آسمان، هواپیما، دختر: گزارش هوا

Anonim

آسمان، هواپیما، دختر

به نظر می رسد که همه چیز در جهان متولد نشده است، دروغ (خوردن، نوشیدن، تعقیب دامن های دیگران). تصور کنید برخی از آنها مانند پرندگان پرواز می کنند! و آنچه جالب است - متولد شده به پرواز، به عنوان یک قاعده، نوشیدن، سیگار نکشید، اجتناب ناپذیر نیست. دو نقص اول آسمان را تحمل نمی کنند (سلامت در اینجا باید محافظت شود)، خوب، و در آخرین پرواز های مردانه فقط زمان ندارند.

آیا فکر می کنید من در مورد کارلسون یا فضانوردان در مدار صحبت می کنم؟ و اینجا نیست مردان که مورد بحث قرار می گیرند کاملا واقعی هستند (و به هر حال، نان را سرقت نمی کنند) و در فضای باز نیستند، اما بسیار نزدیک هستند. به عنوان مثال، من یک واحه کامل را با این موجودات شگفت انگیز در حومه کشف کردم.

ادای احترام به کوچک نزدیک مسکو، ادای احترام به مد و فصل است: آب و هوای پرواز زیبا وجود دارد. و اگر اخیرا پروازهای به طور انحصاری واقعی در نظر گرفته شده بود، امروزه خانم های پیشرفته در سراسر جهان در هواپیما های کوچک خود (مینی جینز)، در هلیکوپتر های خصوصی، MotodeltaPlans و Balloons پرواز کردند. و حتی به آغوش از تحسین معشوق به طور مستقیم از مترو، با چتر نجات. بله، و (آنچه که برای پنهان کردن وجود دارد!) فرودگاه فرودگاه بسیار جذاب تر برای کار یک مکان زندگی شخصی است، به عنوان مثال، یک کلوپ شبانه یا خیابان. از آنجا که فریم ها در پرونده پرواز درگیر هستند، اثبات شده است: زیبا، سنگین و اغلب متاهل. امروز با آسمان در "شما" امروز سرد و معتبر است. محاسبه.

سوسیس، شیر و مدفوع پرواز

و در اطراف یک فیض واقعی وجود داشت! میدان سبز با گلدان ها پوشانده شده بود، هواپیمای رنگارنگ راه اندازی شد، که از آن هواپیماهای قضایی در Jumpers خوب بیرون رفتند، دست من را تکان دادند و دوستانه لبخند زدند. و هر یک از آنها آماده بود تا با من در غرفه ها به طور خاص بر روی چمن با یک آشپزخانه پیاده روی، کباب و قهوه بستگی داشته و در مورد شور و شوق اصلی زندگی شما - هواشناسی بگذارد. در میان زیبایی های شجاع به عنوان افرادی بود که خدمات (خلبانان MOE، ارائه ایمنی در فضای هوایی) و "کتری" - صاحبان هواپیماهای خصوصی بود. و همه آنها به شدت از من به فرش های مختلف خود دعوت کردند. و، البته، من خوشحالم که سعی می کنم: اول، برای مقاله، و دوم ... خوب، اگر بسیار صادقانه، من طرفداران زیادی در همان زمان نداشتم. و همه چیز مانند یک انتخاب است!

بنابراین من بسیاری از چیزهای جالب را آموختم تا خوشحالم که به اشتراک گذاشته ام. اگر تصمیم بگیرید خود را از دست ندهید، حداقل برای قرار دادن محل در مکالمه. بلافاصله فتنه به هر cavalier، و حتی بیشتر، هر "هلندی پرواز". بنابراین، اگر کسی با کمک بال ها به شما کمک کند، مانند pterodactile یک deltlineerist است. برای پرواز با کمک DeltaPlan، لازم است که از جایی که از یک برج یا صخره استفاده می کنید، پراکنده و پرش کنید. در همان زمان، پرواز به DeltaPlan به عنوان معلق بود - آنچه که انجمن ها با افسانه ای IKAR منجر به بال های خانگی خود می شود. اما، بر خلاف قهرمان اسطوره ها، دلتولین ها به هیچ وجه سقوط نمی کنند، اما آنها به زیبایی برنامه ریزی می کنند. من نام دستگاه شما را توجیه می کنم: دلتا - دو (یعنی، بال)، برنامه ریزی - از برنامه ریزی کلمه.

اما هنوز هم motodeltaplan (یا deltalelet) وجود دارد - این برای تنبل است. چه کسی نمی خواهد اجرا کند، پرش و سپس در پاهای خود فرود می آید. در این مورد، بال ها DeltaPlanerist را به حالت تعلیق درآمده، اما برخی از مدفوع (جوانب مثبت این طراحی "بال و واگن" نامیده می شود). این دستگاه شبیه به یک هواپیمای کوچک به جای deltlanplane است: به طور مستقل با یک موتور طول می کشد. "مدفوع پرواز" بر روی بنزین کار می کند و نیاز به یک خلبان از مهارت های خاص دارد: شرایط آب و هوا باید در نظر گرفته شود - جهت باد، احتمال بارش باران، مه و سایر بیماری های طبیعی طبیعی. در "سوسیس" (به طوری که خلبانان آب و هوای بد نامیده می شوند) خروج می تواند به صورت فاسد خطرناک باشد، اما در یک روز خوب کمی (در اصطلاح خلبانان - "شیر") یک ترور در MotodeltaPlane - یک وزوز جامد ! به خوبی دلتالت و این واقعیت که ممکن است مسافر را بگیرد - واگن برقی برای دو چهره طراحی شده است. به عنوان مثال، یک زن زیبا. و سپس دستگاه را در جایی در یک چمن منزوی قرار دهید - مزیت نیازی به یک نوار فرود خاصی ندارد - و ... به طور کلی، آنها می گویند، آنها می گویند - عاشقانه به اندازه ترسناک!

استاد و مارگاریتا

من فقط نوشیدند من به یاد داشته باشید که چه نوع فنجان قهوه - این بار در جامعه خلبان بالون. و من شگفت زده شدم که بزرگ، مانند یک خانه، توپ در فرم کاهش یافته در یک سبد کوچک بافته شده قرار می گیرد. و در اینجا او ظاهر شد ... و برای دو ساعت بعد از سرنوشت من تبدیل شد.

او کم بود، چند و مرگ بود. با این حال، از ظاهر خشن او، آنها در تمام جهات مایعات مردانگی واقعی عجله داشتند، هر کدام از ما را جذب می کنند. و پرواز، و نه. به طور کلی، دیدگاه های ما ملاقات کرد - و او پیشنهاد کرد که من خیلی زیاد بودم ... پرش با چتر نجات!

"خوب، لازم است شروع به آشنایی از چیزی،" من توسط دختر فریبنده قضاوت کردم. - چه چیز دیگری می تواند نشان دهنده چتر نجات بانوی است؟ " اما من هرگز فکر نکردم که من در چنین ماجراجویی موافقم: به طور داوطلبانه فروپاشی هواپیما - باید یک زندگی بد در یک فرد باشد! اما جذابیت وحشیانه کارشناسی ارشد و کلمه جادویی "پرش توپ" (آه، با هم، تقریبا در آغوش!) "کثیف" مورد خود را ساخته شده است. من به عنوان من ارائه دادم، همانطور که Bulgakovskaya مارگاریتا، بیش از شلوغی در آغوش استاد من نوشت ... و موافقت کرد.

هوادار Gluck

این چطور اتفاق می افتد Tandem (از لات - دو) بر روی زمین آغاز می شود. به محض این که تصمیم بگیرید که این کار را با هم انجام دهید، شما تبدیل به یک جفت می شوید. با هم در تلاش برای تجهیزات، خروجی از هواپیما، رفتار هوا و فرود را تمرین می کنند. در حالی که همه این اتفاق می افتد، به طور دوره ای وحشتناک می شود که من می خواهم بلافاصله به مدت سی و سه دلیل بروم و از فرودگاه عبور کنم، بدون نگاه کردن به عقب. اما آنها و دو طرفه خوب: اول، شما در حال حاضر چیزی شبیه به یک حس بدهی به یک شریک، و در مرحله دوم، هنوز هم نه تنها یک شریک، بلکه حرفه ای و متخصص در کسب و کار شما است. این، ضمانت زندگی و سلامت شما است.

به خصوص آرام می شود زمانی که این ضمانت به شدت به شما از پشت به شما متصل است، و او مجازات می کند که او برای حلقه در زمان، چتر نجات با خیال راحت نشان می دهد، و در زمان فرود آن را به ارمغان می آورد خود را، و نه پاهای خود را ارائه می دهد. این به هر حال، یکی از مزایای اصلی پرش در کنار هم است: یک چتر نجات تنها برای کمبود گزینه ها مجبور به فرود بر اندام های خود می شود و ضربه به زمین بسیار قوی است. اگر شما در زمان گروه بندی نشده و به طور ناموفق سقوط نکنید، ممکن است مجروح شود. اما در مورد Tandem، این سوال به طور کامل حذف می شود: در طول فرود، شما فقط پاهای خود را فشار دهید، هر چیز دیگری مربی را می سازد.

هنگامی که هواپیما با بدن شما، آماده است تا کاهش یابد، به هوا سوگند می خورد، وحشت می رسد به Apogee خود را. و هنگامی که در ارتفاع مختلف از هواپیما یکی پس از دیگری می رود، مسافران دیگر شروع به رفتن می کنند ... استاد من با استاد من آزاد شد - در ارتفاع دو و نیم هزار متر. در این زمان من در زانوهایش نشسته بودم و در محاصره کامل بودم. بر روی زانوها - از آنجا که در این وضعیت، به عنوان دوقلوهای سایامی، یک دسته خاص تحت پوشش قرار گرفت، و در تثبیت - زیرا همه چیز که اتفاق افتاده است، به نظر من غیر واقعی بود.

و در آن لحظه زمانی که استاد گفت: "این زمان است!" و به آرامی من را به درب باز هواپیما پرتاب کرد، ناگهان متوجه شدم که به این دلیل که به جلو به او وابسته بود، من اولین گام را از هواپیما خواهم ساخت! و او پیروی می کند، پشت سر من پشت سر گذاشت ... "من چشمانم را بست،" من در ناامیدی فکر کردم. - و من تنها زمانی باز می شود، تنها زمانی که چتر نجات باز می شود. " اما، ایستاده در لبه های پرتگاه، من ناگهان متوجه شدم که من هیچ چیز را بسته نیست. واقعیت این است که وجود دارد، در باز کردن درب هواپیما، اشکالات مردم، نه خودروهای اسباب بازی وجود نداشت و نه یک آسفالت وحشتناک (به نظر می رسد، به عنوان مثال، از طبقه بالا)، و ابرهای کرکی زیبا، شبیه به بوش بهشت و به نظر می رسید که من نمی افتم، اما بهشت ​​در بهشت ​​مانند یک پرنده. پرواز، و سپس من در ابر و بقیه قرار می دهم ... احتمالا این اثر مواد مخدر ارتفاع است که در آن همه هواپیماهای بدون سرنشین "نشسته" هستند.

ارتباطات تصادفی - عواقب عالی است

من از هواپیما بیرون رفتم - در ایالت اشتیاق کامل. و یک سنگ را پایین انداخت. زمین عجله به صورت، گاهی اوقات جایگزین آسمان. ما سقوط کردیم، فریب خورده است. پس از انجام یک کولبیت دیگر، من توانستم متوجه شدم که هواپیما ما را با چشم های لغو شده حذف می کند. برای یک فکر دوم: "یا شاید این پایان است؟" اما این یک پایان دلپذیر بود. من متوجه شدم که برخی از نویسندگان به معنی، توصیف احساسات خودکشی، عجله از ارتفاع بزرگ: "در مقابل او، تمام عمر خود را جابجایی ..." من همچنین تصاویر از دوران کودکی خود را دیدم، من توانستم به یاد داشته باشید عزیزان من و به یاد داشته باشید . و حتی نگران - چه کسی این متن را در این مورد برای من بنویسد؟ بعدها، به من گفته شد که قطره آزاد از قدرت 5 تا 10 ثانیه طول می کشد، اما نه یک چیز به نظر من در کل ابدی به نظر می رسید. این توهم بسیاری از فانتوم فضایی-زمانی است.

و سپس یک فشار تیز را دنبال کرد، چتر نجات را نشان داد - و سقوط ما بلافاصله آهسته و آهسته تبدیل شد. استاد من و من حتی در مورد آب و هوا صحبت کردم. برای یک جبهه رعد و برق وجود داشت، و لازم بود به شدت فرود آمد. در غیر این صورت، ما خطرات ناشناخته ای را که در آن یا برنامه ریزی شده بود، به عنوان مثال، در یک درخت قرار گرفتیم. یا نه به زمین - و پرواز برای همیشه، رانده شده توسط باد، مانند تریلر Ellie کمی از "جادوگر از شهر زمرد" رانده شده است.

و کارشناسی ارشد شروع به دستکاری های پیچیده با شتابدهنده شتابدهی کرد (پرش Tandem بر روی چتر نجات "ورزشی" انجام می شود که، بر خلاف چتر نجات "گنبد"، می تواند کنترل شود). ما به شدت رعد و برق را ترک کردیم، و من صمیمانه هنر خلبان بالا را تحسین کردم. اگر چه من کمی متاسفم که همراه من خیلی مشغول بود. پس از همه، اگر نه "سوسیس"، ما می توانیم بسیار موافق، به آرامی از بهشت ​​افتاد. ارتفاع بسیار نزدیک است

فرود نرم بود. استاد با اعتماد به نفس بر روی پای خود ایستاد و به دقت من را برداشت. همه چیز، پرواز تمام شده است: خدمه می گوید خداحافظ به شما، زمان برای پاره کردن "ارتباطات Tandem". اما صادقانه، من واقعا نمی خواستم از استاد من دور شوم. و به طور کلی، دختران، باید اعتراف کنند: این احساس بسیار دلپذیر است، زمانی که یک مرد به شما محکم گره خورده است. و عقب به نظر می رسد که به هیچ وجه نمی رود، و قبل از چشمان شما آن را ذوب نمی کند.

هی تو آنجا هستی ...

بله، من تقریبا در مورد توپ را فراموش کرده ام. بالون توسط یک مشعل گاز تحت کنترل آن کنترل می شود و با سرعت باد حرکت می کند. بنابراین، پرواز "توپ" اغلب در سپیده دم یا در شب رخ می دهد، زمانی که جریان های باد خیلی قوی نیست. توپ به آرامی و به اندازه کافی پرواز می کند، در سبد خود را تا پنج نفر قرار می گیرد، بسیاری از شرکت ها دوست دارند حزب را بر روی توپ ترتیب دهند. با من، یک زن و شوهر جشن ازدواج در آنجا، که تعجب آور نیست، زمانی که داماد خلبان و فن آسمان است. این همه - حجاب، شامپاین، موسیقی، تنها به جای مهمانان - اپراتور ویژه هوا با ویدئو بود. پس از برگزاری بخش مهمی، اپراتور به طور ظریف تنها جوان را ترک کرد - با کمک یک چتر نجات. آنچه ما فقط می توانیم بدون او حدس بزنیم ... در هر صورت، همکاران داماد با Grinners قابل توجهی نگاه می کردند. نیویورک ها بسیار راضی شدند. و آنها گفتند که هر کایف در پرواز دو برابر است. بنابراین - پرواز، شهروندان، پرواز!

ادامه مطلب