Kirill Pletnev: "با تولد یک کودک سوم، غریزه پدرم بیدار شد"

Anonim

یک بازیگر محبوب نیز این حرفه را از کارگردان، که در جشنواره های فیلم قدردانی شد، تسلط داد. Kirill Pletnev تلاش می کند تا مدیر را ترکیب کند و با تربیت سه پسر اقدام کند. من Kirill را در Rostov-on-Don ملاقات کردم و معلوم شد که در این شهر او در خانه است.

- ... من دو ماه در روستوف در دون زندگی کردم. ما فیلم "یک بار در روستوف" را شلیک کردیم. در رستوران هتل ما بهترین Strudel بود، که من به طور کلی در زندگی ام خوردم. موز. من هر چیزی خوشمزه تر، حتی در اتریش، در میهن، Strzdel سعی نکردم.

- اما با وجود عشق به shreddes، شما در همه چیز بهتر نیست و همچنان به لذت بردن از طرفداران یک فرم عالی ...

- متاسفانه، من بهتر می شوم اخیرا 12 کیلوگرم کاهش یافته است. من نه تنها از هتل Strzdel رد شد، بلکه همچنین در رژیم غذایی نشسته بود. پنج بار در روز هنگامی که من شروع به تیراندازی یک فیلم کردم، به شدت رنج می برم، این بهار 92 کیلوگرم وزن داشت. سخت بود که کفش ها را ببندد. من درک کردم، شما باید کاری انجام دهید. و در زندگی من، تغذیه پنج جلد را به نمایش گذاشت. در ابتدا دشوار بود، پس آن را به عادت، و سپس من حتی آن را دوست داشتم. خوب، حالا من سعی می کنم رژیم غذایی خود را حفظ کنم.

Kirill Pletnev:

با توجه به بازیگر، تیراندازی در "وایکینگ" برای او یک آزمون واقعی بود

- من می خواهم بدانم کجا بازیگران در مورد تمام این رژیم ها یاد بگیرند؟

- من به یک متخصص در کلینیک تبدیل شدم. شما می توانید بگویید، یک روز افزایش یافته و تصمیم گرفتند از دست دادن وزن شروع کنند. به طور کلی، راه حل های من برای مدت زمان طولانی راه اندازی می شود، اما من آنها را به سرعت می پذیرم.

- به تازگی، آنها دوباره در مورد شما صحبت می کنند و به عنوان یک مدیر در ارتباط با فیلم شما "Loggy". در این تصویر، علاوه بر Ingi Oldina و ویکتوریا ایزاکوا، ارائه دهنده تلویزیون Olga Buzova، که هیچ ارتباطی با جهان ندارد ...

"اولیا در آن لحظه زمانی که وانیا اورگان رد کرد، پاشا ولایا، آندره ولاخوف را رد کرد. و من نیاز به یک شخصیت، Kameo منجر شد. و کاملا شانس، من و تولید کننده اجرایی یک نامزدی از اولی بوجود آمد. ما او را ملاقات کردیم، صحبت کردیم. متوجه شدم که او مردی بود که می خواهد در ژانرهای مختلف تلاش کند. OLGA در واقع یک دختر بسیار هوشمند است و به درستی کار خود را به درستی ساخت. او صرف کرد، او تحصیلات خوب، Olya، از سنت پترزبورگ، ما هموطنان است. و آنچه که ما بر روی صفحه نمایش می بینیم، یک تصویر خاص است که برای فروش بسیار خوب است. در اینجا ما می توانیم به یاد داشته باشیم Renate Litvinov، آن را نیز مانند آن نیست که ما معمولا بر روی صفحه نمایش قابل مشاهده است. به طور کلی، هیچ چیز، به جز برداشت های مثبت، من از ارتباط با الیا کنار گذاشته ام. او کار سختی را نشان داد. پس از کار در مسکو هفت ساعت با ماشین در شب در قلم مو در زیر Pskov، جایی که ما شلیک کردیم. هیچ نارضایتی در مورد این واقعیت که او خسته است. سپس آن را به مجموعه رفت، چه چیزی مورد نیاز بود و به کار برگشت.

Kirill Pletnev:

سری "ایمنی" یکی از بازدید های این فصل تلویزیونی شد

- مدیر یک شغل بسیار هیجان انگیز است، اما آیا او تماشاگران را به عنوان یک بازیگر محروم نمی کند؟

- اگر برخی از پیشنهادات جالب دریافت شود، من بلافاصله با او موافقم. فقط پیشنهادات کمی سرگرم کننده است. من یک بار به دانشکده راهنمایی رسیدم، اما من مرا نگرفتم. این اتفاق افتاد که من تور بازی را برای هیات علمی انجام دادم، اما در تور بازیگری در کارگردان قطع شد. این بسیار خنده دار بود، زیرا من قبلا تمام بقیه معلمان را وارد کرده ام، اما تور بازی را نپذیرفتم. اما پس از آن معلم در کارگردان من به من گفتم: "بیا به صراحت - شما در 16 سال قرار دهید؟ آیا چیزی برای گفتن دارید؟ اگر شما مثل یک شخص مانند یک بازیگر زندگی می کنید، بسیار جالب خواهد بود، شما تجربه خواهید داشت، و به همین ترتیب، شما در مورد چیزی صحبت خواهید کرد. " و او کاملا درست بود. من حتی سپاسگزارم که این اتفاق افتاد. همه چیز باید در زمان رخ دهد.

- ظاهرا، شما تابستان را در نگرانی ها گذراندید. آیا شما هر گونه استراحت را برنامه ریزی می کنید؟

- نه، بدون استراحت در ماه سپتامبر، موتور یک فیلم جدید. برخی از فیلم های جاده ای (ماجراهای جاده ای - WH)، دو دختر از طریق ماشین از جنوب مسکو سفر می کنند. اما من نمی توانم بیشتر بگویم، زیرا من می ترسم که صاف کنم.

- پس شما یک شخص خرافاتی به هیچ وجه هستید؟

- بله، من به بعضی چیزها اعتقاد دارم. به عنوان مثال، اگر نقش نقش کاهش یابد، من به طور مستقیم به طبقه نشسته ام، به طوری که آن را در صحنه فراموش نکنید. از آنجا که چنین نشانه ای وجود دارد. من هنوز یک گربه سیاه را دوست ندارم که جاده را حرکت دهد. اخیرا، به ندرت در مورد کار آینده صحبت می کند، اگر فقط به طور خلاصه، من دوست ندارم در مورد برنامه ها صحبت کنم. من چند بار داشتم وقتی گفتم و چیزی اشتباه رفتم.

Kirill Pletnev:

سری "Diversian" در سال 2004 روی صفحه نمایش گذاشت. این پروژه بود که محبوبیت Cyril را به سطح جدیدی به ارمغان آورد.

- شما یک فیلمبرداری بسیار بزرگ دارید. نقش سخت ترین نقش شما چیست؟

- شاید یکی از سخت ترین پروژه ها فیلم "یک بار در روستوف" باشد. ما با شکستهای بزرگ شلیک کردیم، و مجبور شدم دوباره شخصیتم را به یاد داشته باشم. به لطف کارگردان کنستانتین Pavlovich Khudyakov برای این واقعیت که او فهمید: دو دوبله اول برای من هدف قرار می گیرند. او این فرصت را به من داد. فیلم "وایکینگ" بسیار دشوار بود، هرچند من تنها شش روز تیراندازی وجود داشت. اما صادقانه بگویم، من تقریبا آنجا خوابیدم، چون من از شاخه ها متنفرم - ریش های چسبنده و غیره. همه چیز شروع به پنهان کردن همه چیز می کند. حتی در سرد همه این ها به سرعت کاشته می شوند، و داستان من فقط با زمستان ارتباط داشت. بلند کردن در سه صبح، آرایش دو و نیم ساعت - یک ریش، فرسایش، خالکوبی نقاشی شده، پس از آن یک ساعت هنوز لباس من بود، اولین پیراهن، سپس ایمیل، زره، همه انواع Onuchi گره خورده بود.

- این، تقریبا واقعی تجهیزات وایکینگ؟

- بله، توجه به جزئیات به طور کامل بود. از لحاظ جزئیات، لباس ها و آرایش ها چیزی ندارند. سخت بود، حتی به این دلیل بود که تقریبا کل نقش اسب سواری است. Cascaders در اطراف من کار می کردند، آنها خیلی خوب احساس کردند، زیرا در زین به طور مداوم. البته، من می توانم اسب سوار شوم، اما نه به عنوان آنها. به علاوه زمستان، باکره، که در قاب باید کاملا دست نخورده نگاه کنید. و من اغلب پرسیدم، اما هیچ سوراخ وجود ندارد. و هیچ کس نمی تواند به این سوال پاسخ دهد. اما از آنجایی که من شاهزاده بودم، من اولین چیزی را که نامیده می شود، فقط برای موفقیت به دست آوردم. بنابراین شش روز از قدرتمند ترین استرس بود. من صحنه را به یاد می آورم، جایی که شخصیت من کشته شده است، قهرمان ساشا اوستویگن برای او مناسب است. و سپس من فکر کردم: خوب، حداقل استراحت اینجا. اما این استراحت نکرد، زیرا شب، سرد است، من همه با خون پوشانده شده اند، لباس های گیر کرده اند، برخی از مگس ها را پرواز می کنند. به طور کلی، برخی از صحنه ها در "وایکینگ" معلوم شد که خسته شده اند. حتی "Diversian"، یک فیلم، اشباع شده با ترفندها و دیگر موارد مشابه، برای من راحت تر بود، و من او را بسیار سرگرم کننده تر به یاد داشته باشید.

پس از تولد ساندریک، پسر سوم، کیریل اذعان می کند که او در مورد دخترش رویایی است

پس از تولد ساندریک، پسر سوم، کیریل اذعان می کند که او در مورد دخترش رویایی است

عکس: Instagram.com

- هنگامی که شما موفق به یادگیری نحوه سوار شدن؟

- من آموختم که یک اسب را در 22 سالگی برای فیلم افسانه ای "افسانه Koshee" سوار کنم، که به دلایلی به اجاره عادی نمی رفت. من یک تمرین ویژه ای را گذرانده بودم، دو و نیم ماهه با اسب سوار شد و کاملا احساس خوبی داشت، بنابراین در حال حاضر با اسب ها عملا روی "شما".

- لذت خود را سوار نکنید؟

- من هیچ وقت برای این ندارم اگر چه تمایل وجود دارد.

- دروغ گفتن در خون سرد با خون - آیا این داستان وحشتناک ترین عکسبرداری بود یا حتی بدتر بود؟

- در فیلمبرداری در تبلیغات یک شکلات مشهور، یک داستان وحشتناک داشتم. خود تبلیغات دشوار بود - ما در تختخواب در اطراف شهر سفر کردیم. و تخت بر روی نقشه ثبت شد که در آن مرد نشسته بود، که آنها را اداره می کردند. سناریو یک ترفند بود: تخت در هر دو طرف توسط کابل های آهن محافظت شد و شروع به کشش در جهات مختلف کرد، و او در نقطه ای قرار گرفت. Caskaders ما را به ما نشان داد، اما در اولین مرحله اول، زمانی که تخت شروع به چرخش از پاهای من پرواز کرد. و یک کابل فولادی نازک وجود داشت. و متوجه شدم که اگر پاها تحت کابل قرار بگیرند، او به سادگی آنها را قطع می کند. و من در واقع جعبه چک کردم - پاهایم را کشیده و تمام دو برابر بیش از کابل را نگه داشت. به طور طبیعی، این دو برابر و وارد تبلیغات. سپس آنها قبلا فرار کردند، پرسیدند اگر همه چیز خوب بود. ترسناک بود.

مانند بسیاری از خانواده های بازیگری، سیریل و نینا نینیدز در حال تلاش برای ترکیب عکسبرداری و زندگی سکولار با مراقبت از والدین هستند

مانند بسیاری از خانواده های بازیگری، سیریل و نینا نینیدز در حال تلاش برای ترکیب عکسبرداری و زندگی سکولار با مراقبت از والدین هستند

گنادی Avramenko

- برای آسیب اخلاقی پرداخت نمی شود؟

- البته که نه. فقط عذرخواهی کرد در کشور ما برای چنین چیزهایی پرداخت نمی شود.

- بسیاری از هنرمندان اعتراف می کنند که به دلیل اشتغال خانواده های خود را نمی بینند. آیا چنین مشکلی دارید؟

- ناشی می شود. من بعضی چیزها را در مورد پسر جوانم از ویدیو که همسر من به من می فرستد را می شناسم. و این مثل یک چاقو در قلب شماست، زیرا، البته، من می خواهم حضور داشته باشم. من خیلی نگران هستم، من تمام وقت نوشتم: آیا شما بدون من صحبت نکردید؟ من، خدا را شکر، همسر نیز یک بازیگر است، او در خانواده بازیگری بزرگ شده و خود را از طریق همه این چیزها منتقل کرد. تا آنجا که من می توانم، بنابراین من به زمان خانواده پرداخت می کنم. فقط با چنین حرفه ای، باید چیزی را مطرح کنید. اما، از سوی دیگر، اگر من فقط یک خانواده برای شرکت درگیر هستم، ما نمی توانیم با شما ملاقات کنیم.

- به نظر می رسد، همسر شما حرفه خود را به خاطر خانواده قربانی می کند؟

- نه، ما یک مادربزرگ فوق العاده داریم، یک پرستار بچه وجود دارد.

- کودکان دارای استعداد هستند؟

- Junior - MegaActive. او فعال ترین سه پسر من است. به شدت جذاب و یک سال و هشت ماه او دادرسی مطلق دارد. این در حال حاضر قابل درک است. وسط مهمترین سه نفر است. خوب، بزرگ ترین دردناک تر می شود. پسر برخی از دانش دایره المعارف. بازی مورد علاقه ما با او در کلمات است. و او همیشه من را به ارمغان می آورد، هرچند او تنها ده ساله خواهد بود. درباره دایناسورها او می داند تا آنجا که من نمی دانم.

پسران فدور و جورجی در ازدواج های اولیه بازیگر متولد شدند، با این وجود، Kirill تلاش می کند تا با پسران به عنوان اغلب امکان پذیر باشد

پسران فدور و جورجی در ازدواج های اولیه بازیگر متولد شدند، با این وجود، Kirill تلاش می کند تا با پسران به عنوان اغلب امکان پذیر باشد

عکس: Instagram.com

- احتمالا به مدرسه ویژه می رود؟

- در دبیرستان با مطالعه عمیق انگلیسی. به طور متوسط ​​تنها سال آینده به مدرسه می رود. ما واقعا می خواهیم آن را به نوعی از ورزش بدهیم، زیرا پسر ضربه بسیار خوبی دارد. شاید در برخی از هنرهای رزمی.

- و من یک دختر را نمی خواهم؟

- دختر واقعا می خواهد. من به طور کلی برای کودکان آماده هستم حالا می توانم مطمئن باشم. دو سال پیش می گوید که من می خواهم صبر کنم، و در حال حاضر هیچ وجود ندارد: من برای کودکان آماده هستم. با فرزند سوم من غریزه پدرم را از خواب بیدار شدم.

- چه ویژگی های شخصیت شما به کودکان منتقل شد؟

- من عادلانه هستم من این را نمی گویم خوب، اما عصبانی نیستم.

ادامه مطلب