن طرف دیگر مدال، من شروع به قدردانی کردم که در روسیه گاهی اوقات حتی بدون نمونه ای که من نقش دارم. و من این شرایط را به عنوان مناسب درمان نمی کنم. بنابراین، من به من نگاه می کنم زمانی که در کشور ما، هنرمندان رسانه ای، معروف بسیاری از نمایش های تلویزیونی، می توانند برای این سایت دیر شود، با متن غیر قابل تحمل، با همکاران خود، با همکاران خود آموزش می دهند ... روشن است که این است اغلب به علت جریان معمول، زمانی که بسیاری از پروژه ها به طور همزمان، یا بی تفاوتی عادی ترکیب می شوند، زمانی که مواد خسته می شوند و فرد به سادگی "شامل نمی شود". این به طور قطعی در ایالات متحده آمریکا غیرممکن است: شما بلافاصله لیست سیاه را دریافت می کنید. من با دانلود یک منبع خاص در خانه هستم، من به طور منظم به سخنرانی های مدیران درخشان گوش می دهم و همچنین دوره های خود را به ایوان چابک کشف کردم. در آمریکا، یک سیستم کاملا متفاوت عمل: در طول زندگی یاد بگیرید. در این دوره های آموزشی پیشرفته، مردم را می توان از هجده تا هشتاد و پنج سال یافت، و در میان آنها ستاره ها وجود دارد - با این حال، آنها عمدتا به شیوه ای خاص مشغول به کار هستند. این مطالعه فوق العاده هیجان انگیز است، هر هفته شما برخی از پاساژ ها را انجام می دهید ... همه چیز کاملا متفاوت از "Pike" بومی من است. من یک مدرسه وختنگوف داشتم، و چابک یک دنباله ای از استانیسلاوکی است. دقیق تر، آن را ترکیبی از پیش بینی های کلاسیک کنستانتین Sergeevich و روانپزشکی است. به نظر می رسید ساختار عمل من را تغییر دهد. به نظر می رسد که تمام کارهای جالب من بعد از آن شروع شد. من شروع به "از خودم" در نقش های من کردم و بنابراین گشتال خود را بست.

- کجا در آینده نزدیک ما می توانیم شما را تماشا کنیم؟

- در آمریکا، تصویب امتحان توفل، که به شما اجازه می دهد تا به یک دانش آموز تبدیل شوید، من به تحصیل در موسسه دانشکده تولید مراجعه کردم. روحیه کافی برای هدایت وجود نداشت. (لبخند می زند.) بله، من به خوبی صحبت می کنم، من خواندن، اما من از دست رفته دانش. شرکت در دوره های عادی خسته کننده است، و به همین ترتیب، به طور موازی با توسعه زبان در کلاس، من همچنین یک دیپلم را با یک حرفه جدید دریافت می کنم، به علاوه من می توانم به سرعت ادبیات نمایه را درک کنم. ما اتخاذ کردیم که بسیاری از تولیدکنندگان منابع مالی را پیدا می کنند، خود را بیشتر از منابع مالی می گیرند، و بقیه در صرفه جویی های سخت حذف می شوند. اما این یک ناهنجاری است. در واقع، تولید نه تنها در مورد پول و بودجه، بلکه در مورد ایده های خلاقانه عمدتا در مورد مجموعه ای از یک تیم موثر است. پس از تحصیل، من هم دوست داشتم مردم را از پروژه هولغان روسیه اختراع کردند، جایی که ما با دوست دخترم ایا گورباچوا بازی می کنیم. در نتیجه، خلبان در لس آنجلس حذف شد. در حال حاضر، من امیدوارم که ما به تیراندازی فصل اول ادامه دهیم. علاوه بر این، به زودی در یکی از کانال های فدرال باید فیلم فوق العاده هشت درجه "زن در حالت طلاق" در سناریوی دبیرستان Anastasia Kuznetsova باشد؛ مدیران نیز تازه واردین - Olga Safronova و Dmitry Gaitane، اپراتور Yasha Bashta وجود دارد. من واقعا این کار را ارزش می دهم و ژانر من مورد علاقه - tragicomedy است. هنگامی که او هفتاد سال را از دست می دهد، به نفع او، من قطعا گزیده ای از این تلوزیون را نشان خواهم داد. (لبخند می زند.) و من در حال حاضر در مجموعه ای از فیلم Siquteenisseriy "ایده آلیست" دنیس نومندا، مدیر سنت پترزبورگ مشغول به کار هستم، با سرگئی Pustopalis در نقش اصلی من خواننده سابق را بازی می کنم، که در اداره پلیس به کار گرفته می شود.

لباس ساشا؛ گردنبند و گوشواره، همه - Chopard

لباس ساشا؛ گردنبند و گوشواره، همه - Chopard

عکس: آلنا کبوتر

"اما، به طور عینی صحبت کردن، چنین محبوب و محبوب به یاد داشته باشید نقش اصلی در یک متر با کیفیت بالا کامل در حالی که شما ندارد ...

- من با نمایش های تلویزیونی خوش شانس هستم گاهی اوقات آنها با کیفیت بالا می روند. اگرچه من دو متر کامل را دوست دارم: "فضاهای بسته" و "فرار از مسکوباد".

- شما پذیرفتید که در حالی که یادگیری به عقلانیت ها آماده یادگیری نیست، اما در عین حال، والدین شما ولادیمیر Mashkov و النا شوچنکو - بزرگ نه تنها هنرمندان، بلکه مدیر. در آینده، بیایید به قدم های خود و در این زمینه برویم؟

- در حالی که شجاعت و دانش خاصی که من از دست می دهم. من چیزی را برای خودم حذف نمی کنم و اکنون مسیر انباشت را تصویب نمی کنم. من هنوز به عنوان هنرپیشه ها به طور کامل متوجه نشده ام.

- چه چیزی را با تئاتر دارید؟ شما برای اولین بار در مرحله هفتم به مرحله اول آمدید - و بلافاصله به ناتالیا Gundarere و Armen Dzhigarhanyan نزدیک شد. سپس آنها در "Lenkom" خدمت کردند، در Theatre.doc بازی کردند، در بازی، مامان عرضه ...

- این همه در گذشته است، متاسفانه. من مجبور شدم به خاطر شیوه زندگی امروز من تئاتر را ترک کنم. اما، از آنجا که من یک تئاتر بسیار تئاتر هستم، امیدوارم موقت باشد.

- همانطور که من آن را درک می کنم، در آینده، برای دو کشور برای شما مناسب است، و به همان اندازه شدید، درست است؟

- من به سمت جهانگرایی حرکت می کنم. (لبخند می زند) دوست دارم در اروپا کار کنم. خوب است که برای برخی از زمان ها در فرانسه زندگی کنید، بگذارید بگوییم - من اهمیتی نمی دهم، فرانسوی را آموختم! اما در عین حال من قصد ندارم سرزمین خود را برای همیشه ترک کنم. فرهنگ، زبان من، شناسایی برای من مهم است. و به عنوان بسیاری از متخصصان با استعداد در کشور ما، با آنها یک لذت کار!

هیچ یک

عکس: آلنا کبوتر

- بگویید که روز آمریکایی شما معمولا ساخته شده است.

- از آنجا که من بعد از یک دوره طولانی مدت از روسیه می رسم، من قطعا با دخترانم از دست دادم. صبحانه صبحانه را صبحانه می خورم، من آن را به مدرسه می گیرم و در یک سنت بسیار زیبا شرکت می کنم: همراه با والدین دیگر من دنبال می کنم و تماشای فرزندان ما تحت موسیقی شدید در خیابان، آب و هوای خوب به شما اجازه می دهد که هزینه اجباری را داشته باشید. آنها Fizruk بسیار زیبا هستند و همچنین لذت زیبایی برای زنان نیز لذت بخش است. (لبخند می زند.) با احساس بدهی والدین، معمولا به ورزش می روم. در کشوری که من اشتغال دائمی ندارم - و من هر روز از هفده سال کار می کردم - این بهترین راه است. فقط به بیکار ماه شما نمی دانید چگونه: افسردگی پوشش می دهد. من قبلا آن را گذراندم

- آیا شما زمان زیادی را پرداخت می کنید؟

- صادقانه، من طرفدار فرآیند تمیز نیست، اما من دوست دارم زمانی که آن را در خانه تمیز است. همانطور که برای پخت و پز، من عاشق زمانی که شوهر آماده است. به طور کلی، اگر یک مرد در آشپزخانه یک اقدام جذاب باشد. ساشا من را با ظروف نفیس پمپ کرد. به عنوان مثال، کاهش ماهی قزل آلا به آب جوش، پس از چند ثانیه طول می کشد - و صفحه یک ماهی ملایم، تزئین شده با اسفناج، به عنوان در رستوران های شسته و رفته است. و این بدون هیچ دستکاری پناهگاه است. و چه نوع زرق و برق به دست می آید!

- اگر بخواهم، عادت های آمریکایی شما موفق به دریافت، پس شما به من پاسخ دهید ...

- بله، من روی سر قلابم، اگرچه او در حال حاضر در همه جا در این سیاره گسترش یافته است. نه، من صبح در طول اقیانوس اجرا نمی شود - پس از همه، آپارتمان ما به دور از آن قرار گرفته است، اما من به ورزش پیوستم. اگر دانش آموز من مد روز برای سیگار کشیدن سیگار، نوشیدن شراب بود و به نظر من بود که من بازیگر بدون این ویژگی ها هستم (می خندم)، در حال حاضر من سیگار را ترک کردم، شروع به آزمایش با مواد غذایی مفید کردم و خود را با اشکال مختلف فعالیت بدنی آزمایش کردم. من خیلی سعی کردم در حال حاضر من یک وزوز واقعی از Barre-Fitness تجربه می کنم. او هنوز هم تا آنجا که می دانم، به روسیه نرسیده بود. در آن، رقص شناسی به صورت ارگانیک همراه با ورزش است، و این گروه های عضلات درگیر هستند، که در زندگی عادی غیر فعال است. من همچنین یوگا داغ را تحسین می کنم: او به من نیروهای عظیم می دهد! بنابراین من به این در آمریکا اضافه کردم.

ژاکت، Marina de Golle؛ Turtleneck، Sasha '؛ دامن، منحصر به فرد Pinko؛ چکمه، استوارت ویتزمن؛ گردنبند و حلقه ها، همه - Chopard

ژاکت، Marina de Golle؛ Turtleneck، Sasha '؛ دامن، منحصر به فرد Pinko؛ چکمه، استوارت ویتزمن؛ گردنبند و حلقه ها، همه - Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- شما به طور معمول در مورد برخی حملات ناامیدی و افسردگی ذکر شده از من تا حدودی شگفت زده شد. من شما را به عنوان یک دختر مقاوم و شاد درک کردم ...

- اوه، عالیه! من یک روانپزشک خوب دارم (لبخند می زند.) ایرینا روانپزشک است، نه یک روانشناس، من متوجه شدم که این علم برای من جالب تر است. روانشناسی بیشتر مکالمات است و روانشناسی-آتریا طرح های واضح، تکنیک های مختلف، مفاهیم است. این تاسف است که این حوزه در روسیه کم ارزش دارد. ما اعتقاد داریم که اگر با حرفه ای تماس بگیرید، پس ضعیف. شما وقت آزاد دارید تا منعکس کنید و پول به طوری که آنها به نظر می رسد در باد هستند. مردم ترجیح می دهند با مشکلات خود از دوستان و بستگان خود حمل کنند. و به نظر من، بسیاری برای حفظ تعادل هماهنگ، کمک متخصص مورد نیاز است.

- البته، در سال های اولیه، اصلی ترین چیز گذاشته شده است. آیا شما یک مادر اقتدارگرا هستید؟

- برای مقامات و سختی، پدر ما مسئول است. من اغلب غایب هستم، من در روسیه برداشته ام و به دخترانم با احساس گناه بازگشته ام. با یک دسته از هدایا، من مثل یک مادر نیستم، اما به ندرت سفر ...

- شما به طور مستقیم صحنه های دوران کودکی خود را تکرار کنید و در حال حاضر در نقش پدرت ظاهر می شود، که آنها نیز از مورد پرونده دیده می شود ...

- دقیقا. آیا شما فکر می کنید چرا من به روانپزشک تبدیل شدم؟ (می خندد.) چون متوجه شدم که بسیاری از سوالات جدی در مورد والدین ما را حل نمی کنم. من با آنها به ندرت سرقت کردم. من با پدربزرگ و مادربزرگ، مراقبت احاطه شده بود، دیدم که چگونه از توجه والدین محروم شدم. به طور طبیعی، در چنین شرایطی، من به عنوان یک استاد دستکاری شدم ... هنوز هم، من فکر می کنم، تا پنج سال، کودکان باید در نزدیکی والدین خود باشند تا از همه مشکلات در آینده جلوگیری کنند. واضح است که مادرم را با پدرم محکوم نمی کنم - من آنها را تحسین می کنم! اما همانطور که والدین و پدربزرگ پدر و مادر خود را درمان می کنند. این یک واقعیت است و وقتی متوجه شدم که من شروع به اشتباهات مشابهی با فرزندانم کردم، وحشت زده شدم. من پرواز کردم - و بلافاصله فرار کرد، چون نمی دانستم که با آنها چه کار کنم: من دائما، هر ثانیه به چیزی نیاز داشتم ... قبل از اولین سفر، من روانپزشکم را تردید کردم: اگر من رفتم گریه و فریاد، روان نخواهد بود، و من برای این پول پرداخت نمی کنم ... معلوم شد که این همه بی معنی بود. برعکس، پس از جلسات، بهتر است خودتان را درک کنید و بدن خود را درک کنید - این باعث می شود که برخی از تظاهرات عاطفی خاصی ایجاد شود. خنده دار، اما به زودی به یک روانپزشک تبدیل شدم، من برای نقش یک دختر با تشخیص اسکیزوفرنی تایید شدم. در حالی که این پروژه یخ زده است، اما در آینده جالب خواهد بود که این تصویر را به تصویر بکشد. اطمینان حاصل کنید که دکتر خود را ایرینا به پلت فرم تماس بگیرید و ما با هم آزمایش خواهیم کرد. (لبخند می زند.)

لباس، کوه یخ؛ بالا، بوتروسی؛ کمربند، Damu؛ گوشواره، گردنبند، دستبند و حلقه ها، همه - Chopard

لباس، کوه یخ؛ بالا، بوتروسی؛ کمربند، Damu؛ گوشواره، گردنبند، دستبند و حلقه ها، همه - Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- والدین در حال حاضر برای شما - نزدیکترین دوستان؟

- آنها ماجراجویی فوق العاده من هستند! ما امروز خیلی نزدیک به مادرم هستیم، علیرغم این واقعیت که آنها اساسا متفاوت هستند و اگر یک همکار وجود داشته باشد، من حتی نمی توانم چنین دخترم را با دوست دخترم بسازم. (لبخند می زند) برای چند سال پیش، او تمام ویژگی های کامل را به طور کامل غیر قابل قبول در دوستی، به نظر من. اما اکنون او به یک فوق العاده تبدیل می شود، و من به او افتخار می کنم. او اخیرا از کالج در نیویورک فارغ التحصیل شد، تشکیل یک عکاس حرفه ای را دریافت کرد و به طور کلی، بسیار جمع آوری شد، بنابراین بالغ شد. درست است، سازمان زندگی هنوز بی تفاوت است. در حال حاضر او فقط مهمانان من است، و من می توانم آن را با تمام شواهد اعلام کنم. مامان عجیب و غریب برای ظروف خلاقانه است، و من از نظر جسمی در ظروف سرباز یا مسافر. بنابراین، من مجبور شدم ظروف را بشویید، چیزها را بشورم ... درست است، من اخیرا چنین تئوری را شنیده ام که کسی که هیستریک برای محل های استریل تلاش می کند، مانع درونی می شود و کسی که در هرج و مرج در حال حاضر در هرج و مرج کار می کند جهان من نمی دانم کجا حقیقت، اما من اینجا می دانم خودم را به طور خاص در آرامش تمرین می کنم: گاهی اوقات من بستر را سوختم. اگر چه شوهر بلافاصله برای من انجام می دهد. این چیزی است که به معنای ده سال زندگی با من است! (لبخند می زند.) بله، و من نمی توانم بگویم که مادر کاملا آماده است. این می تواند بورچ الهی را درمان کند، اما یک بار. در حال حاضر ما در حال یادگیری با هم برای پیدا کردن یک زبان مشترک، و تبدیل شده است برای من تبدیل به آن تبدیل به آن نرم، درک، مراقبت از مادر، که من در مورد زمانی که کوچک بود. و من نیز این واقعیت را دوست دارم که والدین هدیه در نسخه دوزهای ارتباطات در حال حاضر برای من هستند - چه چیزی مورد نیاز است.

- چگونه جلسات به طور سنتی برگزار می شود با پدر؟

- من دوست دارم به دیدن او، نشستن در صندلی در اتاق بزرگ خود و چت در موضوعات مختلف ... kayfu از حس سیاه خود را از طنز! ما جوک های بی ادب را عوض می کنیم که همه چیز را درک نمی کنند. و اخیرا من به او در تئاتر، بوسه، دیزین و فرار می کنم. (لبخند می زند.)

- او تمایل دارد به شما مشاوره دهد - به عنوان بخشی از خلاقیت و بخشی از زندگی شخصی.

- پدر یک فرد فوق العاده است، بنابراین رابطه عاشقانه من هرگز مداخله نمی کند. و با توجه به کار، او می تواند مشاوره را ارائه دهد، تنها اگر از او بخواهم. به طور کلی، زمانی که والدین بی نظیر هستند، درگیر خود هستند، پس از آن شما به طرق مختلف به دست آوردید.

- هنگامی که پدر یک نماد جنسی شناخته شده است، هیپنوتیزم بر جنس مخالف، وحشیانه، کاریزماتیک و همیشه لغزش، برای اطمینان دختر بزرگسالش شروع به سقوط در عشق با چنین مردانی، درست است؟

- البته. عشق اول من یک پدر پوستی است. و همچنین یک بازیگر. با این حال، من متقاعد شدم که هنرمندان مردانه یک شکست کامل برای زندگی با یکدیگر هستند. من از آن دسته از زنان شگفت زده شده ام که به آنها نزدیک می شوند.

- آیا می توانید خود را یک مرد خانواده نامید؟

- من برای روابط دائمی - هر دو در عشق و دوستی هستم. من نمی خواهم درباره ازدواج قبلیم حرف بزنم، اما از اولین شوهر من برای انجام همه چیز سپاسگزارم تا بتوانم او را با او انجام دهم و شوهر دومم را ملاقات کنم. من خودم را به سختی ترک خواهم کرد اگر او چنین فرصتی را به من نداد.

- همسر شما الکساندر Slobodynik یک موسیقیدان ارثی است، یک پیانیست با حرفه ای درخشان، که هنوز مدیر و تولید کننده بود ... تحت چه شرایطی شما چنین شخص منحصر به فرد را ملاقات کردید؟

- در پایین تولد پل Derevko. و اکنون هر ساله از قلب آن را تبریک می گوییم. ساشا برای مدت زمان طولانی با پل، با یورا Kolfolnikov، با همسر Zyganov، دوستان بود، و زمانی که من او را ملاقات کردم، اولین دیدار او به روسیه بود پس از ترک نوجوان با پدر و مادر خود را به غرب ترک کرد. سپس من بلافاصله احساس کردم که او دوست داشت، اما من، علیرغم این واقعیت که ساشا یک مرد بسیار جذاب بود، چیزی شبیه به آن نداشت. من حدس می زنم دلیل این بود که در آن زمان من هنوز ازدواج کردم. اما پس از آن همزمان بود که من به سرعت، به معنای واقعی کلمه در چند ماه، طلاق گرفته و در یک دولت یک دختر آزاد دوباره با ساشا ملاقات کرد. دوست دختر من هر AA گفت که ساشا از او پرسید، جایی که شوهر قصد داشت ... متوجه شد که ازدواج مشروع متولد نشده است، به من نشان داد.

- احساس مرد شما چیست؟

- برخی از سطوح غریزی احساس می کردند که من بچه ها را از او می خواهم. قبل از آن، من هرگز خودم را در چنین اندیشه ها گرفتم. و در اینجا به طور مستقیم معرفی شد که کودکان ما می توانیم دریافت کنیم! چنین محاسبات عملی بود. (لبخند می زند.) به هر حال، ساشا نیز در مورد آن فکر کرد. علیرغم حضور چندین ازدواج پشت پشت او، تا زمانی که ملاقات با من، او هنوز پدر نبود.

ژاکت، کوه یخ؛ گوشواره، گردنبند، دستبند و حلقه، همه - Chopard

ژاکت، کوه یخ؛ گوشواره، گردنبند، دستبند و حلقه، همه - Chopard

عکس: آلنا کبوتر

- آیا شما و همسرتان شخصیت های مشابهی هستند؟

- نه، ساشا بزرگسالان، عاقل، آرام، قضایی، بیمار و در طول زندگی مشترک ما است، او به طور مداوم تلاش می کند تا من را محدود کند. شما تصور می کنید چه شخصیتی تولید می شود زمانی که یک پسر در یک پیانو برای یک بازی از پنج سال گذشته هزینه می شود! بنابراین، آن را به اندازه کافی زیاد است. من شوهرم را در تمام جنبه ها تحسین می کنم، به ویژه بخشی از مسیر حرفه ای او. پس از به دست آوردن به بیست و هفت سال از ارتفاع های باور نکردنی به عنوان یک پیانیست، داشتن آلبوم کلاسیک خود را که در استودیو ثبت شده است، به دست آورد، جایی که گروه BitLes یک بار نوشته شده بود، یک برنامه تنگ از تور با بهترین ارکسترها در سالن کارنگی و سایر سایت های افسانه ای (به طور طبیعی ، با هزینه های چشمگیر)، او قدرت را پیدا کرد تا همه را ترک کند و به فیلم ها برود. و او در تیراندازی "کفپوش" را آغاز کرد. پدر و مادر از چنین تقلبی شوکه شدند، اما ساشا وسواس شده است، و او به رویا رفت. من خوشحالم که او همه چیز را کاملا دارد. به هر حال، متوجه شدم که تبدیل شدن به سینما، او اجازه می دهد تا خود را بیشتر تظاهرات از احساسات، و گاهی اوقات من نیز باید او را آرام کنید. اما این طبیعی است: مردان باید بخار تولید کنند. بنابراین ما یکدیگر را متعادل می کنیم.

- آیا خانواده خانوادگی شما را دوست دارید؟

"مادربزرگ و مادربزرگ من، والنتینا Prokopyevna، معلم اخلاق و زیبایی شناسی، می گوید که برای زندگی او، چنین پدران ایده آل، ملاقات نکردند. (لبخند می زند.)

- مطمئنا، به لطف اشتیاق آنها، الکساندر همچنین شما را به موسیقی کلاسیک فرو برد. درست است؟

- آره! من در این رابطه کاملا تاریک بودم. شوهر من را به عنوان سرگئی رحمانویو، فردریک شوپن ... من به یاد داشته باشید، من به یاد داشته باشید، من در حال حاضر با دومین فرزندمان باردار بودم، ساشا با آنج Drubich ملاقات کرد، و من نشستم، به گفتگو و اندیشه خود گوش دادم: واقعا ادامه خواهد داد کل شرکت نوازندگان را به عهده خواهد گرفت تا وانمود کنند که همه چیز را درک می کنم، اشتباه در استرس در کلمه "Sonatina" ... معلوم شد، بیهوده نگران بود. من اینجا، که من آن را نمی خواهم، مانند Drubich. (لبخند می زند.) تحصیل کرده، افراد هوشمند تمایل دارند که احساس استثنایی از طنز داشته باشند. و حالا من قبلا برای خلق و خوی من موسیقی کلاسیک را قرار داده ام. به عنوان مثال، "پروانه ها" Shuman توسط الکساندر Slobodynica انجام شده است ... بنابراین او هنوز هم بازی سرد! و من خوشحالم که، به دست آوردن یک رویا، ساشا به این ابزار بازگشت. با تابستان این تابستان، او در سنت پترزبورگ با والری گرگوف بازی کرد و ما با مادرش، با اشک در چشم من، در سالن نشسته ... و البته، قبل از کنسرت، تمام خانواده برای نه ساعت هر روز گوش دادن به تمرین در صفحه اصلی پیانو. (لبخند می زند.)

- بدیهی است، علی رغم ازدواج خوشحال، شما از کسانی نیستید که "تمام دختران خود را با سن" نابود کردند ...

- من در این رابطه مخالفم. قبلا، دوستی زن را به رسمیت نمی شناسم. بله، من یک دوست دختر از یک مهد کودک در Aviagorkov Tolmachevo در نزدیکی Novosibirsk داشتم، و دیگری از مدرسه است. و این است. و پنج سال پیش، من به طور غیر منتظره متوجه شدم که من در حال حاضر یک تیم درجه اول از دوستان قابل اعتماد دارم: Anka Slah، Anka Drubich، Irka Gorbachev، Masha Andreeva، Larisa Baranova ... اگر این، من می دانم، آنها برای من ایستاده اند دیوار - پنج جسورانه. خوب است که حتی آمریکا ما ما را جدا نمی کند. برای نیم سال من من را نمی بینم، من می رسم - و به عنوان اگر ما فقط دیروز شکست خورد.

ادامه مطلب