سه قانون اصلی برای دستیابی به موفقیت

Anonim

دستاوردهای موفقیت در زمان ما تبدیل به یکی از پارادایم های اصلی شخصی شده است، در حالی که پر کردن کلمه "موفقیت" برای همه ممکن است متفاوت باشد. کسی برای دستیابی به موفقیت در کسب و کار کار می کند، کسی فکر نمی کند که موفقیت خود را بدون تحقق خود در والدین یا خلاقیت، برای موفقیت واقعی - به رسمیت شناختن عمومی و هزاران مشترک در شبکه های اجتماعی فکر نمی کند. هر درک از موفقیت، مسیر موفقیت آن معمولا آسان نیست. در مورد چگونگی غلبه بر تمام موانع در راه موفقیت، ما توسط آنا Smetanenica با روانشناس صحبت کردیم.

آنا، موفقیت - مفهوم بسیار ذهنی است. برای یک موفقیت چه چیزی ممکن است برای دیگری ممکن باشد. چگونه برای اهداف و خواسته های خودمان فرموله کنیم تا از یک طرف واقعا به موفقیت برسیم، و از سوی دیگر، واقعی بود، قابل دستیابی بود؟

برای من، موفقیت همه چیزهایی است که من می خواهم. پس از همه، این شخصا در مورد من، اهداف و خواسته های من است. برای همه تعاریف موفقیت مشترک نیست. پس از همه، هر کس نمی خواهد یک میلیون دلار، برای کسی که این مقدار یک هدف و نرخ موفقیت، و برای دیگری - یک رویای غیر قابل دسترس است. اما او به این میلیون نیاز ندارد.

یک تکنیک خوب NLP (برنامه نویسی زبان شناختی) وجود دارد - یک نتیجه به خوبی تعریف شده است. بنابراین چیز اصلی و اصلی ترین چیز در آن، درک آنچه شما واقعا می خواهید. این هدف است و شما باید به آن دسترسی پیدا کنید.

دومین نکته مهم دنباله است. ممکن است یک هدف و استراتژی جهانی و اهداف ثانویه وجود داشته باشد، اجرای آن منجر به اصلی آن خواهد شد. و اگر شما بلافاصله در سراسر جهان نوسان، پس شما می توانید به همراه، و نه برای رسیدن به، پرتاب نیمه راه. بنابراین، مهم است که آن را بشنوید و به خودتان گوش دهید، نه به دنبال موفقیت کسی.

آیا ارزش موفقیت شخصی را با آنچه که معمول است به موفقیت در جامعه مورد توجه قرار می گیرد؟ یا ارزش بیشتری در مورد مهارت های شخصی دستاوردها دارد؟

من به عنوان مثال من به شما می گویم موفقیت شخصی من آشنایی با ولادیمیر Presnyakov در سال های دانشجویی، به عنوان مثال. آیا برای شخص دیگری لازم است؟ یا، به عنوان مثال، حرکت به مسکو از اورنبورگ در سن 17 سالگی. در حال حاضر موفقیت من این است که من تبدیل به گفتگوی انجمن جهانی Synergy آلمان تقریبا یک صحنه با تونی رابینز. اما برای بیش از نیمی از کشور، این نام ناشناخته است، بنابراین، البته، ما باید بر نیازهای ما تمرکز کنیم. اگرچه مشکل بزرگی در این وجود دارد - اکثر مردم خودشان را نمی دانند، نمی دانند که چه چیزی واقعا می خواهند، آنها در مورد موفقیت های دیگران قرار می گیرند، و سپس آنها استدلال می کنند که "فقط برای ثروتمندان"، "نیاز به اتصالات و پول دارد "و غیره تمایل پول نور در سران مردم ما وجود دارد و برای هر موفقیت، کل اطلاعات و دانش، انرژی و انگیزه، اقدامات و غلبه بر آن وجود دارد. اغلب، موفقیت شخصی کار تیمی است اگر ما در مورد مارک های جهانی و اسامی صحبت کنیم. لحظه ای می آید زمانی که یک فرد دیگر با حجم مقابله نمی کند، اما انگیزه و انرژی همیشه در داخل بنیانگذار، شخصیت است.

برای رسیدن به هدف خود، باید بدانید که این چیست، این هدف

برای رسیدن به هدف خود، باید بدانید که این چیست، این هدف

عکس: pixabay.com/ru.

شکست - سمت معکوس موفقیت، تعداد کمی از مردم شکست خوردند. چگونه برای زنده ماندن آنها، به خصوص اگر آنها یک بعد از یک اتفاق می افتد؟

شکست ارزیابی ذهن است. اگر ما اقدامات ارزیابی را متوقف کنیم، و به سادگی انجام می دهیم، انجام می دهیم، انجام می دهیم، مردم موفق و خوش شانس بیشتر خواهند شد. ما عادت داریم همه چیز را ارزیابی کنیم و همه چیز را ارزیابی کنیم، ما از دست دادن جریان، حرکت و اتهام که ما را به هدف برساند. چنین پیش شرطی در NLP وجود دارد - هیچ شکست وجود ندارد، بازخوردی وجود دارد که ما تجربه را تجزیه و تحلیل و استخراج می کنیم. و سپس به اهداف، با توجه به این تجربه. شکست بیشتر، شخص با تجربه تر و قوی تر می شود. فقط ما در دوران کودکی الهام شدیم که شکست ها و اشتباهات وحشتناکی بد است، بنابراین ما از آنها می ترسیم. بنابراین، این ترس این است که ما را در راه تمایل به ما مهار می کند.

دستیابی به موفقیت بدون انگیزه غیر ممکن است. چه چیزی برای رسم این انگیزه؟ از کجا به دنبال نیروها در راه موفقیت هستید؟

انگیزه بر اساس موفقیت شخصی است. بدون پایان او، رسیدن به آن بسیار دشوار است. علاوه بر این، اگر شما یک تیم دارید، باید در بعضی مراحل یک انگیزه برای دیگران باشید. پس از همه، مردم عادت به کار برای حقوق و دستمزد از 9-18. و به طوری که آنها می خواهند کاری بیشتر انجام دهند، شما نیاز به یک محرک بزرگ دارید. مهم است که ارزش ها و نیازهای غیر واقعی را پیدا کنید، زیرا در بازاریابی معمول صحبت می شود. ساده ترین گزینه: پول کافی برای یک حلقه از همسر مورد علاقه شما وجود ندارد، 200 فروش را دریافت کنید و جایزه دریافت کنید. یا تمرکز بر نیاز نیاز و اهمیت یک عضو تیم.

اما اگر با انگیزه دیگران حتی بیشتر یا کمتر را می توان درک کرد، پس انگیزه خود را - وظیفه پیچیده تر است. و پس از آن ما احساسات، احساسات، احساسات، شرایطی را که ما به سمت کمک حرکت می کنیم، داریم. تمام طرح های ذهنی می میرند، و احساسات و احساسات ما را به عنوان ما و ارگانیسم زنده حرکت می دهند. اهداف شما باید شما را به معنای خوبی از کلمه، لذت، الهام بخش شکستن. و تمام این فرایندها فقط در داخل بدن ما هستند و نه در خارج. تصویری که ما تصور می کنیم احساسات را فراخوانی می کنیم، و به همین دلیل به لطف این پاسخ، ما راه خود را ادامه می دهیم.

به عنوان قدرت، من شخصا از روش کار و تفریح ​​لذت می برم. من خودم مسئول منابع من هستم اگر انرژی و اگزوز را بکشم، به این معنی است که من خودم را خیلی خوب نمی دانم. پس از همه، در قدرت ما برای مدیریت این فرآیندها و خودتان. Lifehaki من یک رویا از 22-30 تا 6-30، زمان صبح برای خود، صبحانه در همان زمان، پس از 19-00 - بدون کار. این همان چیزی است که من الهام بخش و بازسازی خواهم شد. اگر من حالت را شکستن، انگیزه من سقوط می کند، زیرا به سادگی هیچ منبع وجود ندارد. کلید خود را برای خودتان پیدا کنید، زمانی که در شرایط کاری هستید، در اوج فعالیت های ذهنی و فیزیولوژیکی خود، پیدا کنید.

چگونه سه قانون اصلی برای دستیابی به موفقیت را تشکیل می دهید؟

پیدا کردن روح

صادقانه و دیگران

زندگی در اصل - دریافت کنید.

به نظر شما، هر فرد می تواند موفق شود؟ چگونه به خودتان اعتقاد داشته باشید؟

کاملا همه مهم است که آنچه را که مغز و بدن شما را تحریک می کند، این است که این امر به این موفقیت ادامه خواهد یافت.

به خودتان باور کنید، از خودتان بپرسید - چرا؟ چرا می خواهم خودم را باور کنم؟ بعد، دوباره به هر پاسخی بپرسید - چرا؟ بنابراین انگیزه عمیق خود را پیدا خواهید کرد و به شما قدرت، منابع و تمایل خود را در این دنیا می دهد، خود را آشکار می کند. همانطور که NLER می گوید: "روزانه عالی است." چه کسی می خواهد

ادامه مطلب