دیمیتری Ermak و ناتالیا Bystrov: بررسی گذشت

Anonim

هنرمندان به همان سوالاتی پاسخ دادند، پاسخی که متخصصان ما مورد مطالعه قرار گرفتند.

دیمیتری Ermak

ناتالیا Bystrov

اولین جلسه شما؟

در سال 2007، من در مسابقه آهنگ بازی به نام آندری Mironov شرکت کردم و به ریخته گری آمدم. و ناتاشا برای همکلاسی هایش بیمار است. او در حال حاضر پس از آن ستاره موسیقی ماما میا!

لباس ناتاشا چگونه بود؟ و شما؟

او در جین، فایل دسته ای، ughi بود و گوشی را در دستش نگه داشت. و من در کت و شلوار کلاسیک بود.

تاریخ اول شما؟

این اتفاق در عملکرد کودکان اتفاق افتاد - من آن را به تئاتر دعوت کردم.

کجا و چگونه در عشق به یکدیگر اعتراف کردی؟

ما چنین کلمات را تلفظ نمی کنیم. بهتر است احساس و سکوت کنید.

اولین هدیه ناتاشا؟

شیر و عسل. من درد گلو داشتم

و اولین هدیه شما؟

در هشتم ماه مارس من لباس او را دادم. در آن لحظه، زمانی که او تعارف دریافت کرد، من به خودم افتخار کردم.

اول (یا بیشتر به یاد ماندنی) نزاع؟

ما زمانی که ما در موسیقی بازی کردیم، درگیری بودیم. او سعی کرد تا مرا یاد بگیرد.

ارزش ناتاشا در شما چیست؟

من فکر می کنم او شخصیت قوی من را در نظر می گیرد.

آیا شما در آن هستید؟

استعداد او، آسیب پذیری، زنانه.

درس مورد علاقه ناتاشا؟

او لباس های شستشو را دوست دارد.

و شما؟

راندن. من حتی شاخه ها را فشار نمی دهم

اشغال ناخوشایند شماست

نیمه؟

پختن.

و شما؟

کار فیزیکی: من دوست ندارم برش، ساخت و نمره ناخن.

عادت به آن زمانی که شروع به ملاقات کردید؟

چنین نیست.

عادت که از آن ناتاشا رد شد؟

او مجبور بود یاد بگیرد که گوش دهد، نه قطع کننده را قطع کند.

چه نوع ناتاشا را با لذت می برید؟

نه، چی هستی او یک فرد جامد است.

نام مستعار خانه شما؟

آنها بسته به زمان سال و خلق و خوی تغییر می کنند.

چه کسی قهوه را به رختخواب می آورد؟

ما چنین مراسم را نداریم. ما صبحانه در جدول داریم

اولین جلسه شما؟

من در موسیقی "زیبایی و جانور" کار کردم. دیما برای دیدن عملکرد به عنوان یک بیننده آمد و حتی با من عکسبرداری کرد.

چگونه دیما بود؟ و شما؟

این ژاکت قهوه ای بود. و بر روی من - شلوار جین آبی و لباس بافتنی از بالا.

تاریخ اول شما؟

در تئاتر، بر عملکرد ما

همکاران

کجا و چگونه در عشق به یکدیگر اعتراف کردی؟

در حالی که ما این کار را نکردیم

اولین هدیه DIMA؟

این یک لباس بسیار زیبا بود.

و اولین هدیه شما؟

عسل با شیر.

اول (یا بیشتر به یاد ماندنی) نزاع؟

به تازگی، دیما من را به سه شب با مونولوگ من از نقش تعقیب کرد. من عصبانی بودم و حتی از خستگی گریه کردم.

بیشترین ارزش دیما چیست؟

باز بودن و فوری من این نیز برای او مهم است که من در حرفه موفق هستم.

آیا شما در آن هستید؟

استعداد، حس شوخ طبعی، مردانگی، جنسیت.

درس مورد علاقه Dima؟

پختن. و او آن را کاملا انجام می دهد.

و شما؟

ظروف را بشویید و آپارتمان را تمیز کنید.

تجربه ناخوشایند نصف شما؟

پیاده روی در موارد رسمی

و شما؟

کار کاغذی

عادت به آن زمانی که شروع به ملاقات کردید؟

چنین نیست.

عادت که از آن دیمیتری رد شد؟

او همچنین مجبور به رد شدن نیست.

چه نوع دیا را می توانید با لذت ببرید؟

یک کامپیوتر.

نام مستعار خانه شما؟

بسیاری از آنها وجود دارد، آنها اغلب در حال تغییر هستند. دیما به من سوسلیک، شاه ماهی، مشعل می فرستد.

چه کسی قهوه را به رختخواب می آورد؟

چای را با چای شیر می نوشم و آماده شدن آن برای یکدیگر.

تفسیر روانشناس خانواده

ناتالیا و دیمیتری بسیار مشترک هستند. هر دو جوان، هدفمند، موفق و با استعداد. اما می توان دید که در این جفت رقابت وجود ندارد. ناتاشا صمیمانه شریک زندگی خود را تحسین می کند و مانند یک زن واقعی، خوشبختی آماده است تا رهبری او را بدهد. او از زنانگی و جذابیت خود قدردانی می کند. بنابراین رابطه دوستداران بسیار هماهنگ است.

ادامه مطلب