Daria Relatorova: "من نمی ترسم به مادربزرگم تبدیل شوم"

Anonim

- داشا، دیروز شما از تقلب بازگشت؟

- کاملا درست است من دو روز آنجا آنجا بودم

- چند ساعت در زمان تفاوت وجود دارد؟

- شش

- به نظر می رسد، به زمان محلی آنها هنوز استفاده نمی شود و از مسکو در حال حاضر پایین آمده است. احتمالا سخت است که آن را حمل کنید؟

- من، خدا را شکر، من به راحتی تفاوت را در زمان انتقال می دهم. به هر حال معلوم می شود که بدن به سرعت به تغییر اقتباس شده است. بنابراین، من احساس عذاب زیادی ندارم، به شادی من. البته، اگر فرصتی برای استراحت وجود داشته باشد، بهتر است آن را انجام دهید، و نه تمام انواع چیزها را ندهید. اگر چه دیروز من موفق نشد. من پرواز کردم و زخم تمام روز، برخی از سوالات را حل کرد.

- متخصصان استدلال می کنند که یک خواب خوب منبع سلامت و زیبایی است. توانایی پرداختش را داری؟

- مطمئن باشید زیرا باید آن را انجام دهد. اما من همیشه کار نمی کنم، اما من به طور کامل با متخصصان موافقم.

- اگر شما نمی توانید بخوابید، چگونه شما را تشویق می کنید؟

- قهوه، البته. به طور کلی، من به من کمک می کنم، به خصوص اگر او جالب است. بنابراین، به نحوی مصنوعی شاد من را تشویق می کند.

- یک فرد ساده دو تعطیلات آخر هفته یک هفته و ترک سالانه دارد. و هنرمند چطور است؟

- و هنرمند هر دو کار و امور است. (خنده حضار)

- هنگامی که آخرین بار که شما استراحت یا اختصاص داده شده به شما بود؟

- خب، من سال گذشته، در تابستان استراحت کردم. و آخر هفته، خدا را شکر، اغلب اتفاق نمی افتد.

Daria Relaistova. .

Daria Relaistova. .

- چرا "خدا را شکر"؟

"از آنجا که من دوست دارم به کار و از دست دادن زمانی که من ناگهان چند تعطیلات آخر هفته ظاهر می شود." یکی طبیعی است و تا حدودی غیر معمول است، من نمی دانم چه باید بکنم چه کاری باید انجام دهم. من دوست دارم در ریتم ثابت باشم، تن.

- شما اغلب یکی از زیباترین و زیباترین بازیگران نامیده می شود. چقدر برای این کار می کنید؟

- خیلی زیاد من نمی توانم بگویم که من از کابینه آرایشگاه خارج نمی شوم، اما برخی از برنامه ها حداقل، این یک برنامه حداکثر است، من دارم. و من سعی می کنم به او بچسبم این یک احساس عمل در غذا است، در توزیع روز شما. گاهی اوقات من، البته، خودم را رنج می برم و خیلی برنامه ریزی می کنم، اما ما هرگز بیشتر از ما نمی توانیم تحمل کنیم. بنابراین، برای من، این نوع تایید است: آیا من وقت ندارم؟ و اگر همه چیز اتفاق می افتد، من می گویم با صدای بلند "متشکرم." دیروز بود به طور کلی، از شما سپاسگزارم، از شما سپاسگزارم برای برخی از موفقیت ها و شکست ها.

- و یک لیست را با جوانب مثبت و منفی از روز بنویسید؟

- هنگامی که من یک دفتر خاطرات را هدایت کردم، در حال حاضر هیچ وجود ندارد. اما در دفتر خاطرات من نوشتم که من توانستم انجام دهم، اما من وقت نداشتم. یک تجزیه و تحلیل کاخ وجود داشت: چه اتفاقی افتاد و چه معنی می داد.

- کار روزانه روزانه خود را بر روی خودتان.

- نه این کار بر روی خودتان ... و یک تحلیل خاص از روز گذشته. تجزیه و تحلیل که می تواند در آینده کمک کند.

- آیا شما کمال گرا هستید؟

- بله، چنین است.

- دشوار است با آن زندگی کنید؟

- گاهی اوقات دشوار است گاهی اوقات به راحتی من قبلا استفاده کردم

- سال جاری تئاتر بومی شما به نام سالگرد Mayakovsky 90th نامگذاری شده است. بارهای ارتباط با این افزایش؟

- آره. در حال حاضر تمرینات عملکرد جدید در "میل لنگ" تلخ آغاز شد. نقش جالب، کار جالب. تا ماه فوریه ما باید آزاد کنیم.

- آیا جو در گروه تغییر کرد؟

- البته، خیلی زیاد. جو برای بهتر شدن تغییر کرده است، زیرا تقریبا تمام هنرمندان تغییراتی را مثبت می دانند. این نیز قابل مشاهده است: داخلی تئاتر تغییر کرده است، نقاشی را نقاشی کرده است، صندلی ها را تغییر داد. دولت بیش از تابستان انجام داده است. و دیگر شرمنده به دعوت از مهمانان به تئاتر نیست. از آنجا که پیش از همه قسم می خورم به عنوان مثال، دوستان من گفتند که آنها عملکرد را دوست دارند، اما در عین حال غیرممکن است که در سالن نشست. صندلی های بسیار ناراحت کننده، زانو استراحت می کنند. و اکنون ما یک سالن زیبا داریم و این یک دستاورد بزرگ است، زیرا تئاتر عمدتا برای بیننده است. همانطور که برای برنامه های خلاقانه، تمرینات زیادی وجود دارد. چندین عملکرد برتر برای مدت زمان نسبتا کوتاه آمده است. Mindaugas Carbauskis "استعدادها و طرفداران" را آزاد کرد. این بسیار جالب است، آنها در مورد آن صحبت می کنند. با این حال، من نمی توانم بگویم که با سرگئی نیکولایویچ Arzibashev، زندگی خلاق تئاتر ما بد بود. این نظر شخصی من است (در سال 2011، بازیگران ادعا کردند که سرگئی آرزیبشف، رهبر هنر، پس از چند هفته درگیری، ادعا می کنند که از ده هفته از خراسان خارج شد. - اد.

- شما 18 سال در تئاتر Mayakovsky خدمت کرده اید. چنین تجربه ای در یک مکان کار امروز یک نادر بودن بزرگ است. آیا ثبات را دوست دارید؟

- تئاتر نه تنها به عنوان محل کار را درک می کند. این مانند صداهای بلند و ترسناک است - خانه دوم. و پس از آن، عادت طبیعت دوم است. من به محل، دوستان، صحنه، زمین بازی، همه چیز اطراف استفاده کردم. من عاشق اجرای من هستم

داریا Darlenova با دختر. در حال حاضر Polina در حال حاضر در سال چهارم دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه ایالتی مسکو تحصیل کرده است. .

داریا Darlenova با دختر. در حال حاضر Polina در حال حاضر در سال چهارم دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه ایالتی مسکو تحصیل کرده است. .

- اما بسیاری می گویند که تئاتر تئاتری چیزی شبیه یک کیسه با مارها است ...

- من هرگز چنین فکر نکردم ما همیشه در این هواپیما منحصر به فرد بوده ایم، زیرا هیچ زیردریایی وجود نداشت؛ امیدوارم، و اکنون آنها نیستند. یا من در مورد آن نمی دانم، زیرا خودم تعهد به برخی از افراد ریخته شده نیست. هیچ تمایل و زمان برای انجام این کار وجود ندارد. اما من می دانم که گروه هایی که واقعا بسیار سخت کار می کنند، زیرا همیشه نوعی پس زمینه وجود دارد.

- آیا تغییر را دوست دارید؟

- به جای عشق از من می ترسم سپس، به عنوان اسکار وایلد گفت: "برای همه چیز در این زندگی شما باید پرداخت کنید." با سرگئی نیکولایویچ Arzibashev، من کار زیادی کردم، جالب و جدی بودم. برای آنچه من از او سپاسگزارم و، به عنوان مثال، بسیاری از هنرمندان که قبلا تقاضا داشتند، آنها خیلی کار می کردند. و این تعادل در زندگی است.

- شما یک زن بسیار قوی هستید، احتمالا، بنابراین شما ازدواج نکنید.

- آیا فکر می کنید این چیزی است؟ (خنده حضار)

- شما یک دختر بالغ پولینا دارید، شما زیبا و هوشمندانه هستید. این زمان برای فرزند دوم است. در مورد آن فکر کنید؟

- من فکر می کنم. و من می خواهم

- Polina در حال حاضر یادگیری است؟

- آره. دوره چهارم دانشکده روزنامه نگاری MSU.

- او را از چنین انتخابی محروم نکرد؟

- برعکس، تحریک شده است. آن را نمی خواستم به عنوان مثال، من از دوران کودکی می دانستم از من می خواهم انجام دهم. و پولینا نیست از آنجا که چنین است - به این معنی است که ما از آنچه ما داریم ادامه خواهیم داد. شروع به فکر کردن به هر کجا. او صد درصد بشردوستانه است. البته، بهتر است به دانشگاه معتبر، زیرا پوسته پوسته پوسته است. و دیپلم دانشگاه ایالتی مسکو دیپلم دانشگاه دولتی مسکو است. در واقع، پولینا به طور قطعی به مجله نمی خواست، و من، برعکس، تحت فشار قرار گرفت. این یک آموزش چند منظوره است که می تواند در هر نقطه استفاده شود.

- اگر او به عنوان یک تئاتر یا منتقد فیلم تبدیل شود؟

- بعید به نظر می رسد یک روزنامه نگار باشد.

"او اکنون 20 ساله است. شما به مادر من تبدیل شده اید." نترسید که سرنوشت شما را تکرار کند؟

- من کاملا از این نمی ترسم و به نظر من به نظر می رسد که سرنوشت او تا حدودی متفاوت است، هرچند من نمی روم. و من هر انتخابی را انتخاب خواهم کرد، زیرا با توجه به آن. او خود را در چشم من به عنوان یک دختر ثابت کرد که همه چیز را بی عیب و نقص انجام می دهد. او هیچ بی پروایی در سر ندارد، بنابراین من برای او آرام هستم؛ من می دانم او هیچ کاری انجام نخواهد داد که شرمنده خواهد شد. علاوه بر این، او به من توصیه می شود.

- "مادربزرگ" - یک کلمه وحشتناک برای شما برای هر دو زن و برای بازیگر؟

- برای من وحشتناک نیست به خصوص از آنجا که نقش ها توسط چنین، جایی که من مادر بچه های بالغ را بازی می کنم، به طور کلی، به طور کلی، آن است. و اکنون من در این پروژه تیراندازی می کنم، جایی که نوه من در حال حاضر در قهرمان من متولد شده است. بنابراین، زندگی من را به این نکته آماده می کند. من ترسیدم البته، آن را به نظر می رسد رنگ شده است. (می خندد.) اما چطور خواهد بود، پس این خواهد بود.

ادامه مطلب