ایگور لیانوف: "مردم چند بار در ایستگاه ها به من نزدیک شدند و شروع به یادآوری کردند که در آن ما با آنها خدمت می کردیم"

Anonim

"قضاوت در مورد نقش های شما، به نظر می رسد که شما یک مرد بسیار سخت و در زندگی هستید. یا می توانید عاشقانه و ملایم به طرف عزیزان خود باشید؟

- البته، فراوانی نقش جنایی، یک اثر خاص را ترک می کند. اما من دوست دارم یک عبارت را تکرار کنم: اگر من تبه کار را در فریم بکشم - این بدان معنا نیست که هر دو در زندگی باید راه بروند و "قطار". من یک شخص عادی هستم: من تلویزیون را تماشا می کنم، نگرانی، عشق و نفرت. من نمی دانم چقدر تعجب می کنم، اما عاشقانه - بله.

- شما "Fizruke" را با دیمیتری Nagiyev بازی می کنید. من شنیدم که شما با جوانان دوست هستید. آیا شما اغلب به یکدیگر کمک می کنید؟

- مطمئن! اگر آن نبود، نمی دانم چطور زنده ماندم. دیما اغلب با پول کمک کرد. من به او رفتم، همانطور که نامیده می شود، با تعظیم. این همیشه بسیار سخت است - از پول بپرسید. اما او هرگز حاضر نشد. رشد سرگئی نیز کمک کرد. بسیار از شما متشکرم. من به یاد می آورم زمانی که کوپن ها بر روی Xerox برای خرید ماکارونی چاپ شدند. به یاد داشته باشید که چگونه کمک های بشردوستانه به شکل شیر پودر صادر شد. یک مادربزرگ یک کیسه را ریخت، فکر کرد که در غذا چاشنی شده بود و تقریبا درگذشت. ترسناک

- در آن سال ها، همچنین بازی "KYYA" را رعایت کرد. آنچه در حال حاضر با این پروژه؟

- برای من این کلم بود. همه ما از یک دوره موسسه بودیم. از دست رفته و فریب خورده است. 16 سال طول کشید و عملکرد هنوز هم می آید. علاوه بر این، مراکز را دیدم که برای مدت زمان بسیار طولانی - بنابراین، بازیگران در حال حاضر با چشم شدید هستند. آنها شاد هستند و نه بازی. من این را دوست ندارم. من فکر می کنم عملکرد را می توان بازی کرد و 30 ساله - و آن را زدورن و زنده خواهد بود.

- شنیده ام که دیمیتری نقیف یک بار خود را متمایز کرد و ... در طول تمرین "قلمرو" بازی، دندان را به دست آورد.

- این چیزی بود. ما یک زنجیر طولانی در دستانمان داشتیم، و هنگامی که او را شروع کرد - دندان پرواز کرد. اما این بدترین چیز نیست. هنگامی که در تمرین "قلمرو" ما خیلی سقوط کردیم که تقریبا در حقیقت مناسب نبودم. دیما معتقد بود که نهایی باید Snotty باشد، و من تراژدی عمدی را دوست ندارم. و ما آسیب دیده بودیم - فقط در کت و شلوار و گرد و غبار! اما خدا افتاده است - آنها مناسب نیستند. در سایت من می توانم بر روی گلو آهنگ خودم قدم بگذارم، فقط نمی توانم دشمن را بگیرم. اجازه دهید آن را از دست بدهد، تا احساس کنید که پشت سر او - فردی که من را دوست ندارد. بهتر خواهد شد spil و من خود را تقلب نخواهم کرد. جای تعجب نیست که در موسسات تئاتر شطرنج بازی کنند. این یک غلظت است: احساسات نباید شما را از قاب و نقش منحرف سازد.

ایگور لیانوف:

دوستان ایستاده ایگور لیانوف و دیمیتری نقیف در مجموعه ای از فصل جدید سری "Fizruk" ملاقات کردند

- من تعجب نخواهم کرد اگر ترفندهای پیچیده را در سایت انجام دهید ...

- در واقع، هنرمندان اغلب سعی می کنند همه چیز را به دست بگیرند. اشتیاق من اتومبیل است، من دوست دارم در سایت رانندگی کنم. اما این به هیچ وجه پذیرفته نشده است تا نان را از آبشارها انتخاب کند. فقط بسیاری از تفاوت های حرفه ای، بازیگر ممکن است بداند، و خطرناک است. اما هر کس دوست دارد خودش را ثابت کند که او یک مرد است. (می خندد.) آماتری خوش آمدید نیست شما می توانید فرآیند تیراندازی پیچیده تر را مختل کنید.

- آنها می گویند، در مجموعه "نیروهای ویژه -2" شما چندین بار از برانکار کاهش یافته اید؟ ..

- صادقانه، هر روز چنین مزخرفی اتفاق می افتد. همه به یاد نمی آورند من اخیرا به درمانگر ماساژ ورزشی، استئوپات آمدم، او شروع به فرو ریختن من کرد و می پرسد: "حرفه شما چیست؟ همه ضرب و شتم "

- به منظور بازی کردن مردان وحشیانه، شما احتمالا از ورزشگاه خارج نمی شوید؟

- به تالار برو به استراحت، به جای افزایش جرم. موفق باشید اگر زمان وجود دارد. در حال حاضر من در سری در نقش یک نجات دهنده عکسبرداری می کنم، تمام لباس ها را قرار دهید - این جایی است که بار! چگونه مردم در این امر نجات یابند؟! این جایی است که قهرمانان هستند و ما هنرمندان هستیم

- چگونه اغلب به عنوان ایگور Lifanova درک نمی شود، بلکه به عنوان یکی از قهرمانان بسیار مثبت شما نیست؟

- چند بار در ایستگاه ها مناسب برای مردم بود و شروع به یادآوری اینکه ما با آنها نشسته بودیم، بلند کردن مستعمرات ... در اودسا، پلیس راهنمایی و رانندگی در اودسا دستگیر شد: ماشین را برداشت، برداشته شد. کسی مرا در ساحل دید و این گروه را فراخواند - گفت که گانگستر مشهور باقی مانده است. من مجبور شدم ثابت کنم که من یک هنرمند هستم. به هر حال، حتی پس از آن عذرخواهی نکرد.

ایگور Lifanova دارای یک خانواده قوی است: همسر النا، دختران: Nastya (از ازدواج دیگر) و جوانتر - آلیس. همسر و دختر ارشد بازی با ایگور در یک بازی

ایگور Lifanova دارای یک خانواده قوی است: همسر النا، دختران: Nastya (از ازدواج دیگر) و جوانتر - آلیس. همسر و دختر ارشد بازی با ایگور در یک بازی

- شما دو دختر دارید آیا شما یک پدر سختگیرانه هستید؟

- هنگامی که شما نیاز دارید - من سخت است و آخرین کلمه برای من من همیشه می گویم که من با زنان اولتیماتوم نمی روم. در چنین تن، بی فایده است که با من صحبت کنیم. اجازه دهید زنان محل خود را بشناسند و ما خودمان را می شناسیم.

- ارشد، Nastya، در حال حاضر بازی تئاتر. جوانتر، آلیس، همچنین استعدادهای شما را انتقال می دهد؟

- هنوز هم به عنوان گذشت من همه چیز را در هنرمندان خانگی دارم همه ما یاد می گیریم بین خطوط، مانند بازیگران را درک کنیم و باید از طریق آن ببینیم. اما گاهی اوقات زخم ها می شود. تصور کنید مردی که افکار را بخواند. ما استدلال می کنیم، نه زندگی کنیم؟ این به جای مجازات است

- ایگور، و شما می خواهم شخصیت عاشقانه ای را بازی کنم یا بگویم، یک معلم عمیق و یا دکتر؟ ..

- به طور طبیعی اما مشکل در دیگری است: هنرمند انتخاب نمی کند. یک تولید کننده را انتخاب می کند: "آره، لیوانوف، نیروهای ویژه ..." بنابراین من در تئاتر - شخصیت های خنده دار با یادداشت های دراماتیک به تعویق افتادم. بازی یک فرد آرام همیشه سخت تر است. در آن، ادعاهای صفر صفر، اما بیایید بازی کنیم! اگر شما می توانید آن را انجام دهید آسان تر است. جای تعجب نیست که "خب، صبر کنید" هر کس گرگ را دوست دارد و نه یک خرگوش.

ادامه مطلب