vyacheslav butchers: "هنگامی که من متوجه شدم که دوقلوها وجود دارد، بسیار ترسناک"

Anonim

- Vyacheslav، آیا شما همیشه می دانید که شما تبدیل به یک هنرمند، یا، چند پسر هنوز هم به تبدیل شدن به یک فضانورد؟

- من هرگز نمی خواستم تبدیل به یک cosmonaut شود. من شگفت زده خواهم شد، احتمالا بسیاری، اما من واقعا می خواستم به یک راننده تراکتور یا راننده تبدیل شود. حتی دشوار است که حتی به طور جدی این حرفه ها را درمان کنید و چقدر آنها را دوست داشتم. و من همیشه یک شروع خلاق داشتم. در مدرسه، شروع کلاس با پنجم، و دوست من صحنه های مختلفی را نشان داد که پس از آن می توانست در تلویزیون، به عنوان مثال، در برنامه "Anshagla" را ببینید. این خیلی دشوار بود، به هر حال، روند. در ابتدا من مینیاتوری ها را روی ضبط کننده نوار نوشتم، سپس کپی ها را برای کاغذ منتقل کردیم و تنها پس از آن ما سعی کردیم آنها را بازتولید کنیم. در آن زمان، من نمی توانستم به چیزی فکر کنم، بنابراین مجبور شدم بر روی آنچه که ... من 12 یا 13 ساله بودم.

- در تیم شما همچنین نوازنده اصلی هستید. شغل موسیقی شما چگونه آغاز شد؟

- من همیشه موسیقی را خیلی دوست داشتم. من به خوانندگان مختلف با لذت زیادی گوش دادم، اما نمی توانستم درک کنم که چرا نوازندگان با آکورد های زیادی بازی می کنند. به من، یک پسر از روستا دشوار بود برای تکثیر همان ملودی. این واقعا آزار دهنده است بنابراین، هنگامی که من شروع به نوشتن اشعار و موسیقی به آنها کردم، سعی کردم همه چیز را به همان اندازه ساده انجام دهم که بچه های معمولی بتوانند آن را در تلویزیون ببینند یا بر روی رادیو بشنوند و سپس گیتار را بشنوند و بازی کنند. البته، برخی می گویند: آنها می گویند، این ملودی بسیار ساده است، اما من آن را عمدا انجام می دهم.

- طرفداران اول شما در زمان مدرسه ظاهر شده اید؟

- من در مدرسه بسیار محبوب بودم، زیرا در تمام رویدادهایی که من فقط می توانستم: برای یک برنامه خارج از مدرسه و در ماتین و در کابین ها شرکت کردم. در همه جا می خواستم اولین مکان ها را بگیرم، و اغلب ممکن بود.

- چگونه به KVN رسیدید؟

"هنگامی که یک دانشگاه در Yekaterinburg دریافت کردم، در پایین اتاق اول، هرکسی که به هم ملحق شد یا به تیم KVN دانشکده پیوست. من فکر می کنم حدس می زنم که انتخاب من چه بود، "همه چیز آغاز شد. پس از دانشکده، من به تیم تعاملی، و از آنجا - در حال حاضر در KVN بزرگ. در آنجا من "Dumplings اورال" را دیدم، و در سال 1999 من به تیم آندره Rozhkov دعوت شدم.

- تا آنجا که من می دانم، شما را به بازدید نه تنها برای "dumplings" ...

- اکنون بسیاری از آهنگ های من بر روی رادیو چرخانده می شوند. به علاوه، کانال من در اینترنت و گروه ها در شبکه های اجتماعی به طور فعال توسعه می یابد. به طور کلی، اینترنت در حال حاضر بزرگترین پلت فرم است که از طریق آن اطلاعات را می توان به مخاطبان، به ویژه جوان منتقل کرد.

- با وجود تمام موفقیت های هنری، شما هنوز یک دیپلم مهندس عضو دریافت کردید ...

- من همیشه می خواستم با اتومبیل کار کنم، بنابراین تخصص مناسب را انتخاب کرد. اما آموزش حرفه ای من "پوشش" است، یعنی، فقط در مورد. با حرفه ای هنرمند نمی توانست کار کند. من می توانم آهنگ ها و جایی در جنگل بنویسم، در شکاف بین کار، در جنگل یا تراکتور. اما به آنچه که من در حال حاضر انجام می دهم، من بیشتر کشیده شدم.

ویاچسلاو به لطف KVN امیدوار بود. عشق دانشجویی در یک ازدواج شاد دوباره مرتب شده است. در حال حاضر Vyacheslav و امید افزایش دوقلو کنستانتین و ماکسیم. .

ویاچسلاو به لطف KVN امیدوار بود. عشق دانشجویی در یک ازدواج شاد دوباره مرتب شده است. در حال حاضر Vyacheslav و امید افزایش دوقلو کنستانتین و ماکسیم. .

- دانش به دست آمده در دانشگاه شما به شما در زندگی کمک می کند؟ آیا شما خود را رانندگی می کنید؟

- من دوست دارم ماشین را سوار کنم، اما حتی بیشتر دوست دارم موتور سیکلت را سوار کنم. تمام دوران کودکی من در میان موتور سیکلت ها، موتورها و چیزهای دیگر گذشت. من به خوبی توسط حمل و نقل هدایت می شود و به طور کلی از صبح تا عصر از آن خارج نمی شود. اگر چه، البته، من خودم ماشین ها را تعمیر نمی کنم، حداکثر - تغییر چرخ ها.

- وقتی استراحت می کنی چه کار میکنی؟

- تقریبا هر روز من موسیقی و اشعار را نوشتم. و من خوشحالم که در اسکی شرکت می کنم، دوست دارم Windsurfing؛ علاوه بر این، من دوست دارم به فیلم بروم - من سعی می کنم همه موارد جدید را پیگیری کنم. و، البته، همیشه لذت بخش برای صرف وقت با کودکان است.

- هنگامی که متوجه شدید که شما دوقلو دارید، چگونه واکنش نشان دادید؟

- من خیلی ترسیده بودم. من حتی می گویم که ترس هنوز وجود دارد.

- آیا می ترسید آنها را گیج کنید؟

- من هرگز به من نرفتم Kostya و Maxim کاملا شبیه به یکدیگر نیستند: نه با شخصیت ها و نه ظاهر. احتمالا ممکن است اشتباه گرفته شود، فقط کسانی که برای اولین بار دیدند.

- به ما در مورد همسر خود بگویید آیا او خود را به خلاقیت مربوط می کند؟

- مطمئن. ما امیدواریم در این موسسه ملاقات کنیم. او در تیم دانشکده Kvn بود، و من در بین طرفداران بودم. بنابراین عشق خلاقیت و طنز و ما را گره خورده است.

- شما هنوز هم در Yekaterinburg زندگی می کنید، هرچند، احتمالا، آنها قبلا می توانند به مسکو حرکت کنند ...

- ما ایده هایی را برای حرکت حداقل نداشتیم زیرا نیازی به آن نیست. در اینجا ما همه چیز را داریم - هر دو خانه، دوستان و آشنایان؛ تقریبا کل تیم "Pelmeni اورال" در اینجا زندگی می کند. همه اینها را به خاطر آشفتگی ابدی، سر و صدا ... مزیت پرواز کافی است، بنابراین ما به راحتی می توانیم به راحتی به مسکو پرواز کنیم. شاید در آینده چیزی تغییر کند، اما، رک و پوست کنده، من نمی خواهم. چرا، وقتی همه چیز ما را مناسب می کند؟

ادامه مطلب