کارا مالفین: "هنگامی که عکسبرداری به پایان رسید، همه ما گریه کردیم"

Anonim

تیتر

مدرسه فارغ التحصیل Jacobsen از سال های کودکان مخفی به طور مخفیانه در عشق به زیبایی زیبا و جسورانه خود را Margot's Spiegelmann. بنابراین، هنگامی که یک شب او از او دعوت می کند تا در "عملیات مجازات" علیه مجرمانش شرکت کند، او موافق است. اما، پس از ماجراجویی شبانه به مدرسه آمده است، کو متوجه می شود که مارگوت ناپدید شد ... برای او تنها پیام های مرموز را ترک کرد، که او باید برای پیدا کردن یک دختر حل کند.

- کارا، وقتی متوجه شدم که نقش مارگو شما را تایید کرد؟

- من حتی نمی توانم توضیح دهم که چگونه خوشحال شدم. من عاشق کتاب جان سبز بودم که فیلم "شهرهای کاغذی" فیلم را فیلمبرداری کرد، و در قهرمان او Margo. با شرکت در نمونه ها، می دانستم که این نقش رویای من است. اما من حتی نمی توانستم توجه کنم که آنها مورد تایید قرار می گیرند. من حتی امید نداشتم من دوست ندارم به چیزی امیدوار باشم، زیرا پس از آنکه شما مجبور نیستید ناامید شوید. و بنابراین، زمانی که من نامیده می شد و گفتم من بازی می کنم، من خوشحال شدم. در آن روز، من تنها در اتاق هتل بودم و شروع کردم به پریدن در اطراف اتاق، پرتاب همه چیز که من در دست بودم، فریاد ... کسی از کارکنان هتل حتی به من نگاه کرد تا متوجه شود که آیا همه چیز به ترتیب بود . خیلی خنده دار بود

- نقش KEW انجام Nat Wolfe. آیا شما بلافاصله یک زبان مشترک را یافتید؟

- NAT - خوش تیپ کار با او فقط یک رویا است. هنگامی که ما برای اولین بار ملاقات کردیم، بلافاصله با همدردی دوجانبه بزرگ نفوذ کرد. ما هر دو دوست داریم که خود را در خود و یکدیگر حرکت دهند، خیلی بخندم، ما تمام وقت حرکت می کنیم و نمی توانیم متوقف شویم. او دوست من برای زندگی باقی خواهد ماند، و این عالی است که ما چنین روابط داریم، زیرا به نظر می رسد که آن را در قاب قابل مشاهده خواهد بود. او به من آموخت که چگونه بر روی مجموعه رفتار شود، توصیه می شود به جای ترس لذت ببرید و به خاطر همه چیز نگران باشید.

- Margo یک شخصیت مبهم است. آیا می توانید مثل او بگویید؟

- بله حتما. من هیچ ارتباطی با مارگو در سن داشتم که در تاریخ نشان داده شده است: بسیار بالغ تر است. اما در این واقعیت که او واقعی زندگی می کند، نه خیلی فکر نمی کنم در مورد آینده، آنچه را که در حال حاضر به نظر می رسد درست است، ما بسیار مشابه هستیم. و در چگونگی آن سرگرم کننده است و هرج و مرج را در اطراف او ایجاد می کند. به طور خاص - فقط همه چیز که او انجام می دهد، مستلزم واکنش بیشتر است. مارگو بسیار خسته کننده است، و من هم همینطور. ما به شدت افراد با او هستیم، همیشه در موج خود، پیروی از قوانین و عشق ماجراهای را دنبال نمی کنیم.

- کار بر روی صحنه من بیشتر از همه به یاد داشته باشید؟

"یکی از لحظات مورد علاقه ترین فیلم در این فیلم، زمانی بود که مارگوت Kewo خود را از خانه می برد تا از دوست پسرش انتقام بگیرد. من مجبور شدم تمام ترفندها را انجام دهم، بر روی یک درخت بزرگ صعود کنم و سپس پنجره را بیرون بیاورید. سرگرم کننده بود سازمان دیده بان ماشین به طور کامل در سلوفان پیچیده شده است، تمام رنگ ها را از می توان رنگ، آویزان در سوپر مارکت تا چهار صبح - عالی بود! هنگامی که عکسبرداری تمام شده است، همه ما گریه کردیم. من هنوز همه را از دست می دهم کار بر روی این فیلم به من یادآوری کرد که من خودم هنوز خیلی جوان بودم و در روح هنوز یک کودک بودم. بله، و همه ما ...

مدرسه فارغ التحصیل Jacobsen مخفیانه در عشق با همسایه جسورانه خود را Margot's Spiegelmann. بنابراین، هنگامی که یک شب او را دعوت می کند تا در "عملیات مجازات" علیه مجرمانش شرکت کند، او موافق است ....

مدرسه فارغ التحصیل Jacobsen مخفیانه در عشق با همسایه جسورانه خود را Margot's Spiegelmann. بنابراین، هنگامی که یک شب او را دعوت می کند تا در "عملیات مجازات" علیه مجرمانش شرکت کند، او موافق است ....

- شما در دوران کودکی چه بود؟

- من یک کودک بسیار آرام و آرام بودم. دوست داشتم گوش کنم و تماشا کنم من در دنیای فانتزی هایم زندگی کردم. او دوست داشت که دنیای فوق العاده ای را اختراع کند، مبلمان را حرکت دهد و یک قلعه را از آن بسازد. من همیشه می خواستم شخص دیگری باشم من از پنج سال به یک بازیگر تبدیل شدم. و هنگامی که من 13 ساله شدم، از پدر و مادرم خواسته ام که به عنوان یک هدیه تولد برای من یک عامل را استخدام کنم. من دوست داشتم در صحنه باشم، من در مدرسه خیلی رقصیدم. من روانشناسی، زیست شناسی و شیمی را دوست داشتم، اما مهارت های بازیگری موضوع مورد علاقه من را نداشتم.

- آیا دوست دارید جوک ها را در سبک مارگو ترتیب دهید؟

- بله، من یک تله بد بودم! (می خندد.) در مدرسه شبانه روزی، من می توانستم، مثلا، چهره فرد شخص را در حالی که خوابید تزئین کردم. و این نقاشی پس از آن هفته ها نمی رفت.

- شما یک مدل بسیار موفق هستید چقدر مهم است که حرفه ای عمل خود را بدانید؟

- کسب و کار مدل هرگز این واقعیت است که من برای روح انجام می دهم. قلب من شروع به ضرب و شتم سریعتر بر روی پدیوم و یا در مقابل دوربین. و اقدام به آنچه من همیشه در مورد، شور و شوق واقعی من. من آماده هستم که تمام زندگی و خونم را به آن اختصاص دهم، پس از آن و اشک به دنبال اشک های خود را.

- حرفه شما در دوران کودکی آغاز شد. به نظر می رسد که شما بدون توقف کار می کنید. و چگونه استراحت می کنی؟

- من دوست دارم بخوانم. در حال حاضر من آلمانی هس را خوانده ام. من عاشق شعر، کتاب های علوم محبوب هستم. داستان های لیدیا دیویس بسیار جالب هستند. بله، من سالها آخر هفته ای نداشتم و احتمالا به تعطیلات نیاز دارم. اما من دوست دارم کار کنم هر روز من یوگا را انجام می دهم، او به من کمک می کند تا آرام شود. و همیشه گیتار من را در همه جا می گیرم و موسیقی را نوشتم.

- چه کسی به عنوان مثال برای تقلید فکر می کنید؟

- Meryl Streep، Charlize Teron، Julianna Moore، Patricia Arequette. من آنجلینا جولی را تحسین می کنم، آنچه را که او از نظر خیریه انجام می دهد، و آنچه که او به عنوان مدیر انجام می دهد. من این زنان برجسته و قوی را دوست دارم. من همچنین می خواهم با Sien Miller کار کنم - او نیز نمونه ای برای تقلید و یک دوست دختر نزدیک است.

- چه چیزی رویای شما را می بینید؟

"من می خواهم به بازی قهرمانان قوی ادامه دهم." من می خواهم یک قاتل سریال را به عنوان Charlize Theron در هیولا بازی کنم. اجاره از Quentin Tarantino. و یک روز برای ساخت یک فیلم به عنوان یک مدیر. این سواری از تمام رویاها خواهد بود. من همچنین می خواهم به عنوان مثال خوبی برای تقلید دختران جوان باشم.

- چه می توانم دختران و دختران را توصیه کنم؟

- همه خود را انجام دهید، خودتان باشید خوب است که به مردم نگاه کنید، آنها را الهام بخش، اما هرگز سعی نکنید کسی باشید که در واقع هستید. قلب خود را دنبال کنید و برای رویاهای خود را دنبال کنید و اجازه ندهید کسی شما را در دستیابی به هدف خود مزاحم کند.

ادامه مطلب