کاترین Bulkina: "مردان عادی در زندگی من کمی بود"

Anonim

از مامان فیزیولوژی، او حس خوبی از زبان و درک مردم، اما هنرمند و حس شوخ طبعی - ظاهرا هدیه ای از خدا بود. در مجموع، همه چیز منجر به این واقعیت شد که دختر از کازان، که در ابتدا به یک دکتر دندانپزشک تبدیل شد، اکنون مخاطبان را با اجرای خود در نمایش طنز آمیز لذت می برد. جوک های او در یک لحظه محبوب می شوند و به مردم می روند. اما گفتگو ما معلوم شد: ما در مورد روابط طبقه، معیارهای "عادی" صحبت کردیم و گاهی اوقات دشوار است که انتخاب زندگی را انجام دهیم.

Katya، به نظر شما، حس شوخ طبعی - کیفیت مادرزادی و یا شما می توانید آن را افزایش دهید؟

کاترین Bulkina: "در ابتدا فکر کردم لازم بود با او متولد شود، اما در طول زمان من به طور فزاینده ای متقاعد شده ام که این را می توان یاد گرفت. به عنوان مثال، تماشای نویسندگان زن کمدی کار می کنند، متوجه شدم که در ابتدا جوک های خود را به خصوص توسط طنز درخشید، اما هر بار که همه چیز جالب تر شد. در هر صورت، برخی از پیش نیازها برای یک فرد باید باشد. "

و چه کسی به شما گفت که شما یک فرد با طنز هستید؟

کاترین: "آیا شما فکر می کنید من با طنز هستم؟ (می خندد اگر چه من هنوز فکر می کنم که این فقط در زمان مناسب در جای مناسب بود. "

آزمون اول شخص برای قدرت یک مدرسه است که در آن همکلاسی ها گاهی اوقات بسیار دردناک درک می شوند. با این کار چطور بود؟

کاترین: "من چیزی شبیه به آن نداشتم، حداکثر من ملکه برفی را تکان دادم. نه به این دلیل که من یخ زده بودم (می خندم)، نه - جدی و غیرقابل دسترس. پسران می خواستند دوست باشند، اما من واقعا آن را دوست نداشتم، برای خانه من بسیار جالب بود، با خانواده ام. من نمی گویم که در مدرسه من به نوعی به طور متفاوتی رفتار می کردم، نه، ما شرکت خودمان، نوعی فعالیت داشتیم. "

اما هیچ عشق مدرسه ای وجود نداشت؟

کاترین: "نه، من دیما مالکووا را دوست داشتم. (می خندد به طور کلی، من معتقدم که در دوران کودکی لازم نیست از دوران کودکی منحرف شود. "

و چرا شما در ابتدا چنین حرفه ای جدی را به عنوان دندانپزشک انتخاب کردید؟

کاترین: "من به طور کلی می خواستم به یک جراح تبدیل شوم، پس از مدرسه وارد مدرسه پزشکی یوشکار اولا شد، جایی که، به هر حال، اولین رمان جدی را داشتم. من به یاد دارم مامان گفت: "شما چنین واسیا و پیتر برای یکصد و پنج صد قطعه وجود دارد!" به نظر من به نظر می رسید که او چیزی را درک نمی کرد که من نمی توانستم بدون او زندگی کنم. در حال حاضر با دشواری من به یاد داشته باشید نام او ... نه، من به یاد داشته باشید، البته! (می خندد.) فقط به نظر می رسد ناچیز است. پس از فارغ التحصیلی از مدرسه، من بسیار با موفقیت به واحد عملیاتی بیمارستان جمهوریخواه افتادم که فوق العاده خوشحال شد، این نخبه از پرسنل پزشکی متوسط ​​بود. من واقعا دوست داشتم کار کنم، بنابراین من حتی بیشتر در تصمیم من برای تبدیل شدن به یک دکتر و وارد دانشگاه پزشکی کازان بودم. "

به طور موازی با تحصیل در دانشگاه پزشکی، قهرمان ما در KVN شرکت کرد. عکس: آرشیو شخصی کاترین Bulkina.

به طور موازی با تحصیل در دانشگاه پزشکی، قهرمان ما در KVN شرکت کرد. عکس: آرشیو شخصی کاترین Bulkina.

مدیان ها حس بسیار خاصی از طنز دارند.

کاترین:

"خاص، بدبینانه، سارکوزی - احتمالا به این دلیل که ما فرد را از داخل می دانیم. (خنده حضار) بله، در کلاسهای عملی ما به مرگی رفتیم، اما هیچ کس در خستگی نبود. شما فقط در مورد این به عنوان یک هدف تحقیق، مواد آموزشی احساس می کنید، بدون آن که طب عملی غیر ممکن است. "

و به موازات شما در KVN بازی کردید؟

کاترین: "هنگامی که من فقط به دانشگاه وارد شدم، یک جشنواره پاییز تازه واردین وجود داشت. کسی به بچه های ما گفت: شما یک دختر جالب از Yoshkar-Ola دارید، مطمئن شوید که آن را به تیم خود دعوت کنید. هیئت منصفه، کاپیتان نخستین ترکیب "چهار تاتارها" را آغاز کرد، که بلافاصله من را به تیم دعوت کرد، اما من از تصمیم گرفتم که من باید مطالعه کنم. اگر چه این جنبش جشنواره متوقف شد. جایی که در سال چهارم پنجم، کون شروع شد، و پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، ترکیب دوم تیم "چهار تاتار" ظاهر شد.

حرفه ای که تحصیل کرده اید، به طور مالی پایدار است، چرا مسیر دیگری را انتخاب کردید؟

کاترین: "من هرگز پول را برای پول ندیدم. نه به این دلیل که خانه من توسط گنج Scrojea McDake نگهداری می شود، جایی که من به صورت دوره ای شروع می شود. من خانواده معمولی را دارم، و والدین میلیونرهای نیستند، اما برای من بسیار مهم است که این کار جالب باشد. این دارو بسیار دشوار بود که این دارو را نه تنها به دلیل عاشقانه این حرفه، بلکه پس از یک سال طولانی صرف مطالعه، پنج سال از موسسه، سال کارآموزی و دو سال گذشته، بسیار دشوار بود. فقط در مدرسه فارغ التحصیل من نمی رفتم، چون علم دکتر من چیست؟ من اولین گروه ما بود که یک مهر و موم را به یک فرد زنده گذاشت و تنها سال گذشته آن را تغییر داد، تصور کرد؟ و صرفا از ملاحظات زیبایی شناختی. من هنوز احساس احساس باور نکردنی نوستالژی زمانی که من به دفتر دندانپزشکی می روم با تمام بوی های خود از خمیر، مایعات و مهر و موم. به محض این که متوجه شدم که زمان برای تبدیل شدن به یک دندانپزشک واقعی بود، ناتالیا آندریا با یک پیشنهاد برای شرکت در یک پروژه جالب جدید دعوت کرد. و شروع شد: از دوشنبه تا جمعه، من بیماران را گرفتم، و در شب من به قطار رفتم و به مسکو رفتم. دو سال در باشگاه های مختلف ما نمایش خود را، که پس از آن "زن فکری فکری-طنز آمیز" نامیده شد. در طول زمان، این اتفاق افتاد که هرگز به یک محصول تلویزیونی تبدیل نخواهد شد. و در حال حاضر سن، وقت آن است که در مورد بازپرداخت خانواده فکر کنید. و به محض اینکه به زایمان جمع آوری شدم، داستان تلویزیونی ما پیچیده شد. من در اولین نسخه "زن کمدی" ستاره دار شدم، در ماه نهم حاملگی، "تیراندازی در جهان، 30 و 31 اوت و در حال حاضر در 10 اکتبر برگزار شد، به دنیا آمد."

آیا شما هر زایمان را ترک کرده اید؟

کاترین: "نه، چرا، من هیچ کاری را در کازان انجام نمی دهم، من فقط خانواده ام را انجام می دهم. و من فقط به مسکو فقط برای دوره تیراندازی حرکت می کنم و زمانی که برخی پروژه ها وجود دارد. من یک کارمند مهاجر هستم. " (خنده حضار)

کاترین Bulkina:

کاترین قدرت و فیلم هایش را سعی کرد. قاب از سری "دوستی مردم".

چرا شما یک خانواده را به مسکو حمل نمی کنید؟

کاترین:

"احتمالا هنوز آماده نیست. سالها بیست و بیست و پنج ساله، من فکر نمی کنم که من دو بار نقل مکان کنم، اما سال آینده من قبلا چهل خواهد بود، و در این سن شما فکر نمی کنم نه تنها در مورد خود، بلکه در مورد راحتی از عزیزان خود را. بله، من در مسکو کار می کنم، اما خانواده قادر نخواهند بود که در چنین ریتم زندگی کنند. پیش از این، من به طور کلی از مسکو متنفر بودم، به نظر من خیلی شدید بود، اما دقیقا تا زمانی که این بالا را فتح کرد. هنگامی که دو سال پیش سری "دوستی مردم" آمد، به یاد داشته باشید، من به برخی از جلسات رفتم و بعد از هر کیلومتر، چهره من را در بیلبوردها دیدم. سپس متوجه شدم که این چنین شهر بد نیست. (خنده حضار)

اما در کازان راحت تر است؟

کاترین: "بله، همه چیز در آنجا تاسیس شده است: یک آپارتمان، مهد کودک و لیوان برای یک کودک وجود دارد. و به همین ترتیب، آن را بیرون بکشید و به یک شهر دیگر منتقل کنید - مطمئن نیستید. راحتی روانشناختی پسر برای من بسیار مهم تر است. علاوه بر این، من سعی می کنم نزدیکترین اطلاعات را از اطلاعات غیر قابل اعتماد که گاهی اوقات در روزنامه ها و مجلات می نویسد، به حداکثر برساند. "

آیا همه چیز را در مورد شما می پذیرید، نزدیک به قلب؟

کاترین: "من بیشتر در مورد عزیزانم نگران هستم و می خواهم از آنها تا آنجا که ممکن است محافظت کنم. یک روز پسرم و پسر من در تیراندازی انتقال بودند، پس از آن او بسیار جدی بود، و سپس به خودم گفتم - توقف! و اگر چه یک بار دعوت شده بود که در تبلیغات عمل کند - او یک پسر بسیار عکاسی و هنری است - من تصمیم گرفتم از این Medio تا آنجا که ممکن است از آن محافظت کنم. به خصوص پس از خواندن مقاله در مورد زندگی کودکان، که در "Elash" حذف می شوند. شکوه غیر منتظره، که به روان کودک افتاده است، می تواند شوخی را با او بازی کند، و من نمی خواهم فرزندم چنین سرنوشتی را آرزو کنم. "

چقدر نزدیک به "زن کمدی" همکاران کمدی نزدیک هستید؟ آیا می توانید آنها را دوست دختر خود را؟

کاترین: "ما حدود نه سال است. گفته شده است که تیم زن یک Serpentarium است، اما خوشبختانه، به ما اعمال نمی شود. هر کدام از مکان های مشخص خود را در نمایش نشان می دهد، تصویر به کوچکترین جزئیات تجویز می شود و بنابراین بین ما رقابت وجود ندارد. من نمی گویم که ما همه دوست دختر گرد و خاکی هستیم که نمی تواند بدون یکدیگر زندگی کند، ما مجموعه ای از دوستان نداریم. اما اگر کسی یکی از دختران ما را مجازات کند یا چیزی بدی در مورد آن بگوید، دیگران آماده هستند تا بلافاصله بر حمایت خود ادامه دهند. "

شما در مینیاتوری های خود را اغلب باعث می شود ITEN مردان ...

کاترین: "خب، ما از این مردان سرگرم کننده نیستیم و آنها را پرستش می کنیم و آنها را تحسین می کنیم. من نگرش کاملا طبیعی نسبت به مردان عادی دارم، اما در حالی که من آنها را ملاقات نکردم! (می خندد.) نه، من ملاقات کردم، البته، اما در زندگی من خیلی کم بود! اگر چه، شاید من الزامات بیش از حد داشته باشم. گاهی اوقات شما می دانید برخی از انسان در محل کار و فکر می کنم: در اینجا به نظر می رسد که تحت تاثیر قرار دادن طبیعی است. سپس یکی از دیگر خارج می شود، و شما می فهمید که این همه با مردان با مردان بد است. اما جایی که واحدهای عادی نشسته اند و تعجب می کنند: کجا همه عمه عادی هستند؟ "

معیار عادی شما چیست؟

کاترین: "اول، این مردی است که با من ارتباط برقرار می کند، خم نمی شود و خود را تشدید نمی کند. باور کنید که خیلی دشوار نیست ثانیا، باید یک فرد با حس شوخ طبعی، ذهن و سخاوتمندانه باشد، که به یک زن اجازه می دهد یک زن باشد و به بی معنی او توجه نمی کند. شاید من هنوز این تصویر را برای خودم شکل ندهم، در هر یک از همکاران من، دوستان، دوستان، چیزی است که من دوست دارم، و چه دفع می شود. "

کاترین Bulkina:

"من نگرش کاملا طبیعی نسبت به مردان عادی دارم. در حالی که من آنها را در زندگی ام ملاقات نکردم. دقیق تر، تعداد کمی از آنها وجود دارد! " - هنرمند شناخته شده است. عکس: آرشیو شخصی کاترین Bulkina.

و چقدر زندگی خانوادگی انتظارات شما را توجیه کرد؟

کاترین:

"اگر من از این فرد به دنیا آوردم، این درصد بالا است، ما روابط گرم و دوستانه داریم."

شما یک زن قوی را تحت تاثیر قرار می دهید ...

کاترین: "بله، این چطور است؟ (می خندد.) زنان قوی متولد نمی شوند، آنها تبدیل می شوند. هر یک از ما می خواهد یک پرنده باشد، که در آن مراقبت می کنند. مردان اغلب از زنان قوی تر می ترسیدند، هرچند در یک مقاله من خواندن آن را فقط به مردان ناامن مربوط می شود. به نظر می رسد که روابط ایده آل ممکن است بین دو نفر باشد که لازم نیست خود را برای حساب شخص دیگری که غنی سازی یکدیگر را ندارند، و سعی نکنید بدانید که چه کسی باید، چرا و چرا. "

آیا شما قادر به تبدیل زندگی خود هستید، با ایده آل خود را ملاقات کردید؟

کاترین: "مهمترین چیز این است که مطمئن باشید که نیاز به این وجود دارد، زیرا با سن شما شروع به ارزیابی خطرات احتمالی می کنید. بسیاری از زنان در پیگیری یک دستگاه زندگی شخصی، درک متقابل با یک کودک، والدین، دوستان، از دست می دهند. اگر شما آن را بر روی مقیاس آویزان، پس من به هیچ شاهزاده ای نیاز ندارم! و بنابراین - مسیرهای خداوند غیرقانونی هستند، هیچکس در برابر هر چیزی بیمه نمی شود. "

چگونه فکر می کنید باید پسران را بیابید؟ آقایان را از آنها انجام دهید یا یاد بگیرید که با مشت های مشتاق پاسخ دهید؟

کاترین: "مادر من، که در حال حاضر در تربیت پسر من مشغول به کار است، معلم با تجربه عالی است. او یک روانشناس از خدا است، به طور نازک احساس می کند مردم و آنها را درک می کند، و من بسیار خوشحالم که فرزند من فرصتی برای نزدیک شدن دارد، از او یاد بگیرد. من آماده هستم که پیام های خود را کاملا آگاهانه در طول زندگی آواز بخوانم، همان و پسرم خواهم بود. در غیر این صورت، به سادگی غیر ممکن است، و نه به این دلیل که او مادر من است. مردم کاملا متفاوت می گویند که او چشمان فرشته ای دارد و من به آن اعتقاد دارم، او قطعا از سیاره ما نیست. من مطمئن هستم که فرزند من فقط غیر معمول است، زیرا نزدیک به مادربزرگ دوست داشتنی است. شما می دانید، زیرا بچه ها به والدین تربیت می کنند و من به پسرم و توصیه مادرم تغییر کرده ام. صادقانه بگویم، اسرار اصلاحیه حق را نمی دانم، اما احساس می کنم که فرزند من به درستی مطرح شده است. (می خندد

ادامه مطلب