Yanina Melekhova: "ماکسیم در ابتدا می دانست که او به همسرش منتقل شد"

Anonim

در بیوگرافی خود از ابتدای مسیر خلاقانه، آن را به صورت این نوشته شده است: شما به مسکو آمدید و تقریبا بلافاصله به "تئاتر در Pokrovka" وارد شد، سپس یک آرژیتیباشف با استعداد هنرمند بود. چرا فقط یک سال گذشت؟

- متأسفانه، آنها با هم نبودند. تا آنجا که به طور کامل درک و گوش دادن، و در ابتدای کار، سوء تفاهم آغاز شد.

و برای گوش دادن چه بود؟

- گوش دادن به جلوی کل گروه، که قبل از پایان فصل جمع شده بود. من چیزی بخوانم، و سپس سرگئی نیکولایویچ خواسته بود که زیر گیتار بخواند. من گیج شدم: من فقط "Blatnyak" و یک راک غیر رسمی (خنده) را می دانستم، و او عاشق عاشقانه بود. من ابزار را می گیرم و به صورت تئاتر می پرسد چه چیزی باید بخواند: "آیا می توانید به ما یاد بدهید؟" او فقط با این سوال من را نجات داد! و سپس من آهنگ را از "دفاع مدنی" آواز خواندم. این چیزی بود که او وارد تئاتر دولتی کلاسی شد.

Arzybashev یک کارگردان درخشان بود، من خیلی آموختم. اما ما به شدت ممنوع بود که در جایی دیگر کار کنیم، فیلم. من نمی دانم که آیا او می دانست که من در شبها در رستوران ها رقص بودم (این با خواهر و خواهر ما چنین سرگرمی، آوردن پول بود)، زیرا هر روز در ساعت 11 صبح من در تئاتر بودم. من یک ماشین دارم: ارزان و با اتاق های بلاروس. اما، من فکر می کنم او متوجه شد که با یک دختر که 4200 روبل را در تئاتر دریافت می کند، چیزی و جایی رخ می دهد. و هنگامی که تمرینات "سبک" آغاز شد، من متوقف کردم پنهان کردن. در Todorovsky برگزار می شود - چه چیزی می تواند بهتر باشد فقط برای کسانی که به بازیگران مسکو آمدند؟! سرگئی نیکولایویچ درک کرد که من همچنان در فیلم ها کار می کنم. من اجازه ندادم، هیچ بازی را از دست ندهید، اما رابطه ما پیچیده بود، و من آماده بودم تا تئاتر را ترک کنم. دو ماه گذشته از کار من در هر روز درجه حرارت +37.2 داشتم. این ارزش آستانه بود - 36.6. چنین انرژی است. من پشیمان نمی شوم که من رفته بودم، و من خوشحالم که تئاتر در پوشش در زندگی من بود: این تجربه ارزشمند با یک مدیر عمیق خوب است.

تئاتر سپس باقی مانده بود، اما حتی اخیرا شما گفتید که ما هنوز هم یک بازیگر کامل فیلم را در نظر نمی گیریم. چرا؟

- بله، من گفتم، با توجه به اینکه کار اصلی من تئاتر است که من خیلی دوست دارم. و من فکر می کنم که یک بازیگر که تجربه تئاتری ندارد، بسیار زیاد است. اول از همه، چون سینما خیلی زیاد نیست، مواد خوبی برای کار می دهد. و در تئاتر - هر دو دراماتوری و تجزیه و تحلیل نقش. این در سینما بسیار نادر است، و در سری و سرکوب، بازیگران امکان تمرینات را دارند.

خوشبختانه این وضعیت در حال تغییر است، و من نظر را تغییر می دهم. اما من هنوز خودم را یک بازیگر فیلم نمی دانم. در انتظار نقش شلیک خواهد شد. همه بازیگران در انتظار این هستند. اگر چه من خیلی بیشتر اعتماد به نفس را در مجموعه احساس کردم. نکته اصلی این است که همه چیز همچنان ادامه دارد و توسعه می یابد.

Yanina Melekhova:

"من هنوز خودم را یک بازیگر فیلم نمایندگی نمی کنم"

کجا چنین نام آواز دارید؟

"جانینا مادربزرگ بزرگ من را نام برد و این نام را به من داد." خانواده ما از بخش غربی بلاروس، شجره نامه از لهستان می رود، نام لهستان، و یک بار آن بسیار محبوب بود.

حالا من دوست دارم Janina باشم، هرچند من برای مدت طولانی خجالتی هستم، و تا 26 سالگی من فقط به من زنگ زد در اولین فیلم کوتاه من "جنگ" با گربه آناتولی در اعتبارات، منظورم یانا بوشیکو است. سپس دیوان شب را پوشیدم تنها پس از آن Melekhova تبدیل شد، نام مادر را توسط دوشیزه برد. همیشه در مورد او رویای، اما برای پاپ آن سخت بود. او یک آموزش کلاسیک مرد است، اما در نهایت مجاز است. و سپس من و نام Dorosla، من به یانینا تبدیل شدم.

اما آیا شما در جایی دیگر و Melekhov-Goryachev هستید؟

- و این در گذرنامه است. شوهرم Maxim Goryachev نامیده می شود. و هنگامی که من ازدواج کردم، نام خانوادگی را تغییر نداد، بویکو باقی ماند. سپس، تمام حلقه های من از جهنم با تغییر شهروندی و تمام اسناد به پایان رسید. هیچ قدرتی برای فرار از آن وجود نداشت. شوهر علیه نبود اما زمانی که آنا ماریا متولد شد، احساس کردم که زمان باید به Melekhov تبدیل شود. من نام خانوادگی مادرم را گرفتم و دوم، شوهرم، گوریاچف. اما به عنوان یک بازیگر من Melekhova. اغلب سعی کنید Melekhov را از طریق "و" بنویسید، اما من می گویم: "نه چخوف، و Sholokhov، از طریق" E ". (خنده حضار)

در رفتار دخترم چه چیزی را دوست دارید؟

- توجه او و مشارکت در زندگی من. من گاهی اوقات به نظر می رسد که آن را در مورد من اهمیت می دهد، و نه من در مورد او. اگر چه آنی هنوز کوچک است و بر این اساس رفتار می کند. او طبیعی است، گاهی اوقات یک کودک شیطانی، اجرا می شود، جهش، بازی می کند. در همان زمان، زخمی، بسیار نازک همه چیز را به خلق و خوی من توجه می کند. او می داند که من یک کار دشوار دارم که خسته و جسمی و از لحاظ اخلاقی. هنگامی که من به خانه می روم، فرار می کند، می پرسد چگونه خلق و خوی من است. جالب است که من انجام می دهم: آب برای آوردن، کوک خوشمزه؟ او هفت ساله بود، و او به تازگی، زمانی که من بیمار و به شدت درجه حرارت، برای 20 کیک خالی ساخته شده بود: من دو نوع خمیر را با شکلات و دریاچه خوراکی مخلوط کردم. نوشته شده در قالب ها. و هیچ کس آن را تدریس نمی کند گفت: "خب، چی هست؟" پس از تحویل یک همسایه، ما هیچ کوره ای نداریم، از من خواسته شد پخت. و پنج روز، در حالی که من بیمار بودم، او همه چیز را انجام داد. به طور مداوم می پرسد چگونه من انجام می دهم و همیشه مادر را می خواند به طور کلی، گران است. گاهی گاهی گریه می کنم

Yanina Melekhova:

"دختر خیلی زیبا است، خوب، چگونه آن را نشان نمی دهد؟"

عکس: آرشیو شخصی

آیا او فیلم های خود را دیدم؟

"او می داند که فیلم های بالغ وجود دارد، اما دوست ندارد آنها را تماشا کند و از آن بپرسد. او می گوید او یک کودک است و فیلم 12+ و او هنوز در اوایل است. (می خندد.)، اما ما با هم به گوش دادن به تیراندازان صوتی گوش می دهیم که به زیبایی برای رادیو نوشتم. ما به "Elash" نگاه می کنیم، من در دو سری وجود دارد. چند سال پیش، در تبلیغ یک شرکت تلفن همراه در تصویر مریلین مونرو، و زمانی که دختر صداهای این تبلیغات را شنیده بود، بلافاصله به تلویزیون گفت: "این مادر من است."

و حداکثر همسر شما همچنین به شما در خانواده کمک می کند؟

- مطمئن. در حالی که من با شما صحبت می کنم، او صبحانه آماده کرد. صبر کن. (می خندد.) ما هیچ مشکلی با زندگی نداریم. او این واقعیت نیست که دست راست من، او بخشی از من است. من نمی دانم چگونه بدون آن مقابله کنم. من به طور کامل آرام می شوم برای تیراندازی، در تور، دانستن اینکه کودک تغذیه خواهد شد، پوشیدن، شاید آن را همیشه شانه نیست، اما این در حال حاضر چیزهای بی اهمیت است.

شما تقسیم کار بر روی خانه بر روی زن و مرد نیستید؟

- برخی چیزهایی وجود دارد که من دوست ندارم انجام دهم و دوست ندارم ماکسیم را انجام دهم. من این ماشین ظرفشویی را دانلود کردم. من عصبانی هستم اگر صفحه به درستی بلند نشود این باعث می شود شوهرش. چای دوست ندارم دم کنم یک چیز عجیب و غریب، اما او همیشه طعم دار است. اما من بدون هیچ مشکلی آشپزی می کنم - و آن را خوب انجام دهم.

او از شما حسادت نمی کند؟

"نه، او مرا درک می کند و می داند که چقدر مهم است که من انجام دهم." حداکثر در ابتدا می دانست که چه کسی به همسرش منتقل شد. (می خندد.) در غیر این صورت، ما نمی توانیم با آن همکاری کنیم.

Janina Melekhova با شوهر و دختر خود را

Janina Melekhova با شوهر و دختر خود را

عکس: آرشیو شخصی

و شما می دانستید که با آنها تماس گرفتید؟

- آره. حداکثر دور از دنیای بازیگری. او در زمینه ورزش درگیر است.

آیا او در اجرای خود به تئاتر می آید؟

- لزوما. من سعی می کنم او را در پرینت تماس بگیرم. و از آنجایی که آن را کاملا با هنر ارتباط ندارد، بازخورد او برای من بسیار مهمتر از نظرات بسیاری از همکاران و منتقدان است. و مردم خلاق، به ویژه مدیران، بسیار شبیه به انجام تجزیه و تحلیل هستند، می گویند: من این کار را انجام دادم، چیزی اضافه کردم. اما این عملکرد آنها نیست، شخص دیگری. ما باید به طور گسترده ای به نظر میرسیم. بدون حسادت، بدون حسادت، بدون تلاش برای تجزیه و تحلیل خلاقانه. او بیننده معمولی است، یک فرد صادق، آنچه در حال حاضر، و یکی از بهترین منتقدان و مشاوران من است. این سعی نمی کند بهتر از آن باشد، یا به یادگیری برخی از مزایای. او بیشتر اعتقاد دارم.

بسیاری از بازیگران عکس های خود را از فرزندان خود در شبکه های اجتماعی قرار نمی دهند، شما دختر خود را به شدت نشان می دهید. نگران نباشید که آنها تزئین کنند؟

- او خیلی زیبا است، خوب، چگونه آن را نشان نمی دهد؟ بله، و چه چیزی می ترسم اگر آنها می خواهند صاف شوند، آن را از طریق من بسازید. برای یک کودک هیچ چیز بدتر از آن است که اگر مادر من را صاف کنید. خوب، چگونه ما، هنرمندان، در غیر این صورت زندگی می کنیم، اگر نه خود را نشان ندهید؟ این کار ماست. بنابراین هیچ ترس وجود ندارد.

ادامه مطلب