ناتالیا Gromushkina: "دو مرد منتظر من در خانه بودند"

Anonim

- ناتالیا، چطور استراحت می کنی؟

- کاملا من همیشه سعی می کنم تعطیلات را با کار در جشنواره ترکیب کنم و از آن لذت ببرم. تا کنون، خوشبختانه، هزینه آن بدون کنجکاوی، و در عمل من استراحت، عملا اتفاق نمی افتد. اگر چه هنوز هم بود این زمستان. ما برای یک هفته با ایلیوشه رفتیم (ایلیا Obolonkov، W. K.) در تایلند. پرواز با هم، چون من معتقدم که برای سفر افتخار برای 9-10 ساعت هنوز پیچیده است. او به طور کلی بسیار خوب نیست. چهار روز قبل از بازگشت به مسکو، ما متوجه شدیم که ما چیزهای زمستانی نداریم. جایی بسته را با آنها ترک کرد و نمی توانست پیدا کند. در نتیجه، دستیار من با چیزهای زمستانی گرم در سرزمین مادری ملاقات شد. در مسکو، پس از آن 37 درجه یخ زدگی وجود داشت.

- چه چیزی می تواند نسبت به برنامه های فصل کار جدید بگوید؟

- در ماه اکتبر، نخستین عملکرد جدید موسیقی به نام "نه هملت" باید برگزار شود. بر اساس بازی ویلیام شکسپیر "تامینگ شروس". در حال حاضر تمرینات در حال چرخش کامل هستند، هنرمندان قابل توجه در این پروژه شرکت می کنند: میخائیل Polikamaco، Oleg Maslennikov-Voitov، Anna Nevsky، Grigory Syyatvind، Lyubov Tikhomirova، ایرینا مدودف، نیکولای لوکینکی و دیگر هنرمندان. همچنین، ما اخیرا بر روی تصویر با نام کار "به روسیه با عشق" کار کردیم. با الکساندر Peskov، ما یک زن و شوهر از زن و شوهر متاهل را بازی می کنیم. او در تجارت اسلحه مشغول به کار است. به طور کلی، به نظر من خنده دار بود. بله، و خود تیراندازی فراموش نشدنی بود. آنها در نزدیکی یروان، در دریاچه سوان برگزار شد. یک هوا فوق العاده، طبیعت زیبا و غذای با شکوه تر بود. سبزیجات، سبزیجات، پنیر تازه خانگی خانگی - من را پشت گوش خود را از دست ندهید.

- تغذیه فوق العاده مناسب. شما، به هر حال، این را دنبال کنید؟

- نه، همه این رژیم ها، بیشتر پس از شش، نه بیشتر در مورد من نیست. من نمی توانم بگویم آنچه را که من انجام می دهم فرقه از وعده های غذایی، اما من دوست دارم به خوردن، به خصوص برای شب. و با چه لذتی!

- با این حال، به نظر شما، به نظر می رسد که نه در خوراک اسب ...

- در اسب، در اسب! برای من، شاخص لباس است. به محض این که من درک می کنم که من به کت و شلوار مناسب نیستم یا احساس می کنم که جایی که باریک است، بلافاصله تصمیم می گیرم که شما نیاز به تخلیه روزها داشته باشید و به شکل آن شکل بگیرید. من، البته، دوستان با ورزش است، اما من همیشه وقت خود را پیدا نمی کنم. بنابراین، اگر شما می توانید در تعطیلات انجام دهید، خوب است.

- اگر وقت آزاد منتشر شود، چه چیز دیگری می خواهید انجام دهید؟

- من دوست دارم مبل را دوست دارم (لبخند می زند.) و بنابراین من آن را دوست دارم! بی فایده تغییر می کند، یا همانطور که می گوییم، یک دکترا با یک تلویزیون داریم. اگر ما در مورد آنچه که من از من لذت می برم، از پخت و پز استفاده می کنیم. من می توانم با لذت بردن از دو یا سه ساعت به یک بار با اجاق گاز. من درک می کنم و احساس می کنم که در این لحظه استراحت می کنم و استراحت می کنم.

- عزیزان شما خوش شانس آیا آنها را انتخاب می کنید، احتمالا؟

- خوب، از زمان به زمان. من می توانم بدون اعتدال دروغین بگویم که قادر به پخت و پز هر چیزی است. تنها چیزی که من قوی نیستم پخت است این اتفاق می افتد که من می توانم لذت ها را در رستوران رها کنم، اما نمیتوانم از آثار آشپزی خود مقاومت کنم. همانطور که در آن داستان پری، زمانی که Chimes ضربه زد، و سیندرلا در ساعت 12 اتاق حمل و نقل بود، و یخچال و فریزر من باز می شود.

Gordea در یک خانواده بازیگری رشد می کند، اما هنوز به سینما علاقه ندارد. عکس: بوریس کرمر.

Gordea در یک خانواده بازیگری رشد می کند، اما هنوز به سینما علاقه ندارد. عکس: بوریس کرمر.

- بسیاری از طرفداران شما به شما یک زن را با یک شخصیت سخت و کلاسیک می بینند. آیا این حقیقت است؟

- ظواهر فریب دهنده هستند. شاید من شما را متعجب خواهم کرد، اما امروز شروع به یادگیری شخصیتم می کنم. و این تصور که من بر مردم می سازم دقیقا چه چیزی واقعا نیست. من یک بانوی سنگی نیستم، بلکه یک فرد معمولی با همه ترس ها، مجتمع ها، خواسته ها، رویاها، ضعف ها، و غیره، به طوری که.

- و ضعف های شما چیست؟

- من دوست دارم خیلی خوابیده باشم صبح زود از خواب بیدار می شود برای من، افزایش زودرس همیشه شکنجه است. اما چنین کلمه ای "لازم است" وجود دارد. من خودم را بیدار می کنم حمام گرم، من قهوه نوشیدن نمی کنم، اما من عاشق قایق های دریایی - نعناع سبز، لیمو، زنجبیل و شما می توانید کمی عسل را اضافه کنید. گاهی اوقات من حتی وقت ندارم که آن را بنوشم و با من بمانم.

- آموزش و پرورش کودک طول می کشد. چه کسی در این سوال جدی به شما کمک می کند؟

- ما و مادربزرگ های شما و پرستار بچه شما هستند. بله، و کوه ها در حال حاضر یک مرد بالغ هستند. این سال ما به کلاس دوم مدرسه متوسطه و موسیقی می رویم. به طور موازی، ما در همه نوع حلقه ها مشغول هستیم: فوتبال، تنیس روی میز، شنا، انگلیسی، ما درس های نقاشی فردی را می گیریم، زیرا می خواهم به طور جامع افتخار کنم.

- در میان کل لیست ذکر شده، یک لیوان دراماتیک قابل مشاهده نیست ...

- نه، ما به طور قطعی نمی خواست شهر به یک بازیگر تبدیل شود. نه حرفه ای مردان. من چنین نصب داخلی دارم که پسر اولین تحصیلات را در ارتباط با هر چیزی جدی دریافت خواهد کرد. و اگر پس از آن او ناگهان می خواهد این عمل را انجام دهد یا یکی دیگر از حرفه های خلاق را انتخاب کند، این دومین آموزش عالی در هر صورت خواهد بود. به نحوی من به گاردین از پسر من در همان تصویر پرسیدم. من پاسخ دادم که از آن استقبال نمی کنم، اما از من خواهم پرسید. به خانه آمد و به پسر خود درباره این پیشنهاد گفت. او پاسخ داد: "آیا می توانم فکر کنم؟" دو روز طول می کشد، من می پرسم: "خب، چی؟" او پاسخ می دهد: "من فکر کردم و تصمیم گرفتم: اوایل!" یک همکار خوب! در نتیجه یک کودک دیگر او را بازی کرد. من خودم شروع به شلیک و سوار شدن در تور از سنین اولیه. من می دانم که کار سخت است، و من نمی خواهم او را به نقض روز و کوچکتر بوی کولس.

- آیا مادر ستاره خود را در تلویزیون Gordea دوست دارید؟

- من نمی توانم بگویم که آن را آزار می دهد. من به یاد می آورم، دو سال پیش من تانیا لازراوا را نام بردم، آنها سال نو خیرخواهانه را برای کودکان مرتب کردند. وظیفه ما این بود که ما جوایز مختلفی را به دست آوردیم، اشباع های توزیع شده و غیره. به یاد داشته باشید، من آن را دوست نداشتم او پرسید: "مامان، چرا شما با شما عکس می گیرید و چیزی را بنویسید؟" من به او گفتم که لازم است. در پاسخ، من شنیدم: "خب، شما مادر من هستید!"

- هر زن ایده آل انسان است. چقدر ILYA این ایده را مطابقت می دهد؟

- اگر او در کنار من باشد، سپس مربوط به آن است. او یک شخص شایسته و بسیار باز است. علاوه بر این، او روابط فوق العاده ای با افتخار دارد که نمیتواند شادی کند.

"شما با ILYA آشنا هستید که در حال حاضر قابل توجه است، اما این جفت اخیرا تبدیل شده است." چه آغاز شد؟

- این همه برای مدت طولانی بود، دشوار بود. یک رابطه عاشقانه وجود داشت، و من فکر کردم که آنها احتمالا برای برخی از زمان ها ادامه می یابند و خودشان را پایان می دهند، در مورد آنچه که من گفته بودم، من صبر نخواهم کرد، حتی حساب نمی کنم. من باید این نگاه را به آن تغییر دهم. و سپس متوجه شدم که همه چیز جدی بود. آنچه ما در حال حاضر با هم هستیم، عمدتا شایستگی اوست. از آنجا که وقتی کار نمی کنم، من یک پسر ندارم، و من هیچ وقت برای روابط عاشقانه با کسی ندارم. و به طوری که آنها جدی بودند ... اما او به من برد و این را به این روز انجام داد.

- و روند برنده شدن ناتالیا Gromushkina چگونه است؟ تن از گل رز داده شد؟

- البته، دختران و زنان، صرف نظر از سن، عاشق هدایا و توجه. و من قدردانی می کنم که الیوشکا چه کار می کند و خواسته ها و جاه طلبی های خود را با توانایی های خود ادامه می دهد.

- چنین شخص خلاق مانند ایلیا، احتمالا به سوال پیشنهاد دستان دست و قلب، با فانتزی نزدیک شد؟

- بله، آن را در شب توسط استخر، در تایلند بود. و شب خیلی عاشقانه بود که گفت: "نه" تقریبا غیرممکن بود. در آن لحظه سلام شروع شد. برای من بسیار معنی دار بود، زیرا من و پسرم در 9 ماه مه، زمانی که یک سلام بود، وجود داشت. سپس تصمیم گرفتم که من باید به طور جدی فکر کنم. (خنده حضار)

- آشنایی سنتی با والدین در حال حاضر برگزار شده است؟

- قطعا این بود، اما بدون ضمانت نامه. ایلیا در حال حاضر با پدر و مادر من آشنا است، و او مادر کاملا فوق العاده است. من واقعا رابطه آنها را دوست دارم من مادر خود را تانیا می نامم نگاهی به چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر، من می خواهم با پسرم در آینده باشم، فقط چنین دوستی وجود داشت.

- اینترنت پر از شایعات است که شما هنوز یک مراسم عروسی داشتید ...

- نه، این شایعات است.

- و حتی هر چیزی را برنامه ریزی نکنید؟

-ip پس از هر کس یک مرد انجام می دهد. (خنده حضار)

- شما خوش شانس هستید، شما دو مرد در خانه دارید. کمک؟

- مطمئن! درست قبل از خروج از پسران "Orlenok" در خانه چنین پاکیزه را به ارمغان آورد ... و سپس آنها را با افتخار رفتند و پرسیدند: "خب، چطور؟" من از آن قدردانی کردم. آنها هنوز هم تعدادی را ساخته اند، هر کس برداشته شد. به طور کلی، به خوبی انجام شده است!

- من شنیدم که شما یک سرگرمی عجیب و غریب داشتید: یک ماشین بدون حق رانندگی کنید.

- آره اینجوری بود. هنگامی که من واقعا می خواستم ماشین را رانندگی کنم، زیرا دوستانم به من گفتند: "Gromushkina، شما یک ماشین دارید، آموزش خواهید داد." در ابتدا من یک ماشین داشتم، سپس آموختم که رانندگی کنم، و تنها پس از آن، حقوق آغاز شد.

ناتالیا استعدادها را نه تنها در رانندگی ماشین، بلکه یک نوع آب حمل می کند. عکس: بوریس کرمر.

ناتالیا استعدادها را نه تنها در رانندگی ماشین، بلکه یک نوع آب حمل می کند. عکس: بوریس کرمر.

- و هیچ مشکلی در جاده ها وجود نداشت؟

- من یک داستان داشتم وقتی که من با استفاده از سلاح های تروماتیک از ماشین کاشته شده بود. من در نزدیکی خانه پارک شدم، و تفنگ من به معبد فشار آورد. آنها گفتند: "دختر، به سرعت در صندلی بعدی پیوند داد." من وانمود کردم که موسیقی با صدای بلند بازی کرد: "چه، متاسفم؟ خیلی سخت است که بشنوید. " در حالی که من زیر ورزش ها را برداشتم، دست تپانچه را برداشتم. اولین شات از بین رفت، در آن زمان به طور متناوب شامل قفل درب، قلعه احتراق برای شروع از نقطه. به طور کلی، دو دندان در ماشین باقی مانده بود، مثل اینکه آنها گردو را شلیک کردند. ترس تنها زمانی ظاهر شد، زمانی که آگاهی در حال حاضر آمده است، این شوخی نیست و همه چیز می تواند به طور کامل به پایان برسد. احتمالا، از آن زمان من عادت دارم: من همیشه درها را مسدود می کنم، و همیشه یک ماشین در یک گاراژ زیرزمینی دارم. خداوند مرد را نجات می دهد، که خودش را نجات می دهد.

- گفته شده است که دوستی بین همکارانش در لبه بازیگر نادر است. بیشتر رقابت شکوفایی است ...

- به نظر من این است که این همه دروغ است. من هر دو دوست دختر و بازیگران دوست دارم. به عنوان مثال، من خوشحالم و شایان ستایش به خانواده چز. با همان حلقه حلقه با نیمکت مدرسه ما ارتباط برقرار می کنیم. من قله روتبرگ را تحسین می کنم. من بی نهایت خوشحالم که من فرصتی برای کار با او در یک بازی داشتم. هر چه اتفاق می افتد، مهم نیست که چقدر زمان ما را گسترش داده است، اما هنوز هم با زمان موسیقی "شیکاگو" با لولیتا میلاوسکایا ارتباط برقرار می کنم.

- لولیتا شهرت یک زن بسیار عاقل است که می توانید با شورای دلپذیر تماس بگیرید ...

- لولا به این معنا، مرد طلایی. او چندین بار پشتیبانی ارزشمند را ارائه داد. او اولین کسی بود که متوجه شد که من منتظر یک کودک هستم. سپس یکی را داشتم و هر زن، روشن است، شک و تردید در مورد یک وضعیت مشابه وجود دارد: چه کاری باید انجام دهید، جایی که منتظر کمک باشید، اما تماس بگیرید؟ او من را در مقابل او گذاشت و به من گفت: همه چیز را به من گفت: آنچه شما لازم نیست بدانید که من افرادی را که می توانند تکیه کنند. و سپس شوهرش از کار بیرون آمد. او به او وضعیت را می گوید، و او می گوید: "Thrushkina، من امیدوارم که شما هیچ سؤالی را مطرح نکنید، که فرزند شما خواهد بود؟ .." در پایان، همانطور که لولا گفت، همه چیز معلوم شد.

ادامه مطلب