ایلیا Soskov: "من هم اکنون می توانم زایمان را بدون چشمک زدن با چشم بپذیرم"

Anonim

"ایلیا، شما فصل گذشته مجموعه ای نداشتید." چرا؟

- فصل اول بر روی موج ناکافی و مثبت بود. یک توسعه بسیار جالب از طرح وجود داشت، اما پس از آن من فکر کردم که وضعیت خود را خسته کرده بود و فصل دوم را رد کرد. و همچنین کار خود را در تئاتر ارائه دادم، که مدتهاست که می خواستم، و در نظر داشتم که برای من مهم تر است. اما پس از آن یک داستان جدید نوشت، او به نظر من جالب بود، و من شروع به شلیک دوباره. در فصل جدید، قهرمان من به کلینیک بازگشت و شروع به انجام کاری کاملا جدید می کند، که هنوز قادر به هر کسی نیست.

- شناخته شده است که بازیگران بسیاری از خود را در قهرمان خود را. تفاوت های اصلی و شباهت های بین شما و قهرمان شما شما می توانید اشاره کرد؟

- دکتر رومی شیروکوف قطعا برای بیماران خود خوب است، اما آنها نمی دانند چه اتفاقی در زندگی شخصی او اتفاق می افتد. آنها در مورد او به عنوان یک فرد خوب و حرفه ای صحبت می کنند افرادی که طرف دیگر خود را نمی بینند. اما شیکوف آن را ساخت که اولین همسرش نینا سقط جنین را ساخت! چقدر باید مشغول کار باشید تا مشکل یک دوست عزیز را ببینید؟ احتمالا این افتخار زمانی است که شما به اندازه ای در محل کار می روید. و من علاقه مند به درک تصویر یک فرد به طوری مشتاق در مورد کسب و کار خود را که زندگی در نهایت چنین شوخی بد با او بازی کرد. برای کار گسترده، این دوپینگ، مواد مخدر است. اگر چه، از سوی دیگر، تمایل زیادی به کمک و ایجاد شگفتی ها. برای من، من اخیرا سال گذشته را با همسرم شمارش کردم، و معلوم شد که یک سوم من خانواده ام را دیده ام! این، البته، من را تحت تأثیر قرار داد. و سن چنین زمانی که ارزیابی ارزشها دوباره ارزیابی می شود ... Evtushenko دارای یک شعر فوق العاده است "زمانی که یک مرد 40 ساله" در مورد آنچه که نیاز به بازبینی زندگی خود را دارد، درک آنچه برای شما مهم است. بنابراین، ممکن است که پس از پایان فیلمبرداری، من یک سال برای یک سال در مورد کار، استراحت و از تئاتر و از فیلم ها خواهم بود. من می خواهم خانواده را انجام دهم، شاید چیزی بنویسم، زیرا افکار و ایده هایی برای یک اسکریپت یا کتاب وجود دارد، من می خواهم زندگی را انجام دهم.

ایلیا Soskov:

هنرمند بسیار کوچک در تیراندازی فصل سوم سری "دکتر دکتر" تنها ده روزه بود ...

عکس: مطبوعات تلویزیون کانال تلویزیون "صفحه اصلی"

- شما در مورد نقش گسترده تر شکی ندارید؟ با این حال، متخصص زنان ...

- اگر همه چیز را به طور جدی رفتار می کنید، همه چیز به نظر نمی رسد آسان نیست. اما چشم ها می ترسند و دست ها را انجام می دهند. من در آن زمان هستم، و اکنون، من واقعا سری "دکتر خانه" و موضوع پزشکی را دوست داشتم. من آن را بیش از یک بار تجدید نظر کردم. بسیاری از چیزها و کلمات کوچک وجود دارد. و من واقعا می خواستم بازی کنم. بله، من هم همینطور پسر داشتم، و بلافاصله موافقت کردم که این پروژه را بگیرم.

- آنها می گویند که شما دو بار زایمان را در همسر موفق کرده اید و حتی بند ناف را قطع کردید!

- یک نفر، البته، ما را به روان پزشکی تماس می گیرد، و این گزینه با خدایان خانگی برای همه مناسب نیست. واضح است که شما باید بدانید که در چه شرایطی یک زن واقع شده است، همانطور که بارداری ادامه یافت، عوامل خطر و غیره وجود دارد، اما ما برای این تقریبا یک سال آماده شدیم، به مدرسه والدین رفتیم، در ماما مشغول به کار شدند که در بیست سال در بیمارستان مشغول به کار بود، و سپس او شروع به تحصیل به خانه کرد. پراکندگی مسئولیت در بیمارستان زایمان، جریان آنها استدلال اصلی من بود. و در این من پولینا را متقاعد کردم، هرچند مادر و خواهر همسرش آماده بودند که مرا ببخشند. تولد در خانه، جریان و غرور را رد می کند، ظاهر یک فرد به نور، مقدس است، و من این مقدس را می خواستم تا کودک بلافاصله احساس مادر، پدر، نفس پدر و مادر، گرما، صدا ... چنین چیزهایی برای زندگی گذاشت و فقط بنابراین ما دو بار چنین آزمایشی را انجام دادیم.

- برای کمک به همسر شما، شما باید شجاعت خاصی داشته باشید. پس چطور احساس کردی؟

"من به او کمک کردم، ما نشستیم، و در آغوش من او را پوشیدم و آواز خواندم و با او تنفس کرد." پس از همه، آنچه که بیشتر از یک زن ترسید، چه چیزی از لحاظ جسمی دردناک است، اما زمانی که فرد دیگری در کنار همه شما آن را تقسیم می کند، آنقدر دردناک و ترسناک نیست. این لحظه نگرش شما نسبت به یک فرد نزدیک، یک نکته بسیار مهم است، و در اینجا شما باید بتوانید مسئولیت داشته باشید. من خودم را به خودم گرفتم، و خدا را شکر، خدا را شکر. ما با یک polyna به عنوان دو کشتی متصل شده است. هنگامی که او را با کلمات "به نظر می رسد، شروع می شود، معده من پیچیده است. من فقط به پلت فرم تیراندازی به مسکو آمدم و در حال حاضر آماده لغو تغییر بود. اما ما هر ساعت را تشکیل داده ایم، تیراندازی را به پایان رساندم، یک بلیط هواپیما گرفتم و منتظر بودم. ما تمام شب را با هم زخمی کردیم و تنها صبح صوفیه متولد شد.

... اما گاهی اوقات به جای نوزادان واقعی در قاب، عروسک های سیلیکون وجود داشت

... اما گاهی اوقات به جای نوزادان واقعی در قاب، عروسک های سیلیکون وجود داشت

عکس: مطبوعات تلویزیون کانال تلویزیون "صفحه اصلی"

- در حال حاضر آنها قادر به پذیرش زایمان از کسی، می گویند، در خیابان؟

- من آن را بدون چشمک زدن به چشم انجام خواهم داد. پس از همه، من در جنس همسر من دو بار حضور داشتم. ما به دوره های والدین خود رفتیم و آماده سازی پزشکی بود. ما همچنین دستیارانی را داشتیم که تمام وقت به ما پزشکی گفتند و من قبلا در مورد زایمان خیلی زیاد می دانم.

- بر اساس شایعات، یازده شکم دروغین برای زنان باردار و بسیاری دیگر از سایر پروکسی های غیر معمول برای شلیک فصل جدید ساخته شده است.

- بله درست است. یازده شکم سیلیکون برای زنان باردار در شرایط مختلف و عملیات گسترده، دو عروسک سیلیکون نوزادان نوزاد، که این گروه نام اسکار و تمشک و سه عروسک بزرگتر را به دست آورد، ایجاد شد. ما همه زنان را به دنیا آورده ایم. اگر چه این بار نوزادان واقعی وجود داشت. به ارمغان آورد و هفتگی، و بچه های ماهانه. قهرمان بسیار کوچک - Timuru - به سختی ده روز تبدیل شد، زیرا او اولین نقش خود را در زندگی بازی کرد. او با او "عالی" مقابله کرد.

- ایلیا، بدون شک این یک فرد با استعداد، به عنوان شما، نه کودکان کمتر با استعداد. آیا آنها قبلا تمایلات هنری دارند؟

- بله، دختر من مرا می خواند و تساوی می کند دختر بسیار متنوع، در حال حاضر او به درجه چهارم می رود. و پسر شطرنج را بازی می کند، او یک کودک بسیار متحرک است، من قصد دارم به برخی از ورزش ها بدهم. و جوانترین پسر من اکنون این جهان را باز می کند و به نظر می رسد همه چشم های گسترده ای را به نظر می رسد. او فقط زمانی که فصل سوم فیلمبرداری شد متولد شد. من معتقدم که هر چه زودتر از کودک شروع به برقراری ارتباط، بهتر است. اما مهم است که از دوران کودکی بخوابید، بلکه به طور خاص برای گفتن یا آواز خواندن. من پسر خود را می خوانم، من را پایین می آورم و یا تسویه می کنم، و او همچنین توسط Googuchan در آن تونیلیت پاسخ می دهد که من به او آواز می خوانم.

حرفه اقدام به کسب و کار خانوادگی برای برادران جوراب تبدیل شده است. و ایلیا، و برادر بزرگترش آندره به سرعت به موفقیت قابل توجهی دست یافت

حرفه اقدام به کسب و کار خانوادگی برای برادران جوراب تبدیل شده است. و ایلیا، و برادر بزرگترش آندره به سرعت به موفقیت قابل توجهی دست یافت

عکس: آندره فدفککو

- معمولا در یک خانه که بسیاری از کودکان وجود دارد، حیوانات خانگی نیز وجود دارد. آیا شما همان راه دارید؟

- نه، ما هیچ حیوانی نداریم همسر من آلرژی است اما بچه ها، البته، از آن سوال می کنند. ما چنین رویا یک خانه بزرگ کشور داریم و شاید ما کسی را شروع کنیم. و من به آنها توضیح می دهم که مسئولیت بزرگی است. اگرچه من خودم میخواهم

- من می دانم که شما همیشه یک سرگرمی غیر معمول داشتید - چمدان ها را جمع آوری می کنید. اکنون مجموعه شما چگونه است؟

- این یک سرگرمی است که به دلیل برخی از عشق ناخودآگاه برای روزهای قدیمی آغاز شده است. من در سال دوم بودم، و برادر آندری به من یک چمدان، کوچک و مقوا داد. و سپس رفت، رفت. بعدها من شروع به صحبت کردن به طور آشکار در مورد سرگرمی من. به هر حال، من می ترسم به بازارهای کک بروم، زیرا می توانم همه چیز را بخرم و برای مدت طولانی خریدم. یکی از چمدان های غیر معمول ترین کسی است که در "Moustrap" بازی کرد با ویتالی سلیمین. این یک چمدان انگلیسی است و وقتی از آنها پرسیدم، با تولید کنندگان خود ارائه شد. به طور کلی، آنها اغلب به آنها داده می شوند.

- در میکروبلاگ خود، من یک عکس را دیدم، جایی که شما نوعی ظرف را طبخ می کنید. دوست داری آشپزی کنی؟

- متاسفانه، این اتفاق می افتد به ندرت - من یا در حال خروج، و یا بعد از بازگشت پس از عملکرد، و جدول در حال حاضر پوشش داده شده است. اما ظرف Corona برای یک شرکت بزرگ من - گوشت خوک در Nosowski. من گردن گوشت خوک، خودمان خود را، چاشنی و پخت در فویل با شراب قرمز خرید.

- چند بار با برادرتان و همکاران خود را می بینید؟

- ما اغلب مرا می بینیم، اما ما سعی می کنیم. او اکنون در حال حاضر در دریا بود و چندین روز به Kaluga پرواز کرد. سپس بازگشت به دریا خواهد رفت تا تعطیلات. و من اکنون به دریا می روم. بنابراین اغلب نمودارهای ما هماهنگ نیستند.

ادامه مطلب