ماریا Butyrskaya: "من با نمایش یخ کار نکردم: شوهر آمد و اخراج شد"

Anonim

هنگامی که او نمی خواست تیم ملی را ترک کند، که از آن رد شد. ماریا بوتسیر احساس: او می تواند. و پیدا کردن مربی النا Tchaikovskaya، اولین قهرمان جهان روسیه در اسکیت تک زن بود. و امروز Butyrskaya - یک مادر بزرگ، مربیان اسکیت باز جوانان، میزبان خانه بزرگ است.

- ماشا، زمانی که ازدواج کردید، آیا شما فرض می کنید که خانواده بیشتر آشنا هستند؟

- دو فرزند، و این برای اطمینان، من می خواستم. و اولین پسر متولد شد، همانطور که باید باشد. به نام Vlad در مورد کودک دوم معمولا می گویند: به هر حال، چه کسی. اما یک برنامه حداقل وجود دارد! و ما آن را اجرا کردیم، صفوف دختر الکساندر را دوباره پر کردیم.

- راه رفتن آنچه که نامیده می شود، سال های خوشحال، و ...

- بله، و شوهرم و من صحبت کردم: "وادیم، چه فکر می کنید؟ ما در حال تولد سوم هستیم یا برای همیشه نزدیک هستیم. " او می گوید: "ما کار می کنیم." در اینجا انتظارات در نهایت تقسیم شد: شوهر بیشتر از پسرش می خواست، و من یک دختر هستم. اما چنین یک پسر در حال حاضر - فقط مثل کسی نیست - در حال اجرا! به نظر می رسد که کودکان به نظر می رسد در میان خود شباهت به نظر می رسد، اما Gordes درخشان ترین، تنها در خانواده با چشم خاکستری است. من یک قهوه ای، شوهرم - کری، حتی در سبزیجات دارم. ساشا - چشم پدر، ولادیکا - معدن، و چه کسی متولد شد؟ هیچ دو ساله وجود ندارد، اما همه چیز آن را حذف می کند، پوشک به ارمغان می آورد، کیسه را به ارمغان می آورد، نور را در همه جا خاموش می کند، محصولات را جدا می کند. فقط کارگر سخت

- به تازگی جام جهانی را برای اسکیت بازی گذراند. "طلا" تنها در آلینا Zagitova. و برای اولین بار در تاریخ کشور، تبدیل به یک قهرمان جهان شد، زمانی که روسیه به دست آورد "طلا" در همه نوع - به عنوان اولین بار در تاریخ گونه گونه، بنابراین هنوز هم تنها یک ...

"بله، آن سال برای من به طور کلی موفق بود - تقریبا تمام مسابقات من برنده شد. و در هلسینکی موفق به ضرب و شتم قهرمان جهان چندگانه میشل کوان شد. و تمام "طلا" در هلسینکی تیم ما را گرفت. برندگان دوستان من بودند، ما به طور کامل ارتباط برقرار کردیم: Lesha Yagudin، Angelica Krylov با Oleg Ovsyannikov، Lena Perezhnaya و Anton Siharulidze. تصور کنید خلق و خوی ما؟

پس از اتمام کار حرفه ای ماریا خود را به عنوان مربی کودکان اجرا کرد

پس از اتمام کار حرفه ای ماریا خود را به عنوان مربی کودکان اجرا کرد

عکس: Instagram.com

- چرا پس از آن شما به طور خاص توسط نمایش حضور یخ خود را پمپاژ؟

- من هرگز نمایش های تظاهرات را دوست نداشتم - هرچند آنها هزینه های زیادی را پرداخت می کنند و سفرهای جالبی مانند، و استراحت، از آنجا که چنین حالت ای وجود ندارد، و همه چیز بسیار ساده تر است. اما او دوست نداشت سپس ازدواج، من کار کردم به هر حال، این اتفاق افتاد که ولادیکا تولد را به دنیا آورد. دقیقا یک ماه تنها توسط یک کودک مشغول به کار بود. و صادقانه، برای من این حتی استرس بود، به طوری که من به همان چیزی که در طول روز هر سه ساعت تکرار شده بود عادت نکردم. خوراک، نه به خواب، پنهان کردن، نه به خواب، قرار دادن - و شما در حال حاضر یک جسد، و همه چیز دوباره شروع می شود.

- بله، شوهر نیز در جایی در حال حاضر در هاکی نقش دارد ...

"هنگامی که ولادیک متولد شد، وادیم در آمریکا بازی کرد، او در نزدیکی نبود، و سپس در Mytishchi - در واقع در خانه بود. سپس کازان، Nizhny Novgorod ... به تازگی، در سوچی، این اتفاق نمی افتد. تمام زندگی من علاوه بر تمام آنچه که مادر روزانه می سازد، باید کودکان را در مدارس رقیق کنید و کودکان ورزشکار هستند. Vlad در حال حاضر دوازده سال است - بازیکن هاکی در دینامو. ساشا ده - فقط سوالات را نپرسید، من نمی دانم چگونه این اتفاق افتاد! - تنیس بازی

- به این ترتیب، هیچ تداوم در خط شما وجود نخواهد داشت، با چهره اسکیت خانواده شما گره خورده است؟

- بله، علاوه بر من، هیچ کس رابطه ای ندارد. و احتمالا، شکل Sordine هر دو نخواهد بود، پدر نخواهد ماند. و ساشا، به هر حال، من چند بار در حال حرکت بودم، اما رفتم. او بسیار تنیس را دوست دارد، دوست دارد به بازی مسابقات - برای او چیزی درست است.

- آیا دوران کودکی ورزشی خود را به یاد می آورید؟ به این معنا، شاید بچه ها باید از ورزش بزرگ باقی بمانند؟

- من به یاد داشته باشید متفاوت ... ما در "ورزشگاه آب" زندگی کردیم، و یک مسیر اسکیت بود. مامان قبل از کار من را در سورتمها کشیدند. شش صبح، من در یک کت خز از پوست گوسفند نشسته ام، ما به مسیر می رویم: شما نیازی به پرداخت نیستید، مهم نیست که وقتی اسکیترها سوار می شوند، مهم نیست. در شب - لطفا. من باریک هستم، و من چیزی برای تکرار چیزی می آیم ... مربی درخواست کرد که ما در حال رانندگی خارج از آموزش، آنها در خانه انجام می شود، کشیده شده است. مامان - نه ورزشکار خود - سعی کرد به من کمک کند. من نمیتوانم تصور کنم که ارزشش را دارد. اگر چه اکنون ما را با دختر من در مسابقات ترک می کنیم: آغاز نه ساعت در جایی در Kolomensky، در هشت پانزده سالگی لازم است که آنجا باشد. در صبح روز پنج شنبه ایستاده، یک ساعت و نیم، تاریکی را سوار کنید ... بنابراین در مورد "دور" یا "نزدیک" - این کودکان باید تصمیم بگیرند کجا "آنها را نگه دارد. من فقط می توانم کمک کنم در خانه ما: نمی خواهید - انجام ندهید، هیچ یک از نیروها.

- و حتی پدر به خود اجازه نمی دهد نگاه معتبر؟

- اگر ولادیک هاکی را پرتاب کند؟ پدر یک نمونه برای او است. بله، و ولد از هاکی لذت می برد. ریاضیات بیشتر مانند آجیل کلیک کنید. و هر چیز دیگری - با مشکل بزرگ باعث می شود راه را از طریق نیروی. با الکساندرا، به طور کلی هیچ سوالی وجود ندارد، یک کلمه "ضروری" وجود دارد. و او می داند که بدون درس نمی تواند به مدرسه برود. در بابا، آنها، البته، خانم. هنگامی که می آید، شروع به لذت بردن از لذت بردن از: "پدر، به تلفن، خرید آن ..." من حتی آن را تحمل نمی کنم: "من به ارمغان آورد، به ارمغان آورد، شما آمد، همه چیز را خراب کرد." اما اکنون مسابقات به پایان خواهد رسید، و ما تا ماه جولای همگی خواهیم بود. و در حال حاضر وادیم با پسرش در بازی رانندگی خواهد کرد. و در نظرات داغ نظرات به موضوع: چند اشتباه در تغییر، به خوبی بازی کرد.

- شما، که پنجره رسمی را برای تک آهنگ های ما در مسابقات قهرمانی سیاره قرار می دهد، می توانید در اینجا یک اسکیت باز روسیه را تصور کنید؟ به زودی پس از همه، خروج به کشورهای دیگر آغاز خواهد شد - بسیاری از استعدادهای ما وجود دارد.

- این خروج همیشه بود. هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی از هم جدا می شود، هر یک از این فرصت ها را ترک می کند. اما این مسیر ضعیف است. اگر من در خودم اعتماد دارم - من نمی روم مبارزه خواهد کرد. از آنجا که نماینده روسیه - یکی دیگر از همه. خوب، یک اسکیتگر شکل وجود دارد که زیر پرچم آن به مسابقات بزرگ بروید و چه؟ او تبدیل به یک قهرمان نخواهد شد. اگر می خواهید فقط سوار شوید و به شروع بروید - خوب. و اگر می خواهید برنده شوید، هیچ آن وجود نخواهد داشت. بنابراین ما هیچ کس را از دست نخواهیم داد.

ولادیسلاو، پسر ارشد مریم و وادیم، نمونه ای از پدرش را می گیرد و به طور مداوم در هاکی مشغول به کار است. دختر الکساندر در تنیس بزرگ پیشرفت می کند. جوانترین پسر تنها دو سال افتخار دارد، اما او قبلا با والدینش با شخصیت سخت کارش خوشحال است

ولادیسلاو، پسر ارشد مریم و وادیم، نمونه ای از پدرش را می گیرد و به طور مداوم در هاکی مشغول به کار است. دختر الکساندر در تنیس بزرگ پیشرفت می کند. جوانترین پسر تنها دو سال افتخار دارد، اما او قبلا با والدینش با شخصیت سخت کارش خوشحال است

عکس: Instagram.com

- ماشا، آیا می توانید تصور کنید که چگونه یک چهارگوش را پر کنید؟

- و نه حتی نظری. من از سه گانه اکسل پریدم - در آموزش در طول نهایی جایزه بزرگ در پاریس، آمریکایی ها، به یاد داشته باشید، آن را، به عنوان من آن را انجام داد. اما در طول اجاره نبود. سپس از راهنمای مجوز خواسته شد تا آن را به برنامه وارد کند. اما ما دوست داریم: من یک رکود بد دارم - دیگران به جام جهانی می روند. به طور خلاصه، آن را کار نمی کرد. من به طور کلی نان نمی خورم، به من بدهم. چرخش، آهنگ ها، فقط پرش، پرش. به هر حال، و این یکی از دلایلی است که من به طور خاص با نمایش ما انجام نشده است. به یاد داشته باشید، من پذیرفتم که چگونه در "رقص های یخ" شرکت کنم، در شرکای من یک سرگئی گالنن موسیقی سنگی راک داشتم، که روی اسکیت ها به نمایش گذاشتم و ایستاده بودم. من به او در مارینو بر روی ریک رفتم، مجبور به آموزش بودم. اما این کار را انجام نمی داد: شوهر آمد و من را بیرون آورد.

- به چه معنی؟

- به طور مستقیم از آنجا که من باردار شدم، او ترسناک بود که می توانستم سقوط کنم و غیره. به اداره آمد و گفت: همه چیز، لگد زد. من مرا فرستادم به طور عمومی و گفت که من غیر قابل قبول بودم. من تقریبا شوهرم را خفه کردم. درست است، او فقط به آمریکا رفت. در حین.

- در حال حاضر آنها می گویند در مورد این واقعیت است که اسکیت بازان، به عنوان مثال، مجبور به خوردن نیست ... آیا شما با وزن مشکل دارید؟

- فقط نیاز به تغذیه مناسب دارد هر یک از هر پنج صد گرم شما واقعا احساس می کنید، تکنیک دیگری می رود، شما باید تلاش بیشتری را اعمال کنید. من هیچ مشکلی خاصی نداشتم با این حال، پانزده سال، بهبود یافت. آن رنج می برد، سپس او را برای هشت کیلو وزن کاهش داد. و من به خاطر اثر از دست دادم. سال نو نزدیک بود، و در برخی از دختران ما مجبور به رقص تانگو در شب بود. Katyuha Gordeeva (قهرمان المپیک دو بار، که در یک جفت با سرگئی Grinkov گذراند. - "ICD") ما را یک شلوار bifx، که هیچ کس وجود ندارد، به ارمغان آورد. و شریک یک اسکیت باز نیست و به طور کامل من، کتیا شلوار سیاه خود را به او داد. و من آبی گرفتم وقتی آنها را در خانه فشار دادم و به آینه نگاه کردم، سپس کلیک کنید و یک کلیک وجود داشت! من خودم گفتم: در این فرم، نمی توانم از صحنه مدرسه صعود کنم. و من به معنای واقعی کلمه پنج تا شش روز بودم تا خودم را به ترتیب قرار دهم. همه چيز. دهانم را بست بنابراین، زمانی که من می گویم: "من چیزی نمی خورم و آن را از دست نمی دهم،" باور نمی کنم. من زیبایی در این شلوار آبی بودم. اما من یک معیار معقول را می دانستم: من همچنان به کاهش وزن ادامه نمیدهم، سقف رفت. من به شلوارم رسیدم، آزمایش کامل شد. این همه برای این واقعیت است که یک فرد باید همه چیز را درک کند و خودش را بفهمد.

- اغلب باید دانش آموزان را توضیح دهیم؟

- حالا من کاملا کوچک هستم، و هنگامی که دختران مسن تر و بهبود یافتند، به مدت پنج روز به آنها رسید. و در این زمان آنها از دست می دهند - با صبحانه، شام و شام. بنابراین من استدلال می کنم: "شما به من یک داستان پری بگویید که آنها چیزی را در خانه نمی خورند، اما بهتر می شوند. ببینید - منهای چهار کیلوگرم در پنج روز! "

ادامه مطلب