ویکتور راکوف: "گاهی اوقات مردان باید تنها باشند"

Anonim

- ویکتور، بسیاری از منتقدان تئاتر استدلال می کنند که شما متعلق به چند برادر عملی هستید، که قادر به بسیار قابل اعتماد بازی عشق است ...

- اما من از همکارانم شنیده ام که بازیگران داخلی ما نمی دانند چگونه عشق را بازی کنند. و هیچ کس نمی تواند تمام این زیبایی را حذف کند. شخصا، من هیچ کس را نمی خواهم در مورد این موضوع قضاوت کنم، اما از کلمات شما متشکرم.

- منظورم این است که هر نقش از طریق خودت انجام می شود. چه مدت شما همیشه در عشق بوده اید؟

- خوب، در اعتدال. اقامت در حالت عشق - خوب. احساسات را بازی کنید و نه تست به شریک همدردی به طور عجیب و غریب حداقل. رابطه خوب در اینجا مطلوب است. علاوه بر این، لازم نیست که آنها باید بیشتر رشد کنند. اگر چه این گناه باید باشد، بازیگران اغلب رمان های خدماتی را انجام می دهند. با این وجود، تصویر کلی، البته، از آگاهی خورشید دور نیست، که همه افراد حرفه ما متناقض هستند و همیشه ارتباطات زیادی در کنار یکدیگر دارند. این تمبر به واقعیت مربوط نیست.

- شما با ازدواج دوم ازدواج کرده اید، و با Lyudmila، برای مدت زمان طولانی با هم ...

- بیست و دو سال. من فکر می کنم این به خاطر درک متقابل، احترام به یکدیگر و توانایی یافتن یک راه حل مصالحه در شرایط بحث برانگیز است.

- به یاد داشته باشید که چگونه این دختر شما را با اولین جلسه به شما حمله کرد؟

- او به طور آشکار استقلال خود را نشان داد. بسیار کوچک، کمتر از شصت متر. این خنده دار بود. و من آن را خیلی دوست داشتم ... سپس او بسیار ... لودا نیمی ارمنی، و ظاهر او بسیار روشن است. همسر من نمی داند چگونه نشسته است. او برای تشکیل یک روانشناس، پزشکی، امروز کار نمی کند، در خانه، خانواده مشغول است، اما هنوز هم به دوره های ماساژ کودکان رفت.

- شما یک پسر از اولین ازدواج و دو فرزند از دوم دارید. چه پدرت هستی؟

- من متفاوتم. از آنجا که به طور مداوم وجود ندارد، زمانی که من در خانه ظاهر می شود، من سعی می کنم یک هفته در یک شب به عقب بر گردیم. واضح است که این یک درس ناامید کننده است. (لبخند می زند.) اما فرزندان من فوق العاده هستند. بزرگترین، بیست و پنج ساله بوریس، از کالج فروش کتاب فارغ التحصیل شده است و اخیرا به طور جدی در مورد کامپیوتر پرشور شده است. دختران Nastya بیست و یک سال، و او قبلا ازدواج کرده است. به طور موازی، هنوز در Gitis در دانشکده تولید مطالعه می شود. خوب، پسر جوان Danila، که به زودی پنج ساله خواهد بود، قبلا به باغ رفته است. فعالانه با یک درمانگر گفتار و با یک معلم به زبان انگلیسی شرکت می کند. او همچنین آموخت که دوچرخه سواری دو چرخ را شنا کند. و او در حال حاضر تلاش می کند تا آثار هنری پاپ را ارزیابی کند. منظورم محصولات من در یک کارگاه سرامیک است.

- چند نفر می دانند که شما از دوران کودکی کاملا کشیده شده اید و نقاشی های خود را در موزه Bakhrushinsky در موزه خانه Ermolova نمایش داده شد ... و در حال حاضر شما در خارج از شهر زندگی می کنید و در آنجا کارگاه آموزشی را ساختید که من همه چیز را درک می کنم ...

- بله، و سپس همه چیز را انجام می دهم، من دوستان و همکارانم را می دهم. در اینجا، بیایید بگویم مدیر مسیحی ما، یونانی توسط ملیت، من در معرض خطر ابتلا به تئاتر دیونیسوس قرار گرفتم. من عکس را دانلود کردم و یک هدیه گرفتم Ashtheus خنده دار خنده دار به کاربران لباس ما ارائه شده است. و یکی از آنها، که، توسط علامت ماهی زودیاک، هنوز با ماهی های تزئینی ماهی خاک رس برای قطع کردن روی دیوار ارائه شده است. دلقک رنگی رنگی با توپ از لعاب سوزانده شده نیز معشوقه خود را به دست آورد. همچنین کارتون های پرتره، شمعدان های زیبا و گل رز با قطرات آب وجود دارد که می تواند به عنوان یک انسان آب نبات مورد استفاده قرار گیرد، من بلافاصله همسر من را گرفتم. (لبخند می زند.)

- شما رمز و راز را از این واقعیت که کودک جوان شما را اتخاذ می کنید نیست ...

- اما ما آن را نمی فهمیم دوست ندارم در مورد این موضوع صحبت کنم ما به لطف همسر من، کودک را اتخاذ کردیم. در ابتدا من می خواستم ما خود را به دنیا آورد، اما پس از آن متوجه شدم که یکی دیگر دخالت نمی کند، بنابراین ما یک داش را پیدا کردیم، که بلافاصله کاملا بومی بود.

- شما از خانواده مهندسان هستید. چه کسی شما را در زمینه بازیگری فشار داد؟

- پسر عموی من من یک کودک را خیلی احمق کردم هر دو در مدرسه و در خانه. به عنوان مثال، گرفتن یک جادوگر و گره خورده به دستمال، من مادربزرگم را به تصویر کشیدم - حرکت، سنگ زنی، در اتاق. همه بستگان شب جشن، با الکل خفه شده اند. من این واکنش را دوست داشتم و پدربزرگ گفتم که من یک جاده مستقیم به دلقک ها بودم. و پس از آن، پدرم خواند بزرگ، و این نیز، من حدس می زنم، بر توسعه بیشتر من تاثیر گذاشت. در حال حاضر در دبیرستان، من به شرکت با همکلاسی در DC رفتم، به استودیو در تئاتر عامیانه، جایی که آن را با خیال راحت در عملکرد عملکرد شرکت کرد، و سپس من در مورد پذیرش به دانشگاه تئاتر فکر کردم. واضح است که والدین به شدت شکاکانه واکنش نشان دادند. مامان شک و تردید زیادی کرد، برادر بزرگتر، عجیب بود، و پدر سکوت کرد. هنگامی که در سال اول شکست خورد، بستگان تعجب نکردند، و من کاملا منطقی به کار به کارخانه ساخت ماشین رفتم. در طول سال، آن را حتی بیشتر ثابت کرد که این همه نه من نیستم، و تلاش دوم برای ورود به دانشکده عمل گیتال. و او موفق شد موفق شود. سپس پدر و مادر در حال حاضر به من افتخار می کردند، و پدر پس از اعتراف کرد که من آنچه را که او در مورد آن را رویای ... و زمانی که من عنوان هنرمند مردم را داده بودم، پدرم را با من به وزارت فرهنگ بردم تا او را بگیرد این لحظه را با من زنده نگه دارید

در Lenkom، ویکتور توسط فصل 29 خدمت کرده است و به ندرت به ندرت توسط کارآفرینی پریشان شده است. با الکساندرا زاخارووا. عکس: بایگانی MK

در Lenkom، ویکتور توسط فصل 29 خدمت کرده است و به ندرت به ندرت توسط کارآفرینی پریشان شده است. با الکساندرا زاخارووا. عکس: بایگانی MK

- در یک زمان، موفقیت مارک Zakharov با موفقیت مارک زاخاروف به دست آورد - برای "جوک های گاوچران"، پس از پایان موسسه، آنها را به Troupe معروف "Lenkom" گرفته شد. با "پدربزرگ" مواجه شد؟

- اگر فقط از نوازندگان، و سپس کمی. (لبخند می زند.) در تئاتر به طور کلی یک فضای دوستانه را به عهده می گیرد. درست است، سپس هنرمندان معروف به من نگاه کردند ... امروز من در حال حاضر فصل بیست و نهم در تئاتر ما خدمت می کنم، من یک هنرمند سزاوار در آن بودم، پس مردم، من بازی های زیادی را بازی کردم، هر دو نقش مرکزی و کوچک. و آنها متفاوت شکل - ویژگی، کمدی، عاشقانه هستند. بنابراین تئاتر رپرتیور من به من بسیار کمک می کند، و برای کارآفرینان بسیار به ندرت. تنها در فرمول بندی "نوآوری" شرکت کرد و در حال حاضر من در بازی "خطرناک ... خطرناک ... بسیار خطرناک!" این "نسخه اصلی" Leonid Filatov است، که او بر اساس جدید دادگاه معروف Skoderlo de Laklo نوشت: "اتصالات خطرناک".

- هنگامی که شما با این یا این پروژه موافق هستید، جزء مواد مهم برای شما مهم است؟

- هر پروژه زمان، سفرها، تمرینات است؛ به طور کلی، نقاط قوت صرف شده است. بنابراین، تحت abe آنچه من مشترک نیست. پول خوب است، اما علاقه غالب است. در طول سال گذشته، من از Vasily Pichula در سریال تلویزیونی "شورش دوم اسپارتاکوس"، کنستانتین خدیاکووا در سریال تلویزیونی "یک بار در روستوف"، و در تئاتر در Gleb Anatolyevich Panfilov در بازی "دروغین به رستگاری" تمرین کرد. در حال حاضر مشغول سرگئی Zhigunov در "سه تفنگدار" و Krasnopolsky و USKov در حماسه خانواده "خانه با نیلوفرها" مشغول است. اما هیچ پیشنهادی برای متر کامل وجود ندارد. اما من گرسنگی خلاق را احساس نمی کنم. در عوض، من نیاز به توطئه های خوب دارم. من یک دایره از نوعی مثبت را می بینم. ما بسیاری از Chernohi، پلیس، قتل، که در برابر پس زمینه اضطراری طبیعی، به نظر می رسد حتی بیشتر شوم. من دوست دارم در حال حاضر در یک افسانه بچه ها بروم. اگر چه در نقش ایوانوشکی احمق، حداقل Koscheya جاودان. و، البته، من را به کلاسیک ها، و سنتی، و نه به نگاه جدید Kirill Serebrennikov می کشد. بله، او همچنین حق دارد موقعیت خود را داشته باشد، اما او به سادگی به من نزدیک نیست.

- شما یک رشته موسیقی متنوع دارید، هر دو عاشقانه و برخی از آهنگ های Hooligan را می خوانید و بر شاعران قرن نقره کار می کنید ...

- من فقط می خوانم آنچه را که او را لمس می کند. اما من آن را بسیار نادر، عمدتا در جشنواره ها، و من کنسرت های ویژه را ارائه نمی دهم. من حتی خواننده ها را مطالعه نکردم - همه چیز به تدریج بیرون آمد و به تشکر از دستورالعمل های همراهی تئاتر و همکارانم. در پنجمین سالگرد شما یک هدیه را ساختم - یک دیسک را با چند هزار نسخه منتشر کرد، این دو جعبه بزرگ هستند. این برای فروش نیست، من آن را به دوستان و آشنایان خرد کردم. شاید سالگرد پنجاه ساله چیزی جدید را به این سیزده آهنگ اضافه کند. (لبخند می زند.)

- شما به تدریج محبوبیت را به دست آورده اید، با جمع آوری نقش ها، و نه به لطف برخی از فیلم های اخراج. آیا این به علاوه، به نظر شما؟

- قطعا اگر افتخار به من تا بیست و پنج سال افتاد، نمی توانم بدانم که آیا می توانم به او مقاومت کنم. به احتمال زیاد سقف تخریب می شود. و بنابراین، بدون نقش ستاره ای خاص، حتی آرامتر. و من سناریوها را به هیچ وجه پیشنهاد نمی دهم. علاوه بر این، من اغلب امتناع می کنم زمانی که من Labuda آشکار، شرایط احمقانه، کلمات اختیاری را می بینم، و مهمتر از همه، زمانی که شما می توانید هر کسی را در نقش ببینید - و او از آن رنج نمی برد. افسوس، و کیفیت سریال ها بسیار مورد نظر هستند - بازیگران شرکای گذشته را بازی می کنند، با مکث های عجیب و غریب، در سطح متن و نه احساسات وجود دارد. علاوه بر این، کیفیت همیشه می تواند صادر شود، در هر فرمت. البته، اگر این سری در دو روز حذف شود، غیرممکن است که به چنین پروژه ای در هر صورت برود - این یک هک است. و هنگامی که هفته در حال حاضر داده شده است، این کاملا مناسب برای عملیات عادی است. و هنگامی که من به طور مستقیم می بینم که این نقش به طور خاص تحت شما ایجاد می شود - سپس بله! این شبیه به لباس مناسب است. هنگامی که او بر روی شما آویزان است، مانند یک مانکن، یا آن را کاملا نشسته است، به طوری که هیچ سؤالی مطرح شده است.

- آیا همه ایده ها و جاه طلبی های بزرگ شما انجام شده است؟

- من مدت زیادی از غرور خود راضی هستم و در حال حاضر من تنها به تکمیل تعهد تلاش می کنم. این است که او هدف خلاقیت است، زیرا بوریس پاسترناک با دقت نوشت. بنابراین کسی که در شکل گیری تصویر خود مشغول است و کسی کار عادی است، پس از آن شما در طبیعت با چنین لذتی انتخاب می کنید، شما ماهی را می گیرید، از قارچ ها فراتر می روید ... شما باید یک بار دیگر بمانید. این تاسف است که برخی از زنان این را درک نمی کنند. من به این معنا خوش شانس بودم

ادامه مطلب