اما الکساندر مالانینا: اتحادیه شخصیت های قوی

Anonim

همسران به همان سوالاتی از نظرسنجی رعد اسا ما پاسخ دادند و روانشناس پاسخ خود را تجزیه و تحلیل کرد و حکم خود را انجام داد.

مالانینا

الکساندر مالینین

اولین جلسه شما؟

او در کنسرت ساشا برگزار شد. من عملکرد او را دوست داشتم 13 نوامبر 1988 بود.

الکساندر لباس پوشید؟ و شما؟

این شلوار گسترده ای داشت، چکمه های بالا با پرچ، یک پیراهن سفید. بر روی من - شلوار جین و ژاکت رنگ دریایی.

تاریخ اول شما؟

قبل از بهار سال 1989، هیچ تاریخ واقعی وجود نداشت. و بعد از 8 مارس، من احساس کردم که دوستی ما به عشق احترام می گذارد، که از آن می ترسم.

اولین کسی که در عشق اعتراف کرد؟

ما با کلمات بسیار دقیق بودیم. الکساندر سپس درباره عشق صحبت نکرد، اما او همیشه می دانست که چگونه او را قرار دهد.

اولین هدیه ای که الکساندر را ساخته اید؟

من گوش من را با الماس به او دادم. دوم خود را پوشید.

اولین هدیه او؟

او همه چیز را به من پیشنهاد کرد - ماشین، کت خز. اما بسیار ارزشمند توجه او بود. به خصوص در طول کمبود، سفارش مواد غذایی را به یاد می آورد: یک فنجان خاویار، سوسیس، چای ...

چه چیزی باعث می شود شوهر بیشتر در شما؟

قابلیت اطمینان و انرژی که آن را الهام بخش می کند.

و چه چیزی در آن قدردانی می کنید؟

این واقعیت که او یک مرد واقعی است.

فعالیت های مورد علاقه الکساندر؟

حرفه او. بقیه - توسط خلق و خوی: ورزش، بیلیارد ...

و شما؟

من از خانه لذت می برم من دوست دارم زندگی، آشپزی، مردم را ببندم.

اشغال ناخوشایند او؟

ساشا دوست ندارد با تلفن صحبت کند. اسکایپ را فشار دهید

و شما؟

در حوادثی که من دوست ندارم

عادت به آن زمانی که آنها شروع به زندگی با یکدیگر کردند؟

من به تنهایی راه رفتن را متوقف کردم، متوجه شدم که شوهرش ناخوشایند است.

عادت که از آن شوهر رد شد؟

از طولانی، دور از نیمه شب، جمع آوری با دوستان.

چه نوع الکساندر را با لذت خوشحال خواهید کرد؟

من فکر می کنم گاهی اوقات شما نیاز به پرتاب همه چیز را به طراوت زندگی خود را.

نام مستعار خانه شما؟

من - امی، او - Sanich.

اولین جلسه شما؟

1988، نوامبر. اما به عملکرد من در المپیک رسید.

اما اما لباس پوشیدنی بود؟ و شما؟

او کت بود، قرمز طول می کشد و به نظر می رسد یک ژاکت آبی است. سپس فرم یک نمونه آتش را از سال 1937 پوشیدم (پدربزرگ من یک آتش نشان بود، پس از آنکه بسیاری از لباس ها باقی مانده بود) - گالییف، ژیمناستر و کلاه. و همچنین کفش های کتانی سفید بالا، که من در Kalosh سیاه قرار گرفتم.

تاریخ اول شما؟

ما در بهار سال 1989 ملاقات کردیم. و قبل از آن، آنها به سادگی ارتباط برقرار کردند، من برای ما مراقبت می کردم، من خواستار او برای کار در "Seagull" با گل ... بنابراین اولین تاریخ وجود ندارد.

اولین کسی که در عشق اعتراف کرد؟

من توضیحات را در عشق به یاد نمی آورم، من فقط همه چیز را روشن کردم.

اولین هدیه ای که شما را انجام دادید؟

او اولین هدیه من را رد کرد من پیشنهاد کردم او: "چه می خواهید: را انتخاب کنید - از ماشین، کت خز؟" اما گفت که هیچ چیز مورد نیاز نیست.

اولین هدیه او؟

گوشواره الماس به هر حال، خودش.

چه ارزش همسر شما را بیشتر ارزش می دهد؟

من فکر می کنم شروع مرد.

شما در آن ارزش دارید؟

زنانه

مورد علاقه ما؟

استراحت در ساحل.

و شما؟

عکس بگیرید و دوچرخه سواری کنید.

اشغال ناخوشایند او؟

دوختن، دکمه های دوخت من معمولا آن را انجام می دهم

و شما؟

کار بر روی خانه من نیستم.

عادت به آن زمانی که آنها شروع به زندگی با یکدیگر کردند؟

من ترک سیگار را ترک کردم، متوقف شد به طوری که به شدت رشد، خلاص شدن از کلمات پارازیت، عامیانه. در کنار اما غیرممکن بود متفاوت بود.

عادت که همسر آن را رد کرد؟

متوجه نشدم که او چیزی را رد کرد.

چه نوع ما را از لذت از شما متنفرم؟

او چنین زنی است که پیشینی دارد، نمی تواند چیزهایی باشد که او نمی رود. اما عطر و طعم عالی است.

نام مستعار خانه شما؟

من Sanich هستم، و او امی است. به هر حال، من هرگز او را ندیده ام.

تفسیر روانشناس خانواده

اتحاد زنده از دو شخصیت قوی. یکی از اسرار ازدواج قوی آنها این است که آنها غیر قابل درک هستند: هر یک از آنها نیازمند تحسین برای نیمه دوم خود است. هر دو زیبایی، از زیبایی یکدیگر قدردانی می کنند. اما احساس می کند بسیار نازک شوهرش است و به او دقیقا همان چیزی را که او نیاز به یک لحظه خاص دارد، می دهد. شاید این روابط خانوادگی، ظرافت و ماهر را انجام دهد. دیپلماتیک منحصر به فرد آن همیشه کمک می کند تا بهترین راه حل برای مشکلات را پیدا کنید که گاهی اوقات بوجود می آیند.

ادامه مطلب