ستاره ها این تابستان را انجام دادند؟

Anonim

Anastasia volochkova:

"در نهایت استراحت"

- تابستان امسال به یاد داشته باشید که من واقعی بودم، یک تعطیلات کامل، که پنج روز اول طول می کشد، و سپس هفده و بیشتر - سه! و اگر تابستان گذشته "پاره" بود - ما به مونته نگرو رفتیم و تعطیلات را در نزدیکی مسکو گذراندیم، سپس این سال تنها کرت، محل کپسی را انتخاب کردیم. مامان با آریشا تقریبا 2 ماه در ویلا زندگی می کرد. و من به آنها پیوستم، همانطور که زمان آزاد من ظاهر شد. ما حمام کردیم، آفتاب می کنیم. در قلمرو ویلا ما ساحل و استخر بود. آریشا آموخته است که به آب بر روی آب انجام دهد. ایگور، شوهر سابق من، تعطیلات بسیار معنوی را برای ما تنظیم کرد. ما در قایق بادبانی رفتیم من به طور تصادفی این جزیره یونان را برای استراحت ما انتخاب نکردم. این با منشا نام های ما Anastasia و Ariadne مرتبط است. ما سرانجام زمان زیادی را صرف کردیم. متأسفانه، در طول سال با دخترم ما نمی توانیم تمام روز با هم باشیم ...

.

.

- حالا آنها بسیار بنویسند، شما دوباره با ایگور چه می کنید؟

- پس از تفریح، رابطه بسیار جالبی داشتیم. و من به شدت این واقعیت را مطرح می کنم که ما می توانیم با هم آرام باشیم. او بهترین پدر در جهان است! و احساسات ما به سادگی به یک فرمت نزدیک نزدیک نزدیک نقل مکان کرد. و من مطمئن هستم، مهم نیست که چگونه زندگی من در آینده اتفاق افتاده است، درهای خانه من همیشه برای ایگور باز خواهند شد. اول از همه، چون او پدر Ariadna است، و در دوم - ما عاشقانه در روابط به عنوان آنها در بسیاری از خانواده های زندگی با تمبر در گذرنامه وجود ندارد.

- برای این ماه ها چه کار کرد؟

- من یک مرکز خلاقانه کودکان ایجاد کردم که به طور موفقیت آمیز برای یک سال کار کرد. و این تابستان من او را به ژیمناستیک نقل مکان کردم، که در آن آریادن یاد گرفت. هنوز هم کنسرت های فوق العاده ای وجود داشت. و در شماره کراواتوگرافی "تانگو"، که من با نمایش باله من انجام می شود، زیبایی خیره کننده کلیپ را برداشتیم. من همچنین یک آهنگ را ضبط کردم

- چیزی جدید برای تابستان آموخته؟

- به احتمال زیاد من متوجه نشدم، اما متوجه شدم. دو ماه پیش، من به طرز معجزه آسایی جان سالم به در بردم، به تصادف ماشین ضربه زد، و متوجه شدم که ارزشمند ترین چیز زندگی خود است. و شما باید از او قدردانی کنید و او را دوست داشته باشید تا همه چیز را به ما ارائه دهد.

ورا Brezhneva. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

ورا Brezhneva. عکس: لیلیا شارلوفسکی.

ورا Brezhneva:

"نیمه تابستان من دوچرخه سوار"

- ایمان، تازه ای که برای تابستان امسال یاد گرفتی؟

- بسیاری از! هر روز به من تجربی تجربی ارزشمند می دهد. من چند کتاب خواندم، من به یک سری از فیلم های جالب و نه فیلم نگاه کردم، در مکان های جالب و جدید راه می رفتم. روند دانش پایدار. (خنده حضار)

- کجا موفق به بازدید شد و چه باید بکنید؟

- جایی که من نبودم! در حال حاضر دشوار است که زمانبندی را بازگردانید. بسیاری از پروژه ها و سفرهای جالب، بسیاری از برداشت ها. جشنواره های سنتی تابستانی وجود داشت و پروژه های کاملا آشنا به عنوان جشنواره طنز در اودسا نبودند. هنوز هم فیلمبرداری از مواد را برای فیلم "جنگل" به پایان رساند، که در آن ما و من و من چند زن و شوهر ازدواج کرده ام، تولید شده در یک جزیره غیر مسکونی. علاوه بر این، آهنگ جدید من "بی خوابی" در ماه جولای منتشر شد. هنوز یک آهنگ جدید را با پاییز آماده کرد، یک ویدیو را برای او شلیک کرد. و اگر هنوز در مورد این کار فراموش کرده اید، خوشحالم که نیمی از تابستان دوچرخه سواری کردم، من از طریق میوه های زیادی رفتم، ویتامین ها را به دست آوردم، با بچه ها راه می رفتم، با استفاده از جاذبه های پارک ماه، سرگرم شدم همه شگفت انگیز!

- و آنچه که بیشتر حفظ می شود؟

تعطیل این سال ما خانواده ما را در ایتالیا استراحت کردیم. من دوست دارم وقت خود را در اروپا صرف کنم راحت، به خصوص با کودکان جوان وجود دارد. سکوت، زیبایی آدریاتیک، گیاهی سرسبز. زیبا، خوشمزه و گرم!

.

.

ویکتوریا Dayneko:

"در فرانسه، غذای روستایی را آماده کردم"

- یکی از آزمایش های غیر معمول در طول سه ماه گذشته - کار بر روی سری های صوتی "فلش - عشق". با قهرمان من، کارلا، ما به نظر میرسیم: او همچنین از یک شهر کوچک به پایتخت چیزی وارد شد تا به دنبال چیزی باشد. او سبزه است، دوست دارد رژ لب قرمز ... خوب، البته، در نزدیکی هر دختر ناز چند بچه وجود دارد، بین که او نمی تواند انتخاب کند ... این همه برای من آشنا است! و در تعطیلات من با دوستانم رفتم ما بلیط های هوایی رزرو کردیم، ماشین را برای رسیدن به آلزاس - زیباترین مکان در فرانسه گرفتیم. ما در دوچرخه ها به SPA های نزدیک به SPA های نزدیک به SPA سفر کردیم، ذرت و تاکستان ها، در نزدیکی استخر غرق شدند و خودشان غذا را از محصولات روستایی خوشمزه تهیه کردند.

.

.

Ruslan Alekhno:

"من سلامتم را به خطر انداختم"

این تابستان نسبتا آرام صادر شد، برای من صلح آمیز بود. از تصورات واضح ترین من می توانم تعطیلات تابستانی خود را در قبرس تماس بگیرم. من آرامش را می خواستم، بنابراین از سرگرمی های شدید رد شدم و روزها را در ساحل گذراندم. من هنوز در تور از قلعه ریچارد، قلب شیر، که من خیلی شنیدم و جایی که من مدت ها را می خواستم دیدم، بسته شدم. و البته، من تیراندازی کلیپ را در آهنگ "فراموش نکنید" را فراموش نخواهم کرد. ما همچنین به طور جدی سلامت ما را به شدت به خطر انداختیم. تیراندازی در شب اتفاق افتاد. به گفته مدیر الکساندر Ivanhenko، عاشقان تحت باران تروریستی قرار می گیرند. و به منظور حذف چند صحنه دیدنی، من و "عزیزم" باید یک گوشت بزرگ داشته باشیم: چند ساعت در یک ردیف در خیابان مرطوب به موضوع صرف کردیم. پس از هر دو، ما داوطلبان را به ارمغان آوردیم تا به نوعی به نحوی می تواند گرم شود و بیمار شود. با این حال، امکان اجتناب از سرماخوردگی وجود نداشت - من به مسکو با دمای و گلو بیمار بازگشتم.

عکس: آمدی / اولگا مالیشوا.

عکس: آمدی / اولگا مالیشوا.

ایگور یورتایف:

"در تابستان من از دو دانشگاه فارغ التحصیل شدم"

این تابستان بسیار فعالانه بود. من اساسا کار کردم، دو دانشگاه به پایان رسید: من در روز جمعه دانشکده روزنامه نگاری MGIO و در مکاتبات دانشگاه روسیه تحصیل کردم. او همچنین از اودسا خورشیدی بازدید کرد. تنها سه روز وجود داشت. اما من واقعا شهر را با افراد مثبت و احساس باور نکردنی از طنز دوست داشتم. پس از این تعطیلات کوچک، متوجه شدم که می خواهم سفر زیادی کنم، با افراد جدید آشنا شوم. و هنوز مطمئن باشید که یاد بگیرید که گشت و گذار را سوار کنید.

.

.

Sati Kazanova:

"من موفق به استراحت، کار و گرفتن اسب به عنوان یک هدیه"

- در ابتدا من با خانواده ام از ایتالیا بازدید کردم. و این کشور بسیار جذاب بود، که به طور جدی در مورد یادگیری زبان و حرکت به آنجا برای زندگی در آنجا فکر کرد. سپس کلیپ ها در قفقاز وجود داشت. بچه های بسیار با استعداد و خلاق در میهن کوچک ما! با تشکر از همه برای کار! من حتی بیش از حد سوخته بود، نگرانی، صرف تمام روز در کوه ها. و در کراچای چرکسیا، من با اسب ارائه شد. انگلیسی Purebred، با یک نژاد خوب، برنده اسب. به نام اکبر در حال حاضر من از یک خانه زیبا در نزدیکی مسکو، با پایدار. نزدیک به پایان تابستان من در جشنواره آهنگ روسی در شهر لهستانی Zelen-Gur انجام شد. و پس از گذشت ماشین به برلین رفت. این در حال حاضر سه بار وجود دارد، اما برای اولین بار من یک راهنمای روسی صحبت کردم، که مرا در جاذبه های اصلی نگه داشت. ما در Reichstag، Berlin Wall، University، Cathedales Vintage نگاه کردیم. من نمی توانستم از خرید پیاده روی، من یک زن و شوهر از کفش های زیبا و کیف دستی پرادا خریدم.

.

.

آنا Skidanova:

"من از Guitis فارغ التحصیل شدم"

به یاد ماندنی ترین این تابستان - من سرانجام گیته را به پایان رساندم! چهار سال به عنوان یک روز گذشت و در اینجا یک دیپلم در دست من است. این رویداد پایان دوره کوچک اما مهم در زندگی من را مشخص کرد. من آزادی بیشتری داشتم، ممکن بود استراحت، پروژه تئاتر در پاییز انتظار می رود، که در آن من شرکت خواهم کرد و عالی است. بسیاری از آنها به نظر می رسد که تابستان به سرعت پرواز کرد، اما با توجه به احساسات من، این سه ماه بسیار محکم بود - آنها با وقایع اشباع شدند، آشنایان جدید ظاهر شدند. من شروع به هدایت یک شیوه زندگی فعال تر کردم، حالت تمرین را مشاهده کردم و به طور مداوم روی خودم کار می کنم.

.

.

Tatyana Kotova:

"من تقریبا به کایاک تبدیل شدم"

سرانجام، من رویای بلندم را انجام دادم و از دریاچه های Plitvice بازدید کردم - یکی از معروف ترین جاذبه های طبیعی اروپا. این دریاچه ها در کرواسی هستند. وقتی که من عضو از طریق GRA بودم، در مورد آنها آموختم و فقط با این ذخایر عاشق شدم. و در نهایت، من توانستم از زیبایی دریاچه های محلی و غارهای زیبا لذت ببرم. و سپس در قانون افراطی تصمیم گرفت: تبار در کایاک در امتداد رودخانه کوهستان شیب دار. پس از دریافت دستورالعمل های لازم، من به طور مستقل چندین آستانه خطرناک را برطرف کردم و مانور بین سنگهای شارپ را شروع کردم. با این حال، در عرض چند دقیقه، پس از ضربه شدید باد به سمت ساحل آورده شد، من شروع به از دست دادن کنترل کردم. کایاک من را کاهش داد، کایاک من متوقف شد، برای یک سنگ بزرگ زیرزمینی متوقف شد. برای نیم ساعت، امدادگران سعی کردند با کمک کابل ها به آرامی مرا به ساحل جذب کنند. یک جنبش ناخوشایند می تواند به من کمک کند. دیوانه بود، من کمی کمی ترسیدم. خوشبختانه، پرتو به سادگی و به سرعت کار می کرد. و روز بعد، من دوباره در رودخانه کوه زخمی شدم. تلاش دوم بسیار موفق تر بود. من یک دوز شوک آدرنالین دریافت کردم. ارزشش را داشت!

.

.

آندره گودولان:

"حالا من یک DJ حرفه ای شدم"

- این تابستان، من تغییرات بزرگی داشتم. سرانجام، و دختر عزیزم دیانا به یک آپارتمان جدید نقل مکان کرد. تمام تابستان من در این سریال فیلمبرداری شدم. ساشا و تانیا، "سفر به تور با اجرای" پسران خطرناک "و" عروسی زرق و برق دار "، شروع به تمرین یک بازی جدید، عبور از ریخته گری برای نقش در یک فیلم کامل و شروع به سفر به عنوان DJ. برای Turntables من برای چند ماه ایستاده ام. و بنابراین من برای انجام چندین سایت در روسیه دعوت شدم. عالیه!

- آیا استراحت دارید؟

مطمئن! با دیانا ما دو سال پیش ملاقات کردیم. و ما دومین سالگرد ما را جشن گرفتیم. ما تصمیم گرفتیم که آغاز روابط ما را به یاد بیاوریم و به دو سال پیش در هتل مشابه قرار گرفتیم، یک شماره شیک رزرو کردیم. درست است، تعطیلات تنها چهار روز طول کشید. اما ما استراحت کردیم، مثل اینکه من یک تعطیلات کامل داشتم. ما در چتر نجات پرواز کردیم، با دلفین ها شنا کرد، روروک مخصوص بچه ها را برای اجاره بردیم و جزایر همسایه را به راه انداختیم، لذت بردم، به طور کلی، به طور کلی، آنها را به کویل کامل تقسیم کردند.

ادامه مطلب