آندره سکولوف: "در مورد آن فیلمبرداری، اولگ تبرکوف به من یک درس عالی از مهارت ارائه داد"

Anonim

بازیگر، مدیر و تولید کننده آندره سوکولوف 13 اوت روز تولد را نشان می دهد. در حوا او یک روزنامه نگار را دید و در مورد نگرش نسبت به فیلم "ورا کوچولو"، بیماری ستاره ای و وضعیت امروز در سینما و تئاتر صحبت کرد

آندره، برای شما جالب تر است: اقدام، مدیر یا تولید؟

- قطعا می توانم بگویم: هنوز بازی نکرده ام! بعید است که یک بازیگر وجود داشته باشد که می تواند بگوید: "من می خواستم، در حال حاضر بازی کرده ام." واحدهای شدید که می توانند از آن برخوردار باشند. چیز دیگری، من در حال حاضر بیشتر در کارگردان هستم، سعی می کنم خودم را اجرا کنم. و من درک می کنم که من شروع به از دست دادن به عنوان یک بازیگر. از آنجا که بازیگر باید به طور مداوم در آموزش باشد. البته، من اجرا می کنم، من از بین می رود، قابل فهم است. اما من چنین اپوکال را می خواهم. (می خندد.) چون شما احساس می کنید که شما یک پتانسیل خاصی دارید که برای پیاده سازی عالی باشد. و تجربه به نظر می رسد، و هنوز هم دست پا رفتن و فکر کردن چیزی است. از سوی دیگر، من مانند یک تولید کننده را می بینم، یک فیلم یک کسب و کار جوان است. Cassu بین 15 تا 40 سال را می سازد. این یک هنر خاص، صنایع دستی است، بنابراین به منظور انجام کاری و بزرگ، شما نیاز به یک ماده بزرگ دارید. و مواد خوب خود را بسیار نادر است، و حتی برای نسل مسن تر از بازیگران حتی کمتر است. اخیرا فیلم Volodya Shevelkova، جایی که من قبلا پدر و پدربزرگ را بازی کردم. جالب بود.

به من بگویید، چه مدیر برای شما به عنوان بازیگر، و چه کسی بازیگر برای شما است، زمانی که شما در صندلی کارگردان نشسته اید؟

- من فکر می کردم بیش از حد در مورد این سوال، تا زمانی که من بالاترین دوره های مدیریتی را به پایان نرسانم. تا آن زمان، حدس می زنم که من به طور کامل در سایت رفتار نکردم. به نظر من به نظر می رسید که بازیگر باید از نظر او دفاع کند، اما در حال حاضر هیچ بازیگر مطیع بیشتری نسبت به من وجود ندارد، زیرا من درک می کنم: تصویر هنوز مدیر است، همه چیز از طریق نمره دید از دیدگاه مدیر، به عنوان او تبدیل می شود ماده ای است که او را له می کند، زیرا او کل ارکستر را تشکیل می دهد، شایستگی اوست. بازیگر باید به معنای خوبی باشد، مانند پلاستیک، اما بدون ذهن، و نه بدون ذهن، و پلاستیکی با کارایی خود، تفکر، بینایی، با دیدگاه او. بنابراین وقتی که من در صندلی کارگردان هستم، ابتدا می خواهم انجام دهم تا آنچه را که من نیاز دارم انجام دهم، و سپس من قبلا به تمام پیشنهاداتی که می روم گوش می کنم. اگر آنها برای بانک Piggy مناسب باشند، من با قدردانی زیاد قبول می کنم. و هنگامی که من در یک صندلی عمل می کنم، سپس برای من مدیر - پادشاه و خدا. من سعی می کنم به حداکثر رساندن آنچه که او می پرسد. و اگر من هر گونه افکار، من سعی می کنم آنها را به درستی به اشتراک بگذارم، و در حال حاضر از همکار شما توسط حرفه و بدبختی محافظت می کند. از آنجا که من، به عنوان یک بازیگر، فاک و چپ، و او، فقرا، سر خیلی بیشتر صدمه دیده است.

اعتراف کنید، و نگرش امروز شما نسبت به عنوان نماد جنسیت اتحاد جماهیر شوروی اتحاد جماهیر شوروی پس از انتشار در سال 1988 فیلم "Little Vera" چیست؟

- شما می دانید، آن را مانند یک کودک کوچک است. خنده دار.

اما آیا این نقش اپوکال در یک طرح است؟

- من قطعا موافقم اما این در حال حاضر نوستالژی است. (می خندد.) هنگامی که آنها در مورد آن می گویند، من آن را به عنوان گفتگو در مورد اسباب بازی مورد علاقه خود را درک می کنم. او است، او به چه چیزی می گوید، شانس، توانایی اجرای آن. جاده ها همه باز بودند. در اینجا مغز امروز و آن مرد در سر است. قیمت ها نخواهد بود! (خنده) در عین حال خاطرات بسیار خوب و گرم. با ناتاسکا (هنرمند نقش اصلی زنان، بازیگر ناتالیا Egroh - تقریبا. Auth.) گاهی اوقات ما تماس می گیریم. این تاسف است که ساشا میرونوف زندگی خود را ترک کرد. من با Zaitseva، Nazarov ملاقات می کنم، همه ما به نوعی این داستان را به یاد می آوریم. او به نحوی که ما موضوعات نامرئی داشتیم و در زندگی رفتار می کردیم. چنین است.

آندره سوکولوف در فیلم

آندری سوکولوف در فیلم "Little Vera"

عکس: قاب از فیلم

و سپس، در اواخر دهه 80، سر پس از Premiere چرخش نداشت؟

- خوب، چگونه، سلام، او فرار کرد. این نیز بخشی از حرفه است. در آن زمان، البته، به سختی فکر کردم که می توان آن را یک بیماری ستاره نامید. تجزیه و تحلیل آنچه اتفاق افتاد، من، و بزرگ، درب را تخریب نکردم. اما در برخی از مراحل، من شروع کردم به درک اینکه من از قطعات پاک شده بودم، و اگر من این روند را متوقف کنم، احتمالا چیزی باقی نمی ماند. و در حال حاضر این توقف تیز، مراقبت در حفر بیشتر، یعنی در مدرسه، چرا که من در حال تحصیل بودم. من به نحوی نمایندگان برخی از تماس های جشنواره به یاد می آورم و بپرسیم که آیا به ژاپن پرواز مستقیم یا از طریق انگلستان پرواز می کنم، به طرز شگفت انگیزی صحبت می کنم، و من پاسخ می دهم که نمی توانم مطالعه کنم. مردم فقط لوله ها را درک نمی کردند و قرار دادند. شما می توانید به این موضوع متفاوت باشد، اما در اینجا زمانی که شما در جریان چنین جریان، زمانی که همه به شما نگاه می کنند با چشم های باز و شما تعجب خاصی، شما باید قادر به تولید پادزهر. خوب خواهد بود اگر چنین موضوعی اجتماعی و اجتماعی در موسسات آموزشی وجود داشته باشد، به عنوان مثال، "چگونه به رفتار با مردم، چگونه برای ساخت حرفه ای" نامیده می شود. پس از همه، آن را نیز یک راز نیست که بسیاری از افراد با استعداد وجود دارد، که در آن، به دلیل شخصیت خود، هیچ کس نمی داند. مردم هوشمندانه، فوق العاده هستند، اما کسانی که مجبور نیستند اجرا شوند، و کارکنانی که آرام آرام هستند و پیش رو به جلو می روند. هیچ چیز اشتباهی با آن وجود ندارد، آنها همچنین در بازیگران بزرگ، افتخار آنها و ستایش، کمان کم رشد می کنند. اما همچنین چنین جزئیاتی وجود دارد که باید به سادگی محافظت شوند، بدون اینکه آنها را بسوزانند و متاسفانه آنها را سوزانند.

نقش این تصویر در ریشه زندگی شما را تغییر داد، نور سبز را به ارمغان آورد، اما در اینجا، در اعتراف شما، نقش در پروژه "وکیل"، که دوازده سال طول کشید، بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت، شخصیت و عادت را تغییر داد. و با این حال، کدام یک از این دو فیلم بیشتر به شما تاثیر گذاشت؟

- شما می دانید، "وکیل" یک زندگی کوچک است. این یک سال یا دو سال نیست، و نه حتی سه، بیش از ده سال طول کشید. و این چیزی است که به عنوان هنر با "خط حفاظت" آغاز شد، و سپس تبدیل به یک صنایع دستی در حال حاضر در "وکیل". گناه برای پنهان کردن چیزی چیست، بر روی صفحه نمایش قابل مشاهده است که قبلا دستاوردهای خاصی وجود دارد که برای پیدا کردن سخت است. اما این یک تجربه فوق العاده است. من شروع به شلیک به عنوان مدیر برای اولین بار. و تولید کننده برای اولین بار آنجا شد. ما یک خانواده کامل داشتیم که برای مدت طولانی زندگی می کردند و ستون فقرات هنوز وجود دارد. و چه چیزی بیشتر تحت تاثیر قرار گرفت؟ این تجربه عظیم باعث شد تا به نحوی اولویت ها را ترتیب دهد. من متوجه شدم که من چیزی را در ارتباط با اشتغال دائمی از دست می دهم. اما از سوی دیگر، من احساس کردم که من علاوه بر "ایمان کوچکی" به رسمیت شناختن خاصی برخوردار بودم. از آنجا که تصویر "Little Vera" چنین بود و یک فیلم برجسته بود که او باید حس خوبی برای شکستن رج داشته باشد تا مردم می دانستند که من نه تنها "ایمان کوچکی" وجود داشت که چیز دیگری وجود داشت. من به نحوی محاسبه شده، من بیش از صد نقش اصلی در سینما دارم، اما هنوز هم "شکار آسفالت"، "ایمان کوچکی"، "وکیل"، چنین کلیپ از پنج و هفت نقاشی را می دانم. پس از همه، تعداد کمی از مردم در مورد "Seagull"، "نامه ها آخرین زندگی" و سپس در لیست، به عنوان آنها می گویند شنیده می شود. (خنده حضار)

آندره سکولوف:

"من به یاد می آورم به نحوی نمایندگان برخی از جشنواره ها را فراخوانی می کنند و می پرسند آیا من به ژاپن پرواز مستقیم یا از طریق انگلستان پرواز می کنم، به طرز شگفت انگیزی صحبت می کنم، و من پاسخ می دهم که نمی توانم مطالعه کنم"

گنادی Avramenko

آنها می دانند که تلویزیون به عنوان مثال، "آخرین قطار زره پوش" نشان داده شده است.

- در اینجا، کاملا درست است. و همان شرایط شخصی "،" پسر پردیگال "، که به نحوی به طرز عجیب و غریبی گذشت، اگر چه این فیلم عظیم است. در حال حاضر ما منتظر "زغال سنگ"، "حافظه پاییز"، به مدت سه سال آن را تصویب کرده است، به عنوان من این تصویر را برداشتم. اما این زمینه من نیست، بنابراین من فقط می توانم، پشیمان و امید.

و صبر کنید، و بازیگران می دانند چگونه این کار را کاملا انجام دهند ...

- بله، در این رابطه، من یک مثال بسیار جالب داشتم، زمانی که ما همراه با اولگ پاولوویچ توباکو شلیک کردیم. در سیمفروپل هواپیما در شب بود. در حال حاضر ناهار، و همچنین در فریم وارد نشده است. من در اطراف کارگردان اجرا می کنم، پریدن. و تنباکو آرام است، فقط خواستار یک سبد خرید برای خود برای آوردن یونجه، Telobrechka و یک پتو. من: "اولگ پاولوویچ، چی؟" - "Andryush، آیا شما می دانید که مهمتر از همه در سینما؟" - "بازی خوب" - "نه، مهمترین چیز در سینما، قادر به صبر است. آروم باش!" و سپس آنها واقعا در پنج دقیقه قبل از پایان تغییر، حذف شدند. سپس به طور کلی توسط هواپیما اداره می شود، به طور کلی، هر کس مدیریت کرد. اینجا. درس بزرگ از مرد بزرگ و استاد.

امروز سینما به شدت تغییر کرده است. و تئاتر این تغییرات لمس شد؟

- خوب البته. من بلافاصله تعریف می کنم: من طرفدار یک تئاتر کلاسیک هستم، اما همان بازی "Koyka"، که من قرار داده بود، تجربی بود. سپس نقل قول شد. فقط تنبل نقل قول ها را از آنجا ندید. برای پانزده سال، ما بازی کردیم، ما 1752 عملکرد را انجام دادیم، این یک شخصیت عظیم است. پیدایش آگاهی را تعیین می کند. meal'n'Real همه این حقایق که چروکیدند، آنها قطعا وجود دارد، اما به نظر می رسد زمانی که آنها به چیزی دیگر از آنچه که در نظر گرفته شده است، به عنوان مثال، در پشت خشم، این یک داستان تا حدودی متفاوت است. هنگامی که مدیر نمی تواند داستان را با کلمات بگوید، اما تلاش می کند آنها را با اشکال دیگر جایگزین کند، و نه همیشه مناسب نیست، زیرا من ضعف است. من نمی توانم بگویم چیزهایی که غیرقابل قبول هستند، وجود دارد، اما زمانی که آن را به پایان می رساند، چه چیزی باید بگویم. و متاسفانه، همیشه در میان افراد با استعداد همیشه ناوشکن وجود دارد. آنها کافی هستند از آنجایی که از یک طرف آسان تر است. و همیشه در نسل جوان عمل می کند. افرادی که بزرگسالان افزایش می یابند و از بین می روند، و کسانی که بر روی آن قرار می گیرند، آنها پاره می شوند. متأسفانه، این با ماست، حاضر است. اما با وجود چنین چیزهایی، ستون ها، افرادی هستند که بر اساس هنر تئاتر ما هستند. خداوند به آنها سلامتی داد.

آندره سکولوف:

"قبلا، بازیگر یک کالای قطعه بود. حالا من می بینم که چگونه ریخته گری ها عبور می کنند، می بینم که چگونه همه چیز اتفاق می افتد - ارزان تر، بهتر است"

Gennady Cherkasov

به نظر شما وضعیت وضعیت تبدیل شده است متفاوت است؟

- آره. این همچنین قوانین خود را دیکته می کند. قبلا، بازیگر کالای قطعه ای بود. در حال حاضر من می بینم که چگونه ریخته گری عبور می کنند، من می بینم که چگونه همه چیز اتفاق می افتد - ارزان تر، بهتر است. و ارزان خوب نیست حرفه باید به دست آید، بنابراین این حرفه نامیده می شود. و تلویزیون یک تاثیر بسیار قوی بر ذهن تولید می کند، او بیننده را بالا می برد، اشک می کند. و این نسل غذای سریع است که قبلا به ارمغان آورده است. و چرا موسسات آموزشی؟ چرا همه چیز لازم است زمانی که شما می توانید یک ماه میمون در تلویزیون را نشان دهید و به عنوان کسی از بزرگ، او تبدیل به یک ستاره خواهد شد؟ این در حال حاضر ادامه دارد این واقعیت که ما گودال را در این زمینه قطره می کنیم قطعا. افرادی که نمی توانند همدردی کنند قادر به ایجاد یک جامعه عادی نخواهند بود. و فرهنگ باید کاشته شود. و این یک روند دردناک است. و این بسیار دشوار است که فرد فکر کند، قادر به درک هر چیزی است تا از نیاز طبیعی خود محافظت کند.

و بازیگر این تئاتر را به عنوان "Lenk" نگه می دارد؟

- هنگامی که شما بیش از 25 سال وجود دارد، قطعا خانه شما است. و مهم نیست که چگونه رابطه، سحر و جادو تئاتر، سحر و جادو Zakharov، اتمسفر دقیقا همان چیزی بود که در آن گذاشته شد، وجود دارد. و چقدر شما در صحنه قرار داده اید، خیلی زیاد به شما می دهد. و همیشه درک می کند که این خانه شماست و والدین انتخاب نمی کنند، همانطور که می گویند. در اینجا فرآیند انتخاب اولیه زمانی است که شما به تئاتر دعوت شده اید. اما دوباره، هر یک از بازیگران نگرش خود را نسبت به تئاتر دارند. کسی معتقد است که بیش از پنج سال در یک تئاتر کار نمی کند، مکیدن. و شما باید تغییر دهید و به نظر من، برعکس: آنها اسب ها را بر روی عبور تغییر نمی دهند. من قطعا این تئاتر را دوست دارم نوعی از مشکلات وجود دارد، مثل یک دولت در ایالت است. اما این زندگی است، طبیعی است.

چه چیزی با مراقبت از مارک Anatolyevich Zakharov تغییر کرده است؟

- در حالی که خیلی زود صحبت می کنید. از آنجا که لوکوموتیو بخار که او پراکنده شد، اینرسی هنوز تئاتر را هدایت خواهد کرد. و اکنون فقط یک دوره از چنین کشف شکل وجود وجود دارد. در هر صورت، واضح است که، به جای مارک آناتولیویچ، او هنوز از دست خواهد داد. همه مقایسه خواهند شد. و نه تنها این که این کارگردان باید یک هنرمند باشد، اما او هنوز باید هنرمند با استعداد و شخصیت برای مقایسه این مقایسه باشد. بنابراین، همه چیز آسان نیست. در حال حاضر مارک Borisovich خود را به عنوان یک همکار، شریک و دوست در تئاتر مشغول به کار است. و این، به نظر من، امروز، تصمیم راست است.

هیچ لحظه ای در زندگی وجود نداشت، به طوری که شما از مسیر انتخاب شده خود پشیمان شدید؟

- شک ​​و تردید، آنها همیشه مردان جوان می خورند. اما در اینجا این ضعف انسانی است، اگر به خودتان بگویید: "برادر، اشتباه کرده اید، پس چه باید بکنید؟ بنابراین، زمانی که دوره های ضعف جوانان اتفاق می افتد، نوعی حکمت گنجانده شده است، که نشان می دهد که همه چیز در مقایسه شناخته شده است. که همه چیز فقط داده نشده است. و اگر شما به حداقل نتیجه از طرف نگاه کنید، می توانید درک کنید: من چیزی را در این حرفه مدیریت کردم. این می تواند متفاوت باشد، بله، احتمالا می تواند، اما داستان احتراق زیرزمینی دوست ندارد و درک نمی کند. این از دسته بندی است اگر ... و چه چیزی از این تغییر خواهد کرد؟ من فکر می کنم چیزی مدیریت شده، چیزی نیست. اما هنوز یک فرصت برای رفتن وجود دارد. جاده دارایی است. برنامه ها، ایده هایی وجود دارد که هنوز هم می تواند به خدا تحمیل شود.

شما یک روز تولد دارید آیا دوست دارید تا کنون جشن بگیرید؟

- دقیقا با توجه به تنها سالگرد پنج ساله است. و بنابراین ما به طور سنتی با افراد نزدیک، ما دریا را تخلیه می کنیم و وقت خود را صرف می کنیم.

نگرش شما به سن شما؟ پس از همه، در دوران کودکی هر کس می خواهد سریعتر رشد کند و با سن، بسیاری از آنها شروع به پنهان کردن او می کنند.

- چیزی برای پنهان کردن چیزی؟ همینه که هست. در اینجا، همانطور که آنها به درستی می گویند، آن را بسیار کمتر در داخل، به عنوان مثال، به عنوان مثال، در صورت. اما ما فقط سزاوار چهره ای است که آنها کار می کردند. اما آنچه رشد کرده است، رشد کرده است. در حال حاضر، شما هیچ کاری انجام نخواهید داد. البته، پشیمانی وجود دارد، من می خواهم ... اما این دوباره گرایش زیرزمینی است. بنابراین، چه کاری باید انجام دهید و اینکه آیا خواهد بود. بدون نیاز به فراموش کردن که شما یک پسر هستید اگر چه، هنگامی که شما متوجه می شوید که چیزی از طرف عبور می کند، گاهی اوقات شرم آور می شود (می خندد).

آیا تو یک فرد خرافاتی هستی؟ یا شماره 13 که در آن شما متولد شدید، خوشحال هستید؟

- بدون شک، برای من خوشحال است. و اگر فقط به این دلیل که من در این روز متولد شدم. اما من به تجربیات فوق العاده ای از هزاران سال احترام گذاشتم، زمانی که مردم به یک رویداد یا یک رویداد دیگر احترام می گذارند. اما اگر گربه سیاه اجرا شود، احتمالا سعی خواهم کرد که اگر چنین فرصتی وجود داشته باشد، صعود نکنید. اگر پیش از این، Pyatk در کفش قرار گرفت، زمانی که او در امتحان راه می رفت، در حال حاضر من به ندرت به امتحانات می روم، پنج طرفه قدردانی نمی شود (می خندد). من از نظر برخی از خرافات خاص، اگر آنها معقول هستند، و من می توانم آنها را درک، من احترام به احترام.

ادامه مطلب