ولادیمیر منشوف: "من خودم از حملات حسادت به موفقیت شخص دیگری جان سالم به در بردم"

Anonim

1. درباره حرفه

کارگردان - حرفه مرد نیست اگر چه آنها دوست دارند خود را به دهقانان واقعی تماس بگیرند. مدیر همان شخص روانپزشکی، و همچنین یک بازیگر، با تمام تظاهرات مربوطه است. این باید به سادگی بیشتر مونتاژ شود، زیرا سازمان کل مورد را نهفته است.

مدرسه Mkhatov، که من تصویب کردم، یک مدرسه روانکاوی قوی تر از فروید است. در هیچ حرفه ای دیگر، شما توضیح نمی دهید که چگونه از طرف شما نگاه می کنید، راه رفتن شما چیست، چطور لبخند می زنید، می توانید عشق را بیان کنید.

یکی از بزرگترین ناامیدی ها این است که من درک نمی کنم درک در محیط سینمایی شما. چند دوست وجود دارد، اما به طور کلی، "کارگاه" من من را قبول نمی کند. آن را با "قرعه کشی" آغاز شد، و با "مسکو ..." به نفع سریع از همکاران، ظاهرا، به نظر آنها، به نظر آنها، عشق عامیانه. زمان همه چیز را در جای خود گذراند. نمی تواند موفقیت تصادفی برای سی و سه سال باشد.

من خودم در حملات جوانان حسادت زندگی می کنم که قصد نداشتم. حسادت به موفقیت، به استعداد. آن را در مدرسه به عنوان تظاهرات جداگانه آغاز کرد که من شرمنده به یاد داشته باشید. در جوانان خود متوجه شدم که لازم است خودم را با یک غده روتاری سوزانم. و به نظر من، من توانستم این کار را انجام دهم.

برای من، بزرگترین موفقیت حتی "اسکار" نبود، دریافت شده برای نقاشی "اشک های مسکو اعتقاد ندارند"، و صف غول پیکر من در فوریه 1980 در میدان Pushkinsky دیدم، برای بلیط برای فیلم من در سینما "روسیه" . این توجیه زیادی بود و به این معنی بود که در مورد سخت ترین تحولات زندگی شما تصمیم درست را گرفت.

2. درباره پول

پول یک حس سالم از خودکفایی را می دهد. من بیشتر زندگی خود را صرف کردم، به طور مداوم دستمزد و احساس تنش های داخلی (شما نیاز به خرید کفش، آنها برنامه ریزی نشده بود، و ما برنامه ریزی نکردیم، و بنابراین هیچ پولی وجود ندارد) - وحشتناک بود.

من هرگز خودم را وظیفه ساخت پول خودم گذاشتم، برای خودم تحقق اهمیت داشتم. اما زمانی که من خودم متوجه شدم، شروع به آوردن پول کرد، زیرا من یک مدیر تماشاگر هستم. براساس استانداردهای آمریکایی، این می تواند یک میلیونر باشد، اما حتی در دوران شوروی ما این فرصت را برای زندگی خوب فراهم کرد.

3. مردان و زنان

یک زن مرکز جهان است. همه چیز شکل گرفته است، پیچ و تاب در اطراف آن، و او همیشه انتخاب اصلی را می سازد.

برای من، مهمترین چیز زنانه در درک روسیه از این کلمه است، این واقعیت است که فرانسوی نامیده می شود جذاب - جذابیت غیر قابل توضیح و اشعه داخلی، که به زیبایی مرتبط نیست، نوعی از زنان شروع نشده است.

در روسیه، کلمه "ازدواج" به معنای - با شوهرم. این زن را به امنیت و احساس اهمیت خود در زندگی می دهد، او شکوفه می کند. اما به محض اینکه شما در یک اعتبار متوقف شوید، فکر می کنید: "ذهن، و حس شوخ طبعی و مهربانی و استعداد؟" اگر مرد تنها قابل اعتماد باشد، با او خسته شده است.

ایمان می گوید که در یک مرد عمدتا از ذهن قدردانی می کند. برای او، اجزای و پیامدهای زیادی در این کلمه وجود دارد. در واقع، یک مرد احمق وحشتناک است! یک زن احمق هنوز حق دارد که بتواند حتی در حماقت خود جذاب باشد. و پس از آن، او هنوز هم می تواند در درک خود از زندگی عاقلانه باشد.

4. درباره من

من یک کتاب یک کتاب هستم، زیرا هیچ آموزش قدرتمند خانه ای وجود نداشت. من این کار را نکردم، به من نگفتم که خوب بود، و چه بد بود، مشاوره نیافت. و من واقعا این دوران کودکی مفید بود، این درس ها. سپس، در مدرسه استودیو، من به شدت احساس این سوء تفاهم را احساس کردم.

هنگامی که من تعجب می کنم که این عبارت را از دختر من بشنوم: "بنابراین شما در رابطه با خودتان پیچیده ای دارید!" و ناگهان متوجه شدم: همیشه کیفیت اصلی من بود. من همیشه خودم را در نظر گرفتم!

من خودم دروغ نمی گویم، اگر چه زندگی گاهی اوقات مجبور به رفتن به برخی از مصالحه، آنچه که نامیده می شود، "برای زندگی با Wolves - گرگ برای بیرون کشیدن،" در غیر این صورت شما نیاز به قطع با همه. اما در سطح جهانی، من خودم را سرزنش نخواهم کرد.

من برندگان را دوست ندارم که به دنبال اولین بار در هر هزینه باشند. من به راحتی عقب نشینی کردم، هرچند من احساس درونی داشتم که هنوز پیروزی را به دست آوردم، اما به نحوی متفاوت است.

مارینا Zeltser

ادامه مطلب